محل تبلیغات شما

شعرهای ادبی / کلمات جدولی



ملی پوش والیبال:فرهاد قائمی

شهر مازندران:فریدون کنار

نوعی اسباب بازی:یویو

مخالفت و دشمنی:ضدیت

پوستین:وت

از مذاهب بودایی:ذن

قالب و باسمه:کلیشه

فیلمی از ویلیام وایلر:بنهور

کلام پرسش:آیا

کشور آسیایی:عربستان صعودی  

شخصیت و ذات:هویت

واحد اطلاعاتی کامپیوتر:بایت

عدد ورزشی:دو

گرفتنی است نه دادنی:حق

زبانه آتش:لهیب

بخشنده:رحمان

از سبزی ها:ریواس

اثر احمد محمود:مول

روز قیامت:م

سهل انگار و بی قید:لاابالی

پایتخت توگو:لومه

سریع حرکت می کنند:تندرو

اثر شاتوبریان:آتالا

پوشش دندان:مینا

دارای تدبیر:مدبر

جذابیت:گیرایی

شهر دیگری در مازندران:جویبار

بستر:جا

فلان:یارو

ذره باردار:یون

از استان ها:قم

کاستی ها:نقایص

شهر کرمان:ریگان

از اشکال هندسی:مربع

بیماری زردی:یرقان

از حروف الفبا:واو

اثر لئو تولستوی:دو سوار

قبول نشده:رد

از درختان جنگلی:توسکا

بیکاره و هرزه:ولگرد

ثروتمندان:اغنیا

من و شما:ما

یاکند:یاقوت

حساب:شمار

بیهوشی:غش

سخن جویده جویده:من من

زخم عفونی شده:ناسور

سر هر چیزی:نوک

فلانی:یارو

فوتبالیست ایتالیایی:مارکو وراتی

جنبش و تکان:نوسان

امر از رفتن:رو

درآمد از حاصل از فرصت ها:رانت

بازداشتن:نهی

نوعی بیماری پوستی:آکنه


فیلمی از جان هیوستون:شرف خانواده پریتزی

فلسفه عملی:پراگ ماتیسم

جستنی در معدن:رگه

بجا:مناسبت

اسب ماده:مادیان

ایل:تبار

حاجت:نیاز

بیماری ریوی:سل

نقطه ضعف:چم

از ورزش های گروهی:هندبال  

پایتخت ترکیه:آنکارا

باد خنک:ایاز

نادان:کانا

بخشش و کرم:سخا

شکسته شدن:انکسار

شهر مازندران:تنکابن

باربر شهری:وانت

سنگ سخت:خارا

مرض:دا

عدد خیطی:سه

از شهرهای استان آذربایجان شرقی:هشترود

هر چیز خشک:خشکه

ترک روی سی دی:خش

افزونی:زیادت

بدگل:زشت

جام شراب:پیاله

کالبد:پیکر

هزاربار:هزاری

داد و فریاد:هیاهو

کرایه:اجاره

رها:آزاد

احوال پرسی از بیمار:عیادت

فورا و بی درنگ:عجالتا

پیاپی رسیدن:توالی

بدخوی و زشت:پتیاره

گوسفند فربه:پرواری

قوه حافظه:یاده

خوراکی از سیب زمینی:کتلت

سوی و طرف:زی

خط کش مهندسی:تی

آجر مقاوم در برابر حرارت:آجر نسوز

نیا:جد

جستن:پریدن

تند و افراطی:دو آتشه

آزمایش لباس:پرو

جاوید:باقی

جوان:برنا

حرکت هوا:باد

ضرور و لازم:بایست

طرف:سو

همراه داماد:ساقدوش

تیم فوتبال ایتالیایی:اودینزه


فیلمی با بازی الهام حمیدی:گهواره ای برای مادر

قیصر سینمای ایران:بهروز وثوقی

:رت

روشنایی:ضو

پرنده ای از دسته غازها:زغن

پایتخت بلغارستان:صوفیه

بار دوم:ثانیا

جشن و مهمانی:سور

ماده سمی توتون:نیکوتین

پوستین:وت  

عضو رونده:پا

آمرزنده:غفار

تاریکی:ظلمت

مورد اتهام:ظنین

زیبا:جمیل

تیم فوتبال ایتالیایی:آاس رم

وی:او

تیم فوتبال آلمانی:هرتابرلین

مرد عرب:رجل

از پرینوش صنیعی:سهم من

بی پدران:ایتام

شاهرگ مصر:نیل

حسرت و دریغ:هیهات

عضو خاراندن:ناخن

نوعی پنجره مشبک:ارسی

از لبنیات:ماست

قطار:ترن

بیدار نیست:خواب

عنوان پیشوای دینی بود:خاخام

فانی:میرا

دارای نسبت:منسوب

کمبود وزن:سبکی

درمان با مهندسی ژنتیک:ژن درمانی

بی مو:تاس

تشکر فرانسوی:مرسی

اسب لکه دار:ابرش

ولگرد:بیکاره

شراب:می

حرف همراهی:با

عنکبوت:تارتن

هوای گرم و مرطوب:شرجی

شهرها:بلاد

تا این زمان:هنوز

درخت مسواک:یسر

پیروان حضرت موسی ع:یهود

رویان:جنین

رهن:گرو

نوعی کفش قدیمی:گیوه

جستن گلوله:هک

روزگار:دهر

جیوه:مرکور

اتومبیل صحرا:جیپ

مکان:جا

صدای پاره شدن:جر

زن و شوهر:زوجین

وصله:درپی


تیم فوتبال آلمانی:وردربرمن

عمق:ژرفا

جنس اصل:فابریک

شرافتمند:باشرف

حرف مجهول ریاضی:ایکس

اثر رضا امیرخانی:ارمیا

از پوشاک مردانه:ژاکت

نقش هنرپیشه:رل

دریای عرب:یم

باور:یقین  

اثر آلبر کامو:عادل ها

فیلمی با بازی بهروز وثوقی:داش آکل

وحشیگری:بربریت

برف درون یخچال:برفک

پاک از گناه:بری

از انواع سوره ها:مکی

هزار کیلو:تن

بلندی قامت:قد

ناگزیر:لابد

شب عرب:لیل

بخش پایین جامه نه:دامن

هسته میوه:دانه

مسافر:راهی

تشنه فریب بیابان:سراب

کبوتر دشتی:یمام

فرا رسیدن:آمدن

ساز و برگ اسب:یراق

وطن:میهن

منسوب به هنر:هنری

درون ستون فقرات جای دارد:نخاع

مشک:خی

پنداشتن:توهم

غافلگیر کردن و گول زدن:یکدست زدن

بیماری سگی:هاری

از یک سو:یک جانبه

محل نمایش فیلم:سینما

نشنوا:کر

گرامی و بزرگوار:مجید

درخت انگور:تاک

شناساننده:معرف

زمان یا مکان وعده داده شده:موعد

زیان:لسان

دژ:قلعه

دروازه بان اسپانیایی:دخیا

بانشاط:سرمست

دوست دارنده:ودید

پرده داری:سدانت

شهر خراسان رضوی:خواف

رهن:گرو

نبرد کردن:جنگیدن

به:برای

بازی کردن:لهو

ماه سرد:دی

مردم قرآنی:ناس

کرشمه:ناز

ریشه:بن

دسته و گروه:باند

آگاه بودن:دانستن


ستاره پرتغالی رئال مادرید:کریستیانو رونالدو

فوتبالیست آلمانی:کریم بلعربی

اسب چاپار:یام

ملتزمین:همراهان

ملیح:بانمک

درویش:قلندر

گرداگرد اماکن مقدس:حرم

ه پشم خور:بید

انتقام جو:کینه توز

دوستان:یاران  

باقی مانده چیزی:پس مانده

سلاح کاشتنی:مین

ابزار بدن سازی:هالتر

روستا:ده

آشکار:هویدا

همسفر:همراه

پارچه فروشی:بزازی

شجاع:بی باک

لایه سوراخ کره زمین:ازن

از گناهان کبیره:

سپاهی:لشکری

مروارید:لولو

پیر و ناتوان:پاتال

اثر آلفونس دوده:پتیشز

پارچه پنبه ای سفید:کرباس

ابزار نقاش:کاردک

تیم فوتبال ایتالیایی:آاس رم

کار وزیر:وزارت

درجه ای در نیروی دریایی:دریابان

تصدیق نجار:اره

تازه داماد:نوشاد

حرف ندا:یا

منشی:سکرتر

ریاکار:سالوس

دار باهوش دریایی:دلفین

فرسوده:مندرس

درد:الم

حرف اول:الف

برادر حضرت موسی ع:هارون

بازدارنده ها:موانع

پرخور:شکمو

اهل ناحیه:بومی

از القاب اروپایی:بارون

نوعی عدسی:کاو

برانداختن حکومت با قوای نظامی:کودتا

شبکه:نت

دستگاه مولد الکتریسیته:دینام

فوتبالیست اسپانیایی:مونتویا

اثر شاتوبریان:رنه

نیز:هم

شامل شدن:عم


نویسنده"برادران کارمازوف":فئودور داستایفسکی

فیلمی با بازی حامد بهداد:بیتابی بیتا

تیرگی:تاری

بی صدا:صامت

حرف نداری:بی

پیمودن:طی

نوعی پارچه کتانی راه راه:برد

کتاب شاعر:دیوان

آشکار ساختن معنی:تبیان

فیلمی با بازی محمدرضا گار:بالای شهر پایین شهر  

بدهکار:وامی

کمیابی:ندرت

جانشین او:وی

آزاده کربلا:حر

پول روسیه:روبل

تاکنون:هنوز

پیشکش ها:هدایا

دیگ دهان گشاد:تیان

بدن:تن

رخت:لباس

شهر فرانسه:لیون

روح:روان

ساز بادی:نای

از فرشتگان قبر:ن

سایه:نش

سازمان پیمان آنتلانتیک شمالی:ناتو

ابزار باز کردن کنسرو:در باز کن

غرامت:تاوان

ه گزنده:ساس

پایتخت یک تنی:آتن

بیسکویت سبک و ترد:ویفر

یاری رسان:یاور

شیرینی سفره هفت سین:سمنو

بالاتر از سرهنگ:سرتیپ

پایتخت تیمور شرقی:دیلی

خون عرب:دم

عشوه گر:لوند

تنیسور زن چینی:لینا

نقشی بر قالی:ترنج

به جا آوردن عهد:وفا

موشک زیر آبی:اژدر

شهر رازی:ری

رقم سمت راست عدد طبیعی:یکان

اسطوره شناسی:میتولوژی

خوراکی از شیر و آرد و برنج:فرنی

مقبول:پسند

باری که به منزل نمیرسد:کج

چه چیزی:چی

امانت داران:امنا

مغازه:دکان

کمی و نقصان:افت

س:آرامش

حرف فاصله:تا

حرارت و گرمی:تف

راه رفتن کودکانه:تاتی

مادر خودمانی:ننه

واحد سطح:آر


فیلمی با بازی منوچهر نوذری:غروب بت پرستان

کنایه از مزاحم:خرمگس معرکه

مرده:میت

گیاهی باتلاقی:جگن

در مثل هیچ کاره است:همه کاره

ارجمند شدن:عز

از ثور فلکی:ثریا

آهستگی:کندی

بد شدن حال:به هم خوردن

پایتخت اتریش:وین  

شنبه:سبت

خرج:هزینه

شتر بارکش:لوک

اثر چربی:لک

صندوق داخل اتومبیل:داشبرد

نخستین انسان:آدم

پنبه زن:نداف

در حالدویدن:دوان

گرد و مدور:کروی

آب منجمد:یخ

ماده موجود در سیب زمینی:نشاسته

پشت گرم شدن:اتکا کردن

از گیاهان رنگرزی:وسمه

جهیدن:پرش

حالت نگاه مستقیم:بروبر

نوعی ابر و از نام های مردانه:سیروس

صحبت دوستانه:چت

خطوط موازی در نقاشی:هاشور

شیرینی لوله ای:رولت

ضایع:فاسد

ادیب:سخنور

فربهی:سمن

میله انتقال حرکت از فرمان به چرخ ها:سگدست

اثر حسینقلی مستعان:دل خسته

آوا شناسی:فونتیک

کلمه:اف

تیم فوتبال ایتالیایی:جنوا

دو دریا را به هم پیوند میدهد:تنگه

نوعی بیماری جلدی:دا

دوستی:ود

کارها:امور

کارگاه نقاشی:نگارستان

دست ساییدن:لمس

همراه و ملازم:ملتزم

بوزینه:میمون

کرم روده:آسکاریس

بدگوهر:نانجیب

ملیح:بانمک

حرف همراهی:با

پرخاش:تشر

آشفتگی:تشنج

ساز شاکی:نی

تیر انداختن:رمی

درون دهان:کب


اثر سبکتکین سالور:قباد و قیام مزدکیان

از وسایل آشپزخانه:آبمیوه گیری

مسمار:میخ

قرض:وام

آب سمی:زهرآب

رهبر انقلاب هند:گاندی

صاحب:ذی

اثر پا:رد

دعای دیدار از اماکن متبرکه:زیارت نامه

خرابی و ویرانی:هدم  

بیماری عفونی واگیردار:وبا

از شهرهای لرستان:چقابل

شاید:یحتمل

اثر پذیرفتن:تاثر

ماه شاعرانه:مه

سرما:زم

نوعی سنگ سخت:خارا

گفتگو:مباحثه

بازدارنده:مانع

دم بریده:ابتر

بی تامل سخن گفتن:بداهت

تکیه بر پشتی:لم

بیماری:دا

اجرا کننده صیغه عقد:عاقد

هیزم:هیمه

باور:یقین

رعشه:لرزش

اندازه گرمی هوا:دما

از ادات پرسش:کدام

نیز:هم

شهرستانی از اصفهان:لنجان

بی پرده:رک

:بی ناموسی

ترسو:بزدل

توخالی:پوک

جبین:پیشانی

نیکویی:بهی

روز مقدس:یوم الله

ضعیف شده:زبون

مدیون:بدهکار

چه کسی:کی

شهر رازی:ری

پروانه:مجوز

قطعی برای کتاب:رحلی

درس نخوانده:امی

عدد ماه:سی

رنگ سبز مایل به زرد:زیتونی

کارهای نیک:محسنات

توان:تاب

برگشتن:تولی

پسوند شباهت:سا

بنیادین:اساسی

قرمز تیره:عنابی

نوعی حلوا:لو

ویتامین جدولی:کا

تیم فوتبال آلمانی:کلن

بازدارنده:ناهی


فیلمی از داوود بیدل:روزگاری عشق و خیانت

فیلمی با بازی سحر قریشی:دوباره بهار

راه رفتن روی طناب:بندبازی

بیماری:دا

خداوند:رب

بخشنده:وهاب

درخشان:براق

جنس اصل:فابریک

ترسیده:هراسان

شهر اصفهان:خمینی شهر  

همسر مرد:زد

فعالیت زیاد بی نتیجه:سگ دو

هوای گرفته:ابری

زیاد:فراوان

از استان ها:یزد

تلاش:سعی

موسسه حمل و نقل کالا:باربری

داخل شدن:ورود

برکت آسمان:باران

حرف تردید:یا

نوعی زردآلو:قیسی

درون ستون فقرات:نخاع

واژه بیان آرزو:کاش

شهر کرمانشاه:سنقر

عدد منفی:نه

خوراک کفش:واکس

خاشاک:خس

حی:زنده

مفصل پا:زانو

شبانگاه:اصال

بسته شدن:انعقاد

از تنقلات:آجیل

اهداف:مقاصد

زیبایی:وجاهت

ناخن خشک:بخیل

پهلوان:یل

بوی رطوبت:نا

فیلمی از تهمینه میلانی و بازی نیکی کریمی:دو زن

کسادی بازار:رکود

گرد آمدن در یکجا:تمرکز

آباد شدن و به جریان افتادن:دایر شدن

پاداش و جزا:سزا

مظهر پلیدی:دیو

ساز مولانا:نی

کلاه تمام لبه:شاپو

باب روز:مد

شهر انار:ساوه

مظهر چسبندگی:سریش

عقل:خرد

فیلمی با بازی میترا حجار:خاک و آتش

قورباغه:وک

از یک پدر:تنی

عید باستانی:نوروز

محل عبادت بت پرستان:بت کده

اندرز:پند

ماه میلادی:ژوئن


اثر آگاتا کریستی:پنج خوک کوچک

اثر رجبعلی اعتمادی:گنجشک های غم

زود عصبانی میشود:جوشی

مسیحی:کشیش

ویتامین جدولی:کا

شاه شاعر:شه

نخوردن غذا:امساک

مسابقه نهایی:فینال

بیماری صرع دارد:غشی

فیلمی با بازی آتش تقی پور:حماسه دره شیلر  

جستجو کننده:جویا

کرم:بخشش

جانشین او:وی

تردید:شک

جای پیدایش:منشا

مرض قند:دیابت

مکرها و توطئه ها:دسایس

مشک:خیک

وهم:خیال

انس نگرفته:نا مالوف

جد:نیاک

سرنگون:وارون

ستارگان:کواکب

همراه با هم:توام

وسیله روشنایی بخش:چراغ

از علائم نگارشی:آکولاد

گوارا:نوشین

پس چیزی:دنبال

دوستی:ود

شامه:بویایی

شریر:بد

لوده و مسخره:دلقک

اطراف:دور

انبار کشتی:خن

خالی کردن:تخلیه

سوره هشتاد و هشتم:غاشیه

صورتگر:نقاش

دستگاه مولد الکتریسیته:دینام

پادشاهی:کیی

اثر علی شریعتی:نامه ها

پهلوان:یل

لایحه ها:لوایح

مسابقه نهایی:فینال

خانه ییلاقی:ویلا

تازه:نو

پسر زن از شوهر پیشین:ربیب

اکنون:الان

فیلمی با بازی خسرو شکیبایی:هامون

عضو پرواز:بال

هجوم برنده:مهاجم

بوی ماندگی:نا

شتر تندرو:هیون

ستاره شناسی:نجوم

پسوند دارندگی:مند

نویسنده نون والقلم:جلال آل احمد


فیلمی از پوران درخشنده:پرنده کوچک خوشبختی

تخمین زدن:برآورد کردن

حماسی:اپیک

بسیار بخشنده:جواد

نقش هنرپیشه:رل

قبول نشده:رد

نوعی عدسی:کاو

متواضع:فروتن

پیش بردن انفرادی توپ:دریبل

فیلمی با بازی پارسا پیروزفر:زندگی جای دیگری است  

کشور آسیایی:نپال

آهن:حدید

نفوذ کامپیوتری:هک

آسیب:اک

جنگ:آورد

جذاب:گیرا

شیوه معماری قرون وسطی:گوتیک

وجود داشته:بوده

حرف نداری:بی

تقلید کننده:مقلد

تاریخ نگار:مورخ

پرونده:فایل

پیامبر:نبی

خراش و آسیب:خدشه

یکدندگی:لج

خویشی و قرابت:نسبت

سازگار دادن:وفق دادن

فشرده و له شده:مچاله

مکر و فریب:کید

درخت خرما:نخل

کشور آفریقایی:تونس

تخته نقاشی:شستی

اعلی:برین

خوب شدن از بیماری:بهبود

محل ورود:مدخل

تلخ عرب:مر

پیامبر قوم یهود:موسی

از یک پدر:تنی

کذاب آخرامان:دجال

حیوان باوفا:سگ

پسر زن از شوهر پیشین:ربیب

طولانی:مدید

یکی یکی:تک تک

فیلمی با بازی ایرج قادری:پشت و خنجر

یدک کشیدن:بکسل

دشواری:سختی

منفرد:تک

زنده:حی

دلیر و گستاخ:جسور

خواهر:آبجی

جعبه میز:کشو

عبادتگاه مسیحیان:کلیسا

کارگاه جولاهی:هف

ساکت باش:هش

داخل شدن در چیزی:نفوذ

ماچ:بوس

:رت


فیلمی از آلفونسو لوران:فرزندان انسان

وسیله ای در مدار الکتریکی:ترانزیستور

پول خرد هندی:انه

شیرینی چای:قند

فوتبالیست آرژانتینی:هیگواین

آب بند:سد

بدزبان و پرده در:هتاک

خانه ییلاقی:ویلا

دلتنگ وطن شدن:غریبی کردن

طایفه کریم خان:زند  

مادر خودمانی:ننه

دریوزگی:گدایی

لوس:ننر

جدید:نو

روز دهم محرم:عاشورا

سگ عرب:کلب

آواز مهیب:نهیب

لگام:عنان

مربوط به فرآورده شیری:لبنی

حرف ندا:ای

حریت:آزادگی

اثر بزرگ علوی:سالاری ها

روشن تر:انور

کندن قبر:نبش

رزمایش:مانور

شهر استان فارس:نیریز

کافی:بس

با:آش

از علائم ریاضی:منها

محل رویش نی:نیزار

بن:ریشه

محل فرود هواپیما:باند

همسران:زوجات

فرومایه:دون

بیابان:برهوت

فتنه جو:آشوب گر

از روی هوا و هوس:

منسوب به تاریخ هجرت پیامبر:هجری

در این مکان:اینجا

حرف درد و افسوس:آه

بی رونق:کساد

جمهوری ها:جماهیر

املا:دیکته

لحظه:دم

تظاهر:ریا

ملکه مقتدر انگلیسی:ویکتوریا

ضربه گیر خودرو:سپر

عصاره گیاهان:اسانس

عدد دو رقمی:پنجاه

از افسران نیروی دریایی:دریادار

همان تکه است:تیکه

علامت جمع فارسی:ها

آینده:آتی

گربه عرب:هر


فیلمی با بازی نیکی کریمی:خیابان بیست و چهارم

تیم فوتبال اسپانیایی:رئال مادرید

پاسخ دادن:اجابت

ماده ظاهرا جامد:ژل

من و تو:ما

فاصله میان دو چیز:بازه

بحر:دریا

همایش:گردهمایی

وحدت و یکتایی:یگانگی

مخالفت و دشمنی:ضدیت  

کدو:اج

شیر بیشه:عباس

هوای گرفته:ابری

برگزیدن:انتخاب

رنجش:آزردگی

مرضی عفونی و واگیردار:سرخک

حسرت و دریغ:هیهات

کمک کننده:یاور

بی خطر:امن

دوشیزگی:بکارت

کنایه از فریب خوردن:رنگ شدن

شرط را می رساند:اگر

غیر متعارف:اجق

از مواد مخدر:کوکائین

مشرق:خاور

ریشه:بیخ

پسوند شیاهت:سان

سرزمین های تصرف شده:فتوحات

رگ:ورید

بند دست:مچ

امیدوار:راجی

لاغر و نزار:نحیف

بنده زر خرید:رق

چرم دباغی شده:ادیم

ماه نو:هلال

ساکت باش:هش

هوس باردار:ویار

فرزند:ولد

مدیون:بدهکار

شرح و توضیح:بیان

کلمه افسوس:وای

زمین دار بزرگ:فئودال

پایتخت پرو:لیما

دانه خوشبو:هل

محتمل است:شاید

رازها:رموز

چیره دست:ماهر

محصول آتش:دود

عدد اول:یک

ف گرانبها:رز

فیلمی از آلفونسو لوران:ومادر ترا هم

ضرورت:وم

سبزی خرد کردنی:تره

پایان نامه:تز

آش:با

اعتبار:آبرو


اثر علی شریعتی:ویژگی های قرون جدید

از بین بردن:ریشه کن کردن

نیکو و زیبا:بهی

میان:کمر

شالوده:بنیان

امتحان ورودی:کنکور

بدی:شر

رود آرام:دن

فیلمی با بازی رضا عطاران:صندلی خالی

راز ناگفتنی:مگو  

چین و شکن:یرا

بهره و نصیب:سهمیه

باور قلبی:ایمان

جسم شفاف:شیشه

بگو به عربی:قل

پوشش طیور:پر

سمت راست:یمین

نوعی ماکارونی خیلی نازک:ورمیشل

سوار:راکب

امامان:ائمه

عود:ند

خمیازه:باسک

خشک کننده دست و صورت:حوله

مناطق:نواحی

هر فصل از کتاب یسنا:ها

نفوذ:رسوخ

طریقه:نحوه

همه:کلا

توانا:قادر

دانه خوشبو:هل

دستگاه گرمایشی:بخاری

گرفتنی است نه دادنی:حق

نیک نگریستن و اندیشه کردن:تامل کردن

توبه پذیر:تواب

خرید:شرا

دختر شاه:شاهدخت

گل ته مرداب:لجن

ورزش رزمی کره ای:تکواندو

نیمه گرم:ولرم

پر سر و صدا:جنجالی

از ما بهتران:جن

نماد ممانعت:سد

بی حرکت:راکد

قوه حافظه:یاده

ماده آرایشی لب:روژ

ماه شاعرانه:مه

مسئول مراقبت از اعمال افسران و سربازان:دژبانی

خوشبخت:کامیاب

جشن و طرب:بزم

بنده زر خرید:برده

حرف ندا:ای

عدد فوتبالی:یازده

شوم:بدیمن

بوی رطوبت:نا

روز نیست:شب

گردیدن:شدن

پدر:ابوی


اثر رجبعلی اعتمادی:برای که آواز بخوانم

اثر چار دیکنز:سرود کریسمس

تجربه داشتن در کاری:ورزیدگی

عدد قرن:صد

کوچکتر:که

از صور فلکی:ثریا

بخشی از اوستا:یسنا

مسخره کردن:استهزا

به هم نامه نوشتن:مراسله

فیلمی با بازی سام درخشانی:مسیر روشن  

واحد سطحآر

فرشته:ایزد

پادشاهان:کیان

اعتقاد به ظهور حضرت مهدی:مهدویت

کلمه شرط:اگر

همان شوهر است:شوی

نوعی بیماری روحی:هیستری

قاضی:داور

جوی ها:انهار

ساز شاکی:نی

از اول:از سر

قانون شکنی:تخلف

میوه تلفنی:الو

سرشت:فطرت

ساکت باش:هش

ترسناک:هایل

گیاه آتشگیره:خف

خوشبخت:سعید

تسلط و فرمانروایی:سلطه

زره ساز:زراد

افزودنی گران قیمت:زعفران

پیرو حضرت موسی ع:یهود

سرازیری:نشیب

قطعی برای کتاب:وزیری

دلاور:بهادر

همراه لوبیا:نخود

دوستی:ود

پسوند شباهت:سا

اثر محمدعلی جمااده:هفت کشور

ابزار نجاری و سنگ تراشی:تیشه

یده شده:ربوده

کیسه حمام:لیف

بی سروپا:لات

صنم:بت

تیردان:ترکش

مخترع تلفن:بل

مدت زمان معین:دوره

ظرف مرکب:دوات

گروه اسبان:خیل

ماشین اصلاح:خودتراش

حرف نداری:بی

فرزند فرزند:نبیره

زن زیبارو:جمیله

به جا آوردن:ادا

تنبل جالیزی:کدو

سنگینی:فشار


اثر جمااده:یاد و یادبود

اثر الکساندر پوشکین:گاو ریلیادا

آب نیمه گرم:ولرم

ساز و برگ اسب:یراق

عدد اول:یک

مخترع تلفن:بل

متمایل به یک جهت:یکوری

فیلمی با بازی نیوشا ضیغمی:چارسو

بشقاب دراز و بزرگ:دیس

فیلمی از حمید بهمنی:گام های شیدایی  

کیسه کش حمام:دلاک

قایق:زورق

دریای عرب:یم

صاحب:ذا

بخشنده:کریم

پشت سر:ماورا

بنگاه:موسسه

دیوار گلی:دای

درمان:دارو

علامت جذر:رادیکال

روایت کننده:راوی

مادر:والده

قطر دهانه لوله تفنگ:کالیبر

چه کسی:کی

شاگرد دهان:پادو

امر از پاشیدن:پاش

ساکت باش:هش

دایره ها:دوایر

نوعی ماهی خلیج فارس:غباد

زاده و مولود:ولید

یاری دهنده:مددکار

برادر حضرت موسی ع:هارون

اتومبیل سبک:سواری

ساکنان:اهالی

شهر فارس:داراب

سخت:شدید

جنین:رویان

نوعی بیماری همه گیر:وبا

لاجوردی:نیلگون

شهر رازی:ری

نور اندک:کورسو

از چاشنی ها:سس

حرف تعجب:وا

کفیل:ضامن

روش و طریقه:رویه

طرفدار جدایی:لائیک

کارها:امور

از وسایل پرواز:بالون

هم:نیز

فوتبالیست پرتغالی:نانی

اندیشناک:نگران

علامت جمع فارسی:ها

تیم فوتبال فرانسوی:نیس

هوو:وسنی

کار اداری مهمی ندارد:میرزا بنویس


فیلمی با بازی گلشیفته فراهانی:ماهی ها عاشق میشوند

فیلمی از مهدی صباغ زاده:بازی تمام شد

دایه:ظیر

اثر مولیر:تارتوف

نوعی حکومت:جمهوری

نوشته متعلق به ادبیات:ادبی

فالگیر:رمال

بدی:شر

عدد قرن:صد

نگهبان راه:راهدار  

تقویم غربی:میلادی

ترس:بیم

پول روسیه:روبل

خالص و بی غش:سارا

نوعی بیماری روحی:هیستری

کشور آفریقایی:مالاوی

خداشناس:عارف

خدمتکار:دادا

چیز:شی

مردن از غصه:دق

دومین:ثانوی

ساحت و میدان:پهنه

ستون بدن:پا

از اشکال هندسی:دایره

دهان خودمانی:دهن

نسل پنجم:ندیده

علم ذرات ریز:نانو

فوتبالیست فرانسوی رئال مادرید:بنزما

نیاز به استدلال ندارد:بدیمن

دارایی:مالیه

تابان:منیر

پودر منفجره:باروت

توانایی نتیجه و محصول دادن:بازدهی

عظمت و شوکت:کبکبه

گفتگو کردن:مکالمه

کشور آفریقایی:لیبریا

شکایت:شکوه

وقت چیزی یا کاری:نوبت

حرف نفی:نه

از حالات دریا:مد

تیم فوتبال ایتالیایی:یوونتوس

سرمای بسیار سخت:زمهریر

نیم صدای زنبور:وز

برابر:یکسان

روز:یوم

نخست:اولا

نوعی بیماری پوستی:آکنه

رهبر کاتولیک های جهان:پاپ

اعلان:پوستر

ف سرخ:مس

کشور آفریقایی:مالاوی

حامی مالی:اسپانسر


فیلمی با بازی حمیده خبرآبادی:یک خوشگلو هزار مشکل

فیلمی از مایکل چیمینو:شکارچی گوزن

حرص:آز

زبانه آتش:گر

سایه بان دستی:چتر

کتاب شاعر:دیوان

جسور و بی ادب:گستاخ

واحد انرژی:ژول

نیمه خالی لیوان را می بیند:منفی باف

جانوری با پوست گرانبها:خز 

 

پهلوان:گو

دست به دامان شدن:توسل

دریاها:بحار

از اوراق بهادار:برات

عود:بربط

دشت:هامون

خطاب بی ادبانه:هی

بی خساب شدن:یر به یر شدن

سیاهی جسم از دور:شبح

مضطرب:نگران

پر:لبریز

شهر آذربایجان غربی:شوط

کمیاب:نایاب

نصف هر چیز:نیمه

رطب:خرما

عضو سخن گفتن:زبان

جغد:بوف

واحد پول ایران:ریال

آشکار:مبرهن

دختران:بنات

پیرو آیین بها:بهایی

سمت راست:یمین

شهر اردبیل:پارس آباد

مستی:سکر

آراسته شده:مزین

پیشوای دینی:امام

کشور آفریقایی:اریتره

ضمیر وزنی:من

بیهوشی:غش

نارس:کال

مجموعه ای از پله ها:پلکان

ناقص:نارسا

آرامگاه:مرقد

سپاه:لشکر

بانگ کبوتر:هدیل

خواندنی دانش آموز:درس

پوشش شمشیر:غلاف

ممنوع:قدغن

گرفتاری:بلا

جانشین:بدیل

آسیب:اک

زر:طلا

علم پزشکی:طب

کافی:بس

تو در تو:لابلا

تباهی:فساد


روزهای مهم مذهبی:ایام الله

آرایش:زینت

سمبولیک:نمادین

کشور اروپایی:لتونی

از گل های رنگین معطر:زنبق

سنگ آتشفشانی:آذرین

راه راست یافته:راشد

صاحب:ذی

گرما:حر

پدر مرده:یتیم  

متحرک:جنبنده

تعلیمی:آموزشی

شبیه:همانند

دانای علم و ادب:ادیب

تا:الی

قایق بزرگ:لنج

کوچک:که

دمای بالای بدن:تب

گوشه فوتبالی:کرنر

عداوت و دشمنی:کین

التهاب:سوزش

جاوید:سرمد

ماه دهم قمری:شوال

سپاه:قشون

همگی:جمله

چندین وزیر:وزرا

خوش گذران:عیاش

دورتر:ابعد

اثر صادق هدایت:نیرنگستان

اسباب زندگی:معاش

شیر بیشه:عباس

ریشه:بن

بخشی از گیاه:ساقه

بیمار:علیل

بگو مگو:یکی به دو

نتوان بر آن قیمت گذاشت:بی بها

ویتامین انعقاد خون:کا

عرصه دو و میدانی:پیست

کوشش:سعی

بزرگ و عقیم:کلان

چارچوب:کادر

پول فی کم بها:پشیز

سیلی صدادار:شپلق

آگهی کوتاه تبلیغاتی:تیزر

از علوم پایه:ریاضی

شریان:شاهرگ

پیشوا:قائد

باور:یقین

پارچه سوراخ سوراخ:تور

افراشته:اهتزاز

بشقاب بزرگ:دوری

قدرت:زور

تصدیق انگلیسی:یس

پایین:ذیل

حقیقت هرچیز:ذات

مایه روشنی:آب

نیز:ایضا

پایتخت ایرلند:دوبلین


گزیدن:نیش زدن

فریاد کشیدن:جیغ زدن

حزن:غم

وارد کردن دارو با سرنگ:تزریق

از مواد خوشبو:عنبر

خاک نرم:غبار

شادمان:خرم

اخلال کننده:مخل

پسر مازنی:ریکا

تکیه دادن:لم  

قاتل امام حسین ع:شمر

غیر از:جز

کناری:بغلی

نوعی بیماری پوستی:آکنه

ای خدا:یارب

زبان عرب:لسان

چه کسی:کی

نام خدا در تورات:یهوه

ساز و برگ اسب:یراق

لوده و مسخره:دلقک

خو گرفتن:انس

از ماه های سریانی:ایار

همه و تمام:عموم

فریاد:نعره

بخش پایین جامه:دامن

سالک:رهرو

سیاه رنگ"ادهم

مجاز از چیره شدن:سایه افکندن

بخشی از اوستا:یسنا

برگ کاغذ:ورق

سرگرمی سودمند:جدول

اعتبار و آبرو:وجهه

سرحدها:حدود

ستوده شده:محمد

دره:وادی

معبر خون:رگ

قطعی برای کتاب:جیبی

نباید بی آن به آب زد:گدار

پیوستگی و اتصال:پیوند

علامت جمع فارسی:ها

سست شدن:وادادن

حیوان عظیم الجثه:فیل

راندن مزاحم:دک

هستی:وجود

درختی هندی:انبه

حاکم:والی

بیهوده و دروغکی:الکی

نصیحت پذیر:حرف شنو

دریای عرب:بحر

جلای پارچه:آهار

لم یزرع:بایر

زهره:ونوس

کوهان شتر:کوهه

قبر:گور

جواهر انگشتر:نگین

آب دهان:خدو

خوراکی از اسفناج و تخم مرغ:نرگسی

عابد مسیحی:راهب

شکوه:فر

گروه و دسته:فوج

آشکار شدن:افشا

حرف ندا:ای

برعکس:وارونه

جوی آب:جوب


کمرنگ شدن:رنگ باختن

سمی در باکتری:آندوتوکسین

سرای مهر و کین:دل

از ماشیه های راه سازی:لودر

گرفتگی زبان:تاتا

گیاه خاردار:گون

بالا و پایین پریدن:جست و خیز

سلول:یاخته

پرده ای در چشم:عنبیه

ظرف گل:گلدان  

بالا بودن دمای بدن:تب

توانایی:تاب

پرش به درون آب:شیرجه

:رت

فرزند زاده:نواده

بزله گویی:شوخی

قورباغه:وک

اشاره به دور:آن

از دانه های خوراکی:نخود

ستاره:تارا

پس انداز:اندوخته

معلق:آویخته

قلندر:درویش

زشت:کریه

دو برادر:اخوین

غیر از:جز

ماهی کنسروی:تن

شتر تندرو:هیون

متحیر شدن:یکه خوردن

عدد هندسی:پی

چیز:شی

بازیکن اسپانیایی اینترمیلان:مونتویا

مایه کوبی:واکسیناسیون

والیبالیست ایرانی:فیاضی

نت چهارم:فا

ویرانه:خرابه

مشک:خیک

دستور زبان:گرامر

علف مخدر:گراش

آسیب:اک

قلیل:کم

از روی خطا:سهوا

علامت شادی:خنده

نوعی مرغ ماهی خوار:بوتیمار

کار روزمره:روتین

بدهکار:مدیون

آتش قرآنی:نار

خشنود نیست:ناراضی

ویراستار:ادیتور

اتاق کشتی:کابین

این:همین

ابر نزدیک زمین:مه

از خواهران برونته:آن

موش خرما:راسو

خاک صنعتی:رس

ماست چکیده:لور

گل ته جوی:لای

پایتخت ایتالیا:رم

نویسنده امیل:روسو

ملخ دریایی:قمرون


اثر بیژن نجدی:خواهران این تابستان

اثر توماس مان:بودن بروکها

اثر اسماعیل فصیح:درد سیاوش

پاره کهنه:ژنده

مخترع تلفن:بل

پوشاک طیور:پر

مولود:ولید

شاخه ای از فیزیک:مکانیک

بعد از هفت:هشت

اثر آلفونس دوده:ژاک  

شهر چهارمحال و بختیاری:اردل

تعهد و ضمان:عهده

خاک کوزه گری:رس

مشاور:رایزن

بی گمان:لاشک

کوتاه قد:زمیر

آرایش:زینت

آهستگی:کندی

نمایش خنده دار:کمدی

سست و بی دوام:زپرتی

جرقه:شراره

یارو:فلانی

ناسپاسی کردن:کفر

تذکر:یادآوری

راب:ناپدری

قضاوت:داوری

پرستش:یشت

خرده سنگ های ریز:شن

نت میانی:لا

بار و ثمر:میوه

احصائیه:آمار

مربوط به ملی:ملیت

شهر پیامبر:مدینه

بیهوش شدن:غش کردن

ظرف غذای سربازان:یغلاوی

نسبت دادن خصلت های خود به دیگران:فرافکنی

حرارت:تف

شخصیت و منش:کاراکتر

لم یزرع:بایر

روز بعد از فردا:پس فردا

حرکت دادن:تکاندن

دور بازی:راند

ساز شاکی:نی

راه و روش:شیوه

خرده گرفتن:ایراد

ابتیاع:خریداری

اثر آندره ژید:آمنتاس

واحد سطح:آر

مقابل روز:شب

رنگ سبز تند:یشمی

اهل ادب:ادبا

ریسمان:بند

هم:نیز

حرف فاصله رسان:تا

مروارید:در

خواب نیست:بیدار

تفتیش:بازرسی


چیره شدن:غالب آمدن

رهبر دینی بوداییان:دالایی لاما

آشیان:لانه

صاحب:ذا

دریای عرب:یم

نمایش در چادر بزرگ:سیرک

فهرست:لیست

وسیله شخم زدن:گاو آهن

تلف شده و از بین رفته:مالیده

نمایش صامت:پانتومیم  

میان:لا

بنیاد و اساس:مبین

تصدیق خودمانی:آهان

از پادشاهان پیشدادی:جم

سرخورده:دمغ

پنددار:وهم

پایتخت تانزانیا:دودوما

اشاره به دور:آنها

شهر کردستان:مریوان

آموختن:یاد دادن

بیماری اندک:کسالت

رویش:نمو

آمادگی:اهیو

اندوهناک:غم انگیز

پشیمانی:ندم

به سوی:الی

خطاب بی ادبانه:هی

نوعی کرم روده:آسکاریس

بجز:الا

زیرک:رند

سالخورده:مسن

مقابل سنت گرایی:مدرنیسم

بی انتها:لایتناهی

همراه زنجیر:غل

از خواهران برونته:ان

لیف خرما:پیشن

وسیله توقف خودرو:ترمز

خرده سنگ های ریز:شن

نشانه:آیت

سر:راس

سخت کوفته و خسته:له و لورده

بدنامی:ننگ

پراکندن:نشر

سست و بی حال:کسل

پشم شتر:وبر

مجنون:دیوانه

سمبلیک:نمادین

سطح سخت:زبر

آرایش:زیب

مقاصد:اهداف

واحد پول عربستان:ریال

گروه ورزشی:تیم

خطا کردن:سهو

کشاورزی کردن:سهو

غربال:آردبیز

حرف ندا:آهای

بخشی از اوستا:یسنا

مروارید:در

محل ورود:در

از ماه ها:مرداد

روز نهم ذی الحجه:عرفه


جریمه ورزشی:پنالتی

فایده و سود دانستن:غنیمت شمردن

اتحاد:یکدستی

نکوهش:ذم

قعر:ته

شیرینی پشم مانند:پشمک

همکاری:مشارکت

وسیله دیدن اجسام ریز:ذره بین

بحر:دریا

انعکاس صوت:طنین  

آسیب:اک

شب طولانی:یلدا

از اندوه رها شدن:تسلی

مغزنگاری:سیتی اسکن

در یک شهر متولد شده اند:همشهری

رشته های گیاه:الیاف

هریک از اتاق های کشتی:کابین

سنگ گرانبها:یاقوت

دورویی:ریا

بی سروصدا:سوت و کور

کارگردان فیلم"بر باد رفته":ویکتور فلمینگ

مردم قرآنی:ناس

یاکند:یاقوت

اثر اسماعیل فصیح:دیدار در هند

قبول نشده:رد

تیر پیکاندار:یب

همیشه:مدام

بادی که از دهان آید:فوت

ثمر دهنده:بارور

ساز مولانا:نی

افزون:بیش

مخزن سوخت خودرو:باک

کوچک:ریز

جهانگرد:توریست

دیندار:متدین

جزیره جنوبی:کیش

دستگاه تنظیم کننده:رگلاتور

بیماری دردناک مفصلی:آرتروز

نجار:درودگر

مته برقی:دریل

مملو:پر

نیز:هم

فیلمی از اسکورسیزی:رنگ پول

بسیار گردنده:دوار

در میان:فی ما بین

شکوه:فر

درختی با برگ های سوزنی:کاج

مسرت و شادی:کیف

هراس:ترس

نیک نگریستن:تامل

شگون:فال

بیهوده و بی نتیجه:نافرجام

ناگفتنی:مگو

بی مو:تاس

ستون بدن:پا

حرف نداری:بی

مروارید:در

آیین:دین

زیرک و باهوش:زرنگ


ضربان:پالس

محل اقامت سلطان:دارالاماره

جیره و مستمری:راتب

آرایه اعداد در ریاضی:ماتریس

اسرار کسی را فاش کردن:لو دادن

گریان:نالان

حالت روحی:مود

حقیقت هرچیز:ذات

تقاطع دو جاده:چهارراه

بیکاره و فقیر:لات و لوت  

پس گرفتن:استرداد

مکتوب:نوشته

جنس خشن:نر

جلدی و قشری:پوستی

شرح و توصیف:بیان

فیلمی با بازی فاطمه معتمد آریا:آسمان پر ستاره

لنگه بار:تا

راز:سر

زن یا شوهر:همسر

فرمان توقف:ایست

از شهرهای خوزستان:هندیجان

گمان:پندار

گرما:حر

مانع:سد

آمدن:رسیدن

پسر:پور

کم کردن:کاستن

ساعی:کوشا

مقابل روز:شب

ماده موجود در برنج:نشاسته

میوه ای که وقت چیدنش باشد:رسیده

جعبه و محموله:بسته

سوداگری:تجارت

خط کش مهندسی:تی

واحد سطح:آر

مجبور کردن:وادار کردن

جدید:ینگی

حرف تردید:یا

وت:پوستین

اندرز:پند

سخن بی معنی:یاوه

همه را شامل می شود:هر

تیم فوتیال فرانسوی:بوردو

ورزش جسم و روح:یوگا

از نت ها:فا

دشنام دادن:سب

متن های زیاد:متون

بها:ارزش

جلا:پرداخت

به وسیله غده ترشح می شود:هورمون

گزارش ها:تفاسیر

لاغر و نحیف:نزار

خارج ورزشی:اوت

زیر و رو کردن خاک:شخم

بخاری برقی:هیتر

ضمیر درونی:تو

واگذاشتن و رها کردن:ترک

نوعی بازی تخته و مهره:نرد

بخیه:کن


کشور اروپایی:مجارستان

اثر محمود دولت آبادی:هجرت سلیمان

شعر خودستایی در جنگ:رجز

آنتیک:عتیقه

تندرستی:سلامت

سایه:ظل

تصدیق انگلیسی:یس

داروی استعمال خارجی:پماد

امتحان:آزمایه

اثر منصور یاقوتی:تنهاتر از ماه  

از تنقلات:آجیل

شهر آذربایجان شرقی:ورزقان

ساختار و ساخحتمان:سازه

پشیمان:نادم

اندازه گرمی یا سردی:دما

کشتی جنگی کوچک:ناوچه

آنچه قبلا ذکر شده:همان

زندان:ندامتگاه

اسب ترکی:ات

جرم:بزه

پایتخت هزار کیلویی:آتن

حرکات مسخره و بیهوده:ادا

جمع صنعت:صنایع

اندیشه ها:تدابیر

همپار:ایزومر

فیلمی از وودی آلن:موزها

کشور عربی:عمان

پسوند تصغیر:چه

همسر مرد:زن

چشیدن چیزی:مزمزه

اثر اسماعیل فصیح:اسیر زمان

عاجز:ناتوان

اثر صادق چوبک:سگ من

از سبزیجات سالادی:خیار

راه کوتاه:ره

پروفسور حیوانات:بز

فیلمی از وودی آلن:تقدیم به رم

زمینه:تم

نیوشیدن:شنفتن

سختی و بدبختی:شقا

سرمایه جاودانی:کار

تکه چوب بزرگ:کنده

درآمدها:عواید

عفو کننده:عافی

فیلم دنباله دار:سریال

وسیله نقلیه اسکیمو:سورتمه

نهایی:غایی

فصیح و بلیغ:غرا

زمستان:شتا

پیروان ارسطو:مشایین

فوتبالیست ایتالیایی:ماتیا دسترو

یابنده و بهره مند:نائل

برادر حضرت موسی ع:هارون

خبر:نبا

نژاد و خاندان:نسب

همه را شامل می شود:هر

قعر:ته

از ماه ها:بهمن


فیلمی با بازی محمدعلی کشاورز:روزی که خواستگار آمد

با محبت:خونگرم

ناشی:ناوارد

جواهر انگشتر:نگین

نقش هنرپیشه:رل

شامل شدن:عم

تباه:زایل

شتر تندرو:هیون

ویتامین جدولی:کا

فیلمی از فتح الله منوچهری:شهر شراب  

عنوانی برای افسر عالی رتبه در ارتش هی خارجی:ژنرال

فراموشکار:نسی

دشنام دادن:سب

ادیب:سخنور

دارای مدرک کارشناسی:لیسانسیه

شهر خراسان رضوی:سرخس

خسران دیده:زیانکار

به صورت شفاهی:زبانا

افسری در ارتش:سروان

عدد ماه:سی

ابزار دفاعی گاو:شاخ

رنگ:لون

دارای ظاهر ناخوشایند:بدریخت

خاک کوزه گری:رس

چراگاه عشایر:یورت

صاحب بودن:خداوندی

مخفف از او:زو

حرص:آز

گزینش و انتخاب:پسند

دوری کردن:تبرا

بازیکن آرژانتینی منچستر سیتی:آگوئرو

عقاید انتخاباتی:آرا

قعر جهنم:درک

میوه مربایی:به

آشغال جمع شده با جارو:خاکروبه

فیلمی با بازی پرویز صیاد:زنبورک

آتش برافروخته:نائره

بحر:دریا

لباس:رخت

صد متر مربع:ار

آخرین:واپسین

با اجبار:زور زورکی

دورویی:ریا

صورت:رو

دشمن درخت:تبر

ماهی درون تفنگ:تیر

بازداشتن:نهی

شریک:انباز

نوعی ساز بادی:سرنا

آسمان:سپهر

برش سینمایی:کات

صندلی دانشگاهی:کرسی

عقب:پس

شرکت:کمپانی

تعدی:دست اندازی

جهش:خیز

الاغ:خر

عضو رونده:پا

نامه بر:پیک


اثراسماعیل فصیح:گردابی چنین حایل

دموکراسی:مردم سالاری

در بزرگ"درب

کمک:امداد

اهل ساری:ساروی

آشیانه:لانه

به نفع او:له

بله بی ادبانه:ها

فیلم میلوش فورمن:رگ تایم

شکنبه گوسفند:سیرابی  

بسیار عزیز:دردانه

میکده با رقص و آواز:کاباره

عدد ورزشی:دو

فرمانده قشون:سردار

مرطوب:خیس

زبانه آتش:گر

جرقه:شراره

زمستان:شتا

سخنان مزخرف و بیهوده:شر و ور

می:شراب

اسب ترکی:ات

توانایی و طاقت:یارایی

نیمتنه گرم:اورکت

عمل چریدن:چرا

فیلمی با بازی محمدرضا فروتن:زن دوم

کمک کننده:یاری گر

آموزشگاه عالی هنر:هنرکده

گرانی:تورم

عرصه:میدان

کلام شگفتی:وه

گاهی:گه

نویسنده رمان"نیمه غایب":حسین سناپور

انبوهی:تراکم

تپانچه:تس

نوعی آبنبات:پولکی

زیبای دریایی:پری

دست ها:ایادی

لنگه بار:تا

شهر مازندران:جویبار

کلاه شاهانه:تاج

ذره باردار:یون

طبع:سلیقه

هنگام و زمان:اوان

وی:او

کیسه نایلونی:نایلکس

مربوط به حمل و نقل:نقلیه

ضبط صوت همراه:واکمن

آسیاب آشپزخانه:هاون

ماه سرد:دی

گیج و سرگشته:منگ

اثر گی دو موپاسان:بلامی

ف رسانا:مس

خجسته:همایون

اثر بااک:سرهنگ شابر

شعله آتش:لهب

گونه:لپ

میان:لا

بازی کردن:لهو


بازیگر فیلم"بدون اجازه":داریوش ارجمند

محل اقامت سلطان:دارالاماره

طریقه:روش

از محصولات بهداشتی:صابون

از شهرهای فارس:لامرد

دو توده خاکستری مغز:تالاموس

انگشتان جمع شده:مشت

مالدار و غنی:بای

مجموعه ای از میلیاردها ستاره:کهکشان

پوشش بالش:روبالشی  

فیلمی از جمشید حیدری:کیش و مات

لطیف:نرم

فیلم"میلوش فورمن":رگ تایم

اشیا کم ارزش:خرده ریز

ناصافی در طنین صدا:خش

قصد کردن:نیت کردن

دیوار کوتاه:نرا

بز کوهی:شکا

پراکندن:نشر

کلمه شرط:اگر

وسیله حساب قدیم:چرتکه

ابدی:جاوید

جاندار تک سلولی:آمیب

رطوبت:نم

دست عرب:ید

گرفتن شیر از حیوان:دوشیدن

سوار شدن:رکوب

ایست قلبی:سکته

خطاب بی ادبانه:هی

پایتخت غنا:اکرا

عظمت و شکوه:دبدبه

دودلی:ریب

منقار:نوک

فیلمی با بازی جمشید مشایخی:آبنبات چوبی

پیوند دهنده ظروف شکسته:بندزن

شبیه شده:مشبه

گردآوری شده:مدون

قوانین:مقررات

سوراخ سوراخ:مشبک

جهان ها:عوالم

باقی مانده هر چیزی:عقبه

همنشین:ندیم

دودکش:تنوره

درخت اعدام:دار

از استان ها:گیلان

برگزیده:ممتاز

آموزشگاه عالی هنر:هنرکده

علامت جمع فارسی:ها

خبرچین:جاسوس

بهشت:جنت

سرپرست:قیم

رستنی چتری شکل:قارچ

فوتبالیست اسپانیایی:ایسکو

بوی ماندگی:نا

با ادب:مودب

صفت سرو:سهی


نه تو می مانی،


نه اندوه

و نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت
غصه هم خواهد رفت
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند
لحظه ها عریانند
به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز
تو به آیینه، نه! آیینه به تو خیره شده ست
تو اگر خنده کنی او به تو خواهد خندید
و اگر بغض کنی
آه از آیینه دنیا که چه ها خواهد کرد
گنجه دیروزت، پر شد از حسرت و اندوه و چه حیف!
بسته های فردا همه ای کاش ای کاش!
ظرف این لحظه ولیکن خالی ست
ساحت سینه پذیرای چه کس خواهد بود
غم که از راه رسید در این سینه بر او باز مکن
تا خدا یک رگ گردن باقی ست
تا خدا مانده به غم وعده این خانه مده

"کیوان شاهبداغی"


سر هر جاده منم ، چشم به راهی که تویی


شب و روزم شده چشمان سیاهی که تویی



بنــدبازی وســـط معــــــرکه ام ، وای اگــــر


روی دوشـم بنشیند پر کاهی که تویــی !



زیر پایم پلی از موست ، ولــی زل زده ام


بین چشمان تماشا به نگاهـی که تویــی



کور کرده ست مرا عشــــق و سر راهـم باز


باز کرده ست دهان حلقه ی چاهی که تویی



نیست کم وسوسه ای سیب بهشت ، اما من


دستم آغشتــــه به نارنج گناهی که تویی


از : پانته آ صفایی


ای کاش چو پروانه پری داشته باشم
تا گاه به کویت گذری داشته باشم


گر دولت دیدار تو درخانه ندارم
ای کاش که در رهگذری داشته باشم


از فیض حضور تو اگر دورم و محروم
از دور به رویت نظری داشته باشم


گویندکه یار دگری جوی و ندانند
بایست که قلب دگری داشته باشم


از بلهوسی ها هوسی مانده نگارا
وان اینکه به پای تو سری داشته باشم


تاریک شبی گشت شب و روز جوانی
ای کاش امیدسحری داشته باشم


در مجلس ارباب تکلّف چه بگویم
در میکده باید هنری داشته باشم


بگذار که از دوستی باده فروشان
رگبار غمت را سپری داشته باشم


♥ هم صحبتی و بوس وکنارت همه گوهیچ
من از تو نباید خبری داشته باشم؟ ♥


بسیار مکن ناله که این شعله عمادا
می سوزد اگر خشک و تری داشته باشم


عماد خراسانی


قصه:داستان

از هم پاشیده شدن:وارفتن

بندگی:رق

زبانی:شفاهی

کیسه درویشان:چنته

از ادات پرسش:کدام

فرزند پسر:ولد

نخ های افقی پارچه:پود

رعشه:لرزه

کرانه:حد  

فروشنده آب:سقا

یار پت:مت

زندگان:احیا

فکاهی:طنز

شانه به سر:هدهد

اندوهناک:حزین

تیره شدن:تکدر

یک ششم چیزی:دانگ

سالک:رهرو

طلا:زر

رهبر:لیدر

رب النوع:الهه

راه راست رفته:راشد

ملایمت:نرمی

بخشنده:وهاب

رنگ سبز تند:یشمی

ورزش جسم و ذهن:یوگا

بی میل بودن:کراهت داشتن

رخ جوش:آکنه

مظهر پلیدی:دیو

چند وکیل:وکلا

طغیان و قیام:شورش

ناوارد:ناشی

کم:اندک

قابله:ماما

رقص برزیلی:سامبا

بله بی ادبانه:ها

برجسته و مشخص:متمایز

درخت قالی:دار

میان:لا

نوعی امرود:مل

برآمدن آفتاب:طلوع

پرحرف:لفاظ

نرم و نازک:لطیف

آهوبره:غزال

از درندگان:شغال

نیروی نظامی یک کشور:ارتش

روز دهم محرم:عاشورا

پند دادن:وعظ

الکی،خود بار آمده:دیمی

مدعی شدن:ادعا

نوعی تفنگ:سرپر

رهایی از غم:تسلا

تیر انداختن:رمی

صدای ریزش آب:شرشر

ذره بنیادین:اتم

غذای مجردی:نیمرو

یاری دهنده:پایمرد

متن ها:متون

وی:او

بدی:شر

هندی اش معروف است:تمر

ابزار نجاری:رنده

جاده:راه


نامی برای قیامت:یوم الدین

سهل انگاری:کوتاهی کردن

تپانچه:تس

جانور خون آشام:زالو

نظیر:همتا

جد:نیا

از سفتی درآوردن:نرم کردن

دالان:دهلیز

پسته خوشحال:خندان

به طور قطع:مسلما  

بیماری:دا

گهواره:مهد

خلا:وکیوم

چندین وکیل"وکلا

پسوند شباهت:سا

پوستین:وت

آشکار:معلوم

تکیه دادن:لم

مدعی شدن:ادعا

شب طولانی:یلدا

بیرون زدگی دیواره سرخرگ:انوریسم

پرده سینما:اسکرین

دریافتن:ادراک

بیماری ویروس خطرناک:ایدز

ماه دوازدهم سریانی:ایلول

درخت زبان گنجشک:ون

مجموعه:ست

نویسنده جزیره سرگردانی:سیمین دانشور

جهنده:خیزان

مشک:خی

نومید:مایوس

جوانه غلات:ملات

بدبختانه:متاسفانه

اندک:کم

پرسش از مکان:کو

چاقوی خوشنویس:قلم تراش

صدای کوبیدن در:تق

تندرست:سالم

حرف بیست و هفتم:میم

تحقیق:بررسی

لغب:بازی

تعجب خانمانه:وا

تیم فوتبال فرانسوی:لوریان

ارتباط؟،بستگی:مناسبت

رود مرزی:اروند

خداحافظی:وداع

شیرینی هفت سین:سمنو

. آموز اگر طالب فیضی:افتادگی

فرستادن:ارسال

سرچشمه ها:منابع

عدد یک رقمی:هشت

از چاشنی ها::سس

مظهر زیبایی طبیعت:گل

سهم و آذوقه:جیره

از ما بهتران:جن

پسوند شباهت:آسا

زمین آماده کشت:ایش

عادت:خو

پادشاه:خسرو

همشیره:خواهر


اثر آگاتا کریستی:گربه ای میان کبوتران

اثر امیر عشیری:مردی از دوزخ

خزنده ماقبل تاریخ:دایناسور

پرنده کوچکتر از کبک:تیهو

مادر عرب:ام

سوغات اصفهان:گز

عدو:دشمن

کشور آفریقایی:سومالی

گریه با سوز و گداز:زار

نهایت:آخر  

به اتفاق:باهم

آمادگی:تهیو

حساب:شمار

غالب و چیره:قاهر

شرط بندی:قمار

لیف خرما:پیشن

اشاره به دور:آن

اطلاعیه حزبی:بیانیه

شرق شناس:مستشرق

کتاب شاعر:دیوان

حرف تصدیق:آری

ماهی کنسروی:تن

صفحه اعلان:پانل

پیامدها:نتایج

پستی:دنائت

محل کسب دانش:مدرسه

کشور مبارک:یمن

وسیله عایق کاری قدیمی:قیرگونی

مرض:دا

خشکی میان دریا:آداک

مدد:یاری

خانه ییلاقی:ویلا

کمک و دستیار:وردست

شهر گیلان:آستارا

مکان:جایگاه

تقسیم بندی زمین:مرزبندی

اندک:کم

آرامگاه:قبرستان

طی مدارج عرفانی:سلوک

تمام و همه:سراسر

جمع وزیر:وزرا

پاک و منزه:متبارک

دوره نوزایی اروپا:رنسانس

خیمه:جدار

ساز مولانا:نی

تدوین:گردآوری

اثر امین فقیری:دوست من

مروارید:در

کارگاه جولاهی:هف

قوم حضرت موسی ع:یهود

کشور آفریقایی:کنگو

شهر فارس:فسا

خنک:سرد

درون:تو

حرف افسوس:آه

دستور زبتن:گرامر

پاسخ دندان شکن:تودهنی


نویسنده اصول فلسفه:رنه دکارت

اثر جلال آل احمد:سنگی بر گوری

فراخ:گشاد

خط کش مهندسی:تی

شرور:بد

درخشان:براق

جای کم عمق رودخانه:گدار

چشم انداز:دورنما

بدنامی:رسوایی

مجموعه قوانین یک شرکت:آیین نامه  

ساکت باش:هش

مسیر حرکت سیارات:مدار

از ادات پرسش:کدام

بیماری:دا

عامل تکثیر نهانزایان:هاگ

محموله:بار

خدایی:ربوبیت

پوشاننده:ستار

رسیدگی به دادخواهی:دادرسی

شیوه و روش:راه و روش

مقررات و احکام دولتی:قانون

جای بازگشت:ماب

داستان بلند:رمان

بحبوبه:گیرودار

از ادات ÷رسشی:آیا

از تنقلات ترش:تمر

دریای عرب:یم

حیران و مبهوت:هاج و واج

گله:رمه

بدنه:تنه

خانه پشت به آفتاب:نسر

غذاخوری:رستوران

نامی برای قیامت:یوم الدین

حرف نداری:بی

پسوند دارندگی"مند

تمام و کامل:تام

کالبد:جسم

پس زدن:دفع

حاکم مستبد:دیکتاتور

پوستین:وت

داروی استعمال خارجی:پماد

نشانه و هدف:آماج

رها:ول

ف چهره:روی

لیز و چسبنده:ج

گدای سمج:هادوری

مال:دارایی

تعمیر لباس:رفو

گونه و نوع:جور

خو:عادت

اسب چاپار:یام

چندین دفتر:دفاتر

جور و ستم:جفا

مادر:مام

آرام بخش دل:دل آرام

ظرف آبگوشت:دیزی

شریف و بزرگ زاده:نجیب

گوشت ترکی:آت

غرغر:نق

روپوش:مانتو

برقرار شده:مقرر


سرنویس ها:عناوین

سلوغ کردن بچگانه:جنگولک بازی

هضم کردن:گواردن

پرنده زیبا:قو

هرگز نه عرب:لن

عملی در نماز:رکوع

دربار شاهان:بارگاه

گوشت دود داده خوک:ژامبون

برگزیده از هرچیز:زبده

دودمان:تیره  

صضمیر غایب:او

سفره:خوان

سازوبرگ اسب:یراق

نگهبان زندان:زندانبان

ماه میلادی:نوامبر

مکان پر خطر:ناامن

نعره و دادو فریاد:عربده

پرنده خوش آواز:قناری

تکه چوبی برای شکاتن کنده:گوه

هوشیار و دل آگاه:بیدار دل

فهرست:نمایه

واقعی خودمانی:راستی راستکی

ناشنوا:کر

مادر عرب:ام

یل سیستان در شاهنامه:رستم

نوعی بازی تخته و مهره:نرد

بی پروا:متهور

سخنان بی معنی می گوید:یاوه گو

آغاز شده:مبتدا

اثر یان فلمینگ:بکش و زنده بمان

سنگریزه:ریگ

بی پرده:رک

بازداشتن:نهی

عضو ات گزنده:نیش

حرف افسوس:وای

یار برهمن:رای

سرزنش کردن:نکوهیدن

ته دوزی کتاب:ته بندی

صورت جلسه مذاکرات ی:پروتکل

کمپ:اردو

عقب و پشت: پس

بحبوحه:گرماگرم

شکم بند:گن

خواهر:اخت

گندم سوده:آرد

اصطلاحی در فوتبال:تکل

از تنقلات شکستنی:تخمه

گودال:لان

پیروان مذاهب دارای کتاب:اهل کتاب

درک کردن:فهم

حرارت:تف

رونق پیدا کردن:سکه شدن

سمت راست:یمین

موی گردن اسب:یال

چیز:شی

ناپیدا:گم

بیماری:دا

زنگ:درا

کفیل:ضامن


قسمتی از گوش:نرمه

فیلمی با بازی سحر قریشی:دربست آزادی

از موسسات اقتصادی:بانک

تیم فوتبال انگلیسی:وستهام

فن به کارگیری قوای نظامی:تاکتیک

آشکارساز محل هواپیما:رادار

قدرت:زور

پیشه و شغله:کار

گوش فرا دادن:نیوشیدن

گاوباز:ماتادور  

باتجربه:کهنه کار

وسیله برش:کاتر

فوتبالیست مکزیکی:رافائل گارسیا

به وحشت انداختن:ارعاب

غذای ساده:آش

خوان و سفره:مائده

لوله گوارشی:مری

شغل سفیر:سفارت

راز:سر

صد متر مربه:آر

کفشدوز:کفاش

شهر گیلان:املش

فیلمی با بازی الناز شاکردوست:کیش و مات

ظرف آبخوری:لیوان

باوفای حیوانات:سگ

شراب:می

نوازنده:رامشی

از آرنج تا مچ:ساعد

پوستین:وت

اثر امین فقیری:کوفیان

سست و وارفته:شل و ول

با ادب شدن:تادب

عدد:شماره

راه کوتاه:ره

اشاره به دور:آن

جان سالم به در بردن:قسر در رفتن

موقت:گذرا

مزه دهان جمع کن:گس

اصول دین بودایی:بودیسم

دانه:بذر

خوابیده:نائم

از اقوام:لر

شهر سمنان:میامی

وردنه:نورد

قورباغه:وک

مادر عرب:ام

بهرام:مریخ

:سارق

برخاستن نصفه نیمه:نیم خیز

کشور اروپایی:ایرلند

حامی:هوادار

خرناسه:خرخر

پادشاهی:کیی

گفتار:قیل

ولخرج:مسرف

همسر مرد:زن

نهر:رود

مرگ:موت

رود آرام شولوخوف:دن


دلال: کمیسیونر

فیلمی با بازی بهروز وثوقی: امروز و فردامطیع:رام

از پاپوش ها:جوراب

وسیله نگهداری اوراق اداری:زونکن

غله کم حرف:جو

همراه فراوان:فت

گریز:فرار

اثر شولوخوف:دن آرام

تعصب ملی:ناسیونالیسم

فلانی:یارو  

سماوی:آسمانی

خوی گرفتن:تانس

طرف چپ:یسار

عقیده:رای

کشور اروپایی:لتونی

واحد شمارش چیزهای استوانه ای:رول

نغمه و سرود:نوا

پایتخت ژرمن ها:برلین

یدک کشیدن:بکسل

در پیچیدن:لوله کردن

چهره:رو

لفظ ابتدا یا انتهای کلمه:وند

عاجز:ناتوان

پایتخت ارمنستان:ایروان

هدیه دیدن روی عروس:رونما

درخت جوان:نهال

چوب خوشبو:ند

باران اندک:رش

بی بند و بار:هرهری

فیلمی با بازی سعید راد:سکوت بزرگ

تنیس دیواری:اسکواش

نوعی شنا:کرال

لمس کردن:سودن

بدن:تن

تیر پیکاندار:یب

بازیگر سریال خط قرمز:پویا امینب

دنباله:پی

واژگان:کلمات

طبل بزرگ:

پادشاهی:کیی

هم سخن:کلیم

ساز دو مضرابی:سنتور

چهره:سیما

دعاها:اوراد

اثر آگاتا کریستی:آنیاام

گرد:مدور

مرگ:موت

مقابل:ازا

روز تولد:زادروز

بازیگر فیلم محیا:برزو ارجمند

محافظ:گارد

هندی اش معروف است:تمر

رنج و سختی:زجر

حرف ندا:یا

باب روز:مد

هم معنی:مرادف

رسته:ردیف


فوتبالیست پرتغالی:ویلیام کاروالیو

شهر رازی:ری

صاحب:ذا

درختان:اشجار

اهل محل:بومی

نمایش تلویزیونی:شو

دوباره:مجدد

پایتخت غنا:اکرا

فیلمی از ران هاوارد:فراست نیکسون

کنار هم معنی می دهد:لب  

روش:شیوه

عرق روسی:ودکا

چوب سوزاندنی:هیزم

خواندنی دانش آموز:درس

نوعی نمایش نامه:درام

گوشت ترکی:آت

کشور همسایه:عراق

چشمداشت:امید

زمین قابل کشت:لم یزرع

اتاق زندان:سلول

بندر فرانسوی:مارسی

لاغر:نحیف

دریاچه ای در حمام:وان

صاحب:مالک

فانی:میرا

کمان:قوس

اهل ساری:ساروی

بچه دان:رحم

کشور ساعت:سوئیس

زیاده روی:افراط

مخترع تلفن:بل

نوعی حلوا:لو

سرشت:طینت

صدا:آوا

نژاد ایرانی:آریا

همان اگر است:ار

حرف تردید:یا

زهره:ونوس

بیماری ریوی:سل

تابع ریاضی رفتار الکترون:اوربیتال


از دود  کردنی ها:تنباکو

متفکر:اندیشمند

پیرامون:دور

حرف فراری:جیم

شهرت و آوازه:دمدمه

جانشینی:نیابت

امروزی:مدرنیزه

جغد:بوم

گل بی آن نمیشود:خار

صومع:دیر  

ماضی:گذشته

ظن:گمان

وسط:میانه

معتقد به دین:مذهبی

نا استوار شدن:لق شدن

پرداخت:پولیش

پایان نامه:تز

لکه های روی صورت:لک و پیس

کشنده:قاتل

خشت مقاوم در برابر حرارت:آجر نسوز

وسیله پوشیدن کفش:پاشنه کش

مادربزرگ:جده

پایتخت اروپایی:برن

جوانی:شباب

پشم شتر:وبر

مجموعه ظرف و امثال آن:سرویس

لشکر:سپاه

از آتش زنه ها:فندک

زیبا و فریبنده:فریبا

امر از پیدا کردن:یاب

اصطلاحی در مثلثات:کسینوس

دره:وادی

کشور آسیایی:ازبکستان

نجات دادن:رهانیدن

نشانه مفعولی:را

اثر پا:رد


فوتبالیست هلندی:کلاس یان هونتلار

روش حا مسئله کامپیوتری:الگوریتم

پاره شدن:گسیختن

مزد و پاداش:ثواب

خاک صنعتی:رس

شراب:می

ضعیف و لاغر:تکیده

پنداشتن:گمان کردن

پایه:اساس

آفت و بلا:آسیب  

ویتامین انعقاد خون:کا

عدد ورزشی:دو

قرض:دین

فوتبالیست فرانسوی:کریم بنزما

آب منجمد:یخ

قوم مغول:تاتار

طفل:کودک

کلمه شرط:اگر

همه را شامل می شود:هر

بچه کوچولو:نی نی

شرم آور:ننگین

راه کوتاه:ره

عدد روستا:ده

ترسیدن و گریختن:رمیدن

سم:زهر

نیم صدای زنبور:وز

مخفیانه:پنهانی

بیخ درخت:بنه

پیروان:امت

وسیله توقف خودرو:ترمز

نیم صدای جوشیدن:قل

حرص:آز

پاک نژاد:شریف

سوی و طرف:زی

همگی:تماما

لوازم خانه:اثاث

اثر شاتوبریان:رنه

نشان و علامت:اثر

دانه خوشبو:هل

اشاره به دور:همان

سه تایی:ثلاثی


فوتبالیست آرژانتینی:ماکسی رودریگوئز

پایتخت شیلی:سانتیاگو

ماده موجود در برنج:نشاسته

یک دور بازی تنیس:ست

دریای عرب:یم

سخت گیر:صاعب

سنگ قیمتی:گوهر

بالایی:فوقانی

مرتع لاستیکی:کش

پسوند خورنده:گسار  

به تاخیر افتاده:معوق

نظر:رای

نرخ:بها

صراحت:رک گویی

طرف چپ:یسار

خطاب تحقیر آمیز به مردان:مرتیکه

رود اروپایی:رن

ستاره دنباله دار معروف:هالی

کلمه دال بر شگفتی:وه

آب بند:سد

جرب:گال

لباس:جامه

نت میانی:لا

تاخت و تاز:جولان

آسیاب آشپزخانه:هاون

خلاص شدن:رهایی

پایتخت نیجر:نیامی

تکه چوبی برای شکافتن کنده:گوه

ذره باردار:یون

نامتناسب و ناسازگار:ناهنجار

مسائل:موارد

ماه شاعرانه:مه

سخن گو:گویا

نوعی گیاه خاردار:گون

وسیله سوراخ کردن:مته

متلاطم:مواج

درون دهان:کب

صمغ ساقه گون:کتیرا

توانا در زد و خورد:بزن بهادر


الک کردن غلات:بوجاری

کشور آفریقایی :سوازیلند

کلمه نفرت:آه

عنوان پادشاهان روسیه بود:تزار

پدر مرده:یتیم

پشته:تل

عید باستانی:نوروز

دوری از هم:جدایی

سمت و سوها:جهات

آب عرب:ما  

گشاده:وا

خواربار فروش:بقال

فوتبالیست فرانسوی:ریبری

اثر سیامک گلشیری:خفاش شب

چهره شطرنجی:رخ

مقابل کمی:کیفی

نیروبخش"مقوی

کبوتر دشتی:یمام

حرص:آز

عدد اول:یک

اثر روسو:امیل

پایتخت لیتوانی:ویلنیوس

البسه:پوشاک

سنگ معدنی گرانبها:یشم

درخواست:طلب

حرکت به سمت جلو:پیشروی

تخته سیاه امروزی:وایت برد

نصیب:قسمت

آغاز شب:شام

ادراک:حس

آزادمنشی:حریت

باشگاه:کلوب

رخت و لباس:کسوت

وزنه زورخانه:میل

آمرود:مل

بیماری:دا

بدهی ها:دیون

چیره شدن:غالب آمدن

رمق آخر:نا

خشکی:یبس

علامت مفعولی:را

پشوند شباهت:سان


قرارداد:کنترات

فیلمی با بازی سیروس گرجستانی:تنوره دیو

حرف افسوس:وای

بدی:شر

صدای خنده:هرهر

گمان بردن:حدس

اسب راهرو:یورغه

گردش طور کعبه:طواف

حرف فاصله رسان:تا

از جنس نر:نرینه  

رازش فاش شده:رسوا

هدر رفته:نفله

طاقچه:رف

اعضای هیئت وزیران:وزرا

روشنی:فروغ

محکم و قطعی:اکید

بسیار کشنده:قتال

نوعی از سازها:زهی

دیگ دهان گشاد:تیان

کوچکتر:کهتر

پایتخت گینه استوایی:مالابو

بی سواد:امی

خوابگاه:یطاق

آرایشگر:سلمانی

قانون چنگیزی:یاسا

ترکیب چند جمله:عبارت

مدعی شدن:ادعا

رها:ول

شل:لق

یواش:آرام

معروف:بنام

تمام قد:قدی

خطاب محترمانه مردان:آقا

معالجه با آب:آب درمانی

من و شما:ما

مطیع و فرمانبردار:رام

سلاح کاشتنی:مین

از مواد مفید در میوه ها و سبزی ها:ویتامین


فیلمی از عباس رافعی:پروانه ای در باد

شایستگی و لیاقت:برازندگی

کشور اروپایی:اکراین

ارجمندی:عز

غرغر:نق

کادو:هدیه

ارابه:گاری

معما:چیستان

قورباغه:وک

گرمسیر:حاره  

سنجیدن:قیاس

پرنده سعادت:هما

شهر بی قانون:هرت

حرف ندا:ای

خواری و پستی:هوان

قوم کم حرف:لر

نوشته پست کردنی:نامه

کاسه سر:اهیانه

اشاره به دور:آن

استفراغ:قی

دولت ها:دول

فیلمی با بازی گوهر خیراندیش:گلیخ

هضم غذا:گوارش

ارفاق:آوانس

راهرو سرپوشیده:دالان

ثریا:پریون

موسیقی دان آلمانی:باخ

منزلت:شان

عجول و شتابزده:دستپاچه

حق سپاسگزاری:شکرانه

دستگاه اتصال برق:سویچ

راس:سر

نیایش:دعا

دارو:دوا

عضو صورت:لپ

نفرین شده:لعین


پایان نامه:تز

اثر هوشنگ گلشیری:بره گمشده راعی

کنار دریا:ساحل

رطوبت:نم

مخالف:ضد

طرد شده:رانده

گمراه کننده:ضاله

نیست شدن:زوال

گستاخ و پرحرف:زبان دراز

مهربانی و نرمی دل:رحم  

مسن:کهل

میوه تلفنی:آلو

برتر:اعلی

اشاره به دور:آنها

اندام شنا:باله

پس،سپس:بعد

دومین:ثانوی

مانند آنها:امثال هم

شلتوک:شالی

پیکر:بدنه

ضمیر غایب عربی:هو

نوعی پارچه کشباف:تریکو

شخن مزون:شعر

مراسمی به یاد کی شخص:یادواره

فوتبالیست آلمانی:مرته ساکر

:رت

از نت ها:فا

تسخیر کردن و پیروز شدن:فا

آقای فرانسوی:موسیو

ویتامین جدولی:کا

رموز:اسرار

نشانه مفعولی:را

بالاپوش ردا

تصدیق ایتالیایی:سی

وسیله احتیاطی:یدکی

هیئت نویسندگان یک رومه:تحریریه


عدد اول:یک

نخستین جمله اعتقادی اسلام:لا اله الا الله

از عوامل بیماری زا:ویروس

پرستار کودک:لله

پایه و ستون:رکن

چندین جدول:جداول

بزرگان:نبایل

بند کردن به کسی:کلید کردن

کشور عربی:اردن

شهر انار:ساوه  

سست و تنبل:لس

آبادی:ده

میانه روی:اعتدال

پدر:اب

شرح اول کتاب:دیباچه

عامل شفا:دوا

رها کردن:لم دادن

دلداده مجنون:لیلی

صنم:بت

سلاح انفجاری:بمب

ملک الموت:عزراییل

نت میانی:لا

متال:ف

خواست و میل:اراده

جایی که امنیت باشد:نا امن

پول ترکیه:لیر

عام:کلی

پایتخت اروپایی:هلسینکی

ابزار کار مکانیک:آچار

دستور:امر

با صراحت سخن گفتن:رک گویی

نوعی نمایش:سیرک

حیوان با وفا:سگ

خوراک طیور:دان

موجود حیالی ترسناک:دیو

عدد ماه:سی

از مراکز استان ها:ساری


قرص:حب

فیلمی از فرد زینمان:اسب کهر رابنگر

صاحب و مالک:ذا

مقابل زیر:بم

گردش در هوای آزاد:هواخوری

خرمافروش:تمار

میان:لا

وضع غیر عادی و آشفته:بحرانی

مفصل و با شرح توضیحات:با آب و تاب

مادر:مام  

از گل ها:داوودی

جگر:کبد

فوتبالیست اسپانیایی:کازورلا

از پسران فریدون:سلم

زیانکار:خاسر

تباه شده:زایل

همچون ماه:مهوار

از جنس روی:رویین

مامور اجرا:اردل

کلام درد:ای

علم پزشکی:طب

مرطوب:نمور

بینش و نظر:نگرش

در ده زندگی می کند:روستایی

کلام از خود راضی:من

جنگ و کارزار:نبرد

بسیار:بس

گریه با سوز و گداز:زار

طلایی:زرین

همسر دوک:دوشس

لقب انوشیروان:دادگر

شهری در ترکمنستان:مرو

نوعی از غذای ایرانی با تخم مرغ:نرگسی

معتاد به سیگار:سیگاری

اگر نشده:اگ

لنگه بار:تا

واهمه:ترس


فوتبالیست ایتالیایی:لئوناردو بونوچی

ماه سرد:دی

پراکندگی:شت

از چاشنی ها:سس

عنصر گازی سبک:هلیم

بیکارگی و تنبلی:یللی

بازیگر فیلم آتش بس:آتیلا پسیانی

دلداری دادن:تسلیت

فرود آمدن:هبوط

کلمه شگفتی:وه  

شرچشمه:منبع

چک:سیلی

زوجه:عیال

ملت ها:ملل

از بین رفتن:زوال

حرف ندا:یا

پست :لئیم

منگوله،شرابه:آویز

فیلمی از مسعود اطیابی:شرط اول

آب نیمه گرم:ولرم

کشور آسیایی:لائوس

پارچه ابریشمی رنگین:دیبا

کرم:جود

دلداده مجنون:لیلی

ضربه با پنجه نوک پا:تیپا

دو مصرع از شعر:بیت

از حبوبات:لوبیا

به من:مرا

تیم فوتبال ایتالیایی:آاس رم

سه کیلو:من

آجر لعاب دار:کاشی

کثیف:ناپاک

می دهند تا رسوا کنند:لو

حرف نوروزی:سین

بنیان:اساس

تیر پیکاندار:یب

از ادات پرسش:چی

سرخ کرده اش پر طرفدار است:سیب زمینی

راست قامت:رشید

ماه سرد:دی


هزینه داخل شدن به جایی:ورودیه

ناتوان گشتن:فروماندن

میخ چوبی:وتد

جای صبور:ممر

از فات شکننده:منگنز

آستانه:درگاه

کشوری در آمریکای مرکزی:هندوراس

زه کمان:وتر

یاری:مدد

مدور:گرد  

سال طولانی:کبیسه

کشور آفریقایی:کنگو

دست ها:ایادی

وسیله:ابزار

غم ها:احزان

فینال:نهایی

علامت جمع فارسی:ها

از مشتقات کله پاچه:بناگوش

حساب کننده:حاسب

کشور آفریقایی:اوگاندا

ساز بادی کوچک:ساز دهنی

باور:یقین

کلمه افسوس:وای

گیاه باتلاقی:جگن

خطاب محترمانه مردان:آقا

نیستان:نیزار

گوهر روی انگشتر:نگین

روشن و آشکار:پیدا

بستگی و اتصال:پیوند

فیلمی از ابوالفضل جلیلی:گال

تحریک:انگیزش

خدمتکار:دادا

اثر بزرگ علوی:سالاری ها

چله کمان:زه

طلا:زر

کشور اروپایی:آندورا


اثر جیمز جویس:رستاخیز فینیگان

کار راننده تاکسی:مسافرکشی

تحکم آمیز:آمرانه

ردیف:صف

صف و رده:رج

بدبین و بدگمان:شکاک

تازیانه:شلاق

کشور آفریقایی:جیبوتی

زمینه:تم

مفسر:شارح  

گیرا:جالب

آزرم:حیا

مقعر:کاو

نی زار:نیستان

خیانتکار:خائن

قوه باصره:بینایی

یونجه:قت

از تقسیمات ارتشی:یگان

کجاست:کو

چله کمان:زه

آماس:پف

قلاب کیف و کمربند:سگک

سهل:آسان

پایتخت کانادا:آتاوا

آلونک:کومه

همانند:یکسان

سرآغاز کتاب یا نامه:عنوان

خجستگی:یمن

جستنی در معدن:رگه

آموز اگر تا طالب فیضی: افتادگی

چندین جزیره:جزایر

هواپیمای عجول:جت

هرگز:ابدا

مقابل:ازا

از مصالح ساختمانی:آهک

دایر و برقرار:آباد

پایین:ته

برنج ته قابلمه:تهدیگ

حکاکی روی چوب و غیره:کنده کاری


اثر جیمز جویس:رستاخیز فینیگان

کار راننده تاکسی:مسافرکشی

تحکم آمیز:آمرانه

ردیف:صف

صف و رده:رج

بدبین و بدگمان:شکاک

تازیانه:شلاق

کشور آفریقایی:جیبوتی

زمینه:تم

مفسر:شارح  

گیرا:جالب

آزرم:حیا

مقعر:کاو

نی زار:نیستان

خیانتکار:خائن

قوه باصره:بینایی

یونجه:قت

از تقسیمات ارتشی:یگان

کجاست:کو

چله کمان:زه

آماس:پف

قلاب کیف و کمربند:سگک

سهل:آسان

پایتخت کانادا:آتاوا

آلونک:کومه

همانند:یکسان

سرآغاز کتاب یا نامه:عنوان

خجستگی:یمن

جستنی در معدن:رگه

آموز اگر تا طالب فیضی: افتادگی

چندین جزیره:جزایر

هواپیمای عجول:جت

هرگز:ابدا

مقابل:ازا

از مصالح ساختمانی:آهک

دایر و برقرار:آباد

پایین:ته

برنج ته قابلمه:تهدیگ

حکاکی روی چوب و غیره:کنده کاری


یافتن پاسخ:حل کردن

دارای قامت افراشته:بلندبالا

دل آزار کهنه:نو

مرغ سلیمان:هدهد

نصیب:بهره

علامت جمع:ها

در حال جنبش:لرزان

فیلمی از امیر قویدل:گالان

کوهان شتر:کوهه

حیوان انکرالاصوات:خر  

نقش هنرپیشه:رل

شب پیشرو:امشب

طول:درازا

سنجیدن دو چیز با هم:مقایسه

خون عرب:دم

سیمرغ:عنقا

آنچه قبلا ذکر شده:همان

بخشنده تر:ارحم

خرده سنگ های ریز:شن

شبکه:نت

خرگوش:ارنب

کشور اروپایی:صربستان

پند:نصیحت

ترسیم کردن:رسم

یک دانه:حبه

پرنده ای از راسته سبک بالان:دم جنبانک

توانا:قادر

شهر مذهبی:قم

حرف نداری:بی

خراج و مالیات:باج

ظرف بزرگ حلبی:چلیک

کندن میوه و گل:چیدن

جرم:خلاف

نیمه دیوانه:خل

از رنگ های اصلی:آبی

دارای جلایی مانند ف:متالیک

پروردگار:رب

دفعه و مرتبه:کرت

مروارید:در

سرباز زدن:ابا کردن

پایدار در دین:حنیف

واگذاشتن و ول کردن:ترک


فروش کالای بد با نیرنگ:غالب کردن

خوب پخته شدن غذا:جا افتادن

کنسولگری:سفارت

زیر:تحت

توشه:زاد

نوعی ستاره:دنباله دار

یگانه:احد

درختی با برگ های گرد:ارغوان

گزاره:عبارت

بخشی از باغچه:کرت  

از ماکیان:مرغ

شهر پیامبر:مدینه

من و تو:ما

بزه:جرم

کشمکش:جدل

جای کشته شدن:قتلگاه

ده:قریه

تیم فوتبال اسپانیایی:لوانته

توانگر:دولتمند

غذا خوردن:تناول

تصدیق بی ادبانه:ها

کارگاه جولاهی:هف

بی خبر:ناگه

خوب شدن از بیماری:بهبود

قرص:حب

سود برنده:نافع

خمیر ور نیامده:فطیر

از شنبه تا جمعه:هفته

رشک بردن بر سعادت کسی:غبطه

جانشین او:وی

سازمان اداره یک رشته ورزشی:فدراسیون

دنبال آشکار کردن معایب دیگران است:عیبجو

واحد پول چین:یوان

حرف دهن کجی:یی

مخفی:سری

کوزه سفالی:سبو

کافی:بس

ثابت و استوار:برجا


اثر علی شرعتی:خودسازی انقلابی

چهره:رو

خون عرب:دم

بافنده:نساج

قلیل:کم

یادآوری کننده:متذکر

نظریه:تز

عبور:گذار

اینک:کنون

فوتبالیست آلمانی:ژرومه بواتنگ  

پناهگاه"ماوا

مفصل پا:زانو

واحد اندازه گیری زمین:جریب

ایتالیای سابق:روم

جزیره:اداک

فوتبالیست فرانسوی:اورا

حراج:مزایده

حرف نفی:نه

آنچه قبلا ذکر شده:همان

کبودرنگ:بنفش

خیزران:بامبو

منسوب به هنر:هنری

برخی از ان کوه می سازند:کاه

مادر خودمانی:ننه

اعتراف:اقرار

نادان:کانا

دایره نورانی دور ماه:هاله

طلای سیاه:نفت

دستگاه گیرنده صوت:رادیو

خرده سنگ های ریز:شن

دنیا:جهان

فیلمی از ایرج قادری:لیلاج

مرض:دا

از حیوانات گله:بز

فیلمی از دنی بویل:میلیون ها

مرغ سلیمان:هدهد

نگاه خیره:زل

هر ده سال:دهه

خدای درویش:یاهو

حرف تعجب:وا


مجموعه ای از میلیون ها ستاره:کهکشان

سخت کوفته و خسته:له و لورده

حرکت کرم گونه:وول

آری:بلی

فضله چارپایان:سرگین

دستگاه مولد برق:دینام

حالی کردن:فهماندن

محله:کوی

رتبه کارمندی:اشل

یک دور بازی والیبال:گیم  

بنا:عمارت

مانند،بسیار شبیه:عینا

کشور آسیایی:سنگال

از استان ها:سمنان

موجودات شش پا:ات

خمیدگی:انحنی

حالتی بر دریا:مد

عمل شیر گرفتن از دام:دوشیدن

طریقه:شگرد

بدان پناه می برند:پناهگاه

کاربر:اپراتور

نی میان تهی:نال

کدر:مات

عموم مردم:رعیت

شادی:شعف

چیزهای کمیاب:نوادر

تکنولوژی:فناوری

از جنس نی:نئین

خجالتی:کمرو

انقلاب نظامی:کودتا

بستگی داشتن:ربط

پذیرش ی:اگرمان

سردتر:ابرد

از هر لحاظ:به وطر کلی

زائو ترسان:ال

واحد سطح:آر


اثر روسو:قرارداد اجتماعی

اجسام موجود زنده:ارگانیسم

فوتبالیست انگلیسی:گرت بری

دوم:ثانی

اندرون دهان:نج

در نوردیدن:طی

مجموعه تلویزیونی:سریال

پرنده ای به اندازه گنجشک:دم جنبانک

مرفق:آرنج

جلف:قرتی  

صف:رج

هزار کیلو:تن

انجیر قرآنی:تین

اثر ایمر عشیری:عقاب الموت

تبرخون:عناب

واحد اختلاف پتانسیل:ولت

خرس عرب:دب

جداکننده حق از باطل:فاروق

میان:لا

سنگدل:قاسی

قد بلند:دیلاق

از نت ها:فا

راه شاعرانه:ره

خجسته گردیدن:تبارک

منقار:نوک

از ما بهتران:جن

پشت سرهم:متوالی

سنگ اسیا:اسه

علامت تجاری:آرم

بزرگ داشته:مکرم

بوی رطوبت:نا

ارجمندی:عز

گوشت ریز ریز شده:قیمه

خیالی:موهوم

سرما:زم

میوه ای مانند توت:تمشک

اشاره به نزدیک:این

مرغ سعادت:هما

رخنه و شکاف:جر

کسی که زود عصبانی می شود:جوشی

لباس ورزشی:گرمکن


اثر صادق هدایت:پروین دختر ساسان

یوتوپیا:آرمان شهر

پیروان ارسطو در فلسفه:مشایین

ستون بدن:پا

رطوبت:نم

فراخ:گشاد

فیلمی از رسول ملاقلی پور:هیوا

از روی نیاز:ضرورتا

خوش و زیبا:وش

پندار:خیال  

لباس شنا:مایو

ماست چکیده:لور

پیرامون:دور

کشور آفریقایی:نیجریه

از عناصر گازی:نئون

اداره کردن با تدبیر:مدیریت

اسب ترکی:ات

در علمی مهارت داشتن:تبحر

انبار کشتی:خن

شکم:لت

از مباحث ریاضی:جبر

زائده نشانه گیری تفنگ:مگسک

نقش هنرپیشه:رل

منزلگاه و گام:مرحله

شکوه و عظمت:هیبت

راهزن:رهگیر

حیله و مکر:دسیسه

سیماب:آبک

شغل و مقام اداری:پست

اثر محمد حجازی:هزار سخن

یر به یر:مساوی

من و تو:ما

لغو کردن:کنسل

شکستن:کسر

نوعی ساعت قدیمی:شنی

آشنا:شناس

ف رسانا:مس

باطل شده و از مد افتاده:منسوخ

از آنتی بیوتیک ها:پنی سیلین


اثر فهیمه رحیمی:پاییز را فراموش کن

فوتبالیست پرتغالی:خائو پریرا

رقم سمت راست عدد طبیعی:یکان

از حیوانات گله:گوسفند

مملو:پر

آزاده کربلا:حر

بخشی از اوستا:یشت

بی بند و بار و بی اعتقاد:هرهری

آسیاب ها:ادوات

تمام و همگی:یکسر  

شمشیر زن:سیاف

عسل:شهد

تمام شدن:ته کشیدن

فیلم فرانسیس فورد کاپولا:تترو

تله:دام

زشت و نامطبوع:زننده

واحد سطح:آر

حرف ندا:یا

فیلم پر زد و خورد:اکشن

پایتخت بنگلادش:داکا

جور:ستم

دریای عرب:یم

برگ برنده:آس

کبوتر خودمانی:کفتر

تیره:مشکی

کشف ماری کوری:رادیوم

رنگ سبز تند:یشمی

فرزند زاده:نوه

کنایه از آمریکا:ینگی دنیا

ترساندن و فراری دادن:رماندن

رمق آخر:نا

فرومایه:دون

خراب:ویران

خلاص شده:رها

جوی خون:رگ

آب زهرآلود:زهرآب

گریه و نوحه:مویه

نوعی اسباب بازی:یویو

هر ساز دارای زه:زهی

تیری که با کمان اندازند:ناوک

طبیعت و سرشت:نهاد

سقف دهان:سق

خجل:شرمسار

کفش:لکا

بدنامی:ننگ

شکوه:فر

جمع قافیه:قوافی

مار خطرناک:کبرا


نمایشنامه صامت:پانتومیم

محل اقامت کاروان ها:کاروانسرا

شهر رازی:ری

نویسنده علمی تخیلی فرانسه:ژول ورن

پایتخت غنا:اکرا

گمان بردن:ظن

مانع:سد

چندین قرن:قرون

موسسه نشر و فروش نشریات:انتشارات

کبودی اندک در پوست:نیلک  

:رت

پست:دون

ساکن شدن:منزل کردن

باد:ورم

سال ترکی:ییل

الفبای موسیقی:نت

عامل تولید مثل نهانزایان:هاگ

خانه جغد:ویرانه

پنهان شدن به قصد دشمن:کمین

پهلوان:یل

مادر:ام

مخفف از این:زین

فوتبالیست ایتالیایی:زازا

رستنی:گیاه

پوشش روی چرخ خودرو:گلگیر

نوعی آبنبات:پولکی

قاصد:پیک

خوراکی از سبزیجات:سالاد

بوی ماندنی:نا

ترسناک:هایل

از پیاده خبر ندارد:سواره

تحریم:بایگوت

جایی که در آن آشغال ریزند:ذباله دان

خویشاوندی:نزدیکی

غربال:الک

دعا:نیایش

ابزار جنگ قدیم:نیزه

بدکار:شرور

جار و جنجال:هیاهو

نزد عرب:لدی

همان بوته است:بته

پیش شماره:کد

می دهند تا رسوا کنند:لو

خداوند:رب

ورزش مادر:دو

حرف تردید:یا

قبول نشده:رد

دو نفری سوار شدن روی موتورسیکلت:دو ترکه

فیلمی با بازی سیروس گرجستانی:تنوره دیو


دلیر و نیرومند:پهلوان

اثر مرتضی مشفق کاظمی:تهران مخوف

قاعده و روش:روال

حلقه دور ماه:هاله

عدد منفی:نه

برادر پدر:عم

آتشگیره:خف

یاد شده در بالا:فوق الذکر

فاصله و فرصت:فرجه

استوانه دراز میان تهی:لوله  

گرچه:خ.اه

زائو ترسان:ال

لحظه:آن

تنگدستی:فقر

دارو:دوا

پرهیز کردن:حذر

کدو:اج

حفظ کردن:صیانت

صبر و تحمل:حوصله

نزد عرب:لدی

جمع لذیذ:لذایذ

بی بند و بار:هرهری

از موفق ترین بازیگران سینمای ایران:لیلا حاتمی

ضایع شده:هدر

سخن نگفتن:سکوت کردن

پادشاه:کسری

خوردن:اکل

وجود دارد:هست

منسوب به هنر:هنری

اثر آلفونس دوده:ژاک

کوچکتر:که

تدارک کار:سورسات

وضع و قیافه:ژست

محلول تزریقی به بیمار:سرم

ستون چادر:تیرک

منفرد:تک

موی طلایی رنگ:بور

حرف همراهی:با

کوچک:ریز

روان:روح

مادر مسیح:مریم

فانی:میرا

زشت:انر

صورت:رو

مرا دریاب:ادرکنی

پول خارجی:ارز

محصول آب و صابون:کف

شهر سینمایی فرانسه:کن

اندک:کم

سرکشی و طغیان:نافرمانی


فیلمی از میلوش فورمن: فرانکلین جیشافنر

اطاعت کردن:فرمان بردن

چوبی که در بینی شتر کنند:مهار

کشور آفریقایی:گامبیا

در تصرف در آوردن:ضبط

ترس:رعب

جان خود را بری کسی می دهد:فدایی

اثر اسماعیل فصیح:نمادهای دشت مشوش

واحد مقاومت الکتریکی:اهم

بازگشت از گناه:انابت  

خوراک:طعام

عطش:تشنگی

امر از آمدن:بیا

جالیزی تنبل:کدو

جوجه مرغ:کریشک

دانه خوشبو:هل

دست عرب:ید

یاقوت:یاکند

آن قدر،آنگاه:اندی

مشرق:خاور

سبزی سرشار از ویتامین ث:ریواس

آب منجمد:یخ

ندا دهنده:منادی

لطیفه:جوک

دایه:ظیر

هنی:گوارا

راندن مزاحم:دک

پادشاهی:کیی

ظرف مخصوص یخ:جایخی

لشکرها:جنود

منحرف:پرت

جایزه:پاداش

پایتخت بولیوی:سوکره

مخفی:سری

شهر آذربایجان شرقی:جلفا

مجموعه:ست

آتشدان حمام:تون

سلطنت و پادشاهی:تاج و تخت

آسمان:فلک

تنها:منفرد

تاخت و تاز:یورش

خرس آسمانی:دب

اثر شاتوبریان:رنه

گهواره:ننو

زن ترسای پارسا:راهبه

ساکت باش:هش


اثر آگاتا کریستی:قتل در بین النهرین

فیلمی با بازی پرویز پرستویی:کتاب قانون

ظرف روغن:دبه

دسته تفنگ:قنداق

به داد مظلومان می رسد:دادرس

تیم فوتبال فرانسوی:نیس

قورباغه:غوک

ناسپاسی:نمک نشناسی

دوربین فیلمبرداری دستی:هندیکم

دعاها:اوراد  

دور از هم:جدا

خواندنی دانش آموز:درس

قوت لایموت:نان

از گیاهان رنگرزی:روناس

چست و چابک:قبراق

سخنان بیمارگونه:یان

پرسش از تعداد:چند

بدگویی کردن:سعایت

صحنه نمایش:سن

ظاهر ساختمان:نما

جنازه:نعش

دوره سوم زمین شناسی:کرتاسه

وسیله تیراندازی:کمان

تلمبه:پمپ

پایتخت کیپ ورد:پرایا

وسیله نقلیه روی برف:سورتمه

جهت:سمت

نوعی حکومت دارای پارلمان:مشروطه

تپانچه:تس

کلیپ:نماهنگ

پایتخت بلیز:بلموپان

پراکندن:نشر

فیلمی با بازی پژمان بازغی:شهر تنهایی

ستاره برزیلی بارسلونا:نیمار

فربهی:سمن

ساز مولانا:نی

واحد طول انگلیسی:یارد

منسوب به ایتالیایی قدیم:رومی

حوزه و چارچوب:حیطه

عدد منفی:نه

پرنده سعادت:هما

من و تو:ما

گلدسته:منار

زیردست استاد:شاگرد


پرندگان:طیور

دارای ساختار و نظام:سیستماتیک

بزرگ و گنده:ستبر

جامه صاف کن:اتو

آبرومند:بابرو

کشور آفریقایی:توگو

زیاد:خیلی

شخصیت دارای جذبه و نفوذ در دیگران:کاریزماتیک

حق ناحق سازمان ملل:وتو

ف سنگین:سرب  

نخست:اولا

رام:اهلی

برکه:آبگیر

جز ها:اجزا

مسافر:راهرو

فیلمی از مهدی معرئیان:فریاد مجاهد

خشک و بی آب:جف

ساقه زیر زمینی برخی گیاهان:ریزوم

پیش:جلو

از محله های تهران:ونک

گل سرخ:رز

درخور:بجا

رزق:روزی

پوشش دندان:مینا

آسیب:اک

پیش شماره:کد

خوف:بیم

خوردنی های کنار غذای اصلی:مخلفات

جدا شده:مجزا

شهر انار:ساوه

بخشش:سخاوت

یادداشت:نت

نی میان تهی:نال

راهرو:سرسرا

شراب:می

یک دفعه:یکبار

همه را فرا گرفته:مستوفی

مزد و پاداش:اجر

شیر:اسد

شاعران شعر نو:سهراب

از ورزش های گروهی:هاکی

دیوار گلی:دای

واحد طول انگلیسی:یارد

ایل:تبار

خشکی:بر

بلی:آره

گرو:رهن

به راه انداختن:دایر کردن


تیم فوتبال فرانسوی:پاریس سنت ژرمن

بدجنس،ناکس:نا جوانمرد

زود عصبانی می شود:جوشی

ورزش رزمی ژاپنی:جودو

زائو ترسان:ال

شکم بند:گن

اقامت کردن:ماندن

موجود بسیار ریز:ذره بینی

فیلمی از علی حاتمی:دلشدگان

اختلال دستگاه گوارش:رودل  

مرد ریش دار:ریشو

خانواده:اهل

از پادشاهان پیشدادی:جم

حرکت:جنبش

تالیف کردن:تدوین

تصدیق ایتالیایی:سی

عقب:پس

تداوم بخشیدن:تمدید

سنگ انداختن در مناسک حج:جمرات

نیا:جد

تیم فوتبال فرانسوی:اویان

بدنامی:ننگ

:رت

معروف:نامور

قدرت و نفوذ:اتوریته

حرف ندا:ای

آشکار:هویدا

خشمگین:ژیان

آینه:مرآت

ضمیر اول شخص:من

سنگ عصاری:غن

طرف:ور

زشت:شنیع

شکاف باریک:شیار

چستی:چابکی

فوتبالیست هلندی:رنولار

تعداد زیاد:چندین

بی شرم:پررو

محکم:پایا

پدر ترکی:آتا

چهار:اربع

محکم کردن:شد

دارای شریک:مشترک

دایه:ظیر

سایه:ظل

کلمه نفرت:اف

از ادات پرسش:آیا

تنیسور اسپانیایی:داوید فرر


زن زیبا چشم:شهلا

اثر علی شریعتی:چه باید کرد

نامحدود:بی کران

آدم هفت خط و شارلاتان:قالتاق

سخن بیهوده:یاوه

از حالات دریا:مد

ناشنوا:کر

انجام حرکت بدنی:ورزش

درست کردن چای:دم کردن

فیلمی با بازی لیلا حاتمی:لیلا  

برگه فروش:فاکتور

جنگ:رزم

جنگنده:رزمجو

دودلی:شک

مربوط به حمل و نقل:نقلیه

حرامی:راهزن

بازیگر فیلم پشت پرده مه:رزیتا غفاری

جدایی:فراق

همسر مرد:زن

استفراق:قی

از مراکز استان ها:یاسوج

پایبند:مقید

خرخر:خرناس

شرمگین:خجلان

یک خوشه:سنبله

خدمت:سرویس

چندین ف:فات

اشتغال به سرگرمی ها:تفنن

از فرآورده های گوشتی:کالباس

فیلمی با بازی رضا عطاران:هوو

مغرور:سرمست

تجربه داشتن در کار:ورزیدگی

صدای پاره شدن:جر

گلی از تیره آلاله ها:آدنیس

مطرب:غزل سرا

آسایش:رفاه

اسب ترکی:آت

همه را شامل می شود:هر

فناوری ذرات ریز:نانو

شهرنشین:مدنی

اشاره به نزدیک:این

مدارک:اسناد

من و تو:ما

گردهمایی:میتینگ

واحدی در ارتش:یگان

طرف:سوی


فیلمی با بازی فاطمه معتمد آریا:صد سال به این سالها

اثر منصور کوشان:آداب زمینی

پسران:ابنا

بامدادان:صبح گاه

چله کمان:زه

کشنده بی صدا:سم

چوب گردن گاو شخم زدن:یوغ

از افسران عالی رتبه:ژنرال

یاقوت:یاکند

دعا و ذکر:سبحه  

یک ششم:دانگ

عقب:ورا

شاهانه:ملوکانه

گودال:مغاک

چارچوب عکس:قاب

دست کم:لااقل

نشان بیماری:تب

هرگز نه عرب:لن

آنچه به وعده فروخته شود:نسیه

آسیاب آشپزخانه:هاون

به من:مرا

دشمن سرسخت:لد

حزن:هم

بیرون:خارج

یدک کشیدن:بکسل

ه پر سر و صدا:جرواسک

بالگرد:هلیکوپتر

فکر و عقیده:ایده

از مصالح ساختمانی:آجر

سوبسید:یارانه

مکتبی در مذهب بودایی:ذن

پول نقد:وجه

حیوان گردن دراز:زرافه

رختخواب:تشک

حط کش مهندسی:تی

زیاده بر احتیاج:مازاد

خیک:مشک

دوستی:مودت

عنوان امپراطوران روم:سزار

قوم ایرانی:پارس

وسیله در ماشین بافندگی:ماکو

بالا بودن دمای بدن:تب

قند شیر:لاکتوز

غار:کهف

اکسید کلیسم:آهک

تیر پیکاندار:یب

اول چیزی:بدایت

اندیشه کردن:تدبر


فیلمی از محمدرضا ورزی:مظفر نامه

فرم مالیاتی:اظهارنامه

گربه عرب:هر

متین:باوقار

عموم مردم:رعیت

راه و روش:فن

اسب ترکی:آت

همراه:ضمیم

اثر محمدعلی جمااده:هزارپیشه

امور پیرو یک اصل:فروع  

واحد سطح :آر

برنده:تیز

فوتبالیست آلمانی:فیلیپ لام

وسیله ریختن مایع در ظرف دهان تنگ:قیف

دشواری در کار:گیر

من و تو:ما

دار دریایی:وال

منفی:نگاتیو

آباد:دایر

تلخ عرب:مر

چله کمان:زه

حیله:مکر

وسیله روشنایی بخش:لامپ

ظن:گمان

از زبان های ایرانی:گیلکی

گناه بزرگ:کبیره

قرارگاه:کمپ

در آن آب خنک می خورند:زندان

چکیدن آب:رش

آنچه قبلا ذکر شده:همان

آشغال:زباله

روز به دنیا آوردن:زادروز

اثر عبدالحسین زرین کوب:ازنی نامه

بیماری روحی که اختلال های روحی به همراه دارد:هیستری

جار و جنجال:هیاهو

فوتبالیست پرتغالی:ادر

بی تامل سخن گفتن:بداهت

اصل و اساس:مایه

خواهش:تمنا

فراموشکار:نسی

زندان:سجن

تیم فوتبال فرانسوی:رن

نوعی حلوا:لو

ف رسانا:مس

حرف آخر انگلیسی:زد

لنگه بار:تا

دست عرب:ید

رشته:زنجیره

فیلمی با بازی عنایت بخشی:زندان دیو


آنچه قبلا ذکر شده:همان

آینده:آتی

اثر صادق چوبک:نفتی

از اوراق بهادار:چک

از همه جهات:همه جانبه

با احترام:محترمانه

بازیگر فیلم تکیه بر باد:لعیا زنگنه

بی سواد:امی

پهلوان:یل

تابه نان پزی:ساج  

تصدیق انگلیسی:یس

تکیه کننده:متکی

تیر پیکان دار:یب

تیم فوتبال ایتالیایی:آ اس رم

جوان شدن:فتا

چاهی در جهنم:ویل

خانه ها:مساکن

درون حاشیه:متن

دریاچه ترکیه:وان

دریافتن:حس

دشمنی و درگیری:نزاع

دنباله و پایین:ذیل

راضی کردن:

رنگ قرمز:سرخ

ستاره آرژانتینی بارسلونا:مسی

سقف مدور:گنبد

شرکت سازنده گوشی آیفون:اپل

شماره:رقم

شی:چیز

صاحب:ذا

ظرف بزرگ لبه دار:لگن

ظرفی در آزمایشگاه:ارلن

فالگیر:رمال

فرومایه و پست:ناکس

فن به کار گیری قوا:تاکتیک

فیلمی از مسعود کیمیایی:متروپل

گرفتگی:انقباض

لحظه:آن

مایه روشنی:آب

مجاز از آمریکا:ینگی دنیا

مخفف جمشید:جم

مورچه قرآنی:نمل

میوه نکو:به

ناپیدا:گم

نوخواه:متجدد

نویسنده:کاتب

نویسنده سری جیمز باند:یانفل مینگ

واحد سطح:آر

کنار هم معنی می دهد:لب

کنایه از آسمان:چرخ

یار سونا:جکوزی


آرامگاه ها:قبور

اثر آگاتا کریستی:قتل به ترتیب الفبا

اختاپوس:هشت پا

از روی اجبار:ضرورتا

امتداد:راستا

با هم و به کلی:یک جا

بخت:شانس

بخشی از سوره:آیه

:رت

بسیار کشنده:قتال  

بسیاری:بسی

بغل:آغوش

به من:مرا

بیگانه:خارجی

پر،مملو:لب به لب

پرده داری:سدانت

پول ژاپن:ین

تذکر:یادآوری

تکرار حرف:رر

جان ها:انفس

جنس اصل:فابریک

جهیدن:پرش

چای فرنگی:تی

چهره:وجنه

خدایی:الهی

خطاب بی ادبانه:هی

خوار و زبون:ذلیل

درخت:انگور:تاک

دهل:طبل

رجل:مرد

رفتار از روی ناز:لنجه

سخن:حرف

شب ها:لیالی

شکسته:منکسر

صحنه نمایش:سن

طلایی:زرین

عدد تنفسی:شش

مامور اجرا:اردل

مجازات شرعی:حد

مربوط به واژه:لغوی

منجم:ستاره شناس

موافق و هم فکر:هم داستان

ناراحت:آسی

ناگهان:یکباره

نسیم خنک:ایاز

وای به روزی که بگندد:نمک

یونجه:قت


آقا:سید

اثر آندره ژید:سرداب های واتیکان

اثر محمد محمدعلی:رعد و برق بی باران

از جنس چوب:چوبین

از سازها:پیانو

اندیشه بد:وسواس

بزرگ منشی:نب

بی مو:تاس

بیهوشی:کما

پارچه پنبه ای سفید:کرباس  

پرسش از مکان:کو

پسوند فرساینده:فرسای

پیرو:تابع

تفسیر کردن:تاویل

تیم فوتبال فرانسوی:رن

جای بازگشت:ماب

جدید:نو

چه چیزی؟:چه

حرف ندا:ای

داروخانه بزرگ:دراگاستور

رسیدگی و تحقیق:بررسی

رطوبت:نم

رنگ:فام

ریشخند:تمسخر

سازگاری:وفق

سیرکوهی:موسیر

شراب خورده:مست

شهر خراسان شمالی:آیور

شهر کرمانشاه:سنقر

طبل بزرگ:

عشق فرنگی:لاو

فوتبالیست آرژانتینی:آگوئرو

فیلمی با بازی حمید گودرزی:کیش و مات

گمان:وهم

لباس جنگی:خفتان

ماه:قمر

م:شورا

موجود افسانه ای ترسناک:دیو

ناشایست:ناروا

نوعی سنگ گرانبها:یشم

نویسنده:کاتب

ورزش رزمی چینی:ووشو

کشور آفریقایی:لسوتو

کلام درویش:یاهو

کم پشت:تنک

کم عرض:باریک


اثر ایوان تورکینف:قصه های اسرار آمیز

اثر بزرگ علوی:میرزا

از شهرهای استان خوزستان:رامهرمز

امتحان ورودی سراسری:کنکور

بازیکن:لعاب

بالاپوش:ردا

بسیار خوشحال و سرحال:شاد و شنگول

پایتخت اروپایی:وین

پایتخت کامبوج:پنوم پن

پراکندگی:شت  

پرده ای در چشم:عنبیه

پشت:کمر

پندار:وهم

پیاز مغز:بصل النخاع

توانگری:مکنت

جدا از یکدیگر:متباین

حرف انتخاب:یا

حرف نهم یونانی:یتا

خود را در آن توان دید:آیینه

رایزن:مشاور

رشد کردن:نمو

رقاص:پاکوب

رنگ:فام

شراب:می

شهر همدان:نهاوند

شکارچی:صیاد

شیار داخل لوله تفنگ:خان

صفحه فی شماره خودرو:پلاک

طلا:زر

عقب:پشت

قانون چنگیزی:یاسا

قبول نشده:رد

محافظ چشم:پلک

مسیر به صورت هفت هشت:زیگ زاک

مقابل:ازا

مورد توجه قرار دادن:عنایت کردن

ناموس پرست:غیرتی

نور اندک:کورسو

نوشیدنی دبش:چای

وقت و نوبت:پسا

کشاورزی:زرع

کشور اروپایی:لتونی

یاری دهنده:مدد کار


اثر حسین قلی مستعان:نوری

اثر شاتوبریان:نبوغ مسیحیت

احسان:ثواب

از حروف یونانی:گاما

اشعه نامعلوم:ایکس

اعمال زشت:سیئات

اندوه:غم

اندیشه:فکر

بدهکار:وامی

به احتمال قوی:حکما  

بهره:نسیب

پاک از گناه:بری

پایتخت چک:پراگ

پرداخت:پولیش

پوشش جانداران:پوست

تا:الی

تنیسور فرانسوی:ریشارگ آسکه

جنگ:حرب

حافظه موقت کامپیوتر:رم

حیله:مکر

درخت زبان گنجشک:ون

دلداده مجنون:لیلی

رئیس آشپزخانه دربار:خوان سالار

روز دهم محرم:عاشورا

زمینه:تم

زود:آنی

سایه:ظل

سود پول:ربا

سوره ن:نسا

شخص مردم آزار:کرمکی

شیشه نسوز:پیرکس

عدد اول:یک

فیلمی با بازی بهروز وثوقی:همسفر

لیاقت نان خوردن هم ندارد:حیف نان

مالدار:بای

مخزن لباس:جیب

مردن:مرگ

ناشنوا:کر

نشان تجاری:آرم

نظریه:تئوری

نو:ینگی

نوعی نان:باگت

نویسنده یکیلا و تنهایی او:تقی مدرسی

هرچه در آن چیزی بگذارند:ظرف

وسایل:آلات

کوزه:آبریق

کیمیای امروزی:شیمی

یک بار در سال اتفاق می افتد:سالانه


آهستگی:کندی

ارتفاع:بلندی

از ما بهتران:جن

از نت ها:فا

از وسایل آهنگر:سندان

اعصار:قرون

اعلان:رکلام

با ناخن روی پوست کشیدن:خاراندن

بالاپوش:ردا

بخیه:کن  

بزرگ منشی:نب

بستر:جا

پوشاننده:ساتر

پوشیده:پنهان

تازه:نو

جمع جانب:جوانب

حضور ندارد:غایب

حیله گر:شیاد

حیوان عظیم الجثه:فیل

خوب تر:بهتر

خوب نیست:بد

خودنمایی کردن:تظاهر

درخت خوش قامت:سرو

راه:مسیر

رود آرام:دن

ساده لوح:زودباور

سایه:ظل

سپاس خدای را:بحمدلله

صدای پاره شدن:جر

صیغه عقد را خواندن:صیغه جاری کردن

فراق:جدایی

فراوان:بسیار

ف سرخ:مس

فیلمی از مهرشادکارخانی:ریسمان باز

لاک پشت:باخه

لفظ آخر کلمه:پسوند

مایه حیات:آب

مرکز:کانون

معرکه:هنگامه

مقصود:مرام

نقره:سیم

نمایش تلویزیونی:شو

نوازنده پیانو:پیانیست

نوعی بیماری دردی:سل

هر چیز گرد:کروی

کاسه:قدح

کشور آفریقایی:بنین

کفش:لخا

کوتاه قد:زمیر


اثر ایوان تورگینوف:رودین

از پوشاک نه:روسری

از چاشنی ها:سس

افسوس و دریغ:واویلا

اهل کوفه:کوفی

باج سبیل:رشوه

بیزاری جستن:برائت

بیماری:دا

پایتخت سودان جنوبی:جوبا

پایتخت موناکو:موناکوویل  

پذیرش:قبولی

پرحرفی:ور

پرنده دونده:شترمرغ

تازه:نو

تیم فوتبال آلمانی:هانوفر

تیم فوتبال اسپانیایی:ویارئال

تیم فوتبال ایتالیایی:جنوا

چیز گرد و گلوله مانند:غلمبه

حرف ندا:آی

حرف همراهی:مع

خانم:بانو

خوب یست:بد

خود را در آن توان دید:آیینه

دردمند:رنجور

دومین:ثانویه

سرپرست خانواده:نان آور

سنجیدن:قیاس

شب عرب:لیل

شیر بیشه:عباس

صدای پاره شدن:جر

صمیمی و مخلص:یکدل

طریق:راه

علم اشکال:هندسه

فیلمی از برادران کوئن:شجاعت واقعی

گفتار:قال

لازم:بایا

لاغر و نازک:قلمی

میوه باب گلو:هلو

ناچیز و کوچک:محقر

نخ بافتنی:کاموا

نور اندک:کورسو

نوعی ساز زهی:ویولا

وضع ها:احوال

کشور آمریکای شمالی:باهاما

کشور اروپایی:لهستان

یونجه:قت


آب نیمه گرم:ولرم

آخرین نازی:هس

آشکار:بارز

اثر آلفونس دوده:ارنوین

اثر فهیمه رحیمی:خلوت شب های تنهایی

از سیارات:زمین

از گیاهان رنگرزی:روناس

برخی اوقات:گاه

برگ برنده:آس

بیزار شدن:زده شدن  

بیماری:دا

پایتخت ایتالیا:رم

پایتخت کشور غله:آتاوا

پدران:ابا

پراکندگی:شت

پیروان حضرت موسی (ع):یهود

تیغ دسته دار تیز:کاتر

جانشین او:وی

جانور افسانه ای ترسناک:نسناس

جانور وابسته به جانور دیگر:انگل

حرف تعجب:وا

خاسر:زیانکار

خانه:سرا

درست دانستن:تایید

دشنام دادن:سب

سرمایه دار:راس المال

سگ بیمار:هار

سود پول:ربا

سیال تنفسی:هوا

شخص:کس

شکم و بطن:لت

طرخ:نقشه

قاعده:روال

گوشت بریان:قورمه

محل عبور سیل:مسیل

مرطوب:خیس

مرکز فرماندهی:ستاد

معشوق:نگار

مقابل صادرات:واردات

ناگهان خودمانی:یهو

نطفه:تخم

نوعی امتحان:شفاهی

نام:غلاف

نیرو:توان

وزن موسیقی:ریتم

کشت به امید باران:دیم

کشور اروپایی:بلغارستان

یادبود:یادگار


اثر حسینقلی مستعان:رابعه

ارباب و سرمایه دار:بورژوا

ارجمندی:عز

از میوه ها:سیب

اندازه و مناسب:فیت

ای مردم:ایها الناس

بازگشتن:عودت

بطن:شکم

تباه:ضایع

توانایی:قوت  

جایز:روا

جراحت:زخم

جعبه جادویی:تلویزیون

چای فرنگی:تی

چراگاه ایلات:یورت

چین و چروک پوست:یرا

حرف فاصله:تا

حرف ندا:یا

حرف همراهی:با

خدمتکاران:خدم

خراب کردن کسی در جمع:ضایع کردن

خوش قد و قامت:رعنا

دستگاه دریافت امواج:گیرنده

دستورالعمل غذا خوردن:رژیم

دشمن سرسخت:لد

دیه:خونبها

رنج:درد

روز عرب:یوم

روستا:ده

زشت:شنیع

زیرک:هژیر

سوغات اصفهان:گز

شهرها:مدن

صاحب اختیار:مختار

عدد روستا:ده

عمود:ستون

عمیق:ژرف

عوض:بدل

عکسبرداری می کند:عکاس

فیلمی با بازی منوچهر نوذری:لاله آتشین

قلب:دل

گرداگرد دهان:نس

گیاه خوردنی:سبزی

مادر عرب:ام

ماشین:خودرو

ماه عرب:شهر

مروارید:در

نشان و علامت:انگ

نیرو و انرژی:قوه

هوشیاری:زیرکی

کارگاه نقاشی:نگارستان


آتشدان حمام:تون

ابزار:وسیله

اثر اسماعیل فصیح:گردابی چنین حایل

اثر الکساندر دوما:کنت دومونت کریستو

اثر منیره روانی پور:نازلی

اجازه نامه:جواز

از حواس پنجگانه:لامسه

اصطلاحی در عکاسی:زوم

بدل:قلاب

بدن:جسم  

بی معنی:پوچ

پاسخ کلوخ انداز:سنگ

پسوند شباهت:سا

پهلوان:یل

تاوان:غرامت

ترسناک:هائل

تمام شد:تمت

خالی:تهی

داد و فریاد:هوار

دانه خوشبو:هل

دوستی:ود

دیوار بلند:ترا

رود اروپایی:رن

سال ترکی:ییل

شاعر فرانسوی بهشت های مصنوعی:بودلر

شایسته:مناسب

شهر بولیوی:لاپاز

ظرف روغن:دبه

فراموشکار:نسی

فیلمی از رومن پولانسکی:پیانیست

فیلمی از سیاوش شاکری:جنجال بزرگ

قسمتی از چراغ نفتی:فتیله

قطعی برای کتاب:وزیری

گل نارنجی رنگ:نسی

لنگه بار:تا

مال دار:دارا

ماه اول میلادی:ژانویه

منسوب به جنگل:جنگلی

نظم و قاعده:چم

نظیر و معادل:همتا

نگهبان:مراقب

همدم:انیس

همیشگی:مداوم

کفش:لکا

یاری دهنده:مدد


روان گسیختگی:شیزوفرنی

اثر پرویز قاضی سعید:میکی اسپیلن

درون دهان:کب

درنده:ژیان

همدم:انیس

ن قرآنی:نسا

از خودروهای مسافربری:مینی بوس

ظرف آبخوری:لیوان

سوخت عمده وسایل نقلیه:بنزین

به صورت شفاهی:زبانا  

مانند:جو

ساز چوپان:نی

رایج شدن:تداول

فراوان:فت

کنجد کوبیده:ارده

پشیمان:نادم

آفرین:ایوالله

همچنین:نیز

نوعی پرده:کرکره

میوه پرزدار:کیوی

شالوده:اس

نگهبان شتر:ساربان

پیشکش ها:هدایا

آرام گرفتن:س

شعله ور و سوزان:ملتهب

خاک صنعتی:رس

زیر پا مانده:له

از غدد مغزی تنظیم کننده دمای بدن:هیپوتالاموس

ماده اصلی سازنده استخوان:کلسیم

چه وقت:کی

شبکه اشتراک فایل:تورنت

ترشی بادمجان:لیته

آموختن:یاد گرفتن

چای فرنگی:تی

حرف افسوس:آه

مقابل:رویاروی

صدای زمین خوردن:تلپ

دختر زن از شوهر سابق:ربیبه

نویسنده قرارداد اجتماعی:روسو

شیره هر چیز:رس

صد متر مربع:ار

اندازه ها:حدود

جذاب:گیرا

نغمه پرداز:سراینده

نماز تکی:فرادی

فوت شده:متوفی

مراد و مقصود:نیت

توحش:بربریت

گرفتن چیزی:دریافتن

محل تماشای فیلم:سینما

از خوانندگان:اندی

صنم:بت

ماه سرد:دی

کحج:مورب

من و شما:ما

سپیدموی شاهنامه: زال

بزرگنمایی عکس:زوم

یار مت:پت

ابزار راندن قایق:پارو

لباس پوشیده:متلبس


اثر رجبعلی اعتمادی:شاهین در دام جاسوسان

خود را کنار کشیدن:جا خالی کردن

هنر اداره کردن خانواده:خانه داری

نمودار:چارت

گونه:لپ

شهر تهران:ری

نوعی بیماری عفونی:کزاز

باشکوه:فرهمند

خوراک طیور:دان

گناه:ذنب  

نوعی ساز زهی:هارپ

سرشت:طینت

چشمه جوشان:زهاب

در ضمن:ضمنا

کفیل:ضامن

بانگ کبوتر:هدیل

عدد منفی:نه

اندازه بودن:قد دادن

مخلوط کن:همزن

ودیعه:امانت

شهر گلستان:رامیان

حکومت مرکب از دولت های مستقل:فدرال

اشاره به نزدیک:این

قلیل:کم

بی رونقی:کسادی

عطر و طعم دهنده غذا:ادویه

ابزار درو:داس

ماده سمی توتون:نیکوتین

قوم حضرت موسی ع:یهود

ابتدا:نخست

خوبی:نکویی

پایتخت باهاما:ناسایو

سرمایه:تنخواه

در:مروارید

از پادشاهان پیشدادی:جم

کجی:ناراستی

داد و ستد:سودا

جمع ناموس:نوامیس

سرزنش:سرکوفت

عمل به دنیا آوردن:زایش

عود:ند

قاطر:استر

جانی:آدم کش

نیرو و توانایی:ضری شست

سبز مایل به زرد:زیتونی

طلا:زر

ساکت باش:هش

هیبت و عظمت:نهیب

خونریز:سفاح

ه ریز آفت درختان:شته

پارچه مشبک:تور

سره و بی غش:وش

مادر عرب:ام

ارفاق و امتیاز:آوانس

محرم بودن:محرمیت


میزبان:صاحب خانه

اثر الکساندر پوشکین:گاوریل یلدا

بسیار مهربان:ودود

تلخ عرب:مر

تیر پیکاندار:یب

نیکی کردن:صلاح

یک دفعه:یکره

تعادل:بالانس

پرورش دهنده حیوانات اصلی:دامدار

ملی:ناسیونال  

مجازات شرعی:حد

چندین قبر:قبور

آسیب و صدمه:خدشه

بیماری:دا

رودی در مازندران:تجن

از حروف الفبا:شین

دوباره جویدن:نشخوار

آمادگی:تهیو

پارچه معیوب:زده

شبانگاه:مسا

برتر و دارای جذبه:باکلاس

شهر خراسان رضوی:رشتخوار

راهزن:حرامی

بدگویی:هجو

اهل هند:هندو

بالش نرم:ناز بالش

پسوند شباهت:سان

بالاپوش:ردا

نشانه مفعولی:را

ایجاد ترس می کند:هراسناک

نوعی قایق ساده:کلک

نحس:نامبارک

دارای هماهنگی:هارمونیک

عدد منفی:نه

شیوا:رسا

شنوایی:سمع

پیامک:اس

ملایمت:نرمی

رستاخیز:معاد

از غلات:جو

دیرینه:کهن

بجز:الا

سلاح انفجاری دستی:نارنجک

دلداده مجنون:لیلی

ددرست و بی نقص:کامل

تا:الی

اولین انسان:آدم

امداد رساندن:یاری کردن

ایالت سرد آمریکا:آلاسکا

دهان خودمانی:دهن

نوعی کبوتر:یا کریم

از افعال ربطی:شدن

آبزی خوراکی:ماهی

ستاره:نجم

غول:هیولا

شیرینی تولد:کیک

پوشاندن و اختفا:کتم

حرف زیادی:ور

پوستین:وت

به دنیا آمده:متولد

گاز مرداب:متان


شهر کرمانشاه:کنگاور

اتحادیه چند ایالت خودمختار:کنفدراسیون

درخشان و تابان:فروزان

مخالف:ضد

نشانه مفعولی:را

ستمکار:ظالم

یکبار در سال:سالانه

نوعی دیسک فشرده:وی سی دی

چندین وکیل:وکلا

بزه:گناه  

زبانه آتش:گر

سرباز نیروی دریایی:ناوی

صفت باد:وزان

پراکگندن زر:زرافشان

نوعی بستنی یخی:آلاسکا

پیدا کردن:یافتن

رشته باریک زر و سیم:ملیکه

جای نشستن:نشیمن

به جا آوردن:ادا

نشست رسمی:اجلاسیه

حاصل:نتیجه

فیلم آلفونسو کوارون:ومادر ترا هم

درخت انگور:مو

یار پت:مت

لمس کردن:مالش

مورچه:نمل

به یکدیگر وابسته بودن:تلازم

اثر عبدالحسین صنعتی زاده:نادر فاتح دهلی

گوارا:هنی

بله بی ادبانه:ها

پاداش و مکافات:جزا

لشکر:جند

کره:گوی

لابد:ناگزیر

سرخرگ:شریان

جدا از هم:سوا

ربات:آدم آهنی

مال:دارایی

کارآزموده:ورزیده

کامل و درست:تمام

محل ورود:در

زائو ترسان:آل

شهر همدان:نهاوند

سکرتر:منشی

کشور اروپایی:لیتوانی

میان:لا

کشور آفریقایی:چاد

پارچه نخی نازک:چیت

دشنام:فحش

تصرف کننده:فاتح

حالت روحی:مود

بی شمار:نامحدود

گودال و مغاک:لان

عقل و فهم:هوش

خوش و زیبا:وش

حرف افسوس:آه

همسر زن:شو

پوشاک گشاد بی آستین که روی دوش اندازند:شنل

درونی:تویی


دیکته:املا

ترکیب بندی:کمپوزیسیون

کالبد:پیکر

زیبا:خوبروی

از میوه ها:زردآلو

جانور:حیوان

طعنه زن پیاز:سیر

شب عرب:لیل

از شهرهای تاریخی استان خوزستان:هندیجان

پایتخت گابون:لیبرویل  

بی مروت:لاکردار

روح:روان

فیلمی با بازی بهروز وثوقی:زنی به نام شراب

حرص و طمع:آز

دلاور:یل

لایه شفاف جلوی چشم:قرنیه

فراهم کردن:تامین

چای فرنگی:تی

از ابزار بدنسازی:هالتر

سرگشته:هاج

باعث زحمت و آزار:مزاحم

قابله:ماما

برگ برنده:اس

غرغر:نق

سرگردانی:حیرت

مشهور:بنام

هیچ انگاری:نهیلیسم

قرار دادن:نهادن

بیماری:دا

نوعی روغن در مواد آرایشی:وازلین

سالن:تالار

نوعی پارچه نخی:ساتن

عرصه:میدان

آزاده:حر

صحنه نمایش:سن

اولین زبانی که کودک می آموزد:زبان مادری

یک دوره حرکت:سیکل

دشنام دادن:سب

سمبلیک:نمادین

جد:نیا

حتمی:مسلم

نشانه مفعولی:را

به صورت شفاهی:زبانا

شدنی:ممکن

مایه روشنی:آب

مکیدن:مز

مانند بودن:تشبه

روزی دهنده:رازق

کشور آمریکای شمالی:کانادا

از عناصر فی:باریوم

بیمار:ناسالم

بلبل:هزار

شهر:بلد

تمام قد:قدی

شهر یزد:میبد

وی:او

زندگانی کردن:بقا

کوبیدن:نقر

حرف ندا:ای


در کلاس درس بجویید:تخته سیاه

گزیدن:اختیار کردن

واحد تحصیلی:ترم

حفظ کردن:صیانت

مهیا:آماده

فرو رفته بر اثر ضربه:غر

ناشنوا:کر

پروین:ثریا

اثر یان فلمینگ:دکتر نو

اثر مولیر:ن دانشمند  

خانه ای ریز روی عکس:ترام

مخوف:وهمناک

پسر مازنی:ریکا

گوشت بریان:کباب

پایتخت فلاسفه:آتن

دیوانه:روانی

اندیشه کردن:تدبر

فیلمی با بازی امین حیایی:هتل کارتن

قبول نشده:رد

به سوی:الی

شش:ریه

آذر:آتش

دالان:دهلیز

پایتخت کوبا:هاوانا

شجاعت پیدا کردن:شیر شدن

از وسایل پرواز:بالون

نیستی:زوال

ساز چوپان:نی

شانه و کتف:کت

طرح و نقشه فاقد جزئیات:کروکی

ساز زهی غربی:ماندولین

مدارا کردن:مماشات

مامور اجرا:اردل

مجاز از خبرچین:آنتن

رود آرام:دن

جهت:سو

فیلم جنایی مسعود آب پرور:قتل آنلاین

از استان ها:قم

حاصل جمع:مجموع

درون حاشیه:متن

درون جمجمه:مغز

واحدی برای شمارش کتاب:مجلد

حسرت:افسوس

بیهوشی:اغما

جوی ها:انهار

بسیاری و فراوانی:افزونی

تازه:جدید

کالا:جنس

دیوار کوتاه:نرا

ضرب شمشیر:یلمان

سبب ها:علل

چرک و عفونت:ریم

درشت اندام:لندهور

اثر منیرو روانی پور:سیریا سیریا

کمیاب:نادر

مادر عرب:ام

بندگی:رق

قانون گذار:مقنن


اثر عبدالحسین صنعتی زاده:رستم در قرن بیست و دوم

نوعی نقش و نگار در طراحی:اسلیمی

ابدی:لایزال

وزن موسیقی:ریتم

درخت انگور:مو

عدد هندسی:پی

شامل شدن:عم

به من:مرا

از مناسک حج:جمرات

بهشت:رضوان  

تظاهر:ظاهر سازی

اسب کوتوله:تاتو

بوی خوش:شمیم

مقدار تجویز دارو:دز

ایجاد بریدگی و زخم کردن:خراشیدن

به نمایش گذاشتن:عرضه

از عناصر گازی:هیدروژن

رقیب:هم آور

فرشته موکل بر مهر و محبت:میترا

شراب:می

تصویر کلی چیزی:شما

بی مو:تاس

راب:ناپدری

آخرین رمق:نا

گواه:شاهد

چاقوی خوش نویس:قلم تراش

گریختن:فر

فرنگی:اروپایی

کشور اروپایی:ایسلند

حرف ندا:یا

بوی ماندگی:نا

زشت:قبیح

طرف چپ:یسار

پیرو دین اسلام:مسلمان

منسوب به تن:تنی

هستی و وجود:بود

مار افسانه ای:اژدها

پشتیبان:حامی

نوعی بازی با مهره:نرد

نشانه مفعولی:را

پول نقد:نقدینه

درمان با مهندسی ژنتیک:ژن درمانی

هر آنچه در آن چیزی بگذارند:ظرف

گمان بردن:ظن

اطراف:دور

رنج:درد

یک چهارم:ربع

آرایش:قرو فر

آدمیان:مردم

دارای تدبیر:مدبر

آقا:سید

تند:سریع

یک طرف از بدن یا بار:شق

خوردن مایعات:نوشیدن

رنگ:لون

میان:لا

چای فرنگی:تی

آتشدان حمام:تون

ذکر مقدمه برای بیان مطلب اصلی:مقدمه چینی


فیلمی از مانی حقیقی:کارگران مشغول کارند

سایه اش پاینده باد:دام ظله

راه کوتاه:میانبر

بزرگ:عظمی

سست و تنبل:لس

پایین:ته

چیز:شی

جامه:کسا

ترکیدن:پکیدن

تندرستی:سلامت  

خزنده ماقبل تاریخ:دایناسور

در راس اداره قرار دارد:رئیس

دهنه:لگام

رود اروپایی:رن

پیچیده و به هم بافته:تاب داده

کشور پابلو نرودا:شیلی

همانگوه که از مادر زائیده شده:مادرزاد

فلکه:میدان

حیوان:جانور

بستر:جا

به رو خفته:دمر

ظاهر ساختمان:نما

اهل یک کشور:همشهری

سیلی:تس

خجالتی:کمرو

به تدریج:کنرم نرمک

خون عرب:دم

تقویم:روزشمار

اهل کوفه:کوفیان

تردید:شک

بغل:آغوش

وی:او

سالک:راهرو

ابزار مرتب کردن موی سر:شانه

فصل برداشت:درو

خط کش هندسی:تی

از دنیا رفتن:وفات

درمانگاه:کلینیک

علف خشک:کاه

منزلت:شان

مکر و فریب:کنبوره

فیلمی از فریال بهزاد و بازی داریوش ارجمند:شور زندگی

سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا:سیا

ور:سو

پس غذا:دسر

صومعه:دیر

از ادات پرسش:آیا

مخالف و ضد:ناساز

واحد پول آمریکا:دلار

معلم دبیرستان:دبیر

آری:بلی

آشوب:بلوا

حرف تعجب:وا

فوتبالیست هلندی:رنولار

حجر:سنگ

آب بند:سد

هزار کیلو:تن

فراخ نیست:تنگ

فیلم پریسا بخت آور با بازی باران کوثری:دایره زنگی


اثر آنتوان دو سنت اگزوپری:نامه به یک گروگان

فیلمی با بازی هانیه توسلی:مادر پاییزی

قرض:دین

فعال و پرتلاش:پرکار

فربه:پروار

یقین:باور

پول ژاپن:ین

حرف ندا:ای

مایه بین قرنیه و زجاجیه:زلالیه

گرانبها:ذی قیمت  

یک میلیونم متر:میکرون

عریض:پهناور

علامت مفعولی:را

قضاوت کردن:داوری

پرهیزکاری:زهد

نااستوار:لق

تو در تو:لابلا

گل ته جوی:لای

درآمدها:عواید

دنیا و هستی:عالم

شهر کرمان:بم

خدایی:ربوبیت

برگزیده شده:منتخب

اسب چاپار:یام

اقامت کردن:ست

اثر هرمان هسه:گرترود

در رفتن:گریختن

حرف نداری:بی

جانشین پادشاه:ولیعهد

ابزار بنایی:ماله

قرائت قرآن:ترتیل

حرف ندا:یا

درخت زبان گنجشک:ون

اثر ژولین گرین:آدرین مزورا

یکدنده:لجباز

دشمن سرسخت:لد

آلبومی از استاد شجریان:فریاد

سپیده دم:فجر

جشن ازدواج:عروسی

زبان عمده خاورمیانه:عربی

بی بندوبار:ول

آجر اسباب بازی:لگو

درد:الم

شالوده:بنیان

تیم فوتبال فرانسوی:لوریان

پیرو دین مانی:مانوی

ابزار:لوازم

نپخته:نارس

مانع آب:سد

امر از آمدن:بیا

سرخ رنگ:عنابی

من و تو:ما

نوعی از حکومت:جمهوری

نژاد و خحاندان:نسب

جدید:نو

رمق:نا

خانه پشت به آفتاب:نسر

پایتخت اتیوپی:آدیس آبابا


اثر امیر عشیری:جاسوسه چشم آبی

سرمایه داری:کاپیتالیسم

تمیز:پاک

جدار:دیوار

درست دانستن:تایید

تیم فوتبال ایتالیایی:کالیاری

گودال:لان

از حروف فارسی:شین

از شهرهای استان مرکزی:کمیجان

فیلمی از یداله صمدی:ساوالان  

از مواد مخدر:کوکائین

تظاهر:ریا

مجنون:دیوانه

جذب کننده:رباینده

صف و رده:رج

بسیار کوتاه:نیم وجبی

خبر:نبا

حکمت ارسطو:مشا

عسل:شهد

شکن:چین

رایزنی:م

فیل ماقبل تاریخ:ماموت

نابود شده:فانی

میوه نکو:به

زنده:حی

شهرستانی در خراسان جنوبی:درمیان

ملایمت:نرمی

رنگ سبز تند:یشمی

ضمیر درونی:تو

واحدی در وزن:اونس

شرح و بیان کردن:تفسیر

از شهرهای مهم برزیل:سائوپائولو

سوا:جدا

خرما:رطب

چاقی:فربهی

سپاه:قشون

مقابل نقد:قسطی

نوعی از الیاف مصنوعی:نایلون

سرازیری:نشیب

صداقت و راستی:درستی

یقه:گریبان

گفتگوی دوستانه:گپ

از جنس چرم:چرمی

قاضی ورزشی:داور

ویران:خراب

نهایی:آخرین

پیامبران:رسل

محل دور هم جمع شدن:پاتوق

تهی دست:بینوا

از ادات پرسش:چرا

خزنده گزنده:مار

قابل رویت:مریی

خیزران:بامبو

پرنده زیبا:قو

واحد پول ایران:ریال

گهواره:ننو


آب منجمد:یخ

آشکار و واضح:مبرهن

آگاهی و وقوف:دانایی

آماس:پف

اجاق آشپزخانه:فر

از پوشاک:کلاه

از روی محبت:صمیمانه

از عناصر گازی:هیدروژن

اساسا:اصولا

اصلاح ی:رفرم  

اطراف:گرداگرد

اندیشه بد در دل:وسوسه

اهل یک کشور:شهروند

بدین معنی:یعنی

بربط:عود

بزرگترین پر در بال پرندگان:شاه پر

بزه:جرم

بنیاد و اساس:مبنی

بیگانگان و اثر احمد محمود:غریبه ها

پاسخ:جواب

پایتخت اتریش:وین

پخش و پلا:ولو

پرسش از مکان:کو

پیامدها:عواقب

پیروز شدن:بردن

تیشه درودگری:تش

جد پیامبر:هاشم

جگر:کبد

جوشی در پلک چشم:گلمژه

حصیر:بوریا

خاشاک:خس

درختچه خاردار:خلنگ

دور شونده:واگرا

راب:ناپدری

روز عرب:نهار

زمان بی پایان:ابد

ساز و برگ اسب:یراق

ستون:عمود

سرو کوهی:ورس

سلاح کاشتنی:مین

شاهزاده:پرنس

ظرف نگهداری یخ:یخدان

عشق فرنگی:لاو

علامت تفریق:منها

غذایی از تخم مرغ:نیمرو

غیرعادی:آنرمال

فوتبالیست پرتغالی:هوگو آلمیدا

فیلمی با بازی محمدرضا گار:توفیق اجباری

قبول نشده:رد

مجرای خون:رگ

مجموعا:روی هم

معمول شدن:باب شدن

ناهمگون، تا به تا:لنگه به لنگه

نرم:لین

نرم افزار کار با تصاویر:فتوشاپ

نصف:نیم

نماد زیبای طبیعت:گل

نهایی ترین امتیاز:رکورد

هدهد:شانه به سر

هدیه دیدن روی عروس:رونما

کاروان:قافله

کتاب رکوردها:گینس

کشور آفریقایی:موریس


آشوب:غائله

ابزار جنگی قدیم:نیزه

انگور نرسیده:غوره

بخشی از خانه:اتاق

بران:تیز

برگشت به عقب:عقب گرد

بزرگتر از مگس:خرمگس

بند کردن:گیردادن

بیگانه نیست:شناس

بیماری:دا  

پایتخت اتریش:وین

پایتخت کوبا:هاوانا

پنکه:فن

پیامبر:نبی

پیشکش:کادو

ترواش مایع از مخزن:نشت

ترسنده:بیم ناک

تشویش:نگرانی

توفان:تندباد

جامه جنگی:زره

جانور شاخدار:گوزن

جدید:نو

چندین شاعر:شعرا

چیز:شی

حرف انتخاب:یا

حرکت کرم گونه:وول

خیانتکار:خائن

درونی:تویی

دستیار پزشک:رزیدنت

رمق آخر:نا

روز جشن:عید

رومه:جریده

زیاد شدن:تعدد

زیستن:بقا

شازگاری:وفق

سازمان تامین خسارت:بیمه

سرانگشت:بنان

سرازیری:نشیب

سرخوشی:نشیه

شامل شدن:عم

شفیره:لارو

شهر بی قانون:هرت

صدای جوشش آب:قل

صدای کوبیدن:تق

ضامن:کفیل

ضمیر خودستا:من

عدو:دشمن

فتنه جو و دلربا:فتان

فوتبالیست هلندی:داریل یانمات

قرائت خطوط باستانی:پالیوگرافی

گریختن:فر

محل نگهداری بیماران روانی:تیمارستان

معبر کوه:تونل

نازک:رق

نسج و الیاف:فیبر

نغمه:نوا

نهایت تلاش خود را کردن:زور زدن

نوعی بیماری التهابی:هپاتیت

نوعی بیماری روحی:هیستری

هم چشمی کردن:رقابت

واقف:داننده

وجود داشته:بوده

ورزشی با توپ و راکت:تنیس

کشتزار نیشکر:نیستان

کیسه صابون:لیف

یدک:رزرو


آرایشگاه:سلمانی

آشکار:بارز

آغاز:بدایت

اثر محمود دولت آبادی:اتوبوس

از آرنج تا سر انگشتان: ارش

از بت های جاهلیت:هبل

از سبزی ها:سلغم

اشکال:نقوش

اقتصادی در روسیه:نپ

انجمن:کمیته  

بانگ وزغ:وغ

بدبو:گندیده

بدرقه کردن:تشییع

به جا آوردن نماز:نماز گزاردن

به حالت دو رفتن:دویدن

به طور رسمی:رسما

بیماری زردی:یرقان

پایتخ تبت:لهاسا

پایتخت زیمباوه:هراره

پیامبران:انبیا

تن و بدن:کالبد

توقف اتومبیل:پارک

جارو کردن:روبیدن

جلوی جریان چیزی را گرفتن:بند آوردن

جنون:دیوانگی

چکیدن آب:رش

خواب نیست:بیدار

خواری و ذلت:ذل

دانه خوشبو:هل

در آنجا آب خنک می خورند:زندان

دراز:طولانی

یده شده:ربوده

دست عرب:ید

دوستان:یاران

دیوار گلی:نرا

رایگان:زب

سپیدار:پد

شب های عرب:لیالی

شجاع:شیردل

شهر فارس:داراب

شوم:بدیمن

صحنه نمایش:سن

صفحه اینترنتی:وب

طبیعت گرایی:ناتورالیسم

ظرف آبخوری:لیوان

علاج:درمان

عود:ند

فرزند زاده:نواده

فوتبالیست ایتالیایی:پیرلو

قدرت:نیرو

قسمتی از مغز:مخ

مایوس:نومید

مال بعضی ها توی روغن است:نان

مانند بودن:مشابهت

مخالف:ناساز

مقدار بار شتر:خروار

مملو:پر

منسوب به عیسی ع:عیسوی

واحدی در زمان:دقیقه

کشیدگی:درازا

کمانگیر باستانی:آرش

کوفتن:زدن

یار عروس:داماد


آرایش:زینت

آزاده:حر

آشتی:صلح

اثر بااک:اورسولامیرو

اثر عباس معروفی:ورگ

از حروف صامت:همزه

از درندگان:ببر

از رفته به جا می ماند:رد

از موسسات مالی:بانک

از مراکز استان ها:تبریز  

از مراکز استان ها:زاهدان

از میوه ها:هلو

اطلاع و خبر:آگاهی

بالا آمدن آب دریا:مد

بت:صنم

بخشش و عطا:داد

بریدن سر قلم:قط

بلبل:هزار

بیزاری:تبر

پادشاه:کیا

پرنده نامه بر:کبوتر

پول ژاپن:ین

پیمان:عهد

جنس نوعی ظرف:تفلون

جیرجیرک:جرواسک

چاق:فربه

چهار نعل رفتن اسب:یورتمه

حرارت و گرمی:تف

خردمندی:تعقل

خوراکی از تخم مرغ:املت

داخل:لا

درون دهان:کب

:لص

دقیق:تیزبین

دین داشتن:تدین

راه کوتاه:میان بر

زمین پر از چمن:چمنزار

شایسته بودن:صلاحیت

شب عرب:لیل

شهد:عسل

شهر آذربایجان غربی:پل دشت

شهر بی دفاع:رم

شهر چهارمحال و بختیاری:لردگان

شهر خراسان شمالی:درق

صدمه:اک

ضمیر فرانسوی:وو

فراخ:گشاد

فرستنده:مرسل

قسم نامه پزشکان:سوگند بقراط

قعر:ته

گفتگوی همراه با خنده:بگو بخند

گوشت بریان:کباب

لبه تیغ:یلمان

مایعی بی رنگ و معطر:بنزن

مجبور کردن به انجام کاری:وادار کردن

مرغ سلیمان:هدهد

موجود بی جان و بی حرکت:جماد

ناز و خرام:لنج

نطفه در آن منعقد می شود: تخمدان

نماد مجموع در ریاضیات:سیگما

هدایت شده:مهدی

هوشیار:زبل

وادار کردن:اام

والیبالیست ایرانی:قایمی

کشته شدن:قتیل

کوشش:تقلا

یک دفعه:یک بار


آسیاب آشپزخانه:هاون

اثر پرویز قاضی سعید:ششلول ها بندها را بکشید

اثر م. مودب پور: یلدا

از استان ها:گیلان

از درندگان:یوز

اسب قاصد:یام

الهه:رب النوع

با صراحت سخن گفتن:رک گویی

باب روز:مد

برگ گل"گل برگ  

بسیار ستایش کننده:مداح

به درون کشیدن مایع:مکیدن

به دنیا آوردن:زا

بیکاره و تنبل:لش

پندار و گمان:وهم

پهلوان:یل

تکه پاره:لت

تیم فوتبال فرانسوی:اویان

جعبه جادویی:تلویزیون

جنین:رویان

چاق فرنگی:فت

چشمه بزرگ:ینبوع

چندین هرم:اهرام

چیرگی:غلبه

حرف پیروزی:وی

حیوانات اهلی:دام

خودبین:غد

درخت زبان گنجشک:ون

راست ایستاده:هج

روز تولد:زادروز

زمان سنج:تایمر

زنده:حی

سبزی سرشار از ویتامین ث:

ریواس

سپاسگزاری کردن:شکران

سوراخ کوه:غار

سوی و طرف:زی

سیماب:جیوه

شاه کوتاه:شه

شخصیت و ذات:هویت

شمشیر بران:صل

شیک:لوکس

صنم:بت

عضو مجلس اعهیان:سناتور

فال نیک:شگون

فراموشی:نسیان

فراوانی:فزونی

فعالیت زیاد بی نتیجه:سگ دو

فیلمی با بازی بیژن امکانیان:گمشدگان

قطره روی برگ گل:شبنم

قوم کم حرف:لر

مشق:تکلیف

مطلوب و مرغوب:دلاویز

ملامت کردن:نکوهیدن

منزلت:جاه

مهارت و زیردستی در کاری:ید طولی

نمایندگان مجلس:وکلا

نهر:رود

نواختن با یک ساز:تک نوازی

نوار سنگی پایین دیوار:قرنیز

ورزش مفرح آبی:شنا

وسنی:هوو

کاغذ یا پارچه روپوشی:روکش

کرسی:صندلی

کشور آمریکای شمالی:نیکاراگوئه

کوبیدن:دق

یک خط از نوشته:سطر


آتش عرب:نار

آداب و آیین:مراسم

آنچه در پایین صفحه نوشته شود:پاورقی

ابتدا و آغاز:نخست

اثر محمد ایوبی:شکفتن سنگ

استفاده از ماشین الات صنعتی:مکانیزه

الوهیت:خدایی

انجام کاری بر او واجب شده:مم

بچه معروف:ال

بخشاینده:حنان  

بر حسب تصادف:شانسی

بسیار خوب خودمانی:باشه

به دنیا آوردن:زا

بی پرده:رک

بی حس:لس

پراکنده:پخش

پوست دباغی شده نرم:جیر

پول ژاپن:ین

پیامبر:نبی

پیدا کردن علت اصلی امری:ریشه یابی

جایی که سایه باشد:نسار

جهنم:هاویه

چهار من تبریزی:ری

حاشیه:لبه

حجم فرعونی:هرم

حرف درد:آخ

حرکت چیزی در جای خود:نوسان

خطایی در تنیس:نت

خنسی و بیچارگی:پیسی

خوبی:نکویی

درخت انار:ناربن

رئیس قافله:کاروان سالار

سنگریزه:ریگ

سوگند:یمین

شریر:بدکاره

شریف:نجیب

شمشیرزن:سیاف

شهر خوزستان:باوی

ضرور و لازم:بایست

عدد فوتبالی:اا

عدد ورزشی:دو

عقاب:دال

غده زیر مغزی:هیپوفیز

غرور و تکبر:نب

غماز:نمام

غیر از:جز

فیلمی از مرتضی عقیلی:جای امن

فیلمی از کوین کاستنر:رقصنده با گرگ ها

گرامی تر:اکرم

گلی خوشبو:یاسمین

مایع کیسه صفرا:زهره

مدار مجتمع:آی سی

مظهر لاغری:نی

میوه مربایی:به

نویسنده داستان دو شهر:چار دیکنز

نکات ظریف در انجام کاری:ریزه کاری

همسر حضرت ابراهیم ع:هاجر

واحد طول انگلیسی:یارد

وجود داشتن:بودن

کتاب زندگی نامه بزرگان:تذکره

کتف:شانه

کشور آسیایی:لائوس

کل هستی:کائنات

کلام معتبر:نص

کمبود:فقدان


مامور ممیزی:سانسورچی

کارگردان"مردم عادی":رابرت ردفورد

سرگشته شدن:بهت

گناهان:جرایم

تولید نسل:تناسل

دلتنگ وطن شدن:غریبی کردن

پیروزی:ظفر

دریاچه ترکیه:وان

آرایش:قروفر

افسر ارشد نیروی دریایی:دریاسالار  

پنهانی:نهانی

نائل شدن:دستیابی

شهر کرمان:راور

کشور فلاسفه:یونان

دور کردن:نفی

پالیز خربزه و هندوانه:لته

عهده دار:مسئول

نوعی پلو:زرشک پلو

ابزار جنگی قدیمی:گرز

برای چه:چرا

اتفاق افتادن:پیش آمدن

دیگران:کسان

دستگیر شده:بازداستی

خفاش:شبپره

دردمندی:الم

جنگ هایپیامبر:غزو

قراضه و از کار افتاده:لکنته

تیم فوتبال ایتالیایی:آاس رم

هادی:راهنما

قمر زمین:ماه

شکست شده:مکسور

تیر بلند عرشه کشتی:دکل

اولاد پیامبر:سادات

فوتبالیست آرژانتینی:سوسا

بدون نظم و ترتیب:بی سامان

میوه دهنده:بارور

آشفتگی و تغییر حالت ناگهانی:بحران

هوشیار:بیدار

رتبه کارمندی:آشل

دریافتن و درک کردن:احساس

رشک بردن:حسادت

شش پایان:ات

بارور شدن:لقاح

همین و بس:والسلام

سختی و بدبختی:شقا

رسنده:متادی

احتمال دارد:یحتمل

جنبیدن:لرزیدن

نصف چهره:نیم رخ

جنس مذکر:نر

حرف سوم یونانی:گاما

درخت سنوبر:گیز

معدن:کان

نرسیدن به مراد:ناکامی

دریای عرب:یم

بی مروت:نامرد

عضو خاراندن:ناخن


فیلمی با بازی داوود رشیدی:هیولای درون

فیلمی با بازی شهاب حسینی:ایستگاه بهشت

جور:ستم

گناه شاعرانه:گنه

آخر:پایان

شکست و پراکندگی لشکر:هزیمت

موی پشت لب:سبیل

نیز:هم

بی هوشی:غش

اثر امیر چهلتن:تالار آیینه  

آشتی:صلح

میوه تلفنی:الو

مخلوط کن:میکسر

علاج:درمان

غلام:برده

درخت زبان گنجشک:ون

انبار کشتی:خن

از عناصر فی:منیزیم

گشودن معما:حل کردن

ترسناک:هایل

گیاه رنگرزی:وسمه

رطوبت:نم

نشانه مفعولی:را

از زیورآلات:گلوبند

مخلوز خاک و آب:گل

درجه و مرتبه:طبقه

ف گرانبها:طلا

مذکر:نر

سازی مانند سه تار:تنبور

راننده ناو:ناوبر

حریفان:رقبا

شتر عرب:جمل

کدو:اج

بازوها و شانه ها:کت و کول

کلبه:کومه

ویران کننده:مخرب

بلور شده:متبلور

اسب ترکی:ات

گوارا:هنی

حامی:هوادار

فصل سرد:دی

پسر زن از شوهر پیشین:ربیب

مانع آب:سد

محل غذای چارپایان:آخور

از حواس پنجگانه:شنوایی

دارای شریک:مشترک

دمل:آبسه

موجب مرگ می شود:مرگبار

زمان طولانی:مدید

نوعی برادر و خواهر:تنی

خواب:نوم

زمان بی نهایت:ابد

از عوامل بیماری زا:ویروس

اثر مرتضی مشفق کاظمی:یادگار یک شب

کنیه حضرت آدم:بوتراب

پاک شده از تهمت:مبرا

ترمز کشتی:لنگر

از کنده بلند می شود:دود

تیر پیکاندار:یب

حیوان با وفا:سگ

پایتخت کشور غله:آتاوا

آنچه شب بدرخشد:شبتاب

نقش ها:نقوش

بزرگ منشی:نب

ارتعاش تار آواها در تولید گفتار:واک

هنگام:وقت

خط کش مهندسی:تی


اثر گراهام گرین:عامل انسانی

تنیسور اسپانیایی:رافائل نادال

نت چهارم:فا

زمین پر از لاله:لاله زار

دوستان:یاران

لبه تیغ:یلمان

ماده مخدر انداختنی:ناس

سپیدموی شاهنامه:زال

کارکرد:راندمان

جهان مینوی:لاهوت 

 

لبریز:مالامال

نیم صدای جوشیدن آب:قل

ترس:هراس

کارگردان فیلم آنی هال:وودی آلن

سنگینی ها:اوزان

سرآغاز:عنوان

درخت تناور:سدر

ساز بادی:نای

رمق آخر:نا

دستگاه گیرنده امواج:ریسیور

صف:رده

ناگزیر:لابد

از مرکبات:لیمو

شام امروزی:سوریه

دریچه کاربراتور:ساسات

کناره و حاشیه:دامنه

لوچ:دوبین

پادشاهی:کاویان

قیچی پشم زنی:کاردو

خریطه:کیسه

اثر بااک:سزار بیروتو

از ماه های سریانی:آذار

نرسیدن به مراد:ناکامی

فیلمی از دنی بویل:میلیون ها

مقابل نقد:نسیه

همسایگی:مجاورت

رطوبت:نم

علامت جمع فارسی:ها

فوتبالیست اسپانیایی:نگردو

موجود نامرئی:جن

فوتبالیست آرژانتینی:گاگو

سر:راز

درختان:اشجار

صاحب:ذا

گل نومیدی:یاس

شکاف باریک:شیار

وحشی:توسن

آزمون ها و آموخته ها:تجارب

چرم دباغی شده:ادیم

بازیکن اسپانیایی تیم سویا:ناواس

برای:واسه

پس غذا:دسر

جنس خانه زنبور عسل:موم

زیبایی:بهجت

خشکی:بر

عشق فرنگی:لاو

بازی کردن:لهو

دریافتن:حس

نیاز:حاجت

کشور آفریقایی:لسوتو


پروانه شرکت به اسم اوست:صاحب امتیاز

اصرار:پافشاری کردن

سرور:جشن

طایفه:ایل

پایتخت لیبی:طرابلس

رقم سمت راست عدد طبیعی:یکان

فتوگرافر:عکاس

رود اروپایی:رن

خوب نیست:بد

اثر ایوان تورگنیف:نخستین عشق  

خودپسندی:کبر

ماه خارج:اوت

اثر آندره ژید:آمنتاس

فوتبالیست اسپانیایی:تورس

پر ریش:ریشو

اسب ترکی:ات

نیم صدای زنبور:وز

اجداد:نیاکان

کپی:رونوشت

جامه:لباس

فیلم فرانسیس فورد کاپولا:تترو

هرگز نه عرب:لن

پیامک:اس

منسوب به پسر:پسرانه

عقب و پشت:پس

همیشه:دائم

عضو کارگر:دست

پسوند شباهت:سا

از مراکز استان ها:ساری

ضربان:پالس

آخر:پایان

ورزش جسم و ذهن:یوگا

حرف ندا:یا

تابان و درخشان:منیر

هنگام به دنیا آمدن:مولد

قبلی:سابق

رجم:سنگسار

محل ورزش های باستانی:زورخانه

بازداشتن:منع

معاون دادستان:دادیار

ساکت باش:هش

وسیله آرایش:ریمل

طرف:سو

آنکه تولید می کند:زایا

ویزا:روادید

نگاه مستقیم و معنی دار:بروبر

برگ کاغذ:ورق

وسیله دفاعی گاو:شاخ

بشقاب دراز و بزرگ:دیس

روز عرب:نهار

شهر مرکزی:نیمور

جایی که سایه باشد:نسار

درخت جوان:نهال

ویرایش:ادیت

به بند کشیدن:اسار

از حبوبات:ماش

پرورش دهنده حیوانات اهلی:دامدار

اثر شارلوت بونته:جی نایر

تعجب و شگفتی:دهشت

فیلمی از حمید رخشانی:راه دوم

ظرف سفالی بزرگ:تغار

قعر:ته

پیش:جلو

بوف:جغد

گوشت ترکی:ات

شعله آتش:آلاو

آماسیده:متورم



آبگیر:تالاب

آشکارساز محل هواپیماها:رادار

اثر پائولو کوئیلیو:بریدا

اثر جواد مجانی:شب نلخ

اثر صادق چوبک:تنگسیر

اثر مارتین اسکورسیزی:هوگو

اثر مهدی اخوان ثالث:دوزخ اما سرد

از آجیل ها:بادام

از انواع :جیب بر

از سبزی های خوراکی و دارویی:ریواس  

از ورزش های گروهی:والیبال

استان:ایالت

الفبای موسیقی:نت

انجام دادنش واجب است:لازم الاجرا

اهل هرات:هریوه

اول کار:ابتدا

بخشنده تر:ارحم

:رت

بسیار:عدیده

بلوری شدن چشم:تبلور

به پایان رسیده:متناهی

به گمان انداختن:ایهام

پارچه پوششی:لفافه

پهلوان:یل

پیش قراول:جلودار

تهی دست:بینوا

توحش:بربریت

جانشین:علی البدل

جستن گلوله:هک

حرف همراهی:با

خال و نقطه:تیل

خانه ییلاقی:ویلا

خشم ناشی از رنج و اندوه:دق دلی

خشکی:بر

خون:دم

دستگاه و نظام:سیستم

دفاع کردن:تدافع

دین زردشتی:بهدین

رب النوع مصری:رع

روایت کننده خبر:اخباری

روزی:رزق

روی طناب راه می رود:بندباز

روی و رخساره:خد

زهری کشنده:هلاهل

شبکه اشتراک فایل:تورنت

شهر ترکمنستان:مرو

صافی:فیلتر

عدد تنفسی:شش

عنصر گازی شکل:هلیوم

فوتبالیست آرژانتینی:مسی

گاری:ارابه

گل نرم ته جوی:لای

لاجوردی:کبود

لنگه بار:تا

لنگه در:لت

محکم کردن:شد

مهیا:آماده

نام ها:اسامی

نقاب:ماسک

نوعی آچار:آلن

همسفر:همراه

کشور آفریقایی:کومور

کمک کننده:یاور

یگانگی:احدیت


آتش برافروخته:نایره

آرواره:فک

آژیر ضد سرقت:گیر

آقای اسپانیایی:دن

اثر پرویز قاضی سعید:افسون یک نگاه

احساس تاسف کردن:افسوس خوردن

از ظروف آشپزخانه:تابه

از ماه های سریانی:نیسان

بالاتر:برتر

بچه خوشگل مو طلایی:کاکل زری  

بد زبان:هتاک

برگزیده:نخبه

بسیار سرد شدن:یخ کردن

بها بازار:بورس

پاداش:اجر

پایبند به تعهد:وفادار

پس از الک کردن می ماند:نخاله

پیدا کردن و آشکار کردن:تبین

تشنه فریب بیابان:سراب

چندین دایره:دوایر

حرف درد:آخ

حرف نداری:بی

خالص:سره

خالی:تهی

خاک کوزه گری:رس

خون عرب:دم

دروازه بان اسپانیایی:رینا

دشواری و ناگواری:وخامت

دوباره پیدا شده:مجدد

دود کردن:تدخین

دور از هم:جدا

دوربین فیلم برداری دستی:هندیکم

دینداری:تدین

رنج و ناخوشی:درد

زبان مالیدن:لیسیدن

زنگ بزرگ:درا

سائل:گدا

سازمان تامین خسارت:بیمه

سنگ عصاری:غن

شخصیت کارتونی بدشانس:برنارد

شراب:می

شکم بند:گن

صفحه کلید:کیبرد

علم پیدا کردن به چیزی:شناختن

عمل بریدن:برش

عوض کردنی خودرو:دنده

غم و اندوه:هم

فرضیه:تئوری

فرود آمدن باران:باریدن

فصل برداشت گندم:درو

گلی زرد رنگ با بوته کوتاه:همیشه بهار

لاستیک خودرو:تایر

مادر لر:دا

مدرک:سند

مذکر:نر

مراد و مقصود:نیت

مرغی شکاری:قوش

میان:لا

همسر حضرت ابراهیم ع:هاجر

واحد اندازه گیری کار و انرژی:ژول

واحد پول آمریکا:دلار

وضع:حالت

کاناپه:مبل

کشور آسیایی:ایران

کشور آسیایی:تایلند

کمان حلاجی:درونه

کوچکترین:کهین


آشوب:بلوا

اثر الکساندر پوشکین:غلام پست

اثر لئو تولستوی:سه پرسش

اجنبی:غریبه

از گیاهان علوفه ای:شبدر

از لبنیات:پنیر

امتیازات:مزایا

بانگ وزغ:وغ

بخیه درشت:کن

بدی:شر  

برگزیده:سرآمد

به رنگ قهوه ای روشن:شکلاتی

بیم:واهمه

پول ژاپن:ین

تازه:نو

تحقیق:بررسی

تصدیق نجار:آره

توان:تاب

تیر پیکاندار:یب

جمع سم:سموم

جهش:خیز

حق نشر:کپی رایت

خوش یمنی:میمنت

داد و فریاد:هوار

درخت خوش قامت:سرو

رتبه کارمندی:اشل

روان :جاری

زمان مرگ:ممات

سرمشق و الگو:نمونه

سواره:راکب

سیلی:تس

شراب:مل

شعله آتش:آلاو

شهر سینمایی فرانسه:کن

شهر قزوین:الوند

شهر هرمزگان:رودان

شهر کردستان:مریوان

شهر کرمانشاه:هرسین

شوینده:غسال

شکیبا:یردبار

صنم:بت

صورت:شکل

طاقچه:رف

عادت و خوی:داب

عریان:

عشق فرنگی:لاو

علامت تجاری:آرم

فروغ ایزدی:فر

فیلمی با بازی رامبد جوان:سیندرلا

قایق:بلم

لاشه:لش

مادر عرب:ام

مال:سرمایه

متواضع:فروتن

مجرای خون:رگ

مدح:ستایش

موی پشت لب:سبیل

نازک نارنجی:ناز نازی

نگهدارنده اوراق اداری:زونکن

نویسنده فرانسوی "بینوایان":ویکتور هوگو

کارگردان"پدر خوانده":فرانسیس فورد کاپولا

کدو:اج

کشنده واگن:لکوموتیو

کله:سر

کمک کننده:یاور

کی داده کی گرفته:مهریه


آبگیر:ژی

آشکار و واضح:روشن

اثر جمااده:یکی ود یکی نبود

اثر صادق چوب::سگ من

اثر محمد ایوبی:غمزه مردگان

اجل:مهلت

از اقسام حج:عمره

از بازیگران با سابقه:جمشید مشایخی

از روی اجبار:قهرا

از سازها:سنتور  

از مراکز استان ها:ارومیه

اسب آذری:آت

اسبان:مراکب

انجیر قرانی:تین

بخشیدن:دادن

برگ خرید:فاکتور

بسیار نیابت کننده:نواب

به تدریج:نرم نرمک

به طور یقین:همانا

پایتخت بنگلادش:داکا

پایتخت سیشیل:ویکتوریا

تر و تازه:خوشاب

تیر پیکاندار:یب

تیر کوتاه:زج

جوانمرد:کریم

جوجه مرغ:کریشک

چه کسی:کی

حریر منقش:پرنیان

خرخر کردن در خواب:فخ

خطاب بی ادبانه:هی

خون عرب:دم

دهان عرب:فم

روزی دهنده:رزاق

زنده:حی

زوبین:مک

زیبا همچون ماه:مهوش

زیبا و قشنگ:شیک

سال ترکی:ییل

سمبل مورد پرستش:توتم

سیاهی:تاریکی

شراب خورده :مست

شغل سفیر:سفارت

شگرد:فن

شمیم:بو

صندوق داخل خودرو:داشبرد

فروشگاه لباس عروس:مزون

فهرست اسامی نیاکان:شجره نامه

قابل حمل:دستی

قصد کردن:همت

گشوده:وا

گیاهی از تیره نعنا:آویشن

مرتفع:شامخ

مرد پر ریش:ریشو

مرد جوان:شاب

مسئول اداره:رئیس

مسکن قوی:مرفین

مکر:کید

میله افقی بدنسازی:بارفیکس

ناشناس:نکره

واسطه احضار ارواح:مدیوم

کادر:قاب

کشور آفریقایی:موریتانی

کشور اروپایی:سوییس

کلمه افسوس:آه

کناره:حاشیه


آتش قرآنی:نار

آتش های شعله زن:لواهب

آمیخته با دیوانگی:جنون آمیز

آنتیک:عتیقه

از آثار ادبی:نمایش نامه

از حروف الفبا:شین

از رنگ های اصلی:زرد

اط سازهای زهی:ویولا

از مراکز استان ها:ساری

اصول و عقاید هیتلری:نازیسم  

اندازه گرمی هوا:دما

اکنون:حالا

ایستگاه راه اهن:گار

بازیچه پروازی:بادبادک

باغ خرما:نخلستان

بافنده و نساج:جولاه

برآمدگی طبیعی در چیزی:زائده

برپا داشتن نماز:اقامه

بصیر:بینا

پایان:خاتمه

پایتخت سن مارینو:سن مارینو

پسین:مابعد

پیشکش ها:هدایا

تسلی داده شده:متسلی

تیم فوتبال انگلیسی:برنلی

جنس نوعی ظرف:ملامین

چیدمان وسایل خانه:دکور

حافظ وطن:سرباز

حرف دوم یونانی:بتا

خرد کردن با دندان:جویدن

خطاب بی ادبانه:هی

دارای سبیل پرپشت:سبیلو

درخت خرما:نخل

دلهره و اضطراب:هول و ولا

دیدار:لقا

دیشبی:دوشین

ذره باردار:یون

ذکر و دعا:ورد

رئیس ایل:ایلخان

رانده شده:رجیم

زن گندم گون:سمیرا

سره:ناب

شرمسار:خجل

شمشیر بران:حسام

شوخی و مسخرگی:هزل

عالم در علم فقه:مجتهد

فیلمی از سامان استرکی:صندلی خالی

گنجینه ها:مخازن

مرکبی که نیکو سواری دهد:خوش رکاب

مزرعه نخل:نخلستان

نشانه ها:اعلام

نوعی از سوره ها:مکی

نوعی امرود:مل

نوعی کاعذ کادو:زرورق

واحد سطح:آر

وام دهنده:داین

کنایه از ماندن زیاد در جایی:لنگر انداختن

خون خواه خداوند:ثارالله


آتش:نار

آسوده و رها شده:فارغ

آگهی:تبلیغ

آمیخته کردن:ترکیب

اثر بااک:اورسو لامیرو

اثر پا:رد

از هم جدا شده:گسیخته

افزون بر این:بعلاوه

اما:لیک

اکنون:الان  

بخشیدن:دادن

برگزیده:زبده

برگشت صوت:اکو

بنیاد و اساسی:مبنی

به جا آوردن عهد:وفا

پاکیزه:طیب

پایتخت اروپایی:لندن

پایتخت کیپ ورد:پرایا

پدران:آبا

پر :لبریز

پرسش از مکان:کو

پسر مازنی:ریکا

پشته:تل

پهلوان:یل

پیروان:امت

تیم فوتبال انگلیسی:برنلی

چهره:رخ

حرف ندا:ای

خاشاک:خس

خرناس:خرخر

خشکی:بر

خوار:پست

خواری:ذلالت

خودروی مسافربری:ون

دایی:خالو

دیگدهان گشاد:تیان

رقاص باله:بالرین

روز نیست:شب

روستا:ده

روش:متد

سنگ آسیا:آسه

شرح و بسط ها:تفاصیل

شهر خراسان رضوی:تایباد

شهرستانی در کرمان:رودبار جنوب

شکم بند:گن

شکوه:فر

طلاکوبی:زرکوبی

فربه و چاق:سمین

فیلمی از خسرو سینایی:هیولای درون

فیلمی از وودی آلن:زلیگ

فیلمی با بازی جمشید هاشم پور:جنایت

قایق:بلم

گرامی تر:اکرم

گریزاندن:رماندن

گریه با سوز و گداز:زار زار

گل سفید خوشبو:نسرین

گور:قبر

لوس:ننر

مخزن سیمان:بونکر

مرغابی:بط

مقابل معنوی:مادی

نادم:تائب

نجابت داشتن:اصالت

نقش هنرپیشه:رل

هر فصل از کتاب یسنا:ها

ورزش قدرتی:وزن برداری

کشور آفریقایی:گامبیا


آپارتمان دارای اثاثیه:مبله

آموزش و تعلیم:پرورش

اثر جلال آل احمد:زن زیادی

اثر قئودور داستایفسکی:جن زدگان

ادب آموخته:متادب

از پادشاهان پیشدادی:جم

از درندگان:یوز

از ما بهتران:جن

از هم جدا شده:گسسته

از ورزش های قدرتی:وزنه برداری  

اغتشاش و هرج و مرج:آنارشی

بالا امدن آب دریا:مد

بحر:دریا

بسیار رنج دهنده:جان کاه

به جا اوردن:ادا

بوی ماندگی:نا

پس از چیزی:پشت بند

ترساننده:هایل

تیم فوتبال اسپانیایی:گرانادا

جمع دایره:دوایر

چابک:جلد

حرص:آز

خو گرفتن:انس

دختران:بنات

در جای خود قرار گرفته:جا افتاده

درخشان:منور

راه بین طبقات:پلکان

سرپرست:ولی

سرمایه جاودانی:کار

سوار یگانه:یکه سوار

شالوده:اس

شترران:حادی

شهر خوزستان:گتوند

شهر فرانسوی:رن

شهر کرمان:رابر

شکایت :شکوه

صمغ ساقه گون:کتیرا

عدد دو رقمی:هشتاد

عمل:کردار

غار نبوت:حرا

ف پر مصرف:آهن

فیلم مایکل کورتیز:کازابلانکا

فیلمی با بازی فرامرز قریبیان:کارناوال مرگ

قتل ی:ترور

گرده:کول

مایهع بین عدسیه و شبکیه:زجاجیه

مردان:رجال

مژده رسان:بشیر

مفتوح:گشاده

منفرد:تک

نو:ینگی

نوعی تفنگ و دوربین:شکاری

نوعی رنگ مو:حنا

نوعی ماهی:کفال

هرگز نه عرب:لن

هستی:وجود

هماهنگ شدن ساز و آواز:کوک شدن

همکاری با دیگران:مدارا

کاخ شاهی:دربار

کار بی مزد:بیگار

کاما:ویرگول

کشور آسیایی:ایران


آتشگیره:انبر

آخرین:واپسین

اثر رجب علی اعتمادی:عالی جناب عشق

اثر گراهام گرین:قدرت و جلال

ارجمند شدن:عز

از چاشنی ها:سماق

از هالوژن ها:ید

التهاب در پارانشیم کبد:هپاتیت

اما:لیک

اکنون:اینک  

باختر:غرب

بازاری ها:کسبه

بستر:جا

پارچه نخی نازک:چیت

پاندول:اونگ

پشت کردن:تولی

پول ژاپن:ین

پیامدها:نتایج

تازیانه:شلاق

تدبیر:چاره

ترس:باک

ترکیده و شکسته:غر

تمیز داده شده:ممیز

تهی دست:ندار

جایی که سایه باشد:نش

جمع غزل:غزلیات

چای فرنگی:تی

چلیپا:صلیب

خبر خوش:نوید

خوش گذرانی و شادمانی:عیش

دارایی:مال

رهبر دینی:امام

زرتشتی:موبد

روزه:صیام

زور و قهر:جبر

زیر پا مانده:له

سرای امیر:دار الاماره

سرنویس ها:عناوین

سلاح سرد دو دم:قمه

شاه شاعر:شه

شهر استان خوزستان:باغ ملک

عدسی:لنز

فرمان بردن:سر نهادن

فورا:بی درنگ

قاعده:روال

قبول نشده:رد

قطعی برای کتاب:جیبی

گرامی داشتن:تکریم

گونه و نوع:قبیل

لبالب:مملو

لنگه بار:تا

مایع رقیق کننده:تینر

متوالی:پی در پی

محوطه ها:میادین

مرغ حق:شب آویز

نشان دادن:ارائه

نمایش تلویزیونی:شو

نوع تفکر:ذهنیت

نوعی آفت کش قدیمی:ددت

نیتروژن:ازت

هنگام و زمان:اوان

واحد شدت جریان برق:آمپر

کشور آفریقایی:لیبی

کشور آفریقایی:کیپ ورد

کشور آمریکایی جنوبی:کلمبیا

کشور پرجمعیت:چین

یار پت:مت


اثر اسماعیل فصیح:ثریا دراغما

اثر ژان پل سارتر:مگس ها

اثر فهیمه رحیمی:آریانا

اثر ناتاشا امیری:هولا هولا

اثر هومر:ادیسه

احتضار:نزع

اسب آذری:آت

برگ برنده:آس

بهابازار:بورس

بوی ماندگی:نا  

بی درنگ:آنی

بی مو:کل

پارچه تمیز کردن صورت:رومال

پررورش داده:براورده

پشت سر:ماورا

پیش قراول:یساول

تمام:سراسر

تیم فوتبال ایتالیایی:اینترمیلان

جار و جنجال:هیاهو

چوب خوشبو:ند

حرام و ناشایست:ناروا

خانه چوبین:تارم

خواب:نوم

داستان بلند:رمان

دانشمند:علامه

در حال ارتعاش:لرزان

در راه چیزی مردن:فدا شدن

درخت انار:ناربن

درخت زبان گنجشک:ون

دست ساییدن:لمس

دلیری:رشادت

سال ها:سنوات

سرخ کمرنگ:آل

سرکش:یاغی

سست شدن:وادادن

سنگ نوشته:کتیبه

شادباش گفتن:تبریک

شاطر:نانوا

شلوار جین:لی

شهر ایلام:مهران

ضربه ای در تنیس:بکهند

طبق قانون انجام شده:قانونی

طول:درازا

عدد فوتبالی:اا

عرصه ها:میادین

علم پزشکی:طب

فیلم ادامه دار:سریال

قرض و دین:وام

گاری روسی:درشکه

مامور بهداشت:بهدار

مجنون:روانی

محل نمایش فیلم:سینما

مسابقات ورزشی منظم:لیگ

مستقیم:راست

میوه نکو:به

نام ها:اسامی

نگهبان چماق نقره ای:یساول

ننو:گهواره

نوعی بیماری پوستی:کهیر

نیستان:نی زار

نیمه دیوانه :خل

ویتامین جدولی:کا

کمک پرستار:بهیار

یک دهم ها:اعشار


آلوده:ناپاک

ابزارآلات انجام کاری:دم و دستگاه

اثر شهره وکیلی:عشق مرز ندارد

اثر محمد محدعلی:مشی و مشیانه

از حروف مقطعه قرانی:طه

از سوره ها:یاسین

امتحان :آزمایه

بانگ:آوا

بچه معروف:آل

به داخواهی رسیدگی می کند:دادرس  

بی آن نباید به آب زد:گدار

پابرجا:ثابت

پنداشتن:تخیل

تازه به دنیا آمده:نوزاد

تنگه جنوبی:هرمز

جنس خشن:نر

چین و شکن:یرا

حرص:آز

حرص:آزمندی

حرف انتخاب:یا

حرف فاصله رسان:تا

حس بویایی:مشام

حیات:زیست

خط کش مهندسی:تی

درخت بزرگ و پرشاخ و برگ:نارون

درودگر:نجار

راز:سر

رفتار پسندیده:نزاکت

روش ها:طرق

روییدن و پرورش یافتن:نشو

زمان:اوان

زندان پرندگان:قفس

ساز شاکی:نی

سر:رمز

سلاح سرد دو دم:قمه

شغل وزیر:وزارت

شهر اردبیل:نمین

شهر چهار و محال بختیاری:لردگان

شکنبه گوسفند:سیرابی

ضمیر غایب:او

طلا:زر

عضو رونده:پا

غرولند:زرزر

فرستادن:صدور

فرشینه:موکت

قصد کردن:صدد

گل ته مرداب:لجن

گنج:کنز

گوشت ریز ریز شده:قیمه

لقب اشرافی دولت عثمانی:پاشا

لون:رنگ

مادر عرب:ام

متفق القول:هم آواز

مجموعه انسان ها:بشریت

مجنون:دیوانه

محل پر خطر:نا امن

محل نگهداری آتش مقدس:اتشکده

مرا دریاب:ادرکنی

مهار و عنان:زمام

مهارت زیاد در کاری:ید شولی

نجات دهنده:ناجی

نشانه شادی:خنده

ننر:لوس

کاربر:اپراتور

کارزار:جنگ

کاروان ها:قوافل

یار نیمکت در مدرسه:میز



آشیانه مرغ:عش

آهو:ظب

اثر آندره ژید:ایزابل

اثر شهریار مدنی پور:ارواح شهرزاد

اثر صادق چوبک:اسایه ادب

اجازه ورود دادن:راه دادن

از روی نادانی:ابلهانه

اشاره شده:مشار

افسری در خدمت افسر عالی رتبه:آجودان

امروزی:مدرن  

ایزد آب ایران باستان:آناهیتا

بالای فرنگی:آپ

بالندگی:نشو و نما

بدنامی:ننگ

بدون شک:یقین

برانگیزنده ترحم:رقت بار

بیرق:لوا

پاره آتش:شرر

پخش و پلا:ولو

پشچ و تاپ:خم

تند و سریع:زود

توانایی و مهارت:زبردستی

تیشه درودگری:تش

جایز:روا

جوان شدن:فتا

چهره:رو

چین خوردگی لباس یا پارچه:کیس

حالت روحی:مود

حرف درد:آخ

حرف فاصله رسان:تا

حرف نهم یونانی:یتا

حق شکرگزاری:شکرانه

خالص:قح

خو گرفتن:انس

خوراک طیور:دان

دانا:فهیم

دفع:ذب

دو یار همقد:اا

دیوار گلی:دای

رشته کوه افغانستان:هندوکش

رفتار به ناز:چم

زخم زدن:جرح

سرکشی و دشمنی:یاغی گری

شهر خوزستان:رام هرمز

شهر مرکزی:هندودر

صدای در زدن:تق تق

غار نبوت:حرا

غربال:الک

غیر از:جز

فرزند ناخلف:نا اهل

فیلمی با بازی پرویز پرستویی:بانوی من

فیلمی با بازی داریوش ارجمند:ناز و نیاز

گوارا:هنی

گونه:نوع

لاستیک خودرو:تایر

لاغر:نحیف

لشکر و سپاه:جند

ماه خارج:اوت

ماه ششم میلادی:ژوین

مایع آبادانی:آب

مجروح:جریحه دار

نابودی:فنا

نجات دهنده:ناجی

نقاش:رسام

نوشته اصلاح نشده:پیش نویس

وسیله تعیین جهت باد:باد نماها

کشور آمریکای شمالی:پاناما

کنایه از لو دادن کسی:آدم فروشی

یاغی و سرکش:نافرمان


آبگیر:ژی

اثر ساموئل بکت:مالوی

اثر محمد رحیم اخوت:نمیشود

از روی اجبار:ضرورتا

از شرکت های هواپیماسازی:ایرباس

از مصالح ساختمانی:سیمان

الوهیت:خدایی

امامان:ائمه

بازیگر فیلم گربه روی شیروانی داغ:پل نیومن

به طور رسمی:رسما  

بوی ماندگی:نا

بی نظیر:یکتا

پست الکترونیکی:ایمیل

پهنه زمین:میدان

تا وقتی که:مادام

تر و تازه:خوشاب

حافظه:یاد

حقیقی:واقعی

خردمند:بخرد

دارو:دوا

در حال خندیدن:خندان

دست و پایش ناقص لست:شل

دستگاهی برقی در موتور:بوبین

دفترچه حساب:دستک

دوباره کاری:تکرار

دین داشتن:تدین

رمق آخر:نا

روغن و چربی:په

ریزه:خرده

سایه:نش

سردار لشکر:سپهبد

سرنیزه:سنان

سستی و بیماری:کسالت

سنبل:آبرود

سهل انگار:لاقید

شانه و کتف:کت

شهر آذربایجان شرقی:هشترود

شوخ و دلچسب:باحال

طرف:ور

عدد فوتبالی:اا

عضو رونده:پا

علم:دانش

عنکبوت:تارتن

فروتر:مادون

فوتبالیست هلندی:روبن

فیلم فرانسیس فورد کاپولا:دراکولای براماستوکر

فیلمی از یداله صمدی و با بازی پرویز پرستویی:بانوی من

فیلمی با بازی حمیده خیرآبادی:عروس پا

قرارها:شرایط

گاز حاصل از تبخیر مایع:بخار

گوارا:نوشین

لایحه ها:لوایح

مشاجره و زد و خورد:دعوا

منشی:سکرتر

مهم بودن:اهمیت

میانه:اوسط

نقاشی روی شیشه:ویترای

نوعی از میوه جات:مرکبات

نوعی سلاح سرد:غداره

واحد اختلاف پتانسیل:ولت

واحدی در وزن:اونس

وزیدن باد:هب

کدخدا:ده دار

کشیش:قس

کمال مطلوب:ایده آل


آنچه در تصرف شخص باشد:ملک

اثر ایوان تورگنیف:رودین

اثر فهیمه رحیمی:آریانا

اثر هوشنگ گلشیری:جن نامه

از انگشتان:سبابه

از تهمت پاک شده:مبرا

از ماه ها:فروردین

اسب قاصد:یام

اشاره به دور:آن

بخش وارد یا صادر کردن نامه ها:دبیرخانه  

به گمان انداختن:ایهام

بی نیاز از ارتباط کابلی:بی سیم

پایان ها:اواخر

پایتخت بلژیک:بروکسل

پایتخت فنلاند:هلسینکی

پایتخت لیبریا:مانروویا

پزشک:دکتر

پوچ:توخالی

پول فی:سکه

پیاله:کاسه

تصدیق انگلیسی:یس

تصویر کلی چیزی:شما

تهمت زدن:افترا

توضیح پایین صفحه:زیرنویس

تیر انداختن:رمی

جدید:نو

جریان آب مخرب:سیل

خالص و پاک:بی آلایش

خطاب بی ادبانه:هی

دایم:پایسته

دفاع ورزشی:بک

رغبت:میل

ریشه:بن

شاه کمیاب:نادر

شتر تندرو:هیون

صنم:بت

عزیمت:سفر

غش:بیهوشی

فانی:میرا

فدا می شود:قربانی

فرشته:سروش

فرمانده:امیر

فوتبالیست اسپانیایی:ایسکو

فیلمی با بازی بهروز وثوقی:عروس:دریا

فیلمی از یداله صمدی و با بازی امیر جعفری:کلانتری غیر انتفاعی

قسمت عقب چیزی:موخر

قلب:دل

قلماسنگ:فلاخن

گذاشتن:قرار دادن

گوارا:نوشین

گونه ای از میوه ها:مرکبات

گیاهی خاردار:یز

لازم و واجب:بایا

ماده درون ستون فقرات:نخاع

مایع رقیق کننده:تینر

مجاز از غذا:نان

معتقد به جدایی دین و ت:لاییک

میانه بد بین دو نفر:شکرآب

ناخشنود از وضع موجود:ناشکر

نوشته شده:مکتوب

همگی:یک سر

کار برجسته و نمایان:هنر

کارگردان "ژی ژی":وینسنت مینلی

کشور آفریقایی:کنیا

یازده:اا


آنچه نثار می شود:فدا

آنچهبه وعده فروخته شود:نسیه

اثر علی شریعتی:آثار جوانی

اثر منیره روانی پور:زن فرودگاه فرانکفورت

از بین بردن:زوال

از سازها:پیانو

از گناه کسی گذشتن:بخشودن

اندازه بودن:قد دادن

با ادب:مودب

باران تند و شدید:رگبار  

بدنامی:رسوایی

بنده زر خرید:قن

به ناگاه:ناگه

پایتخت آندورا:آندورا لاولا

پایتخت اتریش:وین

پدر مرده:یتیم

پراکنده کردن مایعاتاشیدن

پرده توری:شف

پنبه زن:حلاج

پهلوان:گو

پیشرو:طلایه

ترک خفیف استخوان:مو

تصدیق روسی:دا

تکرار حرف:نن

جا :مکان

چه کسی:کی

خدای درویش:هو

خریدار:مشتری

خطاب بی ادبانه:هی

خوب و خوش:خه

خود این:همین

درخت زبان گنجشک:ون

دردسر:زحمت

درشت و محکم:کت و کلفت

دست دوم فروش:سمسار

دوک و ریسه:شبک

رجحان:برتری

روشندل:کور

ریسمان گرد کرده:کلاف

زبان ایران در زمان ساسانیان:پهلوی

زنده:حی

زور:قوت

زیارت کعبه:حج

زیست:زندگی

سالخورده:مسن

سهمیه:جیره

شهر البرز:هشتگرد

شکوه:فر

شیفتگی و عاشقی:شیدایی

طاقچه:رف

طبقه زمین:لایه

عدد ورزشی:دو

فوتبالیست آرژانتینی:گاگو

قرائت کردن:خواندن

قوه حافظه:یاده

گداختن:ذوب

گستردنی:فرش

گلوله کوچک شیشه ای:تیله

گمراهی:ضل

گوش دادن:نیوشیدن

لباس:رخت

لوچ:دوبین

مجاز از موجود معصوم و بی گناه:طفلک

مطلوب و مرغوب:دلاویز

مفصل در و پنجره:لولا

نزاد مردم روسیه:روس

نهان ها:خفایا

همسر زن:شو

وسیله یک طرفه کردن جریان الکتریکی:دیود

کتف و شانه:خا

کشور آفریقایی:گامبیا


اثر الکساندر پوشکین:کولیها

اثر جعفر مدرس صادقی:ناکجا آباد

اثر ساموئل بکت:من نه

اثر گراهام گرین:وزارت ترس

احساس و نیکویی:منت

از چاشنی ها:سس

از حروف الفبا:لام

از روی اجبار:ضرورتا

از مصالح ساختمانی:بتون

از ورزش هلی قدرتی:وزنه برداری  

استعداد فهم و دریافت:شم

امر از پیدا کردن:یاب

بخشی از اوستا:نسک

برادر:داداش

بریدن از بیخ:حذ

بریدن ساقه های گندم:درو

پس غذا:دسر

پیروان یک دین:ملت

پیش روی:فراروی

تبسم:لبخند

تصدیق روسی:دا

تلخ عرب:مر

توهم و پندار:مخیله

چرک و عفونت:ریم

چوب بند:داربست

داخل:تو

دروازه بان آلمانی:نویر

دستگاه نساجی:هف

دعای بد:نفرین

دوست:یار

ستارگان:اجرام

سرازیر کردن آب:ریختن

سرقت:ی

سفید پوست:رومی

شاد و خوشحال:شادان

شرح و تفسیر:گزارش

شهر خراسان جنوبی:سرایان

شهر سمنان:ارادان

شهر یزد:اردکان

شهری در استان اردبیل:نمین

شهری در افغانستان:مزار شریف

شک:ریب

شکل و صورت:شمایل

طرف چپ:یسار

ظرف بزرگ پختن غذا:دیگ

عامل تکثیر نهانزایان:هاگ

عدد یک رقمی:چهار

علم مطالعه نور:آپتیک

فعال و پرکار:کاری

فیلم فرانسیس فورد کاپولا:مردم باران

فیلمی از جیمز کامرون:آواتار

فیلمی با بازی نیکی کریمی:رد پای گرگ

قسمتی از ترازو:کفه

گداختن:ذوب کردن

گل انار:نارخو

گل ته جوی:لای

لوازم:وسایل

موسسه حمل و نقل:باربری

مبارک شمردن:تبرک

مروارید:در

ناموس ها:نوامیس

نوعی پرده:کرکره

همسر مرد:زن

واحد اندازه گیری زمین:جریب

کشتزار نیشکر:نیستان

کلمه تعجب:وا

کوپن:کالابرگ


اثر صادق کامیار:نامیار

اثر گی دو موپاسان:بلامی

احصائیه:آمار

از بین رفته:نابود

از حروف یونانی:امگا

از رودهای مرزی:ارس

از سبزی های خورشتی:اسفناج

از نت ها:فا

برنج کوبی:رزازی

بزرگ منشی:نب  

به درون دهان کشیدن:مکیدن

بهانه گیر:بدقلق

بیماری:دا

پدر:والد

پیرو حضرت موسی ع:یهودی

تازه به دوران رسیده:ندید بدید

تصدیق آلمانی:یا

تصدیق انگلیسی:یس

تمام کردن:تکمیل

تورم پوست:تاول

جبرئیل:روح القدس

جشن باستانی:نوروز

جمع ضعیف:ضعفا

چربی:په

چندین دفتر:دفاتر

خوب نیست:بد

خوب تر:بهتر

دوست :یار

راه:جاده

رب النوع مصری:رع

رده:صف

رزمایش:مانور

رشته:ریسمان

روزی دادن:ارتزاق

روش و طریقه:منوال

زمین آماده کشت:آبسته

زوج ها:ازواج

زیاد بهانه می گیرد:نقنقو

ساختمان ها:عمارات

سرشته شده:عجین

شهر سمنان:میامی

شهر مرکزی:شازند

صباغی:رنگرزی

صدای شکستن:تراک

فرش مالیدنی:نمد

فرهنگستان:آکادمی

فرو گذاشتن:اهمال

فسادها:مفاسد

فیلمی با بازی افسانه بایگان:آلما

فیلمی با بازی پل نیومن:هاد

قرائت شده:خوانده

گل سفید خوشبو:رزاقی

گلی قرمز رنگ:شقایق

گوشت خوک دود داده:ژامبون

مالدار:دارا

مشهور:نامی

مغز نگاری:سیتی اسکن

نوعی حلوا:لو

نیستی:هلاکت

هدیه دیدن روی عروس:رونما

هلاک:دمار

همه مردم:عوام

هویدا شدن:نمودن

وفور:فراوانی

کاتب:قلمزن

کشور اروپایی:یونان

کنج:زاویه


آشپزخانه باز:اوپن

آشیانه مرغ:عش

آفرین فرنگی:براوو

اثر اسماعیل فصیح:دل کور

اثر برتراند راسل:الفبای نسبیت

از سبزی های خوردنی:تره

از شهرهای استان تهران:پردیس

از مرکبات:بالنگ

از نیروهای ارتش:هوایی

اسیر:دربند  

انگشت کوچک:انگک

بالا بردن:ترفیع

بایگانی:آرشیو

برآمدگی پشت شتر:کوهان

براده آهن:تراشه

پارچه پوشش صورت:روبند

پسوند شباهت:سا

پشت سر:پس

تقارب:همگرایی

توری ضد پشه:پشه بند

جدا:گسسته

چپق کوچک:پیپ

چین و شکن:یرا

حرف نوروزی:سین

حسرت و دریغ:هیهات

حفر کننده:حافر

خانه دوم دانش آموز:مدرسه

خرس عرب:دب

خشکی:یبس

در بزرگ:درب

درس دادن:تدریس

درک کردن:فهم

ده هزار متر مربع:هکتار

ذکر و دعا:ورد

راندمان:بازده

رنج:درد

روا شمردن:تجویز

رونوشت گرفتن از سند:فتوکپی

ساز شاکی:نی

ستایش کننده:مادح

شرخوش:شنگول

شادباش گفتن:تبریک

شعر در زندان:حبسیه

شهر یوونتوس:تورین

عمل و کردار:کنش

فنا:نیستی

فیلمی با بازی مهدی هاشمی:تلفن همراه رئیس جمهور

فیلمی با بازی میترا حجار:غریبانه

قلعه کوچک:ارگ

گرفتن یا پرداختن بدهی:تسویه حساب

لوله گوارشی:مری

مدرسه ها:مدارس

مرد سالخورده و با تجربه:ریش سفید

ملتهب:سوزان

ناگزیر:وادار

نور اندک:کورسو

نوشیدن:درکشیدن

نوعی ساز بادی:نی انبان

نوعی لباس بلند مردانه:قبا

کاتالیزگر پروتئینی:آنزیم

کشور آسیایی:هند

کشور آفریقایی:لسوتو


آغشته کردن:سرشتن

از آهنگ های موسیقی ایرانی:شهناز

از خوراک چهارپایان:یونجه

از میوه های گرمسیری:موز

بدان سوی:اندون

برانگیختن:تهییج

بزرگان:اولیا

بنده زرخرید:قن

بیان و تعبیر:عبارت

پادزهر:تریاق  

پاسخ دادن:اجابت

پشت سر:ماورا

پیراپزشک:بهیار

تذکر:یادآوری

تراکتور کوچک:تیلر

ثروتمند معروف:قارون

جار و جنجال:هیاهو

جد:نیا

جشن باستانی:نوروز

جنبش:نوسان

جوجه تیغی:راورا

حرف تصدیق:آری

خوراک چارپایان:علف

خوراک طیور:دان

دارای رابطه با موضوع:ذی ربط

دست عرب:ید

دیشبی:دوشین

رمز:راز

رنگ طبیعت:سبز

زیبا و فریبنده:فریبا

ساکن شدن:قرار گرفتن

سر هر چیزی:نوک

سردار ملی مشروطه:ستارخان

سنگ سبز گرانبها:یشم

سوا:جدا

سود برنده:ذینفع

شایسته:با کفایت

شبکه دالان های پیچ در پیچ:ماز

شعله آتش:آلاو

صافی:فیلتر

صومعه:دیر

طی کردن:نوردیدن

فصیح:غرا

فیلمی از الیا کازان:قرارداد شرافتمندانه

فیلمی با بازی سعید راد:مردی در طوفان

قانون چنگیزی:یاسا

گربه عرب:هر

گردن عرب:عنق

گرفتن:اتخاذ

گواه ها:شواهد

مادر:والده

متواضع:فروتن

محل تمرین ورزشکاران:اردو

مراسمی به یاد کسی:یادبود

مشغول آموختن کار است:کارآموز

نحس:نامیمون

نزد عرب:عند

نوعی کاغذ بسته بندی:زرورق

هر طبقه دیوار گلی:دای

واحد سطح:آر

وام:دین

کاریز:قنات

کتاب لغت:قاموس


آب منجمد:یخ

آشکار و واضح:روشن

ابر:سحاب

ابله:نادان

اثر جمال زاده:خاک و آدم

اثر فئودور داستایفسکی:نازکدل

اثر ناصر خسرو:وجه دین

امانتدار:امین

بازیگر فیلم مجسمه:امین تارخ

بخار دهان:ها  

بخشش و عطا:داد

برابری:مساوات

بلندی قامت:قد

بنا:ساختمان

به خاک سپردن:خاک کردن

به هوش باش:هان

بی حس:لس

پایین:زیر

پرنده زیبا:قو

پست و حقیر:رکیک

پشت:کول

پیچ و تاب:کشوقوس

تحویل دادن و تسلیم کردن:رساندن

تذکر:یادآوری

چایخانه:کافه تریا

چست و چابک:فرز

چوب خشک:خشب

حالت روحی:مود

حرف سوم الفبای یونانی:گاما

حکمت ارسطو:مشا

حکمت ماورا الطبیعه:متا فیزیک

خاک کوزه گری:رس

خوک نر:ساد

دشنام دادن:شتم

دهان:کام

دین و آیین:شرع

راست ایستاده:هج

رطوبت:نم

روز مقدس:یوم الله

روز نهم محرم:تاسوعا

زمینه:تم

زن بابا:نامادری

سرشت:طینت

شاهرگ مصر:نیل

شایستگی:صلاحیت

شهر خراسان رضوی:نیشابور

شهر مازندران:جویبار

شوم:نامیمون

شکاف میان قلم:فاق

صاحب:ذا

طعنه زن پیاز:سیر

عشق فرنگی:لاو

فوتبالیست پرتغالی:نتو

قلعه کوچک:ارگ

قمر مصنوعی:یو

گرد:مدور

لشکر:جند

میل کردن:رو آوردن

ناله و فغان:ژح

نور دهنده:نیر

همان میدان است:میدان گاه

همیان:بدره

والیبالیست ایرانی:شهرام محمودی

وحشی:دد

وسیله تسطیح جاده:غلتک

کشور آسیایی:اردن

کوپن:کالابرگ

کوفتن:دق

یار زن:مرد


آشکار شده:مکشوف

آنچه قبلا ذکر شده:همان

ابزار نقاشی:کاردک

اثر علی شریعتی:نامه ها

از دستگاه های موسیقی:ماهور

از روی اجبار:ضرورتا

با رعایت نوبت:نوبتی

بدون درنگ:آنی

بزرگراه:اتوبان

بیوقت:بیجا  

بیهوده صرف کردن:اتلاف

پرندگان:طیور

تارها:الیاف

تازه:شاداب

تالار ورودی:لابی

چای فرنگی:تی

چراغ هدایت کشتی ها:فانوس دریایی

چله کمان:زه

چوب خوشبو:ند

حرف ندا:یا

حس بویایی:شامه

خرگوش عرب:ارنب

خوب:نکو

خورده شده:ماکول

درمانده:بینوا

دستگاه تعیین مصرف برق:کنتور

دفعه:نوبه

دور بازی:راند

رشد و نمو کردن:بالیدن

زیانکاری:خسران

ساز مولانا:نی

سگ بیمار:هار

شایسته:شایان

شنوا:نیوشا

شهر آذربایجان غربی:سلماس

شهر البرز:کوهسار

شهر خوزستان:هندیجان

شهر مرکزی:شازند

شیر بیشه:عباس

عبادتی که واجب نباشد:نافله

عتیقه:آنتیک

عدد تنفسی:شش

عدد ماه:سی

عمل گرم کردن:گرمایش

فالگیری:رمالی

فلس ماهی:کچ

فنی در والیبال:آبشار

فوتبالیست برزیلی:هالک

فوتبالیست پرتغالی:نانی

فیلم فرانسیس فورد کاپولا:حالا تو بچه بزرگی هستی

فیلمی با بازی ایرج قادری:لیلاج

قعر چیزی:ته

لنگه بار:تا

ماهی کنسروی:تن

مربی شاهزادگان سلجوقی:اتابک

مشهور:نامی

معما:چیستان

ناپاکی:آلایش

نشستن:جلوس

نیزه کوچک:زوبین

واگیردار:مسری

کار روزمره:روتین

کشور آفریقایی:جیبوتی

کشور اروپایی:واتیکان

کلاه فرنگی:هت

کمربند زمین:استوا



آشیانه مرغ:عش

آهوی کوهی:کل

از مراکز استان ها:زاهدان

از مواد تهیه صابون:پتاس

اسب آذری:آت

اصول و عقاید دین بودایی:بودیسم

افزایش نسل:زاد و ولد

اما:ولی

ایالتی در آمریکا:ویرجینیا

بالای فرنگی:آپ  

بچه معروف:آل

بد دل:غر

بدی:شر

بغل و اغوش:کش

به دنیا اوردن:زا

بی مو:تاس

بیماری:دا

پرده توری:شف

پس و بعد:سپس

پناهگاه:مامن

پهلوان:یل

تحریم اجتماعی یک عمل:تابو

تکه پاره:لت

تیر پیکاندار:یب

جاده قطار:ریل

حاکم:والی

حق نشر:کپی رایت

خاموش:ساکت

خدمتکار زن:کنیز

دریا:طم

دست:ید

دست نوشته:خطی

دشنام دادن:شتم

دفترچه حساب:دستک

دیروز:دی

رشته و نخ:تار

رنگ سبز تند:یشمی

سخن چیتنی کردن:سعایت

سرشست:خو

سهم غذا:پرس

تمکدار:دیپلمات

شهر ایالات متحده:سنتلوییس

شهر تهران:ری

شهر خوزستان:باوی

صبح:بامداد

صدای آزار دهنده:نویز

صورتی مایل به قرمز:سرخابی

طاقچه:رف

علامت و نشانه:مارک

عمران:آبادانی

فرو نشستن دیوار:نشست کردن

فوتبالیست ایتالیایی:پاسکوال

فوتبالیست پرتغالی:نانی

فوتبالیست هلندی:یوی لفتلن

فیلم سام مندس:اسپکتر

فیلم مارتین اسکورسیزی:گرگو الاستریت

فیلمی از محمد ابراهیم معیری و با بازی باران کوثری:کتونی سفید

فیلمی از میلوش فورمن:اما

گریزنده:هارب

لایه نازک شکر:شکرک

مادر عرب:ام

ماده ای در شمع سازی:پارافین

ماهی کنسروی:تن

محکم و استوار:متین

مخلوط آرد و آب:خمیر

میوه نکو:به

نوعی بیماری ارثی خونی:هموفیلی

نویسنده "شب ملخ":جواد مجابی

نیکوکار:خیر

هرگز نه عرب:لن

واژه:لغت

وجود:هستی

وسیله تیراندازی:کمان

کافی:بس

کجاست:کو

کجاوه:تخت روان

کوشش:تلاش


آب بند:سد

آتش قرآنی:نار

آزمند گردیدن:طمع

آشفتگی و تغییر حالت ناگهانی:بحران

آیین:دین

اثر ژان پل سارتر:ن تروا

اثر ماکسیم گورگی:سه رفیق

از بیماری های چشمی:تراخم

از خزندگان:تمساح

از گل ها:لادن  

الفبای موسیقی:نت

انگور درشت و سرخ:صاحبی

بدن:تن

بدهکار:وامدار

بدکاران:اشرار

برقرار:آباد

بی میل و متنفر:بیزار

پافشاری کردن:ابرام

پسر رستم:سهراب

پلیدی و ناپاکی:نجاست

پولی که بر سر عروس ریزند:شاباش

پیش:نزد

پیش بردن انفرادی توپ:دریبل

تا:حتی

ترس و پروا:محابا

ترساندن:رماندن

تیم فوتبال ایتالیایی:آ اس رم

جان سالم به در بردن:قسر در رفتن

جای آب خوردن:مشربه

چراگاه ها:مراتع

حمله کردن:تهاجم

خداوند:رب

خوراکی از گوشت:فسنجان

دانه خوشبو:هل

راه کوتاه:ره

رباط:زردپی

رفع اتهام کردن:تبرئه

روزها:ایام

سبزی سرشار از ویتامین ث:ریواس

سختی و عذاب:وبال

سخنان یاوه:اراجیف

سرخ کمرنگ:ال

سرما:زم

سقز جویدنی:آدامس

سگ بیمار:هار

سمت چپ:یسار

شاعر بزرگ سده ششم:سنایی

شهر اصفهان:کاشان

شهر بوشهر:جم

شهر مرکزی:نراق

صفت گربه:ملوس

طرفدار جدایی دین و ت:لاییک

طولانی:دراز

عبادت غیر واجب:نافله

فربهی:سمن

فوتبالیست ایتالیایی:سیمونه زازا

قصدها:نیات

لاغری:نوانی

مادر آذری:آنا

مذکر:نر

مشتری:برجیس

ملی پوش والیبال:سید محمد

موج:خیزآب

نشانه مفعولی:را

نگهبان در:دربان

نوعی حمله هوایی:بمباران

نیز:هم

هجوم:حمله

هرگز و مبادا:حاشا

ورق برنده در بازی:آتو

کر شدن:صم

کشور آسیایی:لبنان

کلام خودستا:من

کور :نابینا

یال اسب:پش


آمریکایی:یانکی

ابزار غذاخوری:قاشق

اثر شهریار مندنی پور:دل دلدادگی

اثر نیما یوشیج:خانواده سرباز

از عناصر گازی:هلیوم

از مراکز استان ها:یاسوج

استفراق:قی

ایتالیای باستان:روم

بادمجانش آفت ندارد:بم

برانگیختگی:هیجان  

:رت

بست:گیره

بنا شده:ساخته

به اختصار سخن گفتن:اجمال

بهانه جویی:نق

بی سر و سامانی:اختلال

بی زبان:لال

بی نظم و ترتیب:بی سامان

بیرون زدگی دیواره سرخرگ:انوریسم

پاره اتش:سینجر

پایان و اخر:نهایی

پایتخت جمهوری آفریقای مرکزی: بانگویی

پایتخت گواتمالا:گواتمالا سیتی

تاخت اسب:تگ

تمام و کامل:تام

چرک:ریم

خاک صنعتی:رس

درون حاشیه:متن

دعوت نشده:ناخوانده

دودمان:نسل

دور بازی:راند

رئیس ایل:ایلخان

رام کردن و مغلوب کردن:تسخیر

راندن مزاحم:دک

رموز:اسرار

رودی در سیبری:لنا

روزهای مهم مذهبی:ایام الله

روش و طریقه:هنجار

زمینه:تم

سوال و جواب:سین جیم

ساز مولانا:نی

شهری در ایتالیا:ورونا

شوخی و بی حیایی:لور

عضو صورت:لب

عذای ظهر:ناهار

غیر مجاز:ناروا

فرسوده:کهنه

گرد آمدن:تجمع

گریه و زاری:مویه

مجرای خون در بدن:رگ

مزه نامطبوع:تلخ

مشاوره:رایزنی

مفصل در و پنجره:لولا

من و شما:ما

مکافات:جزا

میان سر:فرق

نادر:نایاب

نام آذری:آد

نان شب مانده:بیات

نشستن به تحقیر:تمرگیدن

نوع ددوستی و مروت:انسانیت

نوعی انگور دانه درشت:ریش بابا

نوعی حلوا:لو

نوعی رقص پرشور برزیلی:سامبا

نوعی ساز بادی کوچک:ساز دهنی

نویسنده پرنده آبی: موریس مترلینگ

همتا و یکنواخت:همگن

هوای فرار:پس

وسیله وزنه بردار:هالتر

کاغذ رومه:وب

کشور اروپایی:سوئد

کنایه از انسان های وحشی:یاجوج


آرامش دهنده دل:دل آرام

اثر پرویز قاضی سعید:جوانه های پاییزی

اثر رضا امیرخانی:ارمیا

اثر محمد ایوبی:صورتک های تسلیم

اثر هرمان هسه:سیدارتا

از آجیل ها:بادام

از پیامبران:داود

از سوره ها:ذاریات

اسب آذری:ات

بازدید و تخمین:ورانداز  

بانگ قمری:وت

بدبخت:تیره روز

بد گوهر:نا نجیب

به درجه اجتهاد رسیده:مجتهد

به سوی:الی

بی مو:تاس

پاره و کهنه:زنده

پالیز خربزه و هندوانه و :لته

پایتخت ماداگاسکار:آنتانا ناریو

پایتخت هند:دهلی نو

پست الکترونیکی:ایمیل

پسوند شباهت:سا

پیرامون:حریم

تصدیق نجار:آره

تمیزی:پاکی

توانگر:متمول

تویی لاستیک خودرو:تیوپ

خداوند:یزدان

خزنده گزنده:مار

خود این:همین

داد و فریاد:هوار

دارای اجر و پاداش:ماجور

دردمندی:تالم

:لص

رطوبت:نم

رقم سمت راست عدد طبیعی:یکان

روده دراز:وراج

سرگذشت:ماجرا

سه پایه خوراک پزی:دیگ دان

سوار بی همتا:یکه تاز

شالوده:بنیان

شهر فارس:سپیدان

شهری در چین:تیانجین

صدای خنده:هرهر

طعم:مزه

ظرف چایخوری:فنجان

عرصه:میدان

فرش بزرگ:قالی

قمر مصنوعی:ماهواره

گردش:دور

گردش:سیران

گیاهی خاردار:یز

گیشه:باجه

ماشین چاپ سریع:رتاتیو

مالدار:دارا

مترجم:ترجمان

مجموعه قطعات جلوی خودرو:جلوبندی

مرغ می رود:جا

مکان:بنک

مکان:جا

نابینا:کور

ناسیونالیست:ملی گرا

ندا کردن:جار

نزد عرب:لدی

نوعی رقص برزیلی:سامبا

نوعی ظرف مسطح:سینی

نکات ریز:جزییات

نکته سنج و دقیق:ریزبین

یون مثبت:آنیون


آهنگر:نهامین

اثر ابراهیم گلستان:شکار سایه

اثر جلال آل احمد:اورازان

از ایالات آمریکا:آلاباما

از حد خود گذشتن:تخطی

از هنرهای نخ و سوزنی:گلدوزی

اسب ماده:مادیان

اسباب:کالا

امتحان شده:آزموده

انگل:طفیلی  

ایزد موکل بر زمین:زامیاد

با هم کار کردن:همکاری

بالش:متکا

بامداد:صباح

بدنی آسیب ناپذیر دارد:رویین تن

بزرگ قبیله:بگ

بسیار زیاد:فراوان

به جز:الا

بیماری:دا

پرده دری:هتک

پهلوان:یل

چهره:رو

چوب خوشبو:ند

چکش بزرگ:پتک

چیز:شی

حراج:مزایده

حرف پیروزی:وی

حرف همراهی:با

حضور:تشریف

خانه ییلاقی:ویلا

خط کش مهندسی:تی

خم بزرگ:دن

خونریز:سفاح

دانه خوشبو:هل

دست کم:لااقل

دماغ:مخ

دیوار کوتاه:نرا

رفیق مشهدی:یره

روشن و نمایان:پدید

زندگی:زیست

ساز شاکی:نی

سازمان مخوف هیتلری:اساس

سنگ بزرگ مسطح:تخته سنگ

شبکه ای از دالان های پیچ در پیچ گمراه کننده:ماز

شرکت خودروسازی ایرانی

شلوار جین:لی

شهر گیلان:آستارا

طویله خوک:خوک دانی

ظلم کننده:ستمکار

عضو پرواز:بال

فدا کردن جان:جان فشانی

فرشته مرگ:ملک الموت

فرمت فایل فشرده کامپیوتری:زیپ

فرود امدن در معرکه جنگ:نزال

قبض:رسید

قسمت برامده مچ پا:قوزک

قند نیشکر:ساکارز

قیمت بازاری:فی

گلی خوشبو:بابونه

گیاه بی گل:نهان زاد

مراسم بزرگداشت:یادبود

مهم:با اهمیت

مکیدن چیزی را:مز

نوشته ای دال بر توافق:قولنامه

نوعی رستنی ناهنزا:خزه

نیمکت بزرگ پشت دار:کاناپه

هنگام:اوان

واحدی در وزن:قیراط

کتف و شانه:خا

کشور آفریقایی:سومالی

کشور آفریقایی:گامبیا

کشور اروپایی:لتونی

کلمه تصدیق:آری

یاری دهنده:ممد


آرام کردن:تسکین

آمریکایی:یانکی

آهنگر:نهامین

آواز بلند:بانگ

ابدی:لایزال

اتومبیل باری کوچک:کامیونت

اثر شاتوبریان:رنه

ادغام منابع صوتی و تصویری:میکس

از اقوام:دایی

اسب اصیل و خوب:یکران  

اشاره به نزدیک:اینان

اشتغال به سرگرمی:تفنن

انکار کردن:ظی

باعث گرفتاری و ماندگی:دامن گیر

برادر حضرت موسی ع:

هارون

بلبل:هزاران

به آتش کشیدن:سوزاندن

بی مروت:نامرد

بی نظمی و بی تربیتی:شگی

بیماری:دا

پیام کوتاه:اس

پیش شماره:کد

توالت:دستشویی

تیر پیکاندار:یب

چرخ خودرو:لاستیک

خلاصه مطلب:چکیده

خودخواه:گرانسر

در میان:فی ما بین

دریغا:هیهات

دلیل:برهان

ذکر و دعا:ورد

رطوبت:نم

رها:ول

زندان:ندامتگاه

سوال کننده:پرسنده

سرزمین:دیار

شاخه باریک و دراز:ترکه

شهر قمار آمریکا:لاس وگاس

شهر گلستان:گالیکش

شهر کهگیلویه و بویراحمد:لنده

عامه مردم:عوام

عدد ماه:سی

عدد ماه کامل:چهارده

عدد منفی:نه

فریب:کید

فصل زرد:خزان

فوتبالیست آرژانتینی:مسی

فوتبالیست برزیلی:نیمار

فیلمی از بیلی وایلدر:غرامت مضاعف

قیمت:نرخ

گاهی به سبزه نیز آراسته می شود:گل

گردش دسته جمعی:پیک نیک

گهواره:ننو

مادر:مام

مدرسین دانشگاه:اساتید

منفرد:تک

مویه کنان:نالان

نجیب و باوقار:جنتلمن

نحوه استقرار وسایل صحنه:میزانسن

نشانه:آیت

همراه:ضمیم

هندی اش معروف است:تمر

هوای فرار:پس

ورزش زمستانی:اسکی

وسایل:لوازم

وکیل مردم در مجلس:نماینده

ویتامین جدولی:کا

کام:دهان

کامل و درست:تمام

کج بیل باغبانی:بنکن

کمال مطلوب:ایده آل

یکی پس از دیگری:یکایک


اثر غزاله علیزاده:تالارها

اثر لئو تولستوی:دوسوار

اثر محمد حجازی:پروانه

اثر ناصرخسرو:سعادت نامه

از روی اجبار:ضرورتا

از سازهای سیمی:هارپ

بر عهده گرفتن:اعهد

برادر پدر:عم

برش سینمایی:کات

بشقاب بزرگ مقعر:دوری  

بی عیب و سالم:درست

بیسکویت سبک و ترد:ویفر

بینایی:دید

پارسا:پرهیزگار

پایتخت اردن:امان

پشت سر:پس

جلگه وسیع بی درخت:استپ

جمعه:آدینه

حس بویایی:شامه

حیوان نجیب:اسب

خرس عرب:دب

خنزیر:خوک

خواهر:آباجی

خوبروی:وسیم

دلیری:رشادت

دوا:دارو

دوست دارنده:ودید

دوندگی:خت

دیه:خونبها

راز و نیاز:مناجات

روش:طریقه

رونق داشتن:رواج

ریشه:بن

زاده:ولید

زیست کننده در هوا:هوازی

سرنگون:وارون

شهر بی قانون:هرت

شهری در هند:کلکته

ضرورت:وم

طلب فیض می کند:مستفیض

عادت:خوی

عدد عالی:بیست

عریان:رت

عکس العمل:واکنش

عید ویتنامی ها:تت

غذایی از گوشت و بادمجان:مسما

فراهم آمده،جمع شده:برهم

فوتبالیست اسپانیایی:یورنته

فیلم عباس مطلق:رفیق بد

فیلمی با بازی پل نیومن:هاد

فیلمی با بازی لعیا زنگنه:تکیه بر باد

قطعه:پاره

قطعه ای در مدار الکتریکی:خازن

لشکر:سپه

لوزالمعده:پانکراس

مجلس بزرگان:سنا

مجموعه خویشاوندان:فک و فامیل

مردد و نامصمم:وسواسی

مشابه:متجانس

مفرغ:برنز

مقیاس طول:پا

میوه:ثمر

نام ها:اسامی

نقش هنرپیشه:رل

نوعی شنا:کرال

نی توخالی:نال

هر فصل از فیلم:سکانس

هیچ انگاری:نهیلیسم

واحدی برای اندازه گیری حرارت:فارنهایت

وسیله ها:اسباب

کپی :رونوشت

کشور اروپایی:لهستان


آینده:اتی

اتوماتیک:خودکار

اثر حسینقلی مستعان:نوری

اثر عبدالحسین زرین کوب:آشنایی با تاریخ ایران

اثر قئودور داستایفسکی:ماری دهقان

اثر هوشنگ گلشیری:جن نامه

از استان ها:فارس

از استان ها:کردستان

از سوره ها:ذاریات

استوار ساختن:تحکیم  

ایراد الکی گرفتن:اشکال تراشیدن

با برق کار می کند:برقی

باران اندک:رش

بزرگ:گت

بشاش:خنده رو

پوست بز دباغی شده:تیماج

پیاله:جام

تالاب:آبگاه

تصدیق انگلیسی:یس

تنظیم وسایل صحنه نمایش:میزانسن

جانی:آدمکش

جست و خیز کننده:جهنده

چرخ چاه:دولاب

حرف پیروزی:وی

حرف ندا:یا

حیران:هاج و واج

خدا:ایزد

خدمتگزار:چاکر

خرمافروش:تمار

خون بها:دیه

درون:داخل

دستور کار یک مجلس:برنامه

رازها:اسرار

روز تولد:زادروز

زشت:بدترکیب

زنده:حی

ستاره برزیلی بارسا:نیمار

سردخانه قدیمی:سرداب

شلوار جین:لی

شناگر:آب باز

شهر تهران:ورامین

شهر فارس:داراب

شهر قم:کهک

شهرک غرب تهران:اکباتان

عدد تنفسی:شش

عود:ند

فیلم مارتین اسکورسیزی:رفتگان

فیلمی با بازی رضا کیانیان:فرش باد

قدرت:زور

قدیم، گذشته:باستان

قطعی برای کتاب:جیبی

قوم کم حرف:لر

گریبان:یخه

گریه کنان:نالان

لحظه:دم

محل ایستادن پیش نماز:محراب

مخلوط سیمان و پنبه:ایرانیت

مخلوطی از آهک و خاکستر:ساروج

مروارید:در

مسابقه:کورس

مقابل:ازا

ناشی:ناوارد

نام قومی ایرانی:پارس

نوعی پشت بام:ایرانیت

نوعی ماهی کنسروی:ساردین

هنرپیشه:اکتور

کتاب مقدس یهودیان:تورات

کشور اروپایی:رومانی

کمبود گرما:سرما

یاری:مدد


آزرم:شرم

آواز خوش و موزون:لحن

اثر آنتوان دو سنت اگزوپری:هوانورد

اختاپوس:هشتپا

از اقوام ایرانی:پارس

از شهرهای استان بوشهر:بندر کنگان

از شهرهای سمنان:آرادان

از نوشیدنی های پر طرفدار:قهوه

اشاره شده:مشار

باب روز:مد  

با تجربه:جهان دیده

باتلاق:لشاب

باده:می

بانگ کبوتر:هدیل

بد دل:غر

بند پای زندانیان:لگ

بنیاد:اس

پایتخت انگولا:لواندا

پر زور:نیرومند

پسوند شباهت:سا

پشته بلند:تل

پهلوان:یل

پوشش :غلاف

تجمع امور در یک محل:مرکزیت

تراوش کردن:تراویدن

ترش و شیرین:ملس

توبه کار:تائب

توقف اتومبیل:پارک

جاده اصلی:شاه راه

جنس نوعی ظرف:چینی

چای فرنگی:تی

چنگ زدن:تمسک

چوب خوشبو:ند

حرف ندا:یا

حرف نداری:بی

خرخر کردن در خواب:فخ

خمیده:دوتا

خوراکی از سیب زمینی:کتلت

دارای خطوط موازی:راه راه

دانه خوشبو:هل

در حال رقص و نشاط:دست افشان

دربان:کلید دار

دیوار کوتاه:نرا

راهب بودایی:شمن

رود ارام:دن

زائو ترسان:آل

روغن و چربی:په

زنده:حی

سال قحطی:خشکسالی

ستاره آرژانتینی بارسا:مسی

سخنان بیمار گونه:یان

سخنی از روی طعنه:متلک

شاخ جانور:شغ

شراب خورده:مست

شوینده:غسال

ظرف آب:پارچ

عدد تنفسی:شش

عمل و کردار:کنش

فام تن:کروموزم

ف سرچشمه:مس

فوتبالیست ایتالیایی:ایموبیله

فیلمی از سامان مقدم:مکس

فیلمی با بازی بهروز وثوقی:قهرمانان

فیلمی با بازی جمشید مشایخی:بانوی من

قورباغه درختی:وک

گرد:کروی

لباس پوشیدن و عازم شدن:شال و کلاه کردن

مروارید:در

مزاحم و طفیلی کسی شدن:آویزان شدن

مقدار تجویز دارو:در

نام آذری:آد

نوعی ساز بادی:نی انبان

نوعی شنا:کرال

نویسنده"ادیسه:هومر

واحد پول ایران:ریال

کر شدن:صم

کشور اروپایی:اسپانیا


آگهی کوتاه تبلیغاتی:تیزر

ابزار دوزندگی:سوزن

اثر مولیر:بیمار خیالی

ادیت:ویرایش

از آتش:آتشین

از استان ها:قم

از بیماری های پوستی:گر

از جنس روی:رویین

از روی تصادف:شانسی

از سبزی ها:ریواس  

از ماه ها:مرداد

افترا:تهمت

باران تند و شدید:رگبار

بررسی وضع مریض:معاینه

بزرگ:گت

بسیار مهربان:ودود

پایان دوران عادت ماهیانه:یایسگی

پدر و مادر:والدین

پرنده خوش آواز:قناری

پستی:دنائت

پنبه پاک نشده:وش

پی در پی شدن:تواتر

تصدیق آلمانی:یا

تیرهای بزرگ چوبی:الوار

تیم فوتبال ایتالیایی:هلاس ورونا

جانور خون آشام:زالو

جد:نیا

جلد و چابک:چالاک

چشمه بزرگ:ینبوع

حرام:ناروا

حیرت زده:مبهوت

خراشیدن:حک

دریای عرب:یم

:سارق

دشنام دادن:سب

رئیس و سرور:سالار

رشته:نخ

روان ها:ارواح

رود جنوب غربی ایران:مارون

روز گذشته:دی

روز مقدس:یوم الله

سرباز خانه:پادگان

سلاح کاشتنی:مین

سیلی:تس

شبیه:مانند

ضمیر فرانسوی:وو

طولانی ترین رشته کوه جهان:اند

عادل:دادار

ف چهره:روی

فیلم نامه:سناریو

فیلمی از وودی آلن:چیزی غیر از این

فیلمی با بازی گلشیفته فراهانی:به نام پدر

قادر:توانا

قصه گو:سامر

قورباغه:غوک

گردش کردن:سیاحت

گرم نیست:سرد

گفتگوی دوستانه:گپ

گواهان:شواهد

مادر عرب:ام

مال برخی مردان دو تا می شود:شلوار

مالک بودن:داشتن

مرگ:ممات

مستقیم:راست

مسخرگی:لودگی

معشوق:دلدار

می خواره:قدح کش

نرم و روان:لین

نظرات انتخاباتی:آرا

نق:زرزر

نگاه شاعر:نگه

هم وزن:هم سنگ

واحد پول عربستان:ریال

واحدی در سطح:آر

ولگردی:هرزگی


کنون پرنده ی تو ــ آن فسرده در پاییز ــ

به معجز تو بهارین شده است و شورانگیز

 

بسا شگفت که ظرفیت ِ بهارم بود

منی که زیسته بودم مدام در پاییز

 

چنان به دام عزیز تو بسته است دلم

که خود نه پای گریزش بود نه میل گریز

 

شده است از تو و حجم متین تو، پُر بار

کنون نه تنها بیداری ام که خوابم نیز

 

چگونه من نکنم میل بوسه در تو، تویی

که بشکنی ز خدا نیز شیشه ی پرهیز

 

هراس نیست مرا تا تو در کنار منی

بگو تمام جهانم زند صلای ستیز

 

تو آن دیاری، آن سرزمین ِ موعودی

فضای تو همه از جاودانگی لبریز

 

شکسته ام ز پس خود تمام ِ پُل ها را

من از تو باز نمیگردم ای دیار ِ عزیز!

 

"حسین منزوی"

حسین منزوی


حسین منزوی

شهر منهای وقتی که هستی، حاصلش برزخ خشک و خالی

جمــــع آیینه ها  ضرب در تـــو ،  بـی عدد صفر  بعد  از  زلالی

 

می شود گل در اثنای گار، می شود کبک در عین رفتار

می شود آهـــویی در چمنزار، پای تـــو ضرب در باغ قالی

 

چند برگی است دیوان ماهت ، دفتر شعرهای سیاهت

ای که هر ناگهان از نگاهت، یک غزل می شود ارتجالی

 

هرچه چشم است جز چشم هایت، سایه وار است و خود در نهایت

مــی کند  بـــر  سبیل  کنایت ،  مشق  آن  چشـــم های  مثـــالی

 

ای طلسم عددها به نامت، حاصل جزر و مدها به کامت

وی ورق خورده احتشامت ،  هرچه تقویم فرخنده فالی

 

چشم واکن کـــه دنیا بشورد ،  موج در موج دریا بشورد

گیسوان باز کن تا بشورد، شعرم از آن شمیم شمالی

 

حاصل جمـــع آب و تن تو ، ضرب در وقت تن شستن تو

این سه منهای پیراهن تو، برکه را کرده حالی به حالی

 

از : حسین منزوی


حسین منزوی :

تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم

آتش گرفتم از تو و در صبحدم زدم

با آسمان مفاخره کردیم تاسحر

او از ستاره دم زد و من از تو دم زدم

او با شهاب بر شب تب کرده خط کشید

من برق چشم ملتهب‌ات را رقم زدم

تا کور سوی اخترکان بشکند همه

از نام تو به بام افق‌ها، علم زدم

با وامی از نگاه تو خورشیدهای شب

نظم قدیم شام و سحر را به هم زدم

هر نامه را به نام و به عنوان هرکه بود

تنها به شوق از تو نوشتن قلم زدم

تا عشق چون نسیم به خاکسترم وزد

شک از تو وام کردم و در باورم زدم

از شادی ام مپرس که من نیز در ازل

همراه خواجه قرعه قسمت به غم زدم

غزلی از حسین منزوی


زان چشم سیه گوشه‌ی چشمی دگرم کن
بیخودتر از اینم کن و از خود به درم کن

یک جرعه چشاندی به من از عشقت و مستم
یک جرعه‌ی دیگر بچشان، مست‌ترم کن

شوق سفرم هست در اقصای وجودت
لب تر کن و یک بوسه جواز سفرم کن

دارم سر پرواز در آفاق تو، ای یار
یاری کن و آن وسوسه را بال و پرم کن

عاری ز هنر نیستم اما تو عبوری
از صافی عشقم ده و عین هنرم کن

صد دانه به دل دارم و یک گل به سرم نیست
باران من خاک شو و بارورم کن

افیون زده‌ی رنجم و تلخ است مذاقم
با بوسه‌ای از آن لب شیرین شکرم کن

پرهیز به دور افکن و سد بشکن و آن گاه
تا لذت آغوش بدانی، خبرم کن

شرح من و او را ببر از خاطر و در بر
بفشارم و در واژه‌ی تو، مختصرم کن

حسین_منزوی


حسین منزوی :

خوش نیست ابتدای سخن با شکایتی
وقتی شکایت از تو ندارد نهایتی

من از کدام بند حکایت کنم چو نی ؟
وقتی تو بند بند کتاب شکایتی

گم تر شود قدم به قدم ، راه مقصدم
ای کوکب امید ! خدا را ، هدایتی

می سوزد از تموز زمان عشق ، بر سرش
نگشایی ار تو سایه ی چتر حمایتی

ای چشمت از طلوع سحر ، استعاره ای
و ابرویت از کمان افق ها ، کنایتی

از حسن تو ، بهار طرب زا ، نشانه ای
وز عشق من ، خزان غم انگیز ، آیتی

یک قصّه بیش نیست غم عشق و »هر کسی
زین قصه می کند به زبانی ، روایتی

ور خواهی از روایت من با خبر شوی :
برق ستاره یی و شب بی نهایتی .


 حسین_منزوی



Image result for ‫اشعار فاضل نظری‬‎

به خداحافظی تلخ تو سوگند ، نشد

هرچه آیینه به توصیف تو جان کند نشد 
آه، تصویر تو هرگز به تو مانند نشد

 

گفتم از قصه عشقت گرهى باز کنم
به پریشانى گیسوى تو سوگند، نشد

 

به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد

که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد

 

خاطرات تو و دنیای مرا سوزاندند 
تا فراموش شود یاد تو، هرچند نشد

 

من دهان باز نکردم که نرنجی از من
مثل زخمى که لبش باز به لبخند، نشد

 

دوستان عاقبت از چاه نجاتم دادند
بلکه چون برده مرا هم بفروشند، نشد.

 

"فاضل نظری"



از کتاب: "کتاب" / انتشارات سوره مهر

---------------------------------------

پ.ن: محسن چاوشی عزیز این شعر را با ترکیبی از دو شعر دیگر از فاضل نظری در قالب ترانه "خداحافظی تلخ" به زیبایی در سریال شهرزاد 1 اجرا کرده است.


با لب سُرخت مرا یاد خدا انداختی

روزگارت خوش که از میخانه مسجد ساختی


روی ماه خویش را در برکه می‌دیدی ولی

سهم ماهی‌های عاشق را چه خوش پرداختی


ما برای با تو بودن عمر خود را باختیم

بد نبود ای دوست گاهی هم تو دل می‌باختی


من به خاک افتادم اما این جوانمردی نبود

می‌توانستی نتازی بر من اما تاختی


ای که گفتی عشق را از یاد بردن سخت نیست

عشق را شاید ولی هرگز مرا نشناختی!


فاضل نظری


فردا اگر بدون تو باید به سر شود

فرقی نمی کند شب من کی سحر شود

شمعی که در فراق بسوزد سزای اوست

بگذار عمر بی تو سراپا هدر شود

رنج فراق هست و امید وصال نیست

این هست و نیست کاش که زیر و زبر شود

رازی نهفته در پس حرفی نگفته است

مگذار درددل کنم و دردسر شود

ای زخمِ دلخراش لب از خون دل ببند

دیگر قرار نیست کسی باخبر شود

موسیقی سکوت صدایی شنیدنی است

بگذار گفتگو به زبان هنر شود

 

 " اشعار فاضل نظری "


فاضل نظری :
مپرس شادى من حاصل از کدام غم است؟
که پشت پرده ى عالم هزار زیر و بم است


زیان اگر همه ى سود آدم از دنیاست
جدال خلق چرا! برسر زیاد وکم است


اگر به ملک رسیدى جفامکن به کسى
که آنچه کاخ تورا خاک میکند ستم است


خبر نداشتن از حال من بهانه ى توست
بهانه ى همه ظالمان شبیه هم است


کسى بدون تو باور نکرده است مرا
که باتو نسبت من ، چون دروغ باقسم است


توراهواى به آغوش من رسیدن نیست
وگرنه فاصله ى ماهنوز یک قدم است

فاضل_نظرى


فاضل نظری :

بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه بی تاب شدن، عادت کم حوصله هاست


همچو عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست


آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
بال وقتی قفس پرزدن چلچله هاست


بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن است
مثل شهری که به روی گسل زله هاست


باز می پرسمت از مساله ی دوری و عشق
و سکوت تو جواب همه ی مساله هاست



آسیب:اک

آنچه مرسوم است:متداول
اثر علی محمد افغانی:بوته زار
اجازه ورود دادن:راه دادن
از سازهای ضربی:دف
از شهرهای استان قم:قنوات
از شهرهای برزیل:بلاهوریزونته
از هالوژن ها:ید
اشاره به دور:آن
اظهار رغبت کردن:تمایل  
انجیر قرآنی:تین
اکسید کلسیم:آهک
بازیگر "خوب بد زشت":کلین تایستوود
بخشی از موسسه:دپارتمان
بخیه درشت:کن
برامده:برجسته
برگ درخت:ورق
بلند شده:افراشته
بی تجربه:نا آزموده
بی مانند:نادره
پرسش از مکان:کجا
پرنده زیبا:قو
پوشاک سر و گردن ن:روسری
پیش تر:اسبق
تارمی:نرده
تکرار شده:مکرر
چابک:تیزپا
چین و شکن:یرا
حضور و بزرگداشت:تشریف
خالص و بی غش:سارا
دانه های ریز روی پوشت:جوش
در اداره کار میکند:کارمند
درون پوست:اندودرم
دعاها:اوراد
دلیل و سند:مدرک
دوستی:ود
رشک بردن:حسادت
ریاکار:دورو
سرشت:طینت
سنگینی:وزن
شهر همدان:رزن
شهری در انگلستان:لیدز
شکاف و رخنه:جر
شریح و بی پرده:رک
صف و رده:رج
ضمیر درونی:تو
ضمیر غایب:او
ضمیمه:پیوست
عدد فردوسی پور:نود
غوغا کردن:غرنبیدن
غیر مجاز:ناروا
فراخی:پهنا
قاعده و قانون:هنجار
قعر:ته
گدای سمج:هادوری
گلی سفید و خوشبو:نسرین
لنگه بار:تا
مترسک:هراسه
محفظه پرونده ها:فایل
محل رفت و امد عابران:پیاده رو
مخفیانه:کی
میانجی:واسطه
نابینا:کور
نام یکی از دو قبیله وحشی:یاجوج
نظر:رای
نهایی ترین امتیاز:رکورد
نور:روشنایی
نوشتن کتاب:تالیف کردن
نویسنده "ماری آن":دافنه دوموریه
کشور اروپایی:یونان
کلمه شگفتی:وه


آشفته شدن:شوریدن

آشکار ساختن معنی:تبیان

آینده:آتیه

اثر چربی:لک

اثر شاتوبریان:رنه

اثر فرزانه کرم پور:کشتارگاه صنعتی

اثر محمود دولت آبادی:لایه های بیابانی

از نهانزایان:خزه

استخوان سینه:قص

اصل نیست:قلابی  

امتیازات:مزایا

انتقال افکار:تله پاتی

اهل کوفه و اثر امین فقیری:کوفیان

باطن انسان:ضمیر

بافنده:جولاه

برطرف کردن:رفع

به طوری که:چنان که

بی خبر:غفلتا

پایتخت غنا:نیامی

پیش:نزد

تابان:نوار

توانایی:یارا

جعبه مخصوص شعبده بازان:شامورتی

جوانی:شباب

چای فرنگی:تی

حرف نهم یونانی:یتا

حرکت مایعات:جریان

خدایی:الهی

خطاب بی ادبانه:هی

در بزرگ:دروازه

درخت انار:ناربن

دل:قلب

دندان فیل:عاج

دوشنده شیر:هاشم

دیگ دهان گشاد:تیان

راه رفتن کودکانه:تاتی

رود جنوب غربی ایران:مارون

زنبیل:سبد

زیارت کردن:دیدن

زیبا و دلربا:فتان

زینت دادن:آراستن

ساکنان:سکنه

ستمکارانه:جابرانه

سودمندی و اثر بخشی:کارایی

سوی و طرف:زی

شهر آلمان:هانوفر

شهر خراسان رضوی:تربت جام

شهر خراسان شمالی:گرمه

صریح:رک

طرد شده:رانده

عادت به مواد مخدر:اعتیاد

عدد تنفسی:شش

فایده:سود

فروتنی کردن:کرشیدن

قد و بالا :سراپا

قرض دار:مدیون

مخلوزط شدن:آمیختن

نقاب:روبند

نهال تازه:نوخاسته

نوجوان:نوخاسته

نیکو:خوب

همشیره:خواهر

واحد پول ژاپن:ین

وطن:میهن

ویتامین جدولی:کا

کام:دهان

کشف مادام کوری:رادیوم

کشور آفریقایی:جمهوری رواندا

کمانگیر باستانی:آرش

کور:نابینا


آدرس:نشانی

آزار دهنده پدر و مادر:عاق

اثر چربی:لک

اثر شولوخوف:دن آرام

از چین خوردگی های زمین:تاقدیس

از درندگان:ببر

از سوره ها:لقمان

از فرشتگان قبر:ن

از ماه های میلادی:نوامبر

از مراحل کشاورزی:کاشت  

از مواد مخدر:کوکایین

استعداد فهم و دریافت:شم

انبازان:شرکا

انجام دادن کار:صورت دادن

اهل رشت:رشتی

باقی مانده ها:بقایا

بچه گوسفند:بره

پارچه بین رویه و آستر:لایی

پاروی قایقرانان:فه

پشته خاک:تل

تصدیق انگلیسی:یس

تلفن همراه:موبایل

تیره گشتن:تار شدن

تیم فوتبال آلمانی:وردربرمن

ثروتمند:مایه دار

حلقه دو طرف زین:رکاب

خبردار شدن از موضوع سری:بو بردن

خواب خوش:شکر خواب

درهم و برهم کردن:قاطی کردن

دودلی:ریب

دوستی:ود

دیگ دهان گشاد:تیان

ذکر کننده:ذاکر

سرای مهر و کین:دل

سوار تاب شدن:تاب بازی

سیاره زهره:ناهید

سیاهی :تاریکی

شراع:بادبان

صاحب:ذا

صدمه:اک

طاقت:تاب

طبل بزرگ:

طول عمر:سن

عجله کردن:شتافتن

علامت جمع:ها

فوتبالیست آلمانی:رویس

قسمتی از ترازو:کفه

گردن کلفت:قلدر

گلی خوشبو:بابونه

گمراه تر:اضل

مالدار:بای

محل دریافت عوارض:عوارضی

محل سرو چای و قهوه:کافه

محل ورود:در

مرحوم و آمرزیده:شادروان

مروارید:در

مظهر پلیدی:دیو

موجود ریز:ذره بینی

میه و بار:ثمر

نشانه مفعولی:را

نقش بر زمین شدن:ولو شدن

نوشته شده:کتبی

نوعی ماشین کشاورزی:تراکتور

هوشیار:بیداردل

وسیع:پهناور

وسیله تشخیص وجود جریان برق:فازمتر

کشتی:سفینه

کشور آسیایی:برونئی

کشور غله :کانادا

کلمه توهین آمیز برای ن:زنیکه

کنار:لب

کوزه بزرگ:هب

یک دوره حرکت:سیکل


آب ویرانگر:سیل

آشپز:طباخ

آگاهی قدیم:تامینات

آینده:آتیه

اجابت کردن:براوردن

ادا کردن:گزاردن

از مصالح ساختمانی:سیمان

از میوه ها:گیلاس

اندازه:سایز

بانگ:غو  

به مراد نرسیده:ناکام

بی پرده:رک

بی هوشی:کما

پارچه پاک کردن صورت:رومال

پشت:بک

پهلوان:گو

توحش:بربریت

توقف بازی در والیبال:تایم اوت

ثبات:دوام

جمع آوری محصول:برداشت

جهنم:هاویه

حالت گرفتن برای نمایش عضلات:فیگور گرفتن

حرص و زمع:آز

حومه ها:توابع

خداوند:رب

خرد کردن:شکستن

خریدن:شرا

دانا و حکیم:بخرد

در میان:فی مابین

درون دهان:بج

دوران کودکی:طفولیت

راه راست یافته:راشد

رهن:گرو

زمان مرگ:ممات

سالم:تندرست

سرما:زم

شبکه دالان های پیچ در پیچ:ماز

شش:ریه

شهر خراسان شمالی:شیروان

شهر مازندران:رامسر

شهر کرمان:راور

صحرای بی آب و علف:بیابان

صفت بید:لرزان

صفحه اینترنتی:وب

طرفدار حکومت مردم سالاری:دموکرات

عجیب و طرفه:شگرف

عدد فوتبالی:اا

فرهنگ عامه مردم:فولکلور

فیلمی از مل گیبسون:شجاع دل

قسمت پر شاخه درخت:شاخسار

گربه عرب:هر

گل نرم ته نشین شده:لای

لغزنده:لیز

مایوس:ناامید

مایوس:نومید

مادر عرب:ام

مادر لر:دا

ماده ارایشی پلک ها:سرمه

محل خرید و فروش:بازار

مخفی:نادیده

مرگ:موت

ملامت کردن:نکوهیدن

منگوله:آویز

میراث:ترکه

نوعی تصویر برداری پزشکی:ام آر ای

نوعی شقایق وحشی:آریا

نوعی کفش معمولا چوبی:سندل

نوگرا:مدرنیست

کارهای خوب:خیرات

کشور آسیایی:تایوان

یار عروس:داماد

یگان تاکتیکی نیروی هوایی:اسکاد ران


آباد:دایر

آرام و وقار:سکینه

اواز:ندا

اتاق کشتی:کابین

اثر محمد حسن شهسواری:شهربانو

اثر  منصور کوشان:آداب زمینی

از گیاهان دارویی:شیرین بیان

از مراکز استان ها:اراک

استان ها:ولایات

بدنژاد:بد گوهر  

بزرگتر:کبری

بسیار نالنده:انان

به تازگی:اخیرا

به جا آوردن:ادا

به زور جا دادن:چپاندن

بی نظیر:بیتا

بیلچه همراه جارو:خاک انداز

پاک از گناه:بری

پایتخت انگلستان:لندن

پاییز:خزان

پزشک دستیار:رزیدنت

پست:دنی

پیشکش ها:هدایا

تصدیق روسی:دا

جستجو کردن:کاویدن

جلای پارچه:آهار

جهاد کننده:مجاهد

چهره شطرنجی:رخ

دارایی:مال

یدن:رودن

دست عرب:ید

دشمنی و عداوت:کینه

دیوار قلعه:بارو

رشته و نخ:تار

رمق:نا

زشت:انر

زیبا و دلربا:فتان

سایه:نش

سحر و جادو:افسون

سطح و رویه:کف

سقف فرو ریخته:آوار

سلول خونی بدون هسته:پلاکت

شگفت انگیز:حیرت آور

شهر چهارمحال و بختیاری:اردل

شهر قزوین:آبیک

شهر یزد:بهاباد

صنم:بت

طاقت:یارایی

عدد ورزشی:دو

غذای ساده:آش

غریبه:ناشناس

فصل سرد:زمستان

فوتبالیست آرژانتینی:پالاسیو

فیلمی با بازی الناز شاکردوست:رسوایی

قسمتی از سوره:آیه

گرد چیزی گشتن:طواف کردن

مودب:با ادب

مرده:میت

مزه خوشایند:شیرین

معدنی:کانی

مغرب:خاور

مقبول:پسند

نوعی پارچه حریر:مشتی

نوعی رقص دو نفره:تانگو

نوعی لامپ:مهتابی

نیکویی:ثواب کاری

همجنس بودن:جناس

همزاد:توام

واحد طول صفحه نمایش:اینچ

وسیع:پهناور

کشور خجستگی:یمن

کنار:لبه


آماده کردن:تهیه

آنچه فرستاده شود:صادر

آواز بلند:فریاد

ابزار کار نقاش:کاردک

اثر محمد حجازی:هزار سخن

ارجمندی:عز

استوار:پایدار

اصلاح لباس:رفو

اندوهگین:آسی

باخبر:واقف  

بازیگر"چتری برای دو نفر":شقایق فراهانی

برنده شدن:بردن

بزرگ ده:کدخدا

بنده زرخرید:قن

پاک:نقی

پایتخت بوتسوانا:گابورون

پایتخت سوئیس:برن

پایتخت موزامبیک:ماپوتو

پدیدار و هویدا:نمودار

پوستین:وت

پیمودن:نوردیدن

تخت و سریر:اریکه

تذکر:یادآور شدن

تصویر حاصل از اسکنر:اسکن

ثابت:فیکس

جستن گلوله:هک

جهیدن مایع:فوران

حاملگی:بارداری

حامی:هوادار

حرف تردید:یا

حمل کردن و تحویل دادن:رساندن

حیوان مکار:روباه

خالق کمدی الهی:دانته

خر خر کردن در خواب:فخ

خطاب بی ادبانه:هی

درختی از تیره بیدها:سپیدار

ده ریال:تومان

دوازده عدد:دو جین

ردیف:صف

زاری کنان:نالان

زشت:بدریخت

زیرک:رند

سلطان:شاه

سنگ معدنی گرانبها:فیروزه

سود برنده:نافع

شرح و توصیف:بیان

شهر آذربایجان شرقی:اسکو

شهر مرکزی:دلیجان

صاحب کشتی:ناخدا

صدای آزار دهنده:دل خراش

طرفدار جدایی دین وت:لاییک

عدد روستا:ده

عدد ماه:سی

عدد ورزشی:دو

عضوی از بدن:ران

عمل جراحی خروج نوزاد:سزارین

عنکبوت:تارتن

فیلمی از داریوش مهرجویی:میکس

فیلمی از فرانک کاپرا:آقای دیدز به شهر می رود

فیلمی با بازی پژمان بازغی:ندارها

گمان:شک

گیرنده امواج ماهواره ای:رسیور

لقب اشرافی دولت عثمانی:پاشا

ماشین سنگین راه سازی:بولدوزر

مخوف:دهشت ناک

ملک:فرشته

نا مرتبط:بی راه

هادی:رهنمون

کشتی جنگی:ناو

کهنه و پوسیده شده:فرسوده


آب صاف و گوارا:زلال

آزمایش لباس:پرو

آقای اسپانیایی:دن

آمیخته با دیوانگی:جنون آمیز

اثر غزاله علیزاده:تالارها

از انواع خودرو:ون

از سوره ها:رمز

از عناصر فی نقره ای رنگ:پتاسیم

استارت قدیمی:هندل

بخشی از مال که به مستمند دهند:زکات  

بدنام:رسوا

بدین معنی:یعنی

:پتی

:رت

بند پای زندانیان:غل

به پایان رساندن:اختتام

به دنیا آوردن:زا

پاک شده:زدوده

پایتخت سیرالئون:فریتاون

پرسش:سوال

پژوهش ها:مطالعات

پوشاک گردن:شال

پیشوا:راهنما

تذکر:یادآوری

تصدیق آلمانی:یا

تکان در جای خود:لرزاندن

تکیه بر پشتی:لم

جشن و مهمانی:سور

جمع سطح:سطوح

چین و چروک:شکن

حرف نازی ها:اس

خدای درویش:هو

خودستایی:لاف

دارای زمان زیاد:طویل المدت

دارای یک رای و اندیشه:همدل

دام:تله

در:مروارید

در مثل دلسوزتر از مادر:دایه

درون دهان:بج

رود شمال خوزستان:دز

روستا:ده

سرگشتگی:حیرت

شامه نواز:بو

شراب انگوری:می

شعاع های نوری:اشعه

شهر بوشهر:دشتستان

شهر رازی:ری

شهری در اسپانیا:لاکرونا

شهری در ایتالیا:فلورانس

شهریه:ماهانه

شوینده:غسال

شیک و زیبا:لوکس

صدای زنبور:وز

صرف نظر کردن و گذشتن:کوتاه آمدن

عدد ورزشی:دو

عنوان پادشاهان پیشدادی:کی

غذاخوری طویله:آخور

غذای آبکی:آش

فریاد:جار

فیلمی از یعقوب غفاری:پایان دوم

قابله:ماما

قانون چنگیزی:یاسا

گل بتونه:مل

گیاهی بیابانی:آبلک

مرطوب:تر

مقدار:اندازه

مکان عمومی برای صرف چای و غیره:کافه تریا

می دهند تا رسوا کنند:لو

نفرین و دشنام:لعنت

نماد ممانعت:سد

نویسنده "کیمیاگر":پایولو کویلیو

واحد پول ژاپن:ین

واحدی در سطح:آر

ورزش رزمی چینی:ووشو

ویتامین انعقاد خون:کا

کاعذ مومی:استنسیل

کاناپه:مبل


آفرینش زیبایی:هنر

آنچه انسان در خواب می بیند:رویا

از استان ها:سمنان

از بیماری های مسری:مخملک

از رنگ های اصلی:آبی

از سبزی ها:ریواس

از سموم خطرناک:سیانور

از سنگ های گرانبها:فیروزه

از سوره ها:حدید

از سوره ها:مرسلات  

از شهرهای آمریکا:دالاس

از مراکز استان ها:همدان

اطوار:ادا

باریکی و نرمی:نازکی

بالا آمدن آب دریا:مد

بزرگ:گت

بزرگ منشی:نب

به شکل عربی در آوردن:تعریب

به گمان انداختن:ایهام

بی اختیار:بیخود

بی تامل سخن گفتن:بداهت

پاکیزه:طاهر

پایتخت هانوی:هانوی

پژمرده:لس

پهناور:عریض

پیش رفتگی خشکی در دریا:دماغه

ترنم کردن:زمزمه

تنها و بی نظیر:یکتا

جای سردسیر:ییلاق

جمیل:زیبا

خبر خوش:نوید

خرده سنگ های ریز:شن

در خواب بیند پنبه دانه:شتر

دردمند:متالم

درگیری و دشمنی:نزاع

رئیس جیمز باند:ام

راننده گاو:ناوبر

زمین خشک و سخت:دغ

ساز شاکی:نی

ستاره:تارا

سخن آهسته از روی خشم:غرولند

سرسری انجام دادن:سرهم بندی

ساحلی:کاهلی

شمشیر تیز شده:آب داده

شنا:آب تنی

شهر سیستان و بلوچستان:کنارک

شهر قزوین:آبیک

شوهر دختر:داماد

شیره خرما:مت

عالم ناپیدا:غیب

عدد ماه:سی

عمامه:دستار

فاقد راه خروج:بن بست

فایده:سود

فیلمی از وودی آلن:خاطرات اکلیلی

قطار:ترن

گیاهی خاردار:یز

مالک:زمین دار

مدرک کارشناسی:لیسانس

من و شما:ما

مواد آتشفشانی:گدازه

مکتب ها:مکاتب

ناراحت:غمناک

نسبت داده شده:منتسب

نفرین شده:لعین

نوشتن کتاب:تالیف کردن

نومید:مایوس

هذیان:یان

همسر زن:شو

همنشین ملکه:ندیمه

کارگردان "سکوت بره ها":جان اتاندمی

کاغذ ضمیم بسته بندی:کارتن

کتف و شانه:خا

کشتن:قتل

کوتاه و فربه:غک


آب اشامیدنی:ما

آب اعراب:ما

آشتی:سلم

اثر برتراند راسل:تکامل فلسفی من

اثر جلال آل احمد:یک چاه و دو چاله

اثر جمال زاده:راه ۀب نامه

ادیت کردن:ویراستن

از ادات تشبیه:سا

از شهرهای استان فارس:مرودشت

از نوشابه ها:ماالشعیر  

اسب قاصد:چاپار

انس گرفتن:تانس

ایستادگی کردن:پایداری

بخشاینده:رحیم

به ناز راه رفتن:چمیدن

بی نظیر:بیتا

پارچه مشبک:تور

پایتخت استونی:تالین

پایتخت گواتمالا:گواتمالا سیتی

پیروی کردن:تقلید

تازه:نو

تربیت شدن:بار آمدن

ترک خفیف استخوان:مو

جزا و کیفر:پاداش

جهان ها:عوالم

خواب:نوم

خوش باور:هالو

دارای زور و قدرت:نیرومند

درمان کردن:مداوا

درنگ کردن:تامل کردن

دست مالیدن:مس

دو یار هم قد:اا

دوستان:یاران

دیوار بلند:ترا

رانده شده: رحیم

رطوبت:نم

رعایت یکدیگر کردن:مراعات

رنگ:فام

روده کوچک:نال

روشنی:نور

ن:نسوان

ساقه زیرزمینی برخی گیاهان:ریزوم

سالخورده:مسن

سرخوشی:نشی

سرگرمی ها و شادمانی ها:تفریحات

سگ شکاری:تازی

سنگ عصاری:غن

شراب انگوری:می

شرکت مربوط به آبزیان:شیلات

شمشیرها:سیوف

شهر ایتالیا:میلان

شهر خراسان جنوبی:بشرویه

شهر خراسان شمالی:درق

فالگیری:رمالی

قانون چنگیزی:یاسا

گریه و زاری کردن:نالیدن

گیره:بست

مایوس:نومید

ماه سرد:دی

مایه روشنی:آب

متحرک و پویا:دینامیک

ناگزیر:لاجرم

نصف:نیم

نوت برداری:یادداشت

هرگز نه عرب:لن

واحد شدت جریان برق:آمپر

کسی که به او امر شده:مامور

کشور آسیایی:ایران

کشور اروپایی:اتریش

کوچکتر:که

کوزه بزرگ:هب


آب بند:سد

آجری که لبه تیز ندارد:نبشی

ابتدا:آغاز

اثر ژولین گرین:هر مردی در شب خویش

اثر شهرنوش پارسی پور:بر بال باد نشستن

اثر شهریار مندنی پور:ابیما و رابحار

ادب آموخته:با ادب

ارقام:اعداد

از درختچه های زینتی:کاملیا

از روی نابخردی:ابلهانه  

از سوره ها:زمر

از سوره ها:یاسین

از فست فودها:ساندویچ

از مذاهب بودایی:ذن

از نسبت های مثلثاتی:تانژانت

انبوه مردم:توده

با وجود:علی رغم

بزرگ و درشت:گنده

بی خبر:ناگاه

بی نظیر و بی مانند:یکتا

بیماری جرب:گال

پایتخت نیکاراگوئه:ماناگوا

پول پیش:بیعانه

پیشی گیرنده:متقدم

تعظین کردن:کرنش

تندرست:سالم

تیم فوتبال فرانسوی:رن

جای گوسفندان و گاوان:آغل

جلوگیری کردن:ممانعت

جمع شیخ:شیوخ

چه چیزی:چی

چهار نعل رفتن اسب:یورتمه

خدا:ایزد

دارای نبوغ زیاد:نابغه

دارایی:مال

درخت انگور:مو

درخور شاه:شایگان

درون دهان:کب

دین داشتن:تدین

رایگان:زب

رب النوع مصری:رع

رود پر آب:آمازون

رود مهم اروپایی:راین

رومه ها:جراید

ستم:جور

شراب خانه:میکده

شهر سمنان:ارادان

شهر گلستان:آریال قلا

شهری در کرمان:نرماشیر

صید:شکار

طراح و سازنده بنا:معمار

ظرف چای خوری:استکان

قمر زمین:ماه

لون:رنگ

مایع شفاف خون:پلاسما

محرم بودن:محرمیت

مداد نوکی:اتود

مروارید:در

مژده رسان:بشیر

مظهر پلیدی:دیو

معشوقه و محبوب:جانان

نرمی و لطافت:رقت

نگهبان دژ:دژبان

نوعی برادر و خواهر:ناتنی

همسایه:جار

هوای گرفته:ابری

واژه آرزو:کاش

کشور آسیایی:ویتنام

کشور گاز:بوتان



آدمی:انسان

آدمیان:مردم

اثر آلفونس دوده:پتیشز

اثر محمد رحیم اخوت:نام ها و سایه ها

ادامه ندادن انجام کاری:کنار کشیدن

از ادات استفهام:آیا

از جنس روی:رویین

از مواد افیونی:تریاک

اطلاعیه حزبی:بیانیه

بختک:کابوس  

بدکار:شرور

برجستگی طبیعی در چیزی:زایده

بسیار ملامت کننده:لوامه

بی بند و بار:هرهری

پایتخت چین:پکن

پزشک:دکتر

پست الکترونیکی:ایمیل

پیوند و بستگی:رابطه

جنگ های پیامبر:غزوات

جوانمرد:راد

جوش خمیر:وز

جویدن:خاییدن

جیره و مستمری:راتب

چهره:دیدار

خجسته:سعد

دسته تفنگ:قنداق

دفعه و مرتبه:کرت

دو طرفه:دوسره

راهنمایی:هدایت

رسم ها:سنن

رشته کوه افغانستان:هندوکش

روزانه:یومیه

روشنی و فروغ:تابش

ریشه:بن

سعی و کوشش:جد

سیال تنفسی:هوا

شهرآذربایجان شرقی:ورزقان

شهر خراسان رضوی:نیشابور

شهر سینمایی آمریکا:هالیوود

شهر کهگیلویه و بویر احمد:دهدشت

صاحب بودن:خداوندی

صبح:بامداد

ضمیر فرانسوی:وو

طبیعی:نرمال

طرد شده:مطرود

طرف چپ:میسره

طفل:کودک

غلات را الک می کند:بوجار

فیلمی از پیتر جکسون:هابیت

گریه با سوز و گداز:زار

گل نومیدی:یاس

گوش فرا دادن:نیوشیدن

لاپوشی کردن:ماست مالی کردن

مایعی که از کبد ترشح می شود:زردآب

مروارید:در

مریخ:بهرام

مظهر مقاومت:کوه

مقیاس و آلت سنجش:معیار

منسوب به ساری:ساروی

میراث:ماترک

نسل پنجم:ندیده

نفع:سودمندی

نگاه خیره:بروبر

نیرومند:قوی

هرگز نه عرب:لن

همچون مادر:مادرانه

هنرپیشه:اکتور

وحشی:دد

کار روزمره:رونین

کشور آسیایی:سوریه

کشور آمریکای شمالی:هندوراس

کناره و حاشیه:دامنه


آدرس:نشانی

آشکار:مبرهن

آفتی برای مو :موخوره

اثر توماس مان:تونی و کروگر

اثر مهشید امیرشاهی:در سفر

از استان ها:همدان

از اوراق بهادار:برات

از جنس آهن:آهنین

از جنس نمد:نمدین

از حد گذشتن:فرط  

از رودهای مرزی:تجن

از غلات:جو

از ماه های سریانی:ایار

استشمام کردن:بوییدن

استفراغ:قی

اندازه:مقیاس

انکار کردن:ظی

اکسید کلسیم:آهک

بار دوم:ثانیا

بالن:نهنگ

باورها:عقاید

پخش کننده:قاسم

بریدن سر قلم:قط

به گمان انداختن:ایهام

بی خردی:سفاهت

پاک نژادی:نجابت

پایتخت باهاما:ناسایو

پیدا شدن اندیشه بد:وسوسه

پیوسته و متفق:متحد

تاخت اسب:تگ

تعبیر خواب:گزارش

تیرگی:کدورت

جانشین پول:ژتون

جنس و کالا:اثاث

چای فرنگی:تی

حرف ندا:ای

حسرت و دریغا:هیهات

حفر کننده:حافر

دارای سبیل پرپشت:سبیلو

دچار شدن:ابتلا

در نهان:غیابا

درخت زبان گنجشک:ون

درست دانستن:تایید

در نوردیدن:طی

درون:تو

دستور برای انجام کاری:سفارش

دهان عرب:فم

رود مرزی:ارس

روزانه:یومیه

سانتی متر مکعب:سی سی

ستون بلند مساجد:منار

شاعر مونث:شاعره

شغل و مقام وزیر:وزارت

شهر تهران:ورامین

شهر کرمانشاه:ثلاث باباجانی

شهری در افغانستان:هرات

ضربه کاری خورده:ناکار

ضمیر اول شخص جمع:ما

طالب علم:دانشجو

طلایه:جلودار

عادت:خو

عکس از خود:سلفی

فربه:سمین

فرجام ها:نتایج

فرشته مهر و محبت:میترا

فهم متقابل:تفاهم

فیلم برنارد برتولوچی:من و تو

گردش:دور

مدح:ستایش

مرغ می رود:جا

مهربان:رحیم

نادانی:جهالت

ناشناس:غریبه

ناکام:نامراد

نشانه مفعولی:را

نیکویی و نرمی:ملاطفت

وهم شده:موهوم

کشور آفریقایی:لسوتو

کم عقلی:سخافت


آسمانی:سماوی

آنچه رسم شده:مرسوم

ابر:اسفنج

اثر چار دیکنز:دوست مشترکمان

اثر صادق چوبک:اتما

از اعضای دستگاه گوارش:مری

از اقوام آسیای میانه:تاجیک

از چاشنی ها:سس

از درندگان:یوز

از سوره ها:سبا  

از ماه ها:خرداد

از مراکز استان ها:یاسوج

اسب آذری:آت

استان ها:ولایات

اندک اندک:نم نمک

بازی نفس گیر:زو

بانگ و آواز:غو

بانگ و آواز:ندا

برجستگی زیر گونه:لپ

بوی رطوبت:نا

بی باکانه:متهورانه

بیم:هراس

پایتخت اتریش:وین

پرنده سخن گو:طوطی

پزشک:دکتر

پیمودن:طی

تا:خم

تجهیزاتی که از هوا منتقل می شود:هوابرد

تر و تازه:سرسیز

تک تک:یکی یکی

تیری که با کمان اندازند:ناوک

تیم فوتبال اسپانیایی:ریال سوسیداد

جایز:روا

جمع نیت:نیات

چرک و زرداب زخم:هو

چوب آتش زنه:زند

چک:سیلی

حرف عصا:لام

حرکت کردن باد:وزش

خواهش نفس:هوس

خواهش :روزبه

دارو:دوا

در معرض فروش گذاشتن:مزایده

درخت تسبیح:یسر

دشمن و مخالف:ضد

دو طرفه:دوسره

دورویی:ریا

دومین:ثانویه

راس:سر

رد پای کسی را گرفتن:رد زدن

مصر باستان:کاهن

زورمندی:یال و کوپال

سخن:حدیث

شتر عرب:ابل

شهر بی قانون:هرت

شهر لرستان:بروجرد

شهر مرکزی:کره رود

شهری در انگلستان:یورک

شکم بند:گن

صفت سرو:سهی

عدد اول:یک

غرامت:تاوان

فراوانی ریاضی:بسامد

فرش مالیدنی:نمئ

فرمانده:امیر

ف سنگین:سرب

فوتبالیست آلمانی:خدیرا

فوتبالیست آلمانی:ماریو گومز

قمر زمین:ماه

قمر مصنوعی:یو

گل نرم ته جوی:لای

گودال:چال

گوسفند شاخ دار:تکل

لنگه بار:تا

مسکن قوی:مرفین

مشهور:نامی

معشوق:دلبر

میوه هزار دانه:انار

نیست و نابود:هیچ

واحد اطلاعاتی کامپیوتر:بایت

واحد پول ژاپن:ین

کارگردان " لورنس عربستان":دیوید لین

کبوتر دشتی:یمام

یک جور و یک نواخت:یک دست


آشکار کردن:افشا

از حروف الفبا:گاف

از دین برگشته:مرتد

از گیاهان علوفه ای:شبدر

اسباب:کالا

استفراق:قی

اسیر:بندی

امیر قبیله بزرگ:بگ

انباره الکتریسیته:باتری

بالاپوش:ردا  

بزرگ و عظیم:سترگ

بزرگواری:شوکت

بیهوشی:اغما

پاکیزگی:نزاکت

پایان:منتها الیه

پایتخت یمن:صنعا

پرده و حجاب:ستر

پرهیزکاری:تقا

پست الکترونیکی:ایمیل

تخت و سریر:اریکه

ترک خفیف استخوان:مو

تقلید کننده:مقلد

توجه داشتن:عنایت

جانشینی:نیابت

جنازه:نعش

حلقه دو طرف زین:رکاب

حیوان باوفا:سگ

خانه:کاشانه

خواهش:استدعا

خورشی از گوشت:فسنجان

خیمه بزرگ:هواری

داستان کوتاه:متل

درشت اندام و قوی هیکل:لندهور

ده هزار متر مربع:هکتار

دوست خاموش:کتاب

رایگان:مجانی

روز عرب:نهار

زمین آماده کشت:ایش

زیاد بهانه می گیرد:نق نقو

سال ترکی:ییل

سخن چین:نمام

سرانگشت:بنان

سزاوارتر:اولی

سود پول:ربا

شهر اردبیل:نمین

شهر تهران:ری

شهر نیروگاهی مازندران:نکا

شهر کوچک:شهرک

شهری در بریل:بلاهوریزونته

شوخ و بذله گو:لیم

ضروری:لازم

عمل به دنیا اوردن:زایش

غرغر:نق

غریزه ها:غرایز

فاقد:بدون

فزونی:برکت

فصل بهار:ربیع

قبول نشده:رد

قوت لایموت:نان

گیاهی خاردار:یز

لبخند زدن:تبسم

لعاب:ورنی

لفظ ورود به جایی:یا الله

مادر آذری:آنا

مانع و بازدارنده:عایق

مجازات شرعی:حد

مراسمی در زورخانه:گلریزان

مرد گنده و قوی هیکل:لنبر

مسابقات ورزشی منظم:لیگ

مسابقه نهایی:فینال

منسوب به دست:دستی

مهمانی دادن:سور دادن

ناقص و کوتاه:نارسا

نویسنده "شازده احتجاب":هوشنگ گلشیری

همان شتر است:اشتر

همسر حضرت ابراهیم ع : هاجر

وسیله شخم زنی:گاوآهن

کشور آسیایی:لبنان


آزرم:شرم

آفت گندم:سن

آماده سفر شدن:رخت بر بستن

اثر امیل زولا:ترزراکن

اثر بااک:گوبسک ربا خوار

اثر پا:رد

اثر صادق هدایت:ولنگاری

اثر فرزانه کرم پور:توفان زیر پوست

از دست رفته:مافات

از دنیا رفتن:فوت  

از علائم نگارشی:ویرگول

از عوامل بیماری زا:میکروب

اسب مایل به زرد:سمند

التماس:خواهش

الفبای موسیقی:نت

بدی کردن:شرارت

بر سر عروس و داماد ریزند:شاباش

برف همراه با باد:بوران

بزرگ:گت

بزه:جرم

به حضور شخصی رسیدن:شرف یاب

به طور ناگهانی:زرت

به بیماری هاری دچار شدن:هار شدن

بی وفایی در عهد:خیانت

بیانیه:مانیفست

پاره و تکه:پارچه

پایتخت بلغارستان:صوفیه

پذیرفته شدن:رد شدن

پیروان:امت

پیروان مذاهب دارای کتاب:اهل کتاب

تاریکی:سیاهی

تند و تیز:کرمند

توطئه ها:دسایس

جلودار:یساول

جوی ها:انهار

چاپ با چاپگر:پرینت

چهره:رخ

حداد:آهنگر

حیوان درازگوش:خرگوش

خراج و مالیات:باج

خسارت:زیان

خطوط پیشانی:سگرمه

خو کرده:مانوس

خوش رفتاری:نزاکت

درخت سرشویه:سدر

دین:مذهب

زشت:انر

سنگ های آتشفشانی :آذرین

سنگینی:وزن

شغل وزیر:وزارت

شهر اصفهان:نایین

شهر سیستان و بلوچستان:دلگان

ضربه کاری خورده:ناکار

ظرف چای:فلاسک

فراخوانی با بلندگو:پیج

فراق:جدایی

فرومایگان:اوباش

فیلمی از ویکتور فلمینگ:ژاندارک

قوی:نیرومند

مدارک:اسناد

مسئول آسیاب:آسیابان

مناسب تشخیص دادن:تایید

مهلت:فرجه

موجود خیالی ترسناک:هیولا

ناپسند:بد

نامه رسان:پست چی

نیکی:حسن

هنرپیشه طنزپرداز:کمدین

واحد پول زاپن:ین

واحدی در وزن:اونس

کشور آفریقایی:مالاوی

کلاه تمام لبه:شاپو

کلمه آرزو:کاش


آهو:جیران

اثر احمد محمود:مول

اثر اسماعیل فصیح:نامه ای به دنیا

اثر رضا امیرخانی:ارمیا

اثر علی شریعتی:انسان

اثر میخائیل شولوخوف:زمین نو آباد

از استان ها:سمنان

از چاشنی ها:سس

از سوره ها:الرعد

از سوره ها:یاسین  

اسد نیتریک:تیزآب

الهه خورشید مصر باستان:را

امیدواری:ارتجا

انعکاس:بازتاب

اهل محل:بومی

بادبزن برقی:پنکه

برای زندگی نیاز به هوا دارد:هوازی

بزرگان:سادات

بلند و رفیع:عالی

بند دست یا پا:مچ

به دنیا اوردن:زاییدن

به گمان انداختن:ایهام

بی نزاکت:بی ادب

پادشاه:شهریار

تخت و سریر:اریکه

تصدیق آلمانی:یا

تمام شده:سپری

جانشینی:نیابت

جمع اشاره:اشارات

جیوه:سیماب

چیره شدن:سیطره

چیز:شی

حرف پیروزی:وی

خدمتکار:دادا

خرده گرفتن:ایراد

خرس عرب:دب

خورشید:آفتاب

خوش قدم:نیک پی

خیانت کار:خائن

خیمه بزرگ:هواری

درودگر:نجار

دستگاه مولد الکتریسیته:دینام

دستگاهیی برقی در موتور:بوبین

رشته باریک ابریشم:قیطان

رودی در آلمان:دانوب

زینت دادن:تزیین

سامان دادن:ترتیب

سیاح:توریست

سیلی:لت

شهر رازی:ری

شهر فارس:داراب

شهر مرکزی:ساروق

شهری در آلمان:کلن

صبر زرد:الوا

طرف :ور

عضو رونده:پا

عنان:افسار

فیس:افاده

قابلگی:مامایی

قبول نشده:رد

ماچ:بوس

مالک و صاحب:ذا

ماه سرد:دی

مخصوص یک هفته:هفتگی

معشوق:دلدار

موجود خیالی ترسناک:هیولا

میوه باب گلو:هلو

نابود:نیست

نابود شده:معدوم

ناراحتی:رنجش

نام خدا در تورات:یهوه

نگاه مستقیم و دقیق:خیره

نوشیدنی داغ:قهوه

نوعی ساعت قدیمی:شنی

همسایه:هم جوار

همگی:جمیعا

هنرپیشه:بازیگر

کوچک و ظریف:مچول


آتش برافروخته:نایره

آرام و بدون دغدغه:ریلکس

ابر نزدیک زمین:مه

اثر محمد محمدعلی:جمشید و جمک

ارابه:گاری

از پیامبران:عیسی

از حبوبات:ماشاز درندگان:یوز

از ماه ها:بهمن

از مراکز استان ها:ایلام

از نیروهای ارتش:هوایی  

اگر طبیب بودی، سر خود دوا نمودی:کل

اندیشه ها:تدابیر

باقی جان:نا

بخشی از مغز:مخ

بدگویی کردن:هجا

بریده شاخه های اضافی درختان:هرس

بزرگ و عظیم:ژنده

بوسه:ماچ

بیماری پوستی:گر

بیهوده:مهمل

پارچه معیوب:زده

پدر ترکی:اتا

پدر سام در شاهنامه:نریمان

پرداخت عکس:رتوش

پشیمانی:ندم

تازی:عرب

تخم ماهی:اشپیل

تله:دام

جامه:کسا

چسبنده:دج

حرف فاصله رسان:تا

حرف نوروزی:سین

حلق:گلو

حیران:هاج

خانه کوچک:کلبه

خداحافظی:وداع

خسوف:ماه گرفتگی

خواهش ها:امیال

خون گرفتن از رگ:رگ زدن

دارای هنر:هنرمند

در حال لرزش:لرزان

در هم آمیختن:هم زدن

دریوزه گر:گدا

دکان کوچک:دکه

دین:شرع

راندن مزاحم:دک

سریع السیر:اکسپرس

سوسن زرد:وج

شامل شدن:عم

شراب:خمر

شهر آلمان:بن

شکل و صورت:شمایل

عدد دو رقمی:هجده

غذای آبکی:آش

غذایی از گوشت:راکو

غیر قابل کشت:لم یزرع

فراهم کردن:تدارک

فوتبالیست ایتالیایی:متیو دارمیان

فیلم مارتین اسکورسیزی:هوگو

فیلمی از تونی ریچاردسون:یک نوک زبان عسل

فیلمی از سعید سهیلی:گشت ارشاد

فیلمی با بازی فاطمه معتمد آریا:گیلانه

قاتل:آدمکش

گاز چراغی:نئون

گل ته جوی:لای

لون:رنگ

لین:نرم

ماهی کنسروی:تن

مراسم یادبود:یادمان

مسخره:لوده

مفصل میان ساعدو بازو:آرنج

منسوب به شکار:شکاری

مهلت دادن:امان دادن

مورد آزار جنیان:جن زده

نا معلوم:مبهم

نشانه قرآنی:آیت

نی تو خالی:نال

نیلوفر:فل

هجرت کننده:مهاجر

همراه فراوان:فت

هیزم:هیمه

وارفته:شل

کشورها:ممالک


آنکه محرم نیست:نامحرم

اتصال :پیوند

اثر ابوتراب خسروی:دیوان سومنات

اثر الککساندر ÷وشکین:داستان ماهی گیروماهیک

اثر امیل زولا:ناتا

اثر رضا امیرخانی:بیوتن

اثر شهره وکیلی:بی من نرو

ادراک و دریافت معنی:استنباط

از سوره ها:غاشیه

از ماه ها:تیر  

اسیر کردن:بند کردن

اعلان و آگهی:رکلام

اقامت کردن:ماندن

بدبخت:تیره روز

برادر حضرت موسی (ع): هارون

به ارث بردن:وراثت

به دنیا آوردن:زا

بها بازار:بور

بی تربیت:بی ادب

پایتخت اتریش:وین

پرچمدار:بیرق دار

پرده دری:هتک

پیامبران:انبیا

ترس و هراس:بیم

تلاش کرد:کوشید

جار و جنجال:هیاهو

جزوه دان:کلاسور

حرف نروزی:سین

خواندن کتاب:قرایت

درخت قالی:دار

دسته:رده

رنگ:لون

رنگارنگ:ملون

روشنایی:نور

ساز تیره:تار

سفره بزرگان:شیلان

شاعر قرن ششم:خاقانی شروانی

شرم نکردن:روداشتن

شهر خراسان جنوبی:طبس

شهر نشینی:مدنیت

شکاف:روزنه

شیرین و گوارا:نوشین

ضمیر انگلیسی:یو

عضوی در بدن:ران

علاج:درمان

علامت تجاری:آرم

عید ویتنامی ها:تت

غربال:الک

فوتبالیست انگلیسی:وین رونی

قرض و دین:وام

قصد کردن:نیت کردن

گیاه روغنی و الیافی:کتان

لنگه بار:تا

مادر ترک:آنا

مانند:بسان

ماه خارج:اوت

محل گرد امدن:پاتوق

ممتاز شده:مستثنی

منزلت:شان

نوعی برادر و خواهر:ناتنی

نوعی مرغ ماهی خوار:بوتیمار

هر بخش از یک مجموعه:آیتم

واحدی در طول:متر

ورزش توپ و سبد:بسکتبال

وزنه در زورخانه:میل

کادر عکس:قاب

کار فنی:تکنیک

کرانه های دریا:سواحل

کشور آسیایی:ویتنام

کشور آمریکای جنوبی:برزیل

کناره و حاشیه:دامنه

کوبیدن در :تق


آب بدبو:گند آب

آواز بلند:فریاد

اتاق کشتی:کابین

اثر گراهام گرین:دکتر فیشر ژنوی

اثر م . مودب پور:رکسانا

اثر یان فلمینگ:بکش و زنده بمان

از جنگجویان قدیم:کماندار

از خواهران برونته:آن

از دستگاه های پخش صوت:رادیو

از سوره ها:زال  

اسید نیتریک:تیزآب

اشاره به نزدیک:اینان

افراد:نفرات

انجمن:کمیته

انقباضات غیرارادی ماهیچه ها:تشنج

انکار کردن:ظی

با آن شناخته می شویم:نام

با دلیلی ثابت شده:مستدل

به او امر شده:مامور

به غیر از آن:ماسوا

بیننده:ناظر

پایتخت چاد:انجامنا

پر:لبریز

پنبه پاک نکرده:وش

پیروان مذاهبی که دارای کتاب هستند:اهل کتاب

پیش از موعد مقرر آمده:زودرس

پیشوای مذهب لامایی:لاما

جای وسیع و با صفا:دل باز

حاصل:نتیجه

حافظه وطن:سرباز

حساب کردن:شمردن

خانه:منزل

خوشبخت:کامیاب

خوی:منش

دایه:ظیر

در پی اوازه است:نام جو

در دریچه سرسیلندر:سوپاپ

دو زیر:تنوین

دیوار گلی:دای

دیوار موقت:پارتیشن

راهب بودایی:شمن

روز قبل از دیروز:پریروز

زدن مو با تیغ:تراشیدن

سخت:دشوار

شهر تهران:ری

شکستگی خفیف:ترک

ضمیر سه کیلویی:من

عضو لشکر:لشکری

عمل:کنش

عنوانی در ارتش:سرکار

عنوانی در ارتش آمریکا:ژنرال

فروتنی کردن:کرشیدن

فرومایه:لییم

قاصد:پیک

قطعه ای موسیقی برای دو ساز:سونات

گرفتگی زبان:لکنت

لباس:تن پوش

مادر:ام

متراکم:پرپشت

مربوط به امور ی:دیپلماتیک

منسوب به هوا:هوایی

میان:بین

ناشنوایی:کری

ناگزیر:مجبور

نسبت دادن خوی خود به دیگران:فرا فکنی

نوازنده دربار خسرو پرویزی:باربد

نوعی ساعت قدیمی:شنی

نیم تنه مردانه و نه:کت

واحدی در ارتش:تیپ

کارکنان:پرسنل

کشور اروپایی:واتیکان

کشور اروپایی:یونان

کور:نابینا


اثر ایوان تورگنیف:رودین

اثر بزرگ علوی:ازبکها

اثر پائولو کوئلیو:قاموس فرزانگی

اثر حسینقلی مستعان:نوری

اثر دافنه دوموریه:ربه کا

اثر فرزانه کرم پور:ضیافت شبانه

اداره ورود و خروج کالا:گمرک

از استان ها:همدان

از جانداران تک سلولی:آمیب

از سوره ها:ذاریات  

از سوره ها:قیامه

از گونه های هلو:شلیل

از مراکز استان ها:قزوین

استخوانی در بالای سینه:ترقوه

انعام ها:مواهب

اولویت:برتری

برچسب:اتیکت

به تاراج برنده:یغماگر

به حق حکم کردن:احقاق

بوی خوش:رایحه

بیان کردن:اظهار

پارچه پوششی:لفافه

پرورش دهنده حیوانات اهلی:دام دار

پستی:دنایت

پسوند شباهت:سا

پیچیدگی و شبهه:ابهام

تاب و توان:نا

تاخت اسب:تگ

ترساننده:هایل

تصدیق ایتالیایی:سی

جار و جنجال:هیاهو

جانشین:نایب

جنگ:ناورد

چاشنی گران:زعفران

حلقوم:نای

خاک کوزه گری:رس

خواب نیست:بیدار

خوردنی ها:اغذیه

دعاها:دعاوی

دلیری:شهامت

دهنه و افسار:مهار

دکان فروش لوازم خیاطی:خرازی

ن:نسا

سرخ کمرنگ:ال

شهر آذربایجان شرقی:بناب

شهر مرکزی:شازند

صاحب:ذو

عظمت و شوکت:دب دبه

عمق:ژرفا

عنوان شاهزادگان قاجار:نواب

گاز مرداب:متان

گرم نیست:سرد

لب ساحل:کرانه

ماهی کنسروی:تن

مبالغه کردن:اغراق

محفوظ و ممنون:ایمن

مخالف و زد:ناساز

مردد و دودل:وسواسی

معین کردن:تعیین

می زدگی:خماری

نار:آتش

نام آذری:آد

نظیر:قرینه

نقش هنرپیشه:رل

نگاه کردن:نظاره

نمک حاصل از اسید استیک:استات

نوعی بازی با مهره:دومینو

همدم:یار

همگانی:عمومی

کامپیوتر:رایانه

کبوتر دشتی:یمام

کلام خودستا:من

کلمه افسوس:آه

کم عرض:باریک

کنار و جانب:طف

کوزه:ابریق

کوزه بزرگ:هب

کوهان شتر:سنام

یار پت:مت



آبستن:حامله

آرامش:طمانینه

آغشته و کثیف:آلوده

آنچه نثار می شود:فدا

آینده:آتیه

اتفاق:ماجرا

اثر الکساندر دوما:سفید هاوابی ها

اثر پا:رد

اثر شاتوبریان:آتالا

از استان ها:یزد  

از ماه ها:دی

آگاهی از امری:آشنایی

اهل رشت:رشتی

اولین سه رقمی:صد

اینک:کنون

بخش ها:اقسام

بدزبان:هتاک

برادر حضرت موسی ع:هارون

برایش باید جور هندوستان کشید:طاووس

بسته شدن ناگهانی رگ ها:سکته

به جا آوردن عهد:وفا

بیهوده و بی فایده:باطل

پایان:انتها

پایان:نهایت

پایه ها:ارکان

پرخاش و عتاب:تشر

پیروان و گروه:امت

پیش خدمت رستوران:گارسون

تابان:مدیر

تلخ عرب:مر

تندرستی:شفا

جای سردسیر:ییلاق

جدایی زن و شوهر:متارکه

جلای کفش:واکس

حرف افسوس:وای

حرف پیروزی:وی

حرف ندا:ای

خانه پشت به آفتاب:نسر

خردتر:کهتر

رومه:جریده

زرداب:صفرا

زیبا و قشنگ:شیک

زینت ناخن:لاک

ستمکارانه:جابرانه

سرای:خانه

سهل انگاری:ندانم کاری

سوره ای که در مکه نازل شده:مکی

شبانگاه:مسا

شگرد:لم

شهر تهران:ری

شهری در ایتالیا:کاتاینا

شهری در ژاپن:یوکوهاما

شیرینی تولد:کیک

طعم بستنی:وانیل

عدد هندسی:پی

عقب:ورا

غذای روزانه:روزی

غم و اندوه:هم

غنیمت جنگی:فی

ف چهره:روی

فیلم پر زد و خورد:اکشن

گردش ها:ادوار

گل سیاه ته مرداب:لجن

گمان:پندار

لاف زدن:لاییدن

لحظه:دم

محل هلاکت:مهلکه

معمار:آرشیتکت

مهارت و توانایی:ید طولی

مهیا و اماده:پرداخته

نابود:هلاک

ناپدید:گم

ناله و فغان:وح

نشانه تیر:هدف

ننگ و رسوایی:عار

واحد پول چین:یوان

وسیله احتیاطی:یدک

کافی:بس

کثیر الاضلاع:چندبر

کشت بارانی:دیم

کشور آفریقایی:موریس

کودک:طفل

یگانگی کردن:اتحاد


آلت فشار:منگنه

آهوی ختن:اف

آیین ها:ادیان

اثر آلفونس دوده:ژاک

اثر جرج برنارد شاو:ماژور باربارا

اثر جمال زاده:شور آباد

اثر محمد ایوبی:راه شیری

احوال:اوضاع

اداره مرزی:گمرک

از حروف الفبا:عین  

از سبزی ها:ریواس

از یک سو:یک جانبه

با حقه فروختن کالای بد:غالب کردن

باقی جان:نا

برگ برنده:آس

بنیاد نهادن:تاسیس

بوی رطوبت:نا

بی پدران:ایتام

بیچارگی:زبونی

پاک از گناه:بری

پنهان شدن به قصد دشمن:کمین

تصدیق روسی:دا

تیر کوتاه:زج

تیم فوتبال فرانسوی:رن

جگر:کبد

جوجه تیغی:راورا

جزب هیتلر:نازی

ه موزی:مگس

حفظ تندرستی و سلامت:بهداشت

حیوان چراندنی:غاز

خبرنگار:گزارشگر

خوراکی شیرین صبحانه:مربا

دفتر ها:دفاتر

دفع کردن:ذب

دیفتری:زهرباد

رادیاتور سیستم حرارت مرکزی:شوفاژ

رب النوع مصری:رع

روزگار:دوران

روزگار:زمانه

ن:نسوان

سبک اثر ادبی:ژانر

سرخ کمرنگ:ال

سره:ناب

سه کیلو گرم:من

شب طولانی:یلدا

شراب:می

شرم آور:ننگین

شریف:بزرگوار

شعر چعار مصرعی:رباعی

شکل و صورت:قیافه

طعنه و سرزنش:سرک.ب

ظرف رختشویی:لگن

ظرف یخ:یخدان

عدد روستا:ده

عزیز عرب:ام

عمر مفیدش تمام شده:قراضه

غرور و تکبر:نب

فرانسه قدیم:گل

فروغ:سنا

فزونی:ازدیاد

قراضه:لکنته

گرفتگی زبان:تاتا

گیاهی خاردار:یز

لوس:ننر

مودب:با ادب

مالک چیزی بودن:داشتن

مانند ماه:مه وار

مذکر:نر

مرطوب:تر

مروارید سیاه خزر:خاویار

مریض بیمارستان:بستری

میوه گرمسیری:موز

نش:سایه

هم چشمی کردن:رقابت

همانند:یکسان

همسفر:همراه

واحد پول ژاپن:ین

ورزش رزمی ژاپنی:کاراته

وسیع:پهناور

کتف و شانه:خا

کمک:یاری

کوبیدن:دق

یار داماد:عروس


آسان گرفتن:تساهل

آغاز:اول

از ادات استفهام:آیا

از ایلت های آمریکا:یوتا

از حروف الفبا:شین

از سیارات:اورانوس

از عناصر فی:باریوم

از مراکز استان ها:ساری

اشاره به دور:آن

اشاره به نزدیک:این  

الفبای موسیقی:نت

انبار کشتی:خن

اهلی:رام

بازیگر"شکار روباه":سام درخشانی

بافت:نسج

بدنامی:رسوایی

بسیار تشنه بودن:له له زدن

به خاک سپردن:دفن

به کندی کاری را انجام دادن:فس فس کردن

پادشاه:کیا

پای افزار:لکا

پایتخت لائوس:وینتیان

پایتخت مالاوی:لیلونگوه

پرنده:طایر

پشته خاک:تل

پشیمانی:ندم

پیاله:جام

تختگاه:سکو

تن پوش ضد آب:بارانی

تیرگی چشم:تم

جراحت:ریش

جمهوری خودمختار روسیه:چچن

چهره:لچ

چیز:شی

حیا:شرم

حیوان باوفا:سگ

خشک و شکننده:ترد

خواب عرب:نوم

درد:الم

رازها:رموز

رنج و محنت:لگ

رهبر:لیدر

روح انسانی:جان

رودی در مغولستان و روسیه:ینیسیی

روزهای مهم مذهبی:ایام الله

ریز کردن

نان در آبگوشت:تریت

زمین زراعی:کشت زار

سرگشته:هاج

سمی خطرناک:سیانور

سوی و طرف:زی

شاخه ای در زمین شناسی:ژئوفیزیک

شب گذشته:دوش

شهر خوزستان:باوی

شوم:نامبارک

صبح زود:پگاه

صبور نیست:ناشکیبا

طلایی:زری

عقب افتاده:پس مانده

عقب و پشت:ورا

علت:سبب

علم ذرات ریز:نانو

فرهنگستان:آکادمی

فوتبالیست آرژانتینی:آلوارز

قدیمی:کهن

قیمت بازاری:فی

گذراندن:بسر بردن

گریه سوک:زاری

مجلس روسیه:دوما

مقام:سمت

میوه درخت سدر:کنار

ناپدری:راب

نخستین انسان:ادم

نزد عرب:لدی

نشانه تیر:هدف

نویسنده "پرنده آبی":موریس مترلینگ

هذیان:یان

همان فیل است:پیل

همه را شامل می شود:هر

هوشیار:بیداردل

وسیله اویزان کردن لباس:چوب لباسی

کافی:بس

کمانگیر باستانی:آرش


آدم های بد قلق:نرو

آزادراه:اتوبان

آهنگر:نهامین

آواز نشاط انگیز:سرود

اثر هرمان هسه:سیدارتا

از ادات تشبیه:سا

از پیامبران:هود

از سازهای زهی:ویولون

از سوره ها:روم

اسب آذری:آت  

الهه خورشید مصر باستان:را

انگبین:عسل

ایستگاه راه اهن:گار

این دم:الان

بانگ و آواز:غو

بخشودن:عفو

بخشی از چیزی:جزو

بددل:غر

برخی از زیر آن به عمل می آیند:بته

بسیار رنج دهنده:جان کاه

به تمسخر گرفتن:دست انداختن

بی نهایت:لایتناهی

پالیز خربزه:لته

پایتخت بلیز:بلموپان

پایین آمدن:تنزل

پستی و حقارت:فرودستی

پول خرد قاجار:شاهی

تازه به دوران رسیده:ندید بدید

تک:یکان

جاده قطار:ریل

جزئی نیست:کلی

حالت رفتن بین آهستگی و شتاب:افت و خیز

حرف ندا:ای

حرف نداری:بی

حرف همراهی:با

خزنده گزنده:مار

خوب و نیک:نغز

خون:دم

داد:عدل

داستان جنگی:رزم نامه

در آمدن:ورود

دستور:امر

راز و نیاز کردن با خدا:مناجات

روغنی:چرب

سست و ناتوان:خور

شاعر سده شش:انور یابی وردی

شدنی می شود:بادا باد

شراب:خمر

شهری در بوشهر:دیر

عادی:نرمال

فزونی یافتن:ازدیاد

فیلمی با بازی نگار جواهریان:چند تار مو

قسمی کفش پاشنه دار:ارسی

قطعی:حتمی

گردش کودکانه:ددر

گریز:هرب

گمراه:ضال

گودال:چاه

گونه:جور

لوله ای استوانه ای موتور اتومبیل:سیلندر

ماه سرد:دی

مجموعه قطعات جلوی خودرو:جلوبندی

مزور:دغل

معلم:فرهنگی

مقیاس وزن مایعات:گالن

منزلت:شان

منزوی و گوشه گیر:خانه نشین

نت میانی:لا

نخ های افقی پارچه:پود

نشانه ها:آیات

نصف:نیم

نقشه کشیدن:طرح ریختن

هدر دادن آب:هرز دادن

همه را فراگیرنده:عام

واحدی در طول:متر

واحدی در وزن:سیر

ولگردی:هرز

کشتی جنگی:ناو

کشنده بی صدا:سم

کشور آفریقایی:کنیا

کوچ کرده:رحیل


آسیب ها:آفات

اجداد:نیاکان

از آفت های درختان:شته

از پیامبران:یونس

از حروف یونانی:آلفا

از روی اجبار:قهرا

اهل ساری:ساروی

اهل هند:هندو

ایراد گرفتن:اشکال تراشیدن

بازار بی رونق:کساد  

بالا بردن:اعلا

بخاری برقی:هیتر

بزرگ داشتن:اکرام

بسیار طمع کننده:طماع

بغل:بر

به وجود آوردن:تکوین

پارسا و پاکدامن:بتول

پایتخت پرو:لیما

پرنده گردن دراز:لک لک

پوشاک:لباس

پیروان:امم

تصدیق انگلیسی:یس

تمام و همه:سراسر

جامه گشاد و بلند:عبا

جدا کردن دو چیز از هم:فک

جمع کافر:کفار

چنگ در زدن:تمسک

چهره:رو

حرکات مسخره و بیهوده:ادا

حق ناحق در سازمان ملل:وتو

حل شده:محلول

داربست زیر سقف:خرپا

داروی تزریق کردنی:سرم

در کمال دقت:مو به مو

دست ها:ایادی

دستگاهی برقی در موتور:دلکو

دل آزار کهنه:نو

دور دهان:کب

رخت:لباس

رنگ:فام

سال ترکی:ییل

ستبر:ضخیم

سرخ رنگ:عنابی

سنبل کوهی:فو

سنگ زر:محک

شرح دهنده:مفسر

شرمنده:کنف

شهر تهران:ورامین

شهر مازندران:رامسر

شهری در ایتالیا:فلورانس

شکاف میان قلم:فاق

شیرینی لوله ای:رولت

صعود:ارتقا

صمیمی و خالص:یک رو

علم مطالعه نور:اپتیک

عید میلاد مسیح:نویل

غذایی از گوشت و بادمجان:مسما

فالگیری:رمالی

فصل نوزایی:بهار

گردش دسته جمعی:پیک نیک

گزنده خطرناک:رتیل

لاف و گزاف:هارتو پورت

لبه تیغ:یلمان

متذکر شونده:یادآور

مجاز از بنیان گذار:پدر

محفظه نامه:پاکت

محل دفن مردگان:قبرستان

مرطوب:تر

مژده رسان:بشیر

موتور برقی:الکترو موتور

میوه درخت سدر:کنار

ناتوان و بی مصرف:بی عرضه

ناگهان:یک هو

ناله و فغان:وح

نمک اسید فسفریک:فسفات

نیمه روز:ظهر

همسایه:جار

کلا:روی هم رفته

یکی پس از دیگری:یکایک


اثر پا:رد
اثر زان پل سارتر:بودلر
ارابه:گردون
از عناصر گازی:هلیوم
از یک سو:یک جانبه
از یک نزاد:همجنس
اسب نر:نریان
استعداد فهم و دریافت:شم
اکنون:اینک
به تاخیر انداختن:طول دادن  
به لرزه دراوردن:لرزاندن
بهشت زیر پای اوست:مادر
بوی رطوبت:نا
بیچارگی:زبونی
پالان چهارپا:جل
پاک نژادی:نجابت
پایتخت آلمان:برلین
پایتخت کانادا:آتاوا
پیاله:جام
پیشوای دین زرتشتی:هیربد
پیوسته:یکبند
تازه:نو
تمیز:پاک
تن پوش:پیراهن
جاهل:نادان
جای سردسیر:ییلاق
جشن و مهمانی:سور
جعبه بزرگ حمل کالا:کانتینر
حرص:آز
حقیقت هر چیز:ذات
خداوند:رب
خرده سنگ های ریز:شن
خوشی ها:لذات
دانه خوشبو:هل
دهان خودمانی:دهن
دو یار همقد:اا
رایزنی: مشاوره
رموز:اسرار
ساختمان و سازنده اش:بنا
سرخ رگ:شریان
سرمشق:نمونه
سنگینی:وزن
شب های عرب:لیالی
شخص:کس
شراب:می
شهر:بلد
شهری در فرانسه:رن
شور و غوغا:ولوله
شیشه و قرابه:کپ
صاحب:ذو
صدمه:اک
شریح:پوست کنده
صفت کودک بازیگوش:وروجک
طولانی ترین عصب بدن:سیاتیک
ظاهر ساختمان:نما
ظرف حمل استکان:سینی
عدد منفی:نه
عهد:زمانه
فرشته و ملک:ایزد
فلانی:یارو
ف نرم و نقره ای رنگ:قلع
قطار:ترن
قطع کردن:بریدن
گربه عرب:هر
لاغر و نحیف: نزار
لباس:جامه
مادر:والده
ماده ای به ظاهر جامد:ژل
ماه سرد:دی
مرافعه ها:دعاوی
مسئول تمور شهری:شهردار
من:اینجانب
ناشایست:ناروا
نفس ملامت کننده:لوامه
نویسنده "بریدا": پائولو کویلیو
هنگام:اوان
هیچ نخوردن:لب نزدن
واگذار کردن:سپردن
وسیع:پهناور
ویتامین انعقاد خون:کا
کشور آفریقایی:مالی
کلمه افسوس:آه
یار عروس:داماد


آب بینی:فین
آب که از بلندی فرو می ریزد:آبشار
آشکار کردن:کشف
آفریننده:خالق
ابزار درو:داس
اثر شاتوبریان: رنه
اثر نیما یوشیج:مرقد آقا
از اشراف هند:مهاراجه
از غذاهای ایرانی:چلوکباب
از ماموران بهداشت:بهدار  
از ماه های میلادی:ژوئیه
از مراکز استان ها:رشت
از نوشت افزارها:مداد
از وسایل پرواز:کایت
استان ها:ولایات
اشاره به نزدیک:این
امتداد:راستا
با یکدیگر پیکار کردن:تنازع
بخشودن:عفو
بدن:تن
برادر پدر:عم
برجستگی زیر گونه:لپ
برجستگی لاستیک:آج
بر خلاف:مغایر
برگشتن:ایاب
بیماری ریوی:سل
پایتخت بنگلادش:داکا
پایتخت مجارستان:بوداپست
پایین:فرو
پشیمانی:ندم
پیمودن:طی کردن
تعداد:عده
تن:بدن
تیر انداختن:رمی
چشم:دیده
حرف تصدیق:بله
حرف های بی سر و ته:آسمان و ریسمان
حریف و هماورد:رقیب
خجسته:همایون
درخت زبان گنجشک:ون
درخت نارنج:نارنج بن
درون دهان:نجدریای:عرب:یم
دیوانگان:مجانین
ذوق و شوق:وجد
رطوبت:نم
رودی در اروپا:دانوب
زدن و خورد کردن:کوفتن
زمینی که در آن آب بماند:تکاب
زه کمان:وتر
ساخته شده:متشکل
ساز شاکی:نی
سایبان کوچک:چتر
سرخوش و مغرور:سرمست
شهر ایلام:ایوان
شهر سیستان و بلوچستان:کنارک
شهر گلستان:مراوه تپه
شهر کرمانشاه:پاوه
شهری در افغانستان:هرات
شکوفه نارنج:بهارنارنج
صاحب:ذا
ضمیر فرانسوی:وو
طبل بزرگ:دهل
عضوی از بدن:ران
غیر ایرانی:انیران
قرار دادن:نهادن
قسمت اصلی خودرو:موتور
گزینش،انتخاب:پسند
گمان بردن:ظن
گوشه نشین:منزوی
مربوط به سال:سنوی
مطرود شده:منسوخ
منتشر کننده:ناشر
مکلف به انجام آن هستیم:وظیفه
نابغه ها:نوابغ
نامی:شهره
نصب شده:نهاده
نمایندگان مجلس:وکلا
نیا:جد
هر چینه دبوار گلی:دای
همدم و قرین:اخت
وجود دارد:هست
کتف و شانه:خا


آفت کش قدیمی:ددت

از انواع کباب:طاس کباب

از حروف الفبا:ضاد

از سوره ها:مسد

اسم:نام

اشاره به نزدیک:این

اطلاع دادن:آگاهاندن

ایزد:خداوند

بازیگر "زنده باد زاپاتا":مارلون براندو

بت:صنم  

پایتخت زامبیا:لوساکا

پدر:باب

پهلوان:یل

تعداد:عده

تیم فوتبال ایرانی:گسترش فولاد

جسم سفید بلوری دافع ات:نفتالین

چشم چرانی:دید زن

چند وزیر:وزرا

حرص:آز

حرکت کرم گونه:وول

حقیقت هر چیز:ذات

حقیقی:راستین

حیوان باربر:خر

خواب:نوم

خودبینی:انانیت

داد:عدل

دراکولا:خون آشام

درخت عرب:شجر

در نوردیدن:طی

دستور قطعی:اکید

دوستی:وداد

رنگ:لون

رود مهم اروپایی:راین

روز مهم مذهبی:یوم الله

زبونی:ذلت

زمان و وقت:مدت

ساکن شدن:منزل کردن

ستبر:ضخیم

سرسرای بزرگ:لابی

سقف فرو ریخته:اوار

شمیم:بو

شهر اسپانیا:لاکرونیا

شهری در ایتالیا:کاتانیا

صنم:بت

طبل بزرگ:

طول دادن کاری:لفت دادن

علامت مفعولی:را

غلتک:رول

غم خورک:حواصیل

فریب:مکر

فطری نیست:اکتسابی

فوتبالیست اسپانیایی:کارواخال

فیلمی با بازی آناهیتا نعمتی:پارکوی

قسمتی از سوره:آیه

گروه ورزشی:تیم

گمراه:ضال

لباس آخرت:کفن

ماچ:بوس

مادر آذری:آنا

ماهی درون تفنگ:تیر

مجاز از غذا:نان

مجموعه:ست

محفظه لباس:جیب

محکم:سفت

مداد نوکی:اتود

مردان اصیل و بزرگزاده:نجبا

مرده:میت

مروارید:در

مظهر زیبایی طبیعت:گل

نصف:نیم

نویسنده"قوی سیاه":توماسان

همراه فراوان:فت

وسیله حمل لاشه:لشکش

وسیله داوری:سوت

وسیله دفاعی ات:نیش

کر شدن:صم

کشیک دادن:پست دادن

کلاه لبه دار:کاسکت

کنایه از شرمنده:روسیاه

کهنه و پاره:ژنده

کهنه و دیرینه:مزمن

یار پت:مت


اثر علی اکبر سیرجانی:سیمای دو زن

اثر فئودور داستایفسکی:رویای مرد مضحک

اثر مولیر:تارتوف

از انواع سال:قمری

از بیماری های چشمی:تراخم

از پیامبران:الیاس

از دست رفته:ضایعه

از روی اجبار:قهرا

از روی خطا:سهوا

از صور فلکی:ثریا  

از فات قیمتی:نقره

اضافه:زاید

الفبای موسیقی:نت

انسان نرینه:مرد

اینک:کنون

باطل شدن:هدر

بخشی از اوستا:نسک

بخشیدن:دادن

برخاستن هواپیما:تیکاف

بهشت:مینو

بهشت جاوید:عدن

پاک از گناه:بری

پایان:نهایت

پایتخت اتریش:وین

پایتخت کوبا:هاوانا

پنهان:نهفته

تازه:نوین

تهیه کننده اخبار رومه:رومه نویس

توانایی:یارا

تیر پیکان دار:یب

جاده قطار:ریل

جانشین او:وی

چاق و قد کوتاه:خپله

چیزها:اشیا

حیران:واج

دالان:راهرو

در حال ناله کردن:نالان

درآمد حاصل از فرصت ها:رانت

درخت قالی:دار

دردانه:یکی یکدانه

دریای عرب:یم

دوستان:یاران

دین ها:ادیان

راه عبور حیوانات:مالرو

رسیدن:آمدن

رود شمال خوزستان:دز

زشت و هولناک:شنیع

سازمان تامین خسارت:بیمه

سرزمین:دیار

سست:واهی

شهرنشینی:تمدن

شیر:هژبر

عدد فوتبالی:اا

گرد هم آوردن:جمع آوری

گرو گذاشته شده:مرهون

لعاب:ورنی

مارکی بر نوشیدنی میوه ای:رانی

مایه روشنی:آب

مایو دو تکه:بیکینی

متال:ف

محکم و استوار:اکید

موازی سطح زمین:افقی

نزد عرب:لدی

نقش هنرپیشه:رل

نهانی:خفا

نوازنده پیانو:پیانیست

نوشابه الکلی:لیکور

نوعی بیماری عفونی:کزاز

هوو:وسنی

وزن موسیقی:ریتم

کامپیوتر:رایانه

کشور آفریقایی:کنیا

کشور آمریکای شمالی:باهاما

کشور اروپایی:نروژ

کشور خجستگی:یمن

کفش راحتی خانه:دمپایی

کلام خودستا:من

یگانه:احد

یواش:آهسته


آش:با

آشتی:سلم

آهوش کوهی:کل

اثر آلفونس دوده:سافو

اثر فئودور داستایفسکی:خانم صاحب خانه

اثر ناهید طباطبایی:چهل سالگی

اداره مرزی:گمرک

از ادات تشبیه:سا

انبار ته کشتی:خن

انگبین:ظی  

بدی:شر

برابر شدن:تساوی

:پتی

به تازگی:اخیرا

بیهودگی:یاوگی

پروتئین گیاهی:سویا

پنکه:فن

پیش قراول:یساول

تا:الی

تقارب:همگرایی

تمام چیزی:شش دانگ

تمیز:پاک

تکخال:آس

تیز و برنده:تند

جام شراب:پیمانه

جزا:پاداش

چاپ و منتشر کننده نشریه:ناشر

حرف همراهی عرب:مع

خراشیدن:حک

خرس چینی:پاندا

خطاب بی ادبانه:هی

خوبی:نکویی

خوراکی پرطرفدار:شکلات

خوش آواز:خوش نوا

در آنجا آب خنک می خورند:زندان

دل در آرزوی چیزی بودن:لک زدن

دوستی:ود

دوندگی:خت

رشته:نخ

روشنایی قبل از طلوع:سپیده

ریز ریز کردن:خرد کردن

زبانه اتش:گر

زمان:مدت

زیبا همچون پری:پریوش

زیر و بمی صدا:نواخت

شازمان دادن:تشکیل

سبک:استایل

سختی و عذاب:وبال

سروری:ریاست

سری و دست:ست

سست و وارفته:شلوول

سوی و طرف:زی

شتر:سار

شهر آذربایجان شرقی:ملکان

شهر اداری قدیم:بلدیه

صفت سرو:سهی

صنم:بت

طالب:خواستار

ظرف بزرگ لبه دار:لگن

عرق روسی:ودکا

عضو رونده :پا

عضو هیئت دولت:وزیر

غلتاندن:غل دادن

قر و قاطی:هردمبیل

قرار و س:آرام

گرد اوردن:تالیف

گمان:پندار

لاشه:مردار

محفظه پرونده ها:فایل

مقیاس و آلت سنجش:معیار

منور:نورانی

نمازها و دعاها:صلوات

نهضت طرفداری از حقوق ن:فمینیسم

نوعی حلوا:لو

نوعی عدسی:کاو

هر فصل از فیلم:سکانس

واحد پول چین:یوان

واحد پول ژاپن:ین

واحد حرارت: کالری

کار برجسته و نمایان:هنر

کارهای نیک:خیرات

کتف و شانه:خا

کشور آسیایی:لایوس


آتش گرفتن:سوختن

آشکار:پیدا

آماده شدن خمیر:ور آمدن

آنچه که فرستاده می شود:صادر

از استان ها:کرمان

از اوراق بهادار:چک

از دهانه آتشفشان بیرون ریزد:گدازه

از سازها:هارپ

از سوره ها:معارج

از میوه ها:گلابی  

استخر:آبگاه

بار درخت:میوه

باریک بینی:دقت

بازیکن میانه میدان:هافبک

بدهکار:مدیون

برآیندها:نتایج

بردگی:رق

بلندپایه:متعال

بهره هوشی:آی کیو

پهلوان و دلاور:قهرمان

پیشوای دین زرتشتی:هیربد

تالاب:آبگاه

تصدیق آلمانی:یا

تن و لدن آدمی:کالبد

تندروتر:اسرع

تکیه کلام درویش:یاهو

جار و جنجال:هیاهو

جنگ:نبرد

جهان مینوی:لاهوت

خراب:ویران

خوراکی از اسفناج:نرگسی

دختر زن از شوهر سابق:ربیبه

درون حاشیه:متن

دریاسالار:آدمیرال

راننده ناو:ناوبر

رزمایش:مانور

رگ:ورید

زمان:مدت

زن ترسای پارسا:راهبه

زنگ بزرگ:درا

زیانکاری:خسارت

سایه بان کوچک:چتر

سرزنش و طعنه:سرکوب

سرگشته:حیران

سرنگون:وارون

سه کیلوگرم:من

سوسمار:ضب

سیاه:تاریک

شهر آلمان:بن

شهر استان تهران:ورامین

شهر فارس:جهرم

شهری در هند:بمبیی

شکیبا:صبور

شیوه معماری قرون وسطی:گوتیک

صحرای امریکا:نوادا

صدای پشه:وز

صنم:بت

شعیف و درمانده:زبون

عدم:نبود

غنیمت جنگی:فی

غیر از:جز

فقیر:تهیدست

فیلمی با بازی جمشید مشایخی:گالان

فیلمی با بازی داوود رشیدی:اعدامی

فیلمی با بازی سحر قریشی:عبور از مه

قرار و س:آرام

قسمت محرکه خودرو:موتور

گرانبها:بهایی

گریم کننده:گریمور

نای:گلو

موسسه اموزش امور فنی و صنعتی:پلی تکنیک

ماه میلادی:ژوییه

مجرای خون:رگ

مدارا کردن:تسامح

مربوط به داخل شدن به جایی:ورودی

ملیح:بانمک

ناامید:مایوس

نام:اسم

نشانه بیماری:تب

نوعی بیماری چشمی:آب سیاه

نویسندگی:کتابت

هدف و مقصود:مرام

ویرایش:ادیت

کثیف:آلوده

کدری:تاری


آجیل شکستنی:تخمه

آدم بد قلق:نرو

آنکه نداند چکار باید بکند:بلا تکلیف

اثر عبدالحسین زرین کوب:روزگاران

اثر عبدالحسین زرین کوب:سرنی

اثر غلامحسین ساعدی:جای پنجه در هوا

اثر نیما یوشیج:آی شب

از ادات پرسش:کدام

از سازها:گیتار

امتیازها:مزایا  

برنج کوبی:رزازی

بغل:بر

بلبل:هزاران

بنده زرخرید:قن

به خود نازیدن:تفاخر

به من:مرا

پایتخت رواندا:کیگالی

پایتخت مالدیو:ماله

پسران:ابنا

تباه و هلاک:دمار

تلخ عرب:مر

تیر پیکاندار:یب

تیم فوتبال ایتالیایی:هلاس ورونا

ثلاثه مصری:اهرام

جراحت:ریش

جسم توپی شکل:گوی

چله کمان:زه

حاکم:والی

حیرت زده:مبهوت

حیوان باوفا:سگ

خانه ها:مساکن

خبر خوش:نوید

خدای درویش:هو

خیمه تک ستونه:گبر

درخت تسبیح:یسر

ذکر و دعا:ورد

رایگان:زب

روی هم ریخته و انبار شده:تلمبار

زیاده روی کردن:مبالغه

سردابه اجساد:دخمه

سرکشی و طغیان:نافرمانی

سستی:رخوت

سنگ های گرانبها:جواهرات

سوره هایی که در مکه نازل شده:مکی

شال زردشتیان:ر

شانه به سر:هدهد

شهر استان فارس:مهر

شهر خوزستان:شوش

شهرها:مدن

ضمیر خودستا:من

طرف چپ:یسار

طلا:زر

ظرف فی پهن:تابه

عدد هندسی:پی

غنیمت جنگی:فی

فراهم کردن:تدارک

فرود آمدن در معرکه جنگ:نزال

فیلمی از جان شینجر:بازی شاهین

فیلمی از فرهاد غریب:پل سیزدهم

فیلمی با بازی جمشید مشایخی:سایه های غم

فیلمی با بازی گلشیفته فراهانی:اشک سرما

قسمت بالای جمجمه:ملاج

قصد و عزم:آهنگ

گاز چراغ:نیون

گردش و چرخش:دوران

لشکر:جند

لیبرال:آزادی خواه

مونث بودن:مادگی

مادر آذری:آنا

مال و ثروت:منال

مترسک:ادمک

مردم قوی هیکل و گنده:لنبر

مرده:میت

معبد:دیر

منسوب به ادب:ادبی

منسوب به امور بازرگانی:تجارتی

مهر کرده شده:مختوم

:کلیمی

نابینایی:کوری

نو و جدید:ینگی

نوعی سنبل الطیب:فو

هراس و بیم:هول

واحد سطح:آر

واژگان:کلمات

کسی که به او امر شده:مامور

کوزه بزرگ:هب

یکرنگی و یکدلی:صمیمیت


آب انگلیسی:واتر

آباد و معمور:دایر

آرایش و زینت:زیب

اثر الکساندر دوما:سفیدها و آبی ها

اثر شهره وکیلی:شهیر

احسان و نیکویی:منت

اداره اطفا حریق:آتش نشانی

الهه خورشید مصر باستان:را

ایالتی در آمریکا:مونتانا

بازی سنگ و چوب:هفت سنگ  

بخشش و کرم:سخا

بخیل:تنگ چشم

به پایان رساندن:اتمام

بوی بد:گند

بی درنگ:آنی

پایه و ستون:رکن

پسوند شباهت:آسا

تاخت اسب:تگ

ترشرویی:اخم

تمامیت:کلیت

تنها و منفرد:یکه

تهیدست:فقیر

جابجایی هوا:باد

جامه و لباس:کسا

جای بازگشت:ماب

جمع شیخ:شیوخ

جنس خانه زنبور عسل:موم

جوان:فتی

چین و شکن:یرا

حافظه:یاد

حزن و اندوه:هم

حیران و سرگردان:سردرگم

خاندان:دودمان

خدا بیامرز:شادروان

خردسال تر:که تر

خورشید:شمس

خون بها:دیه

خوک نر:ساد

درمانگاه:مطب

درون دهان:کب

درون پوست:انددرم

دستگاه بوجاری:خرمن کوب

دور دهان:نس

دیوانه:سودا زده

ذکر و دعا:ورد

ردیف:رج

روز عرب:یوم

روشن تر:انور

روی و رخساره:خد

زادگاه:وطن

زن بابا:نامادری

سخت کوفته و خسته:له و لورده

سر هر چیزی:نوک

سره:ناب

سیلی:تس

شدنی می شود:بادا باد

شکوه:فر

طفل:بچه

عادت و خوی:داب

عدد منفی:نه

عقل:خرد

علف خوردن چهارپایان:چرا

فیلمی از آلیا کازان:ملاقات کننده ها

فیلمی با بازی بهروز وثوقی:کاروان ها

قدم:کام

گروه اسبان:خیل

گشودن:حل کردن

گوشت بریان:کباب

گیاهی است خاردار:گون

گیاهی خاردار:یز

مجموعه:ست

محل نگهداری کودکان بی سرپرست:پزورشگاه

مقابل:رویاروی

مقاومت:ایستادگی

میل کردن:رو آوردن

ناپاکی:آلودگی

نشیمن پشت چهارپا:زین

نفی از ترسیدن:مترس

نمد زین:یون

نمونه خروار است:مشت

نوعی نوشابه الکلی:آبجو

هامون:دشت

هنوز گل نشده:غنچه

واحدی در سطح:آر

وحشی:دد

وسیله تعیین جهت باد:باد نما

کشور آسیایی:ترکمنستان

کشور خجسته:یمن

یاری دهنده:ممد


اثر داستایفسکی:بوبوک

از اوراق بهادار:چک

از جنس نمد:نمدین

از گیاهان علفی:شنبلیله

اسب سرخ مایل به سیاه:کهر

امر از زدن:بزن

اندوه:حزن

اکنون:الان

ایستادن:توقف

باب:در  

باد موافق:شرطه

بازگشت صوت:اکو

بدهکار:وامی

:رت

بزرگ زاده:بیک

پایان نامه:تز

پایتخت پرتقال:لیسبون

پشت:کول

پوشش اسلامی:حجاب

پیروان ارسطو:مشایین

تباه شدن:بطلان

تجارت و پیشه وری:کاسبی

تلخ عرب:مر

تیره و تاریک:ظلمانی

تیم فوتبال ایتالیایی:آ اس رم

تیم فوتبال ایتالیایی:هلاس ورونا

ثروتمند تاریخ:قارون

جدایی و دوری:هجر

جستجو:کاوش

چاره و گزیر:بد

چایخانه فرنگی:کافه تریا

چرخ خودرو:لاستیک

حاکم:فرمان روا

خارج شدن هوا از ریه:بازدم

خدا:اله

خدایی:الوهیت

خستگی ناپذیر:نستوه

خشکی:بر

خم شدن در نماز:رکوع

دارای زور و قدرت:نیرومند

درخت زبان گنجشک:ون

دستبند:یاره

ذهن و حافظه:یاد

رعشه:لرزه

رنگدانه تنفسی:هموگلوبین

روشن و نمایان:پدید

زمان حاضر:حال

زیر پا مانده:له

سازمان پیمان آتلانتیک شمالی:ناتو

سخن:لحن

سوی و طرف:زی

شاعر سده شش و هفت:عطار

شفیره:لارو

شماره و عدد:نمره

شهر مرکزی:خنداب

شیشه ای در آزمایشگاه:آرلن

ضمیر انگلیسی:یو

عرق روسی:ودکا

غنیمت جنگی:فی

فیلمی از جاناتان دمی:سکوت بره ها

قد بلند:بلند بالا

قسمتی از موشک:کلاهک

گروه ورزشی:تیم

لباس پوشیدن و عازم شدن:شال و کلاه کردن

لطیفه:جوک

لقب پادشاهان چین:خاقان

ماده ای در صابون سازی:پتاس

مانند بودن:مشابهت

مایه روشنی:آب

محدوده حرکت خودرو:لاین

مسئول اجرایی کشور:رییس جمهور

مقیاس طول:متر

مهیب و سهمگین:نژند

نفس سیگاری:پک

نفس نفس زدن:هناسه

نوشتاری:کتبی

نوشته پست کردنی:نامه

نوعی بیماری پوستی:گر

نیستی:هلاک

هموار:مسطح

کاتب:قلمزن

کشتی جنگی:ناو

کشف رازی:الکل

کشور اروپایی:نروژ

کشوری در آمریکای شمالی:دومینیکا

کنایه از گرفتاری و حوادث:کشاکش

یک دانه قند:حبه


آب جوشان:فواره

آشیانه مرغ:عش

آغازها:اوایل

ارث بردن:وراثت

از اشکال هندسی:چهارضلعی

از خواهران برونته:آن

از روی خطا:سهوا

از سازهای زهی:ویولا

از سبزیجات:ریحان

از سوره ها:تین  

از مراکز استان ها:ارومیه

اشاهر به دور:آن

اندوهگین شدن:افسردن

انسان بودن:آدمیت

بدی:شر

برآیندها:نتایج

بزرگ ایل و طایفه:بکتاش

بسیار امر کننده:اماره

بشاش:خنده رو

به تدریج:اندک اندک

به دنیا آوردن:زا

بی اساس:واهی

پایتخت زیمباوه:هراره

پایین:زیر

پسوند طی کننده:نورد

پهلوان:یل

پیشکش:نثار

پیکان پهن:غداره

تاراج:یغما

تیرگی رابطه:کدورت

تیره:سیاه

تیز و برنده:تند

جانشینی:نیابت

جانور مکار:روباه

حصیر:بوریا

حمله هوایی:بمباران

خدای قدرت یونان باستان:هرکول

خواست و میل:ارادت

خودرو:ماشین

درخت پر شاخ و برگ:نارون

دیگدان:سه پایه

دیوار بلند و محکم:ترا

راه شاعرانه:ره

رموز:اسرار

روش و طریقه:منوال

زبان قرآن:عربی

زوبین:مک

ساختمانی بر گور:ضریح

سرمه:توتیا

شعله آتش:آلاو

شهر:بلد

شهرها:مداین

شکوه و بزرگی:جلال

صادق در دوستی:وفادار

صدای درهم جمعیت:همهمه

عدد تنفسی:شش

عزیز"گرامی

فراوانی:وفور

ف سفید مایل به سرخ:کبالت

فیلمی با بازی جمشید هاشم پور:بالاش

فیلمی با بازی مریلا زارعی:هم نفس

گدا:متکدی

گل نرم ته نشین شده:لای

گلی خوشبو:یاسمین

لاغر و نازک:قلمی

مادر عرب:ام

مادران:امهات

ماده سرشویی:شامپو

مهمانی باشکوه:ضیافت

نابودی:هلاکت

نفس نفس زدن:هناسه

نمازهای مستحب:نوافل

نوشابه الکلی:لیکور

نویسنده امیل:روسو

نیاز به ارتباط کابلی ندارد:بیسیم

هدایت کردن وسیله نقلیه:راندن

کاغذ رومه:وب

کلمه نفرت:اف

کلی و بسیار:عمده

کمربند زمین:استوا

کنون:فعلا

کوانتوم انرژی تابش الکترومغناطیسی:فوتون

یادگار:یادبود

یکی از ات:ه


چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی

به غمت که هرگز این غم ندهم به هیچ شادی

 

ز تو دارم این غمِ خوش، به جهان از این چه خوشتر

تو چه دادی ام که گویم که از آن به ام ندادی؟

 

"هوشنگ ابتهاج"

------------------------------------

 

متن کامل شعر در ادامه مطلب :




[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

تا خیال دلکشت گل ریخت در آغوش چشم
صد بهارم نقش زد بر پرده یِ گل پوش چشم

مردم بیگانه را یارای دیدار تو نیست
خفته ای چون روشنایی گرچه در آغوش چشم

وقت آن آمد که ساغر پُر کنیم از خون دل
کز می لعلت تهی شد جام حسرت نوش چشم

چشم و دل، نادیده، بر آن جسم پنهان عاشق اند
آفرین بر بینش دل، آفرین بر هوش چشم

آتش رخساره روشن کن شبی، ای برق عشق
تا چراغی بر کُنم در خانه یِ خاموش چشم

مژده یِ دیدار می آرند؟ یا پیغام دوست
اشک شوق امشب چه می گوید نهان در گوش چشم

می رسد هر صبح بانگ دلنوازت، ناز گوش
می کشم هر شب شراب چشم مستت، نوش چشم

در غبار راه او، ای سایه بینا شو، که من
منت صد توتیا دارم ازو بر دوش چشم

  #هوشنگ_ابتهاج


هوشنگ ابتهاج :

مژده بده مژده بده یار پسندید مرا

سایه ی او گشتم و او برد به خورشید مرا

 

جان دل و دیده منم  گریه ی خندیده منم

 یار پسندیده منم  یار پسندید مرا

 

کعبه منم  قبله منم سوی من آرید نماز

 کان صنم قبله نما خم شد و بوسید مرا

  

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

آیا در پی روشی سرگرم کننده برای بهبود خلق و خو، کاهش استرس و پیشگیری از زوال عقل هستید؟ حل کردن جدول کلمات متقاطع را به یک عادت برای خود تبدیل کنید.

از فواید سلامت حل کردن جدول کلمات متقاطع 
به نقل از "کر2"، نخستین جدول کلمات متقاطع در 21 دسامبر 1913 در رومه نیویورک ورلد منتشر شد. از آن زمان تاکنون، جدول کلمات متقاطع شاهد انفجار محبوبیت خود بوده است. در حال حاضر، این جدول ها به صورت آنلاین، در رومه ها و بسیاری از کتاب های جدول منتشر می شوند.

پژوهش ها نشان داده اند که حل کردن جدول کلمات متقاطع چیزی فراتر از فعالیتی ساده است که تنها برای وقت گذرانی انجام می شود. آنها فواید بسیاری برای سلامت روانی و جسمانی شما ارائه می کنند. در ادامه با برخی از این فواید بیشتر آشنا می شویم.
 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

موسیقی، یکی از عناصر مهم درشعر است و تاثیرات فراوانی بر آن می گذارد؛ از جمله:

 

·           به شعر، نظم می دهد؛

·           حالات مختلف در مخاطب ایجاد می کند ( نشاط، شادی، اندوه، و.)؛

·           میزان تاثیر شعر بر مخاطب را دوچندان می کند؛

·           و.

 

موسیقی در شعر چند شاخه ی مهم دارد؛ از جمله: وزن، قافیه و ردیف، و.

در این بخش می خواهیم با هم بحث قافیه و ردیف را مرور کنیم.

پیش از آغاز بحث، خوب است این بیت ها را بطور دقیق بخوانید و به این سوال پاسخ دهید که در پایان هر بیت:

-     کدام کلمات » بطور کامل و عینا تکرار شده اند؛

-     حروف »  کدام  کلمات با هم مشترکند؛

با پاسخ به این سوالات می توانید به جایگاه قافیه و ردیف و ارزش موسیقایی آن پی ببرید. 

 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

از اشعار افشین یداللهی :

همه دنیا بخواد و تو بگی نه ، نخواد و تو بگی آره ، تمومه 

همین که اول و آخر تو هستی ، به محتاج تو ، محتاجی حرومه

 

تو همیشه هستی اما ، این منم که از تو دورم

من که بی خورشید چشمات ، مثل ماه ِ سوت و کورم

 

نمیخوام وقتی تو هستی ، آدم ِ آدمکا شم

چرا عادتم تو باشی ، میخوام عاشق تو باشم

 

تازه فهمیدم به جز تو ، حرف ِ هیچ کی خوندنی نیست

آدما میان و میرن ، هیچ کی جزتو موندنی نیست

 

منو از خودم رها کن ، تا دوباره جون بگیرم

خسته ام از این عقل خسته ، من میخوام جنون بگیرم

 

همه دنیا بخواد و تو بگی نه ، نخواد و تو بگی آره ، تمومه

همین که اول و آخر تو هستی ، به محتاج تو ، محتاجی حرومه


یکروز می آیی که من، دیگر دچارت نیستم
از صبر ویرانم ولی، چشم انتظارت نیستم


یکروز می آیی که من، نه عقل دارم نه جنون
نه شک به چیزی، نه یقین، مست و خمارت نیستم



شب زنده داری می کنی، تا صبح زاری می کنی
تو بی قراری می کنی، من بی قرارت نیستم


پاییز تو سر میرسد، قدری زمستانی و بعد
گل میدهی، نو میشوی، من در بهارت نیستم


زنگارها را شسته ام، دور از کدورت های دور
آیینه ای پیش توام، اما کنارت نیستم


دور دلم دیوار نیست، إنکار من دشوار نیست
اصلا "منی"در کار نیست، امنم حصارت نیستم.


دکتر افشین یداللهی



دکتر افشین یداللهی :

آرام بگیر امشب، ما هر دو پُر از دردیم
در آتش و یخبندان، داغیم ولی سردیم

داغیم، نمی‌فهمیم؛ تا فاجعه راهی نیست
سردیم، نمی‌خواهیم از فاجعه برگردیم

از مرهمِ یکدیگر تا زخمیِ هم بودن
راهی‌ست که بی‌مقصد، با عشق سفر کردیم
 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

افشین یداللهی :

غروبم مرگه رو دوشم ، طلوعم کن تو میتونی

تمومم سایه می پوشم شروعم کن تو میتونی

شدم خورشید غرق خون میون مغرب دریا

منو با چشمای بازت ببر تا مشرق رویا

دلم با هر تپش با هر شکستن داره می فهمه

که هر اندازه خوبه عشق همون اندازه بی رحمه

چه راهایی که رفتم تا بفهمم جز تو راهی نیست

خلاصم کن از عشقایی که گاهی هست و گاهی نیست

تو خوب سوختن و میشناسی سکوت و از اونم بهتر

من آتیشم یه کاری کن نمونم زیر خاکستر

می خوام مثل همون روزا که بارون بود و ابریشم

دوباره تو حریر تو مثل چشمات ابری شم

دلم با هر تپش با هر شکستن داره می فهمه

که هر اندازه خوبه عشق همون اندازه بی رحمه

چه راهایی که رفتم تا بفهمم جز تو راهی نیست

خلاصم کن از عشقایی که گاهی هست و گاهی نیست

 

خواننده:احسان خواجه امیری

ترانه سرا: افشین یداللهی

تیتراژ پایاینی سریال در مسیر زاینده رود


آب ترکی:سو

آتش عرب:نار

آشکار کردن:افشا

آغاز:شروع

آلیاژی از آهن:فولاد

ابزار نجاری:رنده

اتصال:پیوند

اثر ویکتور هوگو:بینوایان

احمق:کودک

ارادی:اختیاری  

از سازهای بادی:نی لبک

از فرشتگان مغضوب:هاروت

از قصد:عمدی

از مذاهب بودایی:ذن

اشاره به دور:آن

اهلی:دست آموز

بازداشت شده:موقوف

بازیگر"به روح پدرم":یوسف تیموری

بازیگر سریال خانه به دوش:علی صادقی

بالا آمدن آب دریا:مد

بدبخت شدن:شقاوت

برادر حضرت موسی:هارون

برای زیبایی به خود می اویزند:زیورآلات

بزرگ منشی:نب

به هم چسبیدن:جوش خوردن

به هوش باش:هان

بی سر و پا:لات

بی نوایان:مساکین

بیماری زردی:یرقان

پدر بزرگ:نیا

پسوند راننده:ران

تازه:نو

تلخ عرب:مر

توقف کوتاه مسابقه:تایم اوت

تیزهوشی:ذکاوت

تیم فوتبال ایتالیایی:کیه وو

جهانی که در آنیم:دنیا

چوب مسطح و پهن:تخته

چیزی را به تماشا گذاشتن:نمایش

خانقاه:سردم

خشکی میان دریا:اداک

خو گرفتن:انس

خوب:نکو

خون:دم

خویشی و قرابت:نسبت

دستگاه خنک کننده:کولر

رشته باریک:نخ

روزانه:یومیه

روش و قانون:هنجار

سازمان علمی و فرهنگی و تربیتی سازمان ملل:یونسکو

سرگشته:مدهوش

سنبل کوهی:فو

سیاهی:تاریکی

شلوار جین:لی

ضربان:پالس

فوتبالیست انگلیسی:رونی

فوقانی:زبرین

فیلمی از پیتر جکسون:موجودات آسمانی

فیلمی با بازی اکبر عبدی:ای ایران

فیلمی با بازی اکبر عبدی:هدف اصلی

فیلمی با بازی رامبد جوان:مکس

قدرت و توانایی:وسع

قوس:کمانه

گل نومیدی:یاس

گمان:ظن

لوس:ننر

لوله گوارشی:روده

مایوس:نومید

ماده بیهوشی:اتر

مالک کردن دولت بر بخشی از صنایع:ملی کردن

مرتجع لاستیکی:فنر

مروارید:در

مسلط بودن:حاکمیت

مشهور:نامی

نظاره کردن:دیدن

نهال نازک پای درختان:پاجوش

نهر:رود

نوعی گهواره:ننو

هراس:بیم

همیشگی:سرمدی

ورزش مفرح آبی:شنا

کشتن محکومین با گلوله:تیرباران

کشنده واگن ها:لکوموتیو

کشور آسیایی:یمن

کلمه تصدیق:آری


آب منجمد:یخ

آفرین فرنگی:براوو

آفرینش زیبایی:هنر

ابزار بی ارزش و ناکارامد:ماسماسک

ابزار خیاطی:سنجاق

ابزار و وسیله:آلت

اثر توماس مان:گناه کار مقدس

از ادات تشبیه:سا

از استان ها:سمنان

از توابع مثلثاتی:سینوس  

امور کاملا آشکار:بدیهیات

باشگاه:کلوب

با محبت:مهربان

بانگ:آوا

بجز:الا

بخت و اقبال:شانس

به راحتی و بدون مشکل:بلامانع

بیماری غشی:صرع

بیمناکی:خوف

پایتخت سوئیس:برن

پهلوان:یل

تئاتر:نمایش

تندرستی:سلامت

تنها و فقط:صرفا

توانایی:قوت

تیم فوتبال انگلیسی:وستهام

تیم فوتبال ایرانی:صبای قم

چای فرنگی:تی

چپق کوچک:پیپ

چگونگی:صفت

چندین جدول:جداول

چندین دفتر:دفاتر

حرف خوردنی:نون

خو گرفتن:تانس

دخل:درآمد

در بیمارستان کار می کند:بهیار

درماندگی:گرفتاری

درمانگاه:کلینیک

درویش و تنگدست:مفلس

دست عرب:ید

دسته ای از داران:جوندگان

ذکر و دعا:ورد

راز:سر

رنج و سختی:مصیبت

روانه ساختن:ارسال

زمین دور از آب:لیا

زیر پا گذاشتن:پایمال کردن

سال ترکی:ییل

سبکی در ژیمناستیک:پارالل

سلطنتی و شاهی:کیانی

سوگند:یمین

شمیم:بو

شهر آذربایجان شرقی:میانه

شهر استان مازندران:سواد کوه

شهر خراسان شمالی:درق

شهر سیستان و بلوچستان:جوانرود

شهری در استان هرمزگان:ده بارز

صدای افتادن:تلپ

صدای برخی ات:جیر جیر

ضربه کاری خورده:ناکار

ضرور و لازم:بایست

عنوانی در ارتش:سرکار

فرستنده:مرسل

فیلمی با بازی جمشید مشایخی:پسر زاینده رود

قعر جهنم:درک

قوی جثه:تناور

قیامت:رستاخیز

گیج و حیران:واج

مالک و صاحب:ذا

مجرد:عزب

مزه دهان جمع کن:گس

نسخه برداری کردن:رونویسی

نوشتن:نگارش

نیرو دهنده:مقوی

وقت و هنگام:گه

کارگر ساختمانی:بنا

کارگردان فیلم قاچاق:استیون سودربرگ

کامل و بی عیب:تمام

یون مثبت:آنیون


آب روستایی:او

آهن ساختمانی:تیرآهن

اثر ایوان تورگنیف:خاک بکر

اثر جواد مجانی:یکی و آن دیگری

اثر شهریار مندنی پور:ماه نیمروز

اثر علی شریعتی:آثار گونه گون

از جهات اصلی:شمال

از عناصر گازی:هلیم

از ماه های سریانی:ایار

استشمام کردن:بوییدن  

اندرون دهان:نج

با حمیت:غرور

بازاری:کاسب

بازی تخته و مهره:نرد

بازیگر سگ های پشوالی:لیلا اوتادی

بخشی از سوره:آیه

بد اقبال:نگون بخت

بلبل:هزار

بندپای سمی:رتیل

به پا خاستن:قیام

به دنیا آوردن:زا

به هوش باش:هان

پایتخت گینه استوایی:مالایو

پایتخت لتونی:ریگا

پست:دنی

پسوند شباهت:سان

تازه:نو

تازیانه:شلاق

ترک خفیف استخوان:مو

تصدیق آلمانی:یا

توانا:ذوالقدر

تکه پاره:لت

تیشه درودگری:تش

جنگ:نبرد

جوانمردی:کرم

چوب خوشبو:ند

حاجت:نیاز

حالی کردن:فهماندن

خون عرب:دم

دادرس:یاور

دود کردن:دخ

دوره صد ساله:قرن

رخ:رو

رشته:نخ

رنگارنگ:ملون

زودرنج و حساس:نازک دل

زیرکی:هوش

زینت دادن:تزیین

ساحت و میدان:پهنه

ستم:ظلم

سر و وضع خوب پیدا کرده:نونوار

سرنیزه:سنان

صحرای خشک و بی علف:لغ

ضد گرما:سرما

طرف چپ:یسار

طعن و سرزنش:ژخ

طولانی ترین رود فرانسه:لوار

عدد خیطی:سه

عدد روستا:ده

غذایی با اسفناج و ماست:بورانی

فتوگرافر:عکاس

فرشته:سروش

فیلمی با بازی احمد نجفی:هتل کارتن

فیلمی با بازی گلشیفته فراهانی:به نام پدر

قسمت اصلی شهر قدیم:شارسان

قورباغه درختی:وک

گل سرخ:رز

گواه:شاهد

لوله انتقال آب:شیلنگ

ماترک:ارث

مجرای آب بام خانه:ناودان

مجنون:دیوانه

مدارا کردن:مماشات

من و تو:ما

مهره بازی های شانسی:طاس

میوه مربایی:به

نابینا:روشن دل

نجات دهنده:ناجی

نویسنده ایلیاد و ادیسه:هومر

نیکو:خوب

هرگز نه عرب:لن

هر که بخواهد جود هندوستان کشد:طاووس

همیان:بدره

واحد پول ایران:ریال

واحدی در سطح:آر

وام دهنده:داین

وام ها:دیون

وسیله دریافت و پخش صوت:رادیو

کشتی جنگی:ناو

کشور اروپایی:کنیا


اثر لئو تولستوی:سونات کرویتزر

از ادات پرسش:آیا

امیدوار:راجی

اهل کشور روسیه:روس

بدبو شدن:گندیدن

بدهکار:وام دار

بدون درنگ:فوری

بنیاد و اساس:اس

به گردش افتادن:دایر شدن

بی درنگ:عجالتا  

پایین:فرو

پرتاب کردن:انداختن

پرچم:لوا

پرهیزگار:تقی

پهلوان:یل

ترمز چهارپا:هش

ترک روی سی دی:خش

تصدیق آلمانی:یا

تمرین بدنی:ورزش

تیم فوتبال آلمانی:کلن

تیم فوتبال ایتالیایی:آتلانتا

تیم فوتبال فرانسوی:سنت اتین

جاوید:خالد

جایز:روا

جستن گلوله:هک

حالت بیهوشی:کما

حالت روحی:مود

حرف پیروزی:وی

خانواده:اهل

خواب:نوم

خوب:نیک

دارو:دوا

دام:تله

در رگ ها جاریست:خون

درخت زبان گنجشک:ون

درخت عرب:شجر

درون دهان:کب

دریاسالار:آدمیرال

دیدار کننده از اماکن مذهبی:زایر

رنج و محنت:لگ

رنگ:لون

رنگ خزان:زرد

روییدگی:نمو

ریشه ای:رادیکال

زایل کننده:مزیل

زخم عفونی شده روی پوست:دمل

سرخ کم رنگ:بور

سوراخ مانند وسط شکم:ناف

شهر اصفهان:نجف آباد

شهر خراسان رضوی:نیشابور

شهر لرستان:بروجرد

شیمی کربنی:الی

طریقه:روش

عضو شنوایی:گوش

عنوان احترام آمیز برای مردان:آقا

عیب و ننگ:عار

غذای مجردی:نیمرو

فرزند:ولد

فرش مالیدنی:نمد

فیلمی از همایون شهنواز:شاه خاموش

فیلمی از وینسنت وینلی:شور زندگی

فیلمی با بازی پرویز پرستویی:مارمولک

فیلمی با بازی رابرت دنیرو:سلطان کمدی

قرار و س:آرام

گروه ورزشِ:تیم

گواهی می دهم:اشهد

گوسفند فربه:پرواری

مامور اطفا حریق:آتش نشان

ماه خارج:اوت

معناها:مفاهیم

مفهومی در ریاضیات:لگاریتم

ملاح:دریانورد

مکافات:جزا

ناب:سره

نامرد:لامروت

نقش هنرپیشه:رل

نمایان شدن:ظهور

نوکر:خدمت گزار

نیمه بار:تا

هر ساز دارای زه:رهی

واحد سطح:آر

واحد مقاومت الکتریکی:اهم

کامل شدن:کمال

کج:مایل

کشور آمریکایی:کنیا

کشور مبارک:یمن

کوشش:جدیت

کوشش کننده در کار:مجد

یاری دهنده:ممد

یکدندگی:لج


آغشته به قیر:قیر اندود

آمد و شد داشتن:مراوده

آن طرفش پیداست:شفاف

اثر احمد اکبرپور:شب بخیر فرمانده

اثر ایوان تورگنیف:آبله سرنوشت

اثر شاتوبریان:رنه

از استان ها:بوشهر

از اشکال هندسی:دایره

از اعیاد اسلامی:قربان

 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

آبدار و تر و تازه:خوشاب

اثر پا:رد

اثر پرویز قاضی سعید:لاوسون در آشیانه مرگ

اثر زان پل سارتر:مگسها

اثر ساموئل بکت:چی کجا

اختیار کامل دارد:تام الاختیار

از پاپوش ها:چکمه

از رنگ ها:صورتی

از سبزی ها:ریواس

از مراکز استان ها:خرم آباد

اضطراری:اجباری  

امین و معتمد:درستکار

انسان:بنی آدم

ایجاد بریدگی کردن:خراشیدن

بالن:وال

بانگ و اواز:ندا

بذر گیاه:دان

برجستگی لاستیک:آج

بزرگ زاده:بیک

بسته شدن:بند آمدن

بلند و شیوا:رسا

به هوش باش:هان

پاکی:قدس

پایتخت قبرس:نیکوزیا

پرچمدار:بیرق دار

پشت:کول

توشه سفر:زاد

جهان ها:عوالم

چهار پایه ژیمناستیک:خرک

حرف تعجب:وا

حکومت مردمی:دموکراتیک

خلاف وعده کردن:تخلف

در به در و بی خانمان:آلاخون والاخون

درس نوشتنی:املا

دلیر و پهلوان:نیو

دیوار بلند و محکم:ترا

راهنمایی:هدایت

رود بزرگ آفریقا:نیل

روشنی و فروغ:تابش

زر ناسره:ماخ

زشت:انر

سایه:ظل

سرسرا:هال

سلاح انفجاری:بمب

سمنت:سیمان

سنگ زینتی آب رنگ:لاجورد

سوی و طرف:زی

شخص نامعلوم:فلان

شهر آذربایجان شرقی:

شهر استان کرمان:نرماشیر

شهر اصفهان:کاشان

شهر بی قانون:هرت

شهر مازندران:رامسر

شهری در آمریکا:دیترویت

صبحانه نخورده:ناشتا

صومعه:دیر

عدد ورزشی:دو

علامت:رقم

فربه:سمین

فوتبالیست پرتغالی:رونالدو

فوتبالیست پرتغالی:نتو

فیلمی از جیمز کامرون:آواتار

قعر جهنم:درک

گل نرم ته نشین شده:لای

گل نومیدی:یاس

گودال و مغاک:لان

گوسفند شاخدار:قوچ

گیاهی از تیره آلاله ها:تاج الملوک

ماست چکیده:لور

مایه روشنی:آب

مزه نمک:شور

میرغضب:جلاد

نخستین انسان:آدم

نرم و روان:لین

نظر:رای

نوعی ساز بادی:نی انبان

نوعی لوح فشرده:سی دی

نویسنده:کاتب

نیست و نابود:هیچ

نیلوفر:فل

همراه کلک:دوز

همین و بس:والسلام

واحد نیروی الکتریسیته:وات

کار خیر می کند:ثواب کار

کشور اسیایی:فیلیپین


آزاده:حر

آش:با

اثر اصغر الهی:قالیباف

اثر جیمز جویس:اولیس

از پیامبران:ادریس

از سوره ها:یس

از عناصر اربعه:باد

از ماه های قمری:شوال

از نوازندگان دربار خسروپرویز:باربد

بردبار:شکیبا

بسیار نالنده:انان  

بند کردن به کسی:کلید کردن

به شوق افکندن:تشویش

بهبود یافتن:جا امدن

بوی رطوبت:نا

بی حس:لس

بیرون زدگی دیواره سرخرگ:انوریسم

پایتخت اروگوئه:مونته ویدیو

پایتخت مالاوی:لیلونگوه

پرنده زیاب:قو

پوستین:وت

پیراهن آستین کوتاه:تی شرت

تازه به راه افتاده:نوپا

تغییر مسیر مجرای بدن:بایپس

تیم فوتبال فرانسوی:رن

ثروت و مال:دارایی

جهیدن آب:فوران

جوان خودآراو خوشگذران:ژیگولو

حزن:غم

خانه ها:مساکن

خدای درویش:هو

دختران:بنات

درخت انگور:تاک

درخت تسبیح:یسر

دلیر:نیو

دو یار همقد:اا

دوگانگی:ثنویت

راست ایستاده:هج

روز:یوم

زیبا و فریبنده:فریبا

زیر:پایین

زینت ناخن:لاک

سامان دادن:ترتیب

ستایش:حمد

سرسرا:هال

سرشت:خو

سفره امرا و بزرگان:شیلان

سلطان جاز ایران:ویگن

سنبل کوهی:فو

سود:قایده

شهر آذربایجان شرقی:هریس

شهر لرستان:دورود

شهر کردستان:بیجار

شهر کرمان:ریگان

شهری در ایتالیا:ورونا

شور و غوغا:ولوله

صاحب منصب:پایور

صدقه روز عید فطر:فطریه

ضرورتا:وما

طاقچه:رف

عدد اول:یک

عدد دو رقمی:نوزده

عدد ماه:سی

عضو رونده:پا

عقب:بک

غله کم حرف:جو

فن و شگرد:تاکتیک

فوتبالیست آرژانتینی:هیگواین

فوتبالیست اسپانیایی:راموس

فوتبالیست اسپانیایی:یورنته

فیلمی با بازی جمشید هاشم پور:اوینار

قبول نشده:رد

قتل ی:ترور

گرو:رهن

گل سرخ:رز

گوارا:مهنا

لفظ ابتدا یا انتهای کلمه:وند

ماه سرد:دی

مجاز از اتومبیل کهنه:آهن پاره

مجموعه:ست

مسابقه نهایی:فینال

مقیاس وزن مایعات:گالن

ملی پوش والیبال:مهدوی

نوعی بیماری ارثی خونی:هموفیلی

نیرو:توان

هویدا:نمودار

وابسته به کار نیک:خیریه

وارفته:شل

کتاب لغت:قاموس

کشور افریقایی:نیجر

کلمه افسوس:آه

کمان حلاجی:درونه

کنار و جانب:طف

کنج:زاویه


آتش عربی:نار

آزاده:حر

آگاه کردن:آنها

ابزار دفاعی ات:نیش

اثر جمال زاده:دار المجانین

اثر هرمان هسه:سیدارتا

از حروف الفبا:واو

از عناصر تشکیل دهنده اکسیژن:هیدروژن

اشاره به نزدیک:این

اهریمن:شیطان

ایزد نگهبان آب:آبان  

بر طبق قاعده:قاعدتا

برنامه موسیقی:کنسرت

بسیار راه رونده:مشا

به تدریج:نرم نرمک

بودار:معطر

بی درنگ:آنی

بی سروپا:لات

پایتخت نامیبیا:ویندهوک

پدربزرگ:نیا

تصدیق ایتالیایی:سی

تنبل جالیزی:کدو

تورم رگ های پا:واریس

تیم فوتبال ایتالیایی:فیورنتینا

تیم فوتبال ایتالیایی:والنسیا

تیم فوتبال فرانسوی:رنس

جذاب و گیرا:بانمک

پنگ های پیامبر:غزو

خانواده و فرزند دارد:عیال وار

خبر و حدیث:روایت

خرخر:خرناس

خواب عرب:نوم

خودبینی:انانیت

دارای مزیتی علاوه بر مزیت سابق:نور علی نور

درخت ازاده:سرو

دریا:یم

دو یار همقد:اا

دین:آیین

دیوار گلی:دای

روی و چهره:وجه

زمان حال فعل بودن:است

زینت ناخن:لاک

سالک:راهرو

سایبان کوچک:چتر

سایه:ظل

سرخ کم رنگ:بور

سزاوارتر:اولی

سنگسار کردن:رجم

شتر بارکش:لوک

شهر ایلات متحده:نشویل

شهر چهارمحال و بختیاری:اردل

شکستگی خفیف:ترک

طمع:چشم داشت

عداوت:کین

عدد قرن:صد

علامت مفعولی:را

عنوان بندی:تیتراژ

فهمیدن:حالی شدن

فوتبالیست آرژانتینی:رونالدو

فوتبالیست پرتغالی:نتو

فیلمی از علی عطشانی:دموکراسی تو روز روشن

فیلمی از وودی آلن:ملیندا و ملیندا

قرض و وام:دین

گفتار و سخن:قول

ماده بیهوشی:اتر

مرغزار:چمن

مطیع:رام

من و شما:ما

منسوب به دشت:دشتی

مهر و صداق:کابین

مهمانی دادن:سور دادن

نابرده رنج . میسر نمی شود:گنج

نقشه تصادف:کروکی

نهر:رود

هرچه که پهن باشد:لوح

واحدی در ارتش:هنگ

ورزش پهلوانی:کشتی

وعده داده شده:موعود

کشتن:قتل

کشتی بکسل کننده:یدک کش

کشتی جنگی تندرو:ناوشکن

کشور اروپایی:دانمارک

کشور اروپایی:واتیکان

کلام بیهوده:مهمل

کیف مسافرتی:ساک


آرزو کردن:تمنا

آزمایش:آزمون

آسمان:سما

آهوی کوهی:کل

اثر پا:رد

اثر صادق هدایت:ولنگاری

از القاب اروپایی:بارون

از حروف یونانی:یتا

از سازهای بادی:ترومبون

اسب نر:نریان  

اشاره به دور :آن

اموال وقف شده:اوقاف

اندک:کم

اول هر چیز:مبدا

باره:مورد

بچه گوسفند:بره

بخشنده:واهب

بدهکار:وام دار

برجستگی شبیه دندان:دندانه

بزرگ منشی:کبریا

به مزد گرفتن:اجاره

بی خبر:ناگاه

بی میلی:کراهت

پارچه:منسوج

پرندگان:طیور

پرنده نامه بر:کبوتر

پشیمانی:ندامت

پنج ترک:بش

تازه:نو

تجمع:میتینگ

تیم فوتبال انگلیسی:لسترسیتی

جدا کردن حروف کلمه:هجی کردن

جنس مذکر:نر

چه وقت:کی

چوب خوشبو:ند

حرف افسوس:آه

خبر داشتن:آگاهی

خدای درویش:هو

دستمال کاغذی:کلینکس

دشوار نیست:آسان

دل ها:ربوب

دهان خودمانی:دهن

دور دهان:نس

دوره ضعف پس از بیماری:نقاهت

دون:فرومایه

دین ها:ادیان

راز:سر

راه راست یافته:راشد

راه کوتاه:ره

ساز شاکی:نی

سالک:راهرو

سپیدموی شاهنامه:زال

ستاره برزیلی بارسلونا:نیمار

سرگردان:ویلان

سه کیلوگرم:من

شاعر سده شش:انوری

شهر آذربایجان غربی:اشنویه

شهر جشنواره فرانسه:کن

شهر سیستان و بلوچستان:ایرانشهر

شهرها:مدن

شهری در هند:بمیی

صفت کودک بازیگوش:وروجک

طرفدار جدایی دین از ت:لاییک

عدد ماه:سی

عدد ورزشی:دو

عضو مصنوعی:پروتز

عظمت و جلال:کبکبه

غزال:آهو

غول:هیولا

فرشته موکل بر مهر و محبت:میترا

فیلمی با بازی پرویز پرستویی:مهمان داریم

قرار دادن:نهادن

قرص:حب

قیمت بازاری:فی

گربه عرب:هر

گفتگوی خودمانی:گپ

گناه:ذنب

لذت بردن:حال کردن

متعهد شدن:ضمانت

منفرد:یگانه

مهمانخانه بزرگ:هتل

میوه سرشار از ویتامین ث:کیوی

ناله و فغان:وح

نشانه:آیت

نظریه معروف انشتین:نسبیت

نگاه خیره:زل

نوشتاری:کتبی

نیمه بار:تا

هدیه دیدن روی عروس:رونما

واقعه:رویداد

کادر فنی:تکنیک

کلمه شگفتی:وه

کنایه از انسان های وحشی:یاجوج

کودک:نوباوه

یگانه:تنها


آهو:جیران

اثر علی محمد افغانی:دختر دایی پروین

اثر محمد حجازی:آیینه

از اسبان پیامبر:دلدل

از درختان جنگلی:راش

از رسانه های جمعی:رادیو

اشاره به نزدیک:این

اطاعت کردن:فرمان بردن

امپراتور بیابان:شتر

بچه معروف:آل  

ببوی رطوبت:نا

بی زبان:لال

پایتخت السالوادور:سانسالوادور

پایتخت اوگاندا:کامپالا

پایین:زیر

پرورش حیوانات اهلی:دامداری

پسر:ابن

پشته بلند:تل

پوست دباغی شده نرم:جیر

پیشوای مذهبی:

ترازوی بزرگ:قپان

تلف شده و از بین رفته:مالیده

توده غله پاک شده:راش

تیم فوتبال ایتالیایی:سامپدوریا

جاده راه آهن:ریل

جاسوس و خبرچین:آدم فروش

چوب خوشبو:ند

چین و شکن پارچه:چروک

خانه پشت به آفتاب:نسر

خونبها:دیه

درآمدن:وارد شدن

یده شده:مسروق

دشمن سرسخت:لد

دمای کم:سرد

دهان خودمانی:دهن

دور از هم:جدا

راه کوتاه:ره

رشته و نخ:تار

رودی در شمال برزیل:نادیرا

رودی در فرانسه:لوار

زیرک:رند

زینت ناخن:لاک

ساده لوح:زودباور

سالخورده و کهن:سالار

سپردن توپ به یار خودی:پاس

سرسرا:هال

سرعت دهنده انفعال شیمیایی:کاتالیزور

سرگردان:ویلان

سمی:زهرآگین

شرط و عهد:قید

شهر آذربایجان شرقی:اهر

شهر اردبیل:نیر

شهر تهران:دماوند

شهری در انگلستان:هال

شکاف میان قلم:فاق

طایفه:ایل

طعن و سرزنش:ژخ

عشق فرنگی:لاو

عقاب:دال

فرمانبردار:سر سپرده

فوتبالیست اسپانیایی:سولدادو

فوتبالیست برزیلی:رامیرس

فوتبالیست پرتغالی:ادر

فیلمی با بازی حمیده خیرآبادی:صلوه ظهر

فیلمی با بازی فردوس کاویانی:کلانتری غیر انتفاعی

قبایل و طوایف:عشایر

قوت لایموت:نان

گذشته و پیشینه:ماسبق

گزینش:پسند

مجاز از ماشین کهنه:آهن پاره

مزرعه برنج:شالیزار

مزه نمکی:شور

مکان مخصوص افراد خاص:قرق

ناخالص:ناسره

نصف هر چیز:نیمه

نوازنده:رامشی

نوعی نان شیرینی:کماج

واژه و کلمه:لفظ

کار بزرگ و خطیر:مهم

کشور اروپایی:لتونی

کوتاه و چاق:غک

کین خواه خداوند:ثار الله

یگانه:واحد


در ازدحام این همه ظلمت بی عصا
چراغ را هم از من گرفته‌اند

اما من
دیوار به دیوار
از لمس معطر ماه
به سایه روشن خانه باز خواهم گشت
پس زنده باد امید.

در تکلم کورباش کلمات
چشم‌های خسته مرا از من گرفته‌اند

اما من
اشاره به اشاره
از حیرت بی باور شب
به تشخیص روشن روز خواهم رسید
پس زنده باد امید.

در تحمل بی تاب تشنگی
میل به طعم باران را از من گرفته‌اند

اما من
شبنم به شبنم
از دعای عجیب آب
به کشف بی پایان دریا رسیده‌ام
پس زنده باد امید.

در چه کنم‌های بی رفتن سفر
صبوری سندباد را از من گرفته‌اند

اما من
گرداب به گرداب
از شوق رسیدن به کرانه موعود
توفان‌های هزار هیولا را طی خواهم کرد
پس زنده باد امید.

چراغ ها،چشم‌ها،کلمات
باران و کرانه را از من گرفته‌اند
همه چیز
همه چیز را از من گرفته‌اند
حتی نومیدی را

پس زنده باد امید.


سید علی صالحی»


خط قرمزهای ما انگار لیمویی شده

شهر درگیر حراج و ماجراجویی شده

 

عشق هم یک عادت ناگاه و کوتاه و خشن

ترک ها فوق سریع و گاه یابویی شده!

 

اولین سنگ بناء اجتماع ما -زرشک

بستری از ارتباطات ِشویی شده

 

حرف ها و ژست هامان ادعا در ادعا

دوره ما دوره ی بحران کم رویی شده

 

عقل مشغول اراجیف خودش ماندست و دل

در حقیقت با مجاز عشق یاهویی شده

 

ما حافظ ِ قرآن نشد

سرشناس اما چرا، در شهر بانویی شده

 

یک برادر داشت او هم در شب قدری عجیب

روی تخت خواب یک استاد چاقویی شده


از : افشین یداللهی


میشه خدا رو حس کرد تو لحظه‌های ساده 
تو اضطراب عشق و گناه بی‌اراده 

بی‌عشق عمر آدم بی‌اعتقاد می‌ره 
هفتاد سال عبادت یک شب به باد می‌ره 

 

وقتی که عشق آخر تصمیمش‌و بگیره 
کاری نداره زوده یا حتی خیلی دیره 

ترسیده بودم از عشق، عاشق تر از همیشه 
هر چی محال می‌شد، با عشق داره میشه 

عاشق نباشه آدم حتی خدا غریبه‌س 
از لحظه‌های حوا، هوا می‌مونه و بس 

نترس اگردل تو از خواب کهنه پاشه 
شاید خدا قصه‌تو از نو نوشته باشه

 

افشین یداللهی


اشعار دلنشین افشین یداللهی :

کدوم خواستن کدوم جنون کدوم عشق   شاید خیلی از این حرفا دروغه 
تا وقتی باهمیم از عشق میگیم  نباشیم قولمون حتا دروغه 

از این عشقایی که زنجیر میشه  هوس‌هایی که دامن‌گیر میشه 
می‌ترسم چون دلم بی‌اعتماده  به احساسی که بی‌تأثیر میشه 

 

نه اینکه عاشقی حال خوشی نیست  نه اینکه  زندگی بی‌عشق میشه 
فقط کاش بین این حسای مبهم  بفهمم آخرش چی عشق میشه 

مث حرفی که نگاهی نمی‌گفته و می‌گفته
اتفاقیه که گاهی نمی‌افته و می‌افته 

حس یخ زدن تو آتیش حال سوختن تو سرما
تو بیداری یه خیاله یه حقیقته تو رویا 

تو فکرش نیستیم‌ و پیداش میشه  ولی وقتی که باید باشه میره 
به حال و روز ما کاری نداره  همیشه یا براش زوده یا دیره 

نه اینکه عاشقی حال خوشی نیست  نه اینکه زندگی بی‌عشق میشه 
فقط کاش بین این حسای مبهم  بفهمم آخرش چی عشق میشه


اشعار افشین یداللهی

خیالتو می م از تو شبستون خواب
تو ابرا پنهون میشم یه وقت نبینه مهتاب

بارون میشم می بارم تو آسمون چشمات
که رو زمین به یاد همه بمونه چشمات

بخوای نخوای فقط تو بیای نیای فقط تو
تو . تو . فقط تو آهای آهای فقط تو

از سر پرچین شب وقتی سرک می کشی
مهتاب هاج و واج و پائین ترک می کشی

می یاد واسه تماشا می افته تو حوض نور
اونجا که عکس چشمات افتاده از راه دور

بخوای نخوای فقط تو بیای نیای فقط تو
تو . تو . فقط تو آهای آهای فقط تو

تو ترمه نگاهم چشات گلابتونه
گذشتن از تو سخته محاله دل بتونه

یه گوشه تو قلب هر آدمی نوشته
با عشق میشه پنبه کرد هر چی که غصه رشته

 

شعر از : افشین یداللهی


برون نمی رود از دل خیال خام وصالت

اگر چه رفته وصالت ولی خوشم به خیالت

 

شبیه معجزه هستی پر از سوال و معما

هنوز مانده به ذهنم جواب خیل سوالت

 

به پشت شهر تو مانده نزاع ماهی و دریا

درون شهر تو یک کس نمی رسد به کمالت

 

شبی که با تو نشستم شروع زندگی ام شد

شروع تازه ی شعرم ، سرودن از خط و خالت

 

ببین که منتظرم باز دوباره مست تو باشم

عزیز بتکده باشی نگاه من به جمالت

 

اگر چه چیده ای از باغ ما فراوان سیب

بگو ز باغ تو چینم کمی ز سیب حلالت

 

وصال شهر تو باشم کنار خلوت باران

دوباره دل بسپارم به سایه های خیالت

 

محمد علی رستمی / وصال میانه ای


رقصِ مست

چو یکتا پیرهن خوابیدگانِ کویِ خاموشان
ز دنیا بی‌خبر افتاده‌ام در جمعِ مدهوشان

به خود پیچیده‌ام در گوشه‌ای چون شاخه‌یِ تاکی
سکوتِ من کنون خوش‌تر بوَد، یا بانگِ می‌نوشان

به بزمِ عیشِ خود، اِی دوستان دیگر مَخوانیدم
به هرجا خیمه‌ی غم می‌زنم، چون خانه بردوشان

چو گیسوی پریشان هم، ندارم چشم اُمیدی
که یِکدم سر نهم بر دوشِ این سیمین بناگوشان

تو اِی مستِ زر و زیور، در این محفل چه می‌رقصی؟
به جسمت جامه می‌گرید، به‌سانِ عاریت پوشان

ز جامی می به ساقی گفتم اسرارِ دل خونین
سپردم اختیار خویش را در دستِ سِرپوشان

کنار خودنمایان یکدم آسایش نمی‌بینم
بَرَم حسرت به عزلتگاهِ از خاطر فراموشان

زغوغای نیاز و نازِ خودخواهان دلم خون شد
خوشا آرامش خلوت‌سرایِ پنبه در گوشان

نه من تنها ذلیلِ دستِ بختِ خویشتن بودم
فراوانند در گیتی از این طومارمَخدوشان


رحیم معینی کرمانشاهی :

سوختم در شوره زار عمر ، چون خودرو گیاهی
ناله ای هم نیست تا سودا کنم با سوز آهی

نیستم افسرده خاطر هیچ از این افتاده پایی
صد هزاران روی دارد چرخ با چرخ کلاهی

ابر رحمت را گو ببارد ، تا بنوشد جرعه آبی
ساقه خشک گیاه تشنه کام بی گناهی

من کیم ؟ جویای عشقی ، از دل نامهربانی
من چه هستم ، هاله محو جمال روی ماهی

من چه ام ؟شمع شب افروزی بکوی بی وفایی
مشعل خود سوزی و تا سر نبرده شامگاهی

من کیم ؟ در سایه غم آرمیده خسته صیدی
بال وپر بسته ، اسیر و بندی بخت سیاهی

جز صفای خاطر محزون ، ندارم خصم جانی
جز محبت در جهان ، هر گز نکردم اشتباهی

مو مکن آشفته آخر بسته جان من بمویی
مگسلان پیوند ، بسته کوه صبر من بکاهی

یا سخن با من بگو ، تا خوش کنم دل را بحرفی
یا نوازش کن دلم را با نگاه گاه گاهی

هیچ می دانی چه هامی دانم از چشم خموشت
رازها خواند دل من ، از سکوت هر نگاهی

داروی دردم تو داری نا امید از در مرانم
ای بقربان تو جان دردمند من الهی


معینی کرمانشاهی


معینی کرمانشاهی :

بیان نامرادیهاست اینهایی که من گویم
همان بهتر به هر جمعی رسم کمتر سخن گویم

شب وروزم بسوز وساز بی امان طی شد
گهی از ساختن نالم گهی از سوختن گویم

خدا را مهلتی ای باغبان تا زین قفس گاهی
برون آرم سر وحالی به مرغان چمن گویم

مرا در بیستون بر خاک بسپارید تا شبها
غم بی همزبانی را برای کوهکن گویم

بگویم عاشقم ، بی همدمم ، دیوانه ام ، مستم
نمی دانم کدامین حال و درد خویشتن گویم

از آن گمگشته ی من هم ، نشانی آور ای قاصد
که چون یعقوب نابینا سخن با پیرهن گویم

تو می آیی ببالینم ، ولی آندم که در خاکم
خوش آمد گویمت اما ، در آغوش کفن گویم


در این دنیا تک و تنها شدم من

                          گیاهی در دل صحرا شدم من

چو مجنونی که از مردم گریزد

                      شتابان در پی لیلا شدم من

چه بی اثر می خندم

                      چه بی ثمر می گریم

به ناکامی چرا رسوا شدم من

                      چرا عاشق چرا شیدا شدم من

من آن دیرآشنا را می شناسم

                      من آن شیرین ادا را می شناسم

محبت بین ما کار خدا بود

                      از این جا من خدا را می شناسم

خوشا روزی که این دنیا سرآید

                      قیامت با قیامِ م آید

بگیرم دامن عدل الهی

                      بپرسم کام عاشق کی برآید

چه بی اثر می خندم

                      چه بی ثمر می گریم

به ناکامی چرا رسوا شدم من

                      چرا عاشق چرا شیدا شدم من

به ناکامی چرا رسوا شدم من

                      چرا عاشق چرا شیدا شدم من

 

رحیم معینی کرمانشاهی


رفته ام لیک دلم پیش تو جا مانده هنوز

من کجا مانده ام و دل به کجا مانده هنوز

 

بُعد این فاصله ها درد مرا می فهمد

خاطراتم همگی یاد ترا مانده هنوز

 

اگر از دست قَدر من برهانم دل خویش

پیش رویم خطر دام قضا مانده هنوز

 

در دیاری که پُر از همهمه ی تنهایی است

بعد تو کار دل من به خدا مانده هنوز

 

باد پیچید اثرت رفت زمان بی تو گذشت

راه هموار شد و پیچ به جا مانده هنوز

 

گفتنی ها همه اش مال شما بود که من

خوب قانع نشدم چون و چرا مانده هنوز

 

بر وصال» تو مرا فرصت اگر یار شود

می توان گفت که سهمم ز دعا مانده هنوز

وصال میانه ای


می‌گریزی از من و دائم عاشقت را می‌دهی بازی

می‌شوی آهـوی تهرانـی، می‌شوم صیاد شیرازی


فتـح دنیا کار آن چشم است، خون دل‌ها کار آن ابرو

هر لبت یک ارتش سرخ است گیسوانت لشگر نازی


بس که خواندی لیلی و مجنون» جَوّ ابیاتم نظامی» شد

مـی‌خــورَد  یک  راست  بر  قلبــم  از  نگاهت  تیـــر طنازی

 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

قاسم صرافان :

قطـــار ِ خطّ لبت راهـــی سمرقند است

بلیت یک سره‌ از اصفهان بگو چند است؟

عجب گلــــی زده‌ای بـــاز گوشـــه‌ی مـویت

تو ای همیشه برنده ! شماره‌ات چند است؟

بــــه تــــوپ گـرد دلـــم بــاز دست رد نزنی

مگر نود» تو ندیدی عزیز من هَند» است

همین کـــه می‌زنیَش مثل بید می‌لرزم

کلید کُنتر برق است یا که لبخند است؟

 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

قاسم صرافان :
اولِ روضــه میـــــرسد از راه
قدبلــند است و پرده ها کوتـــاه
 
آه از آنشـب که چشــمِ من افتاد
پشـتِ پرده به تکه ای از مـــاه
 
بچــه ی هیئـــتم منو حســــاس
به دو چشـمِ تو و به رنگِ سیاه
 
مویت از زیرِ روسری پیداست
دختــــــــره . ، لااله الا الله!
 
به "ولا الضالین" دلم خوش بود
با دو نخ موی تو شدم گمــــراه
 
چشمهایم زبـان نمیفهمــــــــــند
دیـن ندارد کـه مردِ خاطرخواه
 
چــای دارم مــــی آورم آنـــور
خـــواهرانِِ عـزیز ! یــــــا الله
 
سینیِ چــــای داشـت میلـــرزید
میرسیدم کنـــارِ تــو . ناگــــاه
 
پا شــــدی و شبیهِ مـــن پا شــد
از لــــبِ داغِ استکــان هــــم آه
 
وای وقتـــی کـه شــد زلیخایــم
بـــا یکی از بــرادران همـــراه
 
یــوسفی در خیــالِ خــود بودم
ناگهان سرنگون شدم در چـــاه
 
"زاغکی قالبِ پنیــــری دیــــد"
و چه راحـت گرفت ازو روباه
 
آی دنیـــــــــا! همیشه خُرمایَت
بر نخیل است و دستِ ما کوتاه

گوشه ی ابرو که با چشمت تبانی میکند

این دل خاموش را آتشفشانی میکند

 

عاشقت نصف جهان هستند اما آخرش

لهجه ات آن نصفه را هم اصفهانی میکند

 

چای را بی پولکی خوردن صفا دارد، اگر

حبه قندی مثل تو، شیرین زبانی میکند

 

ماه من! شعرم زمینی بود، اما آخرش

عشق تو یک روز ما را آسمانی میکند

 

قاسم صرافان



آشتی:سلم

آشکارساز محل هواپیما:رادار

آقای اسپانیایی:دن

اهنگ دار:موزون

ابر نزدیک زمین:مه

اثر جلال آل احمد:نون والقلم

اثر شارلوت برونته:جین ایر

اثر عبدالحسین زرین کوب:سرنی

 اثر علی اکبر سعیدی سیرجانی:ته بساط

اثر علی شریعتی:تاریخ و شناخت ادیان

 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

آدم بد قلق:نرو

آن سان:چنان

اثر پا:رد

اثر جمال زاده:شور اباد

اثر صادق چوبک:زیر چراغ قرمز

اثر مهشید امیرشاهی:سوری و شرکا

احمقانه خودمانی:خرکی

از اختراعات ادیسون:گرامافون

از ادات تشبیه:سا

از استان ها:قم

از جنس آتش:اتشین  

از سوره ها:زمر

از غلات:ارزن

از ماه های سریانی:حزیران

از کار افتاده:لکنته

انجام دادن:ارتکاب

انداز صدای سیستم صوتی:ولوم

اهل هند:هندو

بدون تردید:بلاشک

بشقاب بزرگ:دیس

بنا:سازه

بوی بد:گند

بی شمار:متعدد

بیابان پر از شن:شن زار

پارچه بین رویه و استر:لاین

پایان نیافته:نا تمام

پرنده ای شبیه کبک:دراج

پشت کردن:روی گرداندن

پنهان شدن به قصد دشمن:کمین

پهلوان:یل

پیکان:فلش

تلخ عرب:مر

تک:یکان

ثمر دهنده:بارور

جاده قطار:راه آهن

جامه جنگی رستم:ببر بیان

جاندار تک سلولی:آمیب

چربی شیر:سرشیر

حاشا کردن:انکار

حافظه:یاد

خجسته:مبارک

خون:دم

درختی هندی:انبه

دستگاهی در موسیقی ایرانی:سه گاه

دمپخت:کته

رسم و عادت:آیین

رسوب:ته نشین

روده ها:امعا

زرین:طلایی

سقف:شغ

سگ گزنده:هار

سلاح کاشتنی:مین

سوخت نیروگاه:اورانیوم

سود پول:ربا

شتر تندرو:هیون

شراب خوار:می گسار

شهر کردستان:کامیاران

شهری در ایتالیا:فلورانس

ضمیر فرانسوی:وو

طریقه و روش:سیرت

عدد منفی:نه

عنوان پادشاهان روسیه بود:تزار

فاکس:دورنگار

ف مادر:آهن

فوتبالیست برزیلی:برنارد

فیلمی از عباس رافعی:پروانه ای در باد

فیلمی با بازی لیلی رشیدی:در به در ها

قلعه کوچک:ارگ

گربه عرب:هر

گمان شده:موهوم

گودال:آبکند

گیاهی خاردار:یز

لباس پوشیده:متلبس

مادر:ام

مال دار:دارا

ماه سرد:دی

مباحثه:گفتمان

مجلس عیش و نوش:بزم گاه

مغناطیس:آهن ربا

مقابل:ازا

من و شما:ما

ناشایست:ناروا

نظرات:آرا

نگهبان:گارد

هواپیما:طیاره

کارآزموده و با تجربه:ورزیده

کبد:جگر

گمی و تنگدستی:قل

یاقوت:یاکند


آب نیمه گرم"ولرم

از پیامبران:زکریا

از جنس روی:رویینه

از سبزی ها:ریواس

از سوره ها:زال

از فراورده های گوشتی:همبرگر

از مواد مخدر:هرویین

اعمال زشت:سییات

امتداد:راستا

امل:آرزو  

بارها:مکررا

برانگیختن:تهییج

بردگی:رق

بسیار شیرین:شکربار

بعلاوه:وانگه

به بیماری صرحدچار است:غشی

به عقب برگشتن:قهقرا

به ناز خرامیده:طناز

بیرونی:خارجی

بیکاره:لش

پاکتر:اقدس

پر:لبریز

پنجه پرندگان:چنگال

پهلوان:گو

پوشاک طیور:پر

تاخت و تاز:یورش

تخت روان:کجاوه

جام شراب:پیمانه

جذب:ربایش

جعبه مقوایی:کارتن

جلا یافته:صیقلی

جمع قید:قیود

حرف ندا:ای

حفظ تندرستی و سلامت:بهداشت

خشکی مزاج:یبوست

خلاصه کردن:تلخیص

خواری:ذلالت

خواهش ها:امیال

رب النوع مصری:را

رطوبت اندک:نم

رمه:احشام

رودی در گلستان:قره سو

زائده ها:زواید

زمین سبز و خرم:چمن

سازمان اطلاعاتی اسرائیل:موساد

سایه:نش

سخن آهسته از روی خشم:غرولند

سرمای بسیار سخت:زمهریر

شهر سیستان بلوچستان:کنارک

شهر کرمان:بم

صورتگر:نقاش

صید:نخجیر

طرف:جانب

طرفدار جدایی دین از ت:لاییک

عدد ورزشی:دو

عرق گل محمدی:گلاب

عکس العمل:واکنش

فرزند ناخلف:نا اهل

فرش بزرگ:قالی

فطرت:ذات

فوتبالیست ایتالیایی:پیرلو

گرفته شده:ماخوذ

گرما:حر

گواه:شاهد

لاغری و ضعیفی:نوانی

لقب:کنیه

ماه فرنگی:دسامبر

محل احرام بستن حاجیان:میقات

محل خرید و فروش کالا:بازار

مزد:مواجب

مسطح:هموار

مشاور:رایزن

مملکت بیگانه:خارجه

منقار کوتاه:تک

ناخن چهارپایان:سم

نادان و کودن:غت

نجات یافتن:انفاذ

نمایان:مریی

نویسنده "ن دانشمند":مولیر

همنشین:مجالس

ورزش:اسپرت

وقت و زمان:هنگام

ویراستار:ادیتور

کار آشپز:پخت

کافی:بسنده

کشور اروپایی:هلند

کشیدگی:درازا

کلام زاید:حشو

کلمه افسوس:وه

یدکی:اپاس

یگانه:واحد


آب راکد و متعفن:ماند آب

آرایش و زینت:زیب

آزمندی:شح

آمیخته و انباشته:برهم

ابتدا:نخست

اثر پوشکین:غلام پست

اثر سیمین دانشور:کوه سرگردان

اثر شاتوبریان:رنه

از آجیل ها:بادام

از پیامبران:ایوب

از پیامبران:داود  

از خواهران برونته:آن

از خوردنی های مفید:سبزی

اسب رستم:رخش

اطلاع و بصیرت:کاردانی

اقسام توتون و تنباکو برای دود کردن:دخانیات

امر از پیدا کردن:یاب

باد گلو:آروغ

برنده:تیز

بسیار گردنده:دوار

بلندی قامت:قد

به یکدیگر نامه نوشتن:مکاتبه

بی عیب شدن:سلامت

بیماری پوستی:گز

پایین:زیر

پایین تر:فروتر

پرمنفعت:نان و آبدار

پشت:بک

پیاپی رسیدن:توالی

پیرامون خانه:حریم

تاب و توان:نا

تازه:نو

تیم فوتبال ایتالیایی:یوونتوس

جمع ذره:ذرات

جهان هستی:کیهان

جوان:برنا

چهره:رو

چوب خوشبو:ند

حامی:هوادار

حرف دهن کجی:ی ی

حریف:هم آور

حلال مشکلات:پول

خدایی:الهی

خراشیدن:حک

درخت قالی:دار

درمانده:ناامید

دستگاه گرمایشی:بخاری

دسته پیستون:شاتون

دو چیز را با هم عوض کردن:مبادله

دوختن ورقه های کتاب:ته دوزی

دوستان:یاران

دوستی و علاقه:ود

دیروز:دی

رئیس:آقا بالا سر

راندن مزاحم:دک

روی و صورت:چهره

ریشخند زدن:طنز

زمین آماده کشت:ایش

زیر و بمی در سطح هجا:نواخت

زینت دهنده:پیر آینده

ساخته شده با دست:کاردستی

سال ترکی:ییل

سختی و گرفتاری:بلا

سخنان بی معنی:یان

سرگرمی ها:ذوقیات

سفره بزرگان:شیلان

شبنم:طل

شهر البرز:طالقان

شهر هرمزگان:رودان

شهری در هند:حیدرآباد

شکست و پراکندن دشمن:هزم

عوض کردن دو چیز با هم:مبادله

عید ویتنامی ها:تت

فرآیند حل مساله کامپیوتری:الگوریتم

فرش بزرگ:قالی

فهرست کتاب:نمایه

فوتبالیست پرتغالی:وارلا

فیلمی با بازی ترانه علیدوستی:درباره الی

نام کلی همه املاح اسید نیتریک:نیترات

نهان ها:خفایا

نوعی بیماری پوستی:آکنه

نوعی گیاه خاردار:گون

نیستی و مرگ:هلاکت

هدیه دادن:اهدا

هم:نیز

واقعی:حقیقی

وقت معین و محدود:موقت

کارهای خارق العاده صالحان:کرامات

کشور اسیایی:یمن

یاری:مدد


آغشته به قیر:قیر اندود

ابزار درو:داس

اثر ابراهیم گلستان:شکار سایه

اثر اصغر الهی:حکایت عشق و عاشقی ما

اثر داستایفسکی:ابله

اثر ژولین گرین:موییرا

از سوره ها:طه

از عناصر فی:منیزیم

از ورزش ها:بدمینتون

اسباب زندگی:معاش

اسیر:دربند  

بازی نفس گیر:زو

بازیچه:لعبت

برابر:هم طراز

برقرار:آباد

برنجی که هنوز پوستش کنده نشده:شالی

بلبل:هزاردستان

بلندی:اوج

به هم خوردن:تلاطم

پایتخت اردن:امان

پایتخت کاستاریکا:سان خوزه

پر آب ترین رود دنیا:آمازون

پرنده زیبا:قو

پشت دادن به چیزی:تکیه

پنبه پاک نکرده:وش

پویا نمایی:انیمیشن

تا وقتی که:مادام

تهنیت:خوش باش

تکان و جنبش:لرزش

تیر بسیار بزرگ:دیرک

ثروتمند:توانگر

جهش:خیز

خرده سنگ های ریز:شن

خط عبور:لاین

خوابیدن:آرمیدن

خیر و خوشی:طوبی

درخت اعدام:دار

درخت تسبیح:یسر

دست عرب:ید

دشنام:ناسزا

دیدار کردن:تلاقی

دیروز:دی

راندن مزاحم:دک

زردک:هویج

سرنیزه:سنان

سفره نوروزی:هفت سین

سیب ترکی:آلما

شنوا:نیوشا

شهر آذربایجان شرقی:میانه

شهر مرکزی:توره

شهر یزد:اردکان

شیفتگی:شیدایی

ضعیف:ناتوان

ضمیر وزنی:من

علامت مفعولی:را

عمل گرم کردن:گرمایش

فخر و افتخار:ناز

فوتبالیست اسپانیایی:اینیستا

فوتبالیست برزیلی:نیمار

فیلمی با بازی باران کوثری:شب بیرون

گرانی:تورم

گناه:سییه

گوارا:هنی

لانه حیوانات:آشیانه

لیکن:اما

مادر خودمانی:مامان

محل تحصیلات عالیه:دانشگاه

محل غذای چهارپایان:آخور

مدارا کردن با کسی:مماشات

مزه نمکی:شور

مستقیم:راست

معاون دادستان:دادیار

معنوی نیست:مادی

میانه ها:اواسط

میوه پرزدار:کیوی

ندا دهنده:نادی

نهی از ترسیدن:مترس

نوعی ساز بادی:سرنا

نیلوفر:فل

هر فصل کتاب یسنا:ها

واحد پول زاپن:ین

کارها:امور

کرانه:شق

کرشمه:ناز

کشور آسیایی:قرقیزستان

کشور اسیایی:هند

کلام:سخن

یار پت:مت


آیین ها:آداب

اثر رضا امیرخانی:مناو

از ابزار نوشتن:روان نویس

از حروف الفبا:میم

از سوره ها:اعلی

استقرار و قرار:ثبات

ایالتی در آمریکا:تگزاس

با الکتریسیته کار می کند:برقی

بالابر ماشین:جک

بانگ:آوا

باوفای حیوانات:سگ  

بزرگ شدن غده تیروئید:گواتر

بلعیدن:قورت دادن

بیماری:دا

پایتخت اسپانیا:مادرید

ترس:هراس

تشنه نیست:سیراب

تصدیق آلمانی:یا

ته چیزی:قعر

تو:درون

تیر بسیار بزرگ:دیرک

جراحت:ریش

جمع فیلسوف:فلاسفه

چالاکی:شتاب

حرف نداری:بی

حقیقت چیز:هویت

حمال:باربر

خاشاک:خس

خراب:ویران

خودکشی ژاپنی:هارای

خوشایند:دلکش

خوشحال:شاد

دارایی:املاک

دستمال یک بار مصرف:دستمال کاغذی

دیوار کوتاه:نراراه راست رفته:راشد

رهبر استقلال هند:گاندی

ساده و بی آلایش:بیرنگ

سالم و تندرست:سرومرو گنده

سخن و تند:شدید

سریالی با بازی داریوش ارجمند:ناز و نیاز

سودها:فواید

سیلی:لت

شمیم:بو

شهر اصفهان:نایین

شهر خوزستان:رامشیر

شهری در آلمان:هانوفر

شکاف:سوراخ

شیشه آزمایشگاهی:آرلن

ضمیر غایب:او

ظرفیت:گنجایش

عالی و برتر:تاپ

عامل تکثیر نهانزایان:هاگ

عبادت مسلمانان:نماز

عظیم الجثه:یغر

فریب:نیرنگ

فوتبالیست برزیلی:رامیرس

فیلمی از محمد سجادی:گمشدگان

فیلمی با بازی نگار جواهریان:خوابگاه دختران

گردش دسته جمعی:پیک نیک

گرو گذاشتن:رهن

مادر:مام

مایل:راغب

متحرک و پویا:دینامیک

محل اقامت قافله:کاروانسرا

مخفی:سری

مشقت ها:تکالیف

معشوق:نگارین

منصوب به پدر:پدری

مهر و نگین:خاتم

میانه بد بین دو نفر:شکرآب

میوه هزار دانه:انار

میوه هسته ای:گیلاس

نام آذری:آد

نظرات انتخاباتی:آرا

نوعی پارچه کشباف:تریکو

نیلوفر:فر

نیک گفتن:تجوید

واسطه:میاندار

وحشی:دد

وسیله مشاهده اجسام ریز:ذره بین

کارکرد:راندمان

کجاست:کو

کشور ا،ریقایی:لیبریا

کمی و نقصان:افت

کوچک:صغیر

یار دیرین صندلی:میز

یونجه:قت


آشکار:عیان

آقای اسپانیایی:لی

از اجزای دستگاه گوارش:مری

از روی اجبار:ضرورتا

اعمال:حرکات

امتداد یافته:ممتد

امرود:مل

اهل هرات:هریوه

بازگردانیدن:ارجاع

بازیچه دخترانه:عروسک

بجز:الا  

بر روی زیربنا ساخته می شود:روبنا

بزرگتر:کبری

بلای ناگهانی:غایله

بنده زر خرید:قن

بی سواد:امی

بیماری:دا

بیماری زردی:یرقان

بیکبار و ناگاه:هوازی

پادشاهان:کیان

پایان ها:اواخر

پایتخت آلمان:برلین

پایتخت بلاروس:مینسک

=ایتخت لوساتو:ماسرو

پایتخت هند:دهلی نو

پرستش کردن:عبودیت

پس داده:مسترد

پیروی کردن:تابعیت

تیم فوتبال ایتالیایی:آ اس روم

جنین:رویان

جهان هستی:کیهان

حرف همراهی عرب:مع

خجسته و نیکبخت:مسعود

خراب:ویران

خمیده:دوتا

خیمه بزرگ:هواری

داخل:اندرون

داخل شدن:ورود

دروازه بان اسپانیایی:دخیا

درونی:داخلی

دستار:عمامه

دستگاه پخش تصویر و صدا:ویدیو

دعاها:اوراد

رایزنی:م

روح:روان

رود بزرگ ایران:کارون

روزانه:یومیه

ریسمان کلفت:طناب

زاینده:زایا

زنده:حی

سانسور:ممیزی

سخت و مشکل:دشوار

سرگردان:حیران

سوار دلیر:شهسوار

سیاره زهره:ناهید

شهر خراسان رضوی:فریمان

شهر زنجان:قیدار

شور و غوغا:ول وله

صبر:شکیب

ضمیر خودستا:من

عالم غیب:لاهوت

عقب:دنبال

غذایی از برنج:چلو

فیلمی با بازی ایرج قادری:لیلاج

فیلمی با بازی شهاب حسینی:تنهایی

قدیمی:کهن

مالک:ذا

متذکر:یادآور

مرطوب:نمناک

منسوب به حضرت موسی:

ناچار:لاجرم

ناخوشایند:ناگوار

نام ترکی:آد

نسبت داشتن:تناسب

نوع تفکر:ذهنیت

نیازها:حاجات

هدیه دادن روی عروس:رونما

هسته میوه:دانه

همان نوبت است:نوبه

همچون:چو

واحدی در سطح:آر

واژگان:لغات

والیبالیست ایرانی:تشکری

وعده گاه:میعاد

کجاست:کو

کشور آفریقایی:سودان

کهنه و قدیم:دیرین

یازده:اا

یونجه:قت


اثر آلفونس دوده:زاک

اثر جلال آل احمد:سفر آمریکا

اثر رضا امیرخانی:مناو

اثرزان پل سارتر:ن تروا

اثر مهرداد اوستا:پالیزبان

ارز پرقدرت:دلار

از بیماری های عصبی:پارکینسون

از روی قصد:عامدا

از سبزی های خوراکی:نعناع

از سوره ها:سبا

از مراکز استان ها:زاهدان  

از مراکز استان ها:قم

اسباب احتیاطی:یدک

اسباب و لوازم:سامان

اشاره به دور:آن

اشک ریختن:گریستن

با اقبال:بختیار

با شما در یک محل کار می کند:همکار

با کسی ساختن:سرکردن

برجستگی طبیعی در سطح چیزی:زایده

برگ برنده:آس

:رت

بر کسی خندیدن:استهزا

بنده زر خرید:قن

به ناز و نعمت زیستن:تنعم

به هوش باش:هان

بوی رطوبت:نا

بی خطر:ایمن

پایتخت باهاما:ناسایو

پرستار کودک:لله

پیکار چوبی:رزم جویی

تاجر:بازرگان

توانایی:یارا

حداد:اهنگر

حرف نداری:بی

حرکت کردن باد:وزیدن

درخشنده:لالا

دست مالیدن:مس

دستبند:یاره

دستگاه نساحی:هف

دشوار:سخت

رژ لب:ماتیک

رشته فی:زنجیر

رطوبت:نم

روزها:ایام

روشنی:ضو

زن بهشتی:حوری

ن:نسوان

ساز و برگ اسب:یراق

سال طولانی:کبیسه

سرسرا:هال

سگ گزنده:هار

شتر بارکش:لوک

شهر فارس:بوانات

شهرنشینی:تمدن

ضمیر اول شخص جمع:ما

طلایی:زرین

عدد فردوسی پور:نود

عهده دار:سرپرست

فوتبالیست اسپانیایی:ماریو سوارز

فیلمی با بازی سعید راد:همراهان

قسمت مجزای سالن:غرفه

گردش ها،زمان ها:ادوار

گریه و زاری کردن:نالیدن

گفتار:قال

گودال:لان

گیاهی مفید برای نفخ:رازیانه

ماساز می دهد:ماساژور

ماهی کنسروی:تن

محل جمع شدن:پاتوق

مخالف ی:اپوزیسیون

مخالف و بدرفتار:ناسازگار

مراد و مقصود:نیت

مزه نامطبوع:تلخ

ملخ دریایی:قمرون

میوه گرمسیری:آناناس

نا استوار:لق

نشانی بر صورت:خال

نگاه خیره:زل

نورافشان:لوستر

نوعی گیاه خاردار:گون

نیرو:توان

هم نهاده:سنتز

هیجان:تب و تاب

واحد پول ایران و عربستان:ریال

وجود و هستی:بود

کافی بودن:اکتفا

کشنده بی صدا:سم

کشور اروپایی:یونان

یاری:مدد


آسیاب مطبخ:هاون

اثر حسینقلی مستعان:نوری

اثر داستایفسکی:شبهای روشن

اثر شولوخوف:دن آرام

اثر فهیمه رحیمی:ماندانا

اثر ناتاشا امیری:هولاهولا

ادعا کردن:دعوی

از استان ها:اصفهان

از روی اجبار:ضرورتا

از سوره ها:عنکبوت

از سوره ها:یس  

از گیاهان دارویی:زیره

از ماه های سریانی:ایلول

از وسایل پرواز:بالون

اسباب خانه:مان

اسباب و اثاثیه:باروبندیل

استعداد فهم و دریافت:شم

الک کردن غلات:بوجاری

باتلاق:لشاب

بچه معروف:آل

بدشانس کارتونی:برنارد

بسیار نالنده:انان

بیماری پشه انوفل:مالاریا

پذیرش:اگرمان

پنکه:فن

تابه نان پزی:ساج

تدوین شده:مدون

تصادم:برخورد

تصفیه:پالش

تیم فوتبال ایتالیایی:کیه وو

تکیه گاه:عماد

چهارچوب خودرو:شاسی

چوب خوشبو:ند

حرف پرسش:آیا

حرف فاصله رسان:تا

حیوان نجیب:اسب

خام:کال

خوب:نکو

خویشان:عشیره

دارای اجر و پاداش:ماجور

داستان بلند:رمان

دردها:آلام

درشت و خشن:ناملایم

درمان کردن:علاج

درنگ و س:آرام

دیه:سربها

رشته کوه افغانستان:هندوکش

رفت آمد:امد و شد

رود جنوب غرب ایران:مارون

روز مقدم:یوم الله

رونده با ناز:خرامان

زیاد آذری:چوخ

زیر پا مانده:له

زیر خاک کردن:چال کردن

سازش کردن:کنار امدن

سازمان مخوف هیتلری بود:اساس

سرو کوهی:سندروس

سنجیدن:قیاس

سیلی:تس

شالوده:پایه

شهر تهران:ری

شکوه و جلال:کیابیا

ضمیر خارجی:یو

ضمیر غایب:او

عدد قرن:صد

عقب:ورا

غیر عادی:آنرمال

فلس ماهی:کج

فیلمی با بازی حامد بهداد:زندگی با چشمان بسته

قایق:زورق

قضاوت:داوری

گل نرم ته نشین شده:لای

لحظه:دم

لسان:زبان

لگام:عنان

مار خطرناک:افعی

مقیاس کار انجام شده:کارکرد

ناپدری:راب

نی میان تهی:نال

نیستی و فنا:هلاک

نیلوفر:فل

هنرپیشه نقش کمدی:کمدین

هوو:وسنی

واحد طول:متر

واحدی برای اندازه گیری درجه حرارت:فارنهایت

کال:نارس

کبوتر دشتی:یمام

کتاب شاعر:دیوان


آب دهان:خدو

آسیب ها:بلایا

آهسته:یواش

اثر آلودگی:لکه

اثر پا:رد

از پیامبران:الیاس

الماس بازی:جم

اهل هند:هندو

ایالتی در آمریکا:آلاباما

ایزد آب ایران باستان:آناهیتا

بازیگر"پرونده هاوانا":امین تارخ  

بخار دهان:ها

بخت آزمایی:لاتاری

بخشنده:وهاب

برادر حضرت موسی:هارون

برجستگی های شبیه دندان:دندانه

:رت

بلوا:آشوب

بن:ریشه

به بیماری سگی دچار شدن:هار شدن

به پایان بردن:اختتام

به علاوه:وانگاه

به نرمی رفتار کردن:مدارا

بیماری و ناخوشی:نالانی

پاک از گناه:بری

پایه:اساس

پوستین:وت

پیشرفته:مترقی

پیشوا:رهبر

ترساندن و دور کردن:تاراندن

تضمین:گارانتی

تیره گشتن:تار شدن

ثروت و دارایی:مال

جابجا شونده:منتقل

جستجو کننده:جویا

چرک و ریم:سخ

چه کسی:کی

چوب بست:تارم

حکم فقیه:فتوی

خداوند:یزدان

خطاب بی ادبانه:هی

خوردنی های مفید:سبزی

خوشگوار:نوش

دانه سفت درون برخی میوه ها:هسته

در عمل:عملا

درخت تسبیح:یسر

دور دهان:کب

دیوار کوتاه:نرا

روز نیست:شب

زیبا و فریبنده:فریبا

سانسور:ممیزی

سوگند:یمین

شهد:نوش

شهر ایالات متحده:اوکلند

شهر رازی:ری

شهر کرمان:رابر

شهر کرمان:ریگان

علم اداره کردن:مدیریت

فروتنی کردن:کرشیدن

فوتبالیست آلمانی:مولر

فوتبالیست پرتغالی:ادر

فوتبالیست هلندی:یویلفلتن

فیلمی از پیتر جکسون:موجودات آسمانی

فیلمی با بازی بهروز وثوقی:یک مرد و یک شهر

فیلمی با بازی سروش صحت:طهران تهران

قاشق بزرگ:ملاقه

قلیل:کم

گربه عرب:هر

گرداندن کار:اداره

گرمسیری:حاره

گویی:همانا

متحرک:سیار

محل عبور:ممر

محکم کردن:شد

مدت ده سال:دهه

مرتجع فی:فنر

مسئول دریافت وجه در بانک:صندوق دار

مقابل:ازا

میانه ها:اواسط

ناشایست:ناروا

نان پهن:لواش

نشانه:آرم

نوعی رنگ نقاشی:آبرنگ

نیکویی:ثواب کاری

هم معنی:مترادف

همان بوته است:بته

وقوف به امری:اشراف

ویتامین جدولی:کا

کشور اروپایی:سان مارینو



آشکار شدن:اکتشاف

امد و شد کردن:تردد

آهو:ظب

ابله و احمق:بل

اثر ایرج پزشک زاد:دایی جان ناپلئون

اثر جمال زاده:گنج شایان

اثر دافنه دوموریه:ماریان

اثر سیمین دانشور:سووشون

اثر شارلوت برونته:جین ایر

 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

آب منجمد:یخ

آشکارساز محل هواپیماها:رادار

اماده شدن خمیر:ورآمدن

اثر توماس مان:قوی سیاه

اثر روسو:اعترافات

اثر صادق چوبک:اتما

اجازه ورود دادن:راه دادن

ارسال کالا از کشوری به کشور دیگر:صادرات

از درختان:نارون

از رودهای مرزی:تجن  

از قبایل وحشی:یاجوج

از مواد مخدر:کراک

از کنده بلند می شود:دود

اسباب و اثاث:رحل

اقامت کردن:ست

اوضاع و احوال جوی:هوا

برابر شدن:تساوی

برابر شدن:توازی

بسیار سجده کننده:سجاد

بسیار مهربان:ودود

به هم بستگی داشتن:پیوستگی

بی سر و پا:لات

پایان نامه:تز

پایمال شده:لگدکوب

پرنده زیبا:قو

پلیدی و ناپاکی:نجاست

تجارت و داد و ستد:کاسبی

ترکیدن:پکیدن

تصدیق عرب:نعم

تفاله:تخ

تمام و همگی:یکسر

تنه درخت:نون

جاری:روان

چوب خوشبو:ند

خو:عادت

خودستایی بی اصل و گزاف:لاف

دارایی ها:اموال

درد چشم:رمد

دستگاه خنک کننده آب:آب سردکن

دماغ:مخ

دیوانه خطرناک:زنجیری

رازها:اسرار

رسیدن:آمدن

رنجر:تکاور

روزگار:دهر

زیرکی:دها

سخت گرفتن:تشدید

سخت نیست:آسان

سرخرگ بزرگ:آئورت

سروری:ریاست

شهر خراسان رضوی:چناران

شهرنشینی:تمدن

شومی:نحوست

شکنجه:زجر

صحرا و بیابان:وادی

عامل وراثت:ژن

عدد فوتبالی:اا

عضو پرواز:بال

عضو منعقد کننده نطفه:تخمدان

علامت تجاری:آرم

عموم دیگ افزارها:ادویه جات

غنیمت جنگی:فی

غیر ایرانی:انیران

فراهم کردن:تدارک

فرمانروایی:حکومت

فقیر و تهیدست:ندار

فیلم مارتین اسکورسیزی:دان

فیلمی از سیدنی پولاک:توتسی

فیلمی با بازی حسین پناهی:هی جو

قرابت:خویشی

قرض:عاریه

قلعه کوچک:ارگ

گزیدن:اختیار کردن

گستاخ بودن:رو داشتن

گله:رمه

گمان بردن:حدس

گیاه:رستنی

مجهز به اسباب روز دنیا:مدرنیزه

محصول جارو کردن:خاکروبه

محل کرایه فیلم:ویدیو کلوپ

مخالف:ضد

مخالف و بد رفتار:ناسازگار

مرد پیر:شیخ

منسوب به طایفه لر:لری

مکان:جا

ناگهان خودمانی:زرت

ناگهان خودمانی:یهویی

نرم افزار موبایل:آپ

نوعی مشروب الکلی:ویسکی

نوعی ورقه قلع اندود شده:حلبی

نیم تنه گرم:اورکت

هماهنگی:هارمونی

وسیله نقلیه روی برف:سورتمه

وی:او

کتاب قدس مسلمانان:قرآن

کلام آرزو:کاشکی

کلمه شگفتی:وه


آبگیر:ژی

آفتاب:هور

اثر دافنه دوموریه:ربه کا

اثر سنایی:حدیقه الحقیقه

اثر علی شریعتی:ویژگی های قرون جدید

از اجزای دستگاه گوارش:مری

از چهار عمل اصلی ریاضی:ضرب

از سوره ها:قارعه

از عناصر:فسفر

افزونی:مزید  

افسوس:حیف

بادبان کشتی:شراع

باز نیست:بسته

بازسازی:ترمیم

بذر گیاه:دان

برای خدا شریک قائل می شود:مشرک

برگه تایید دریافت:رسید

برنا:جوان

بزرگ و عظیم:سترگ

بستر:جا

بنیان گذاری:پی ریزی

به احوال پرسی کسی رفتن:سر زدن

به جا اوردن عهد:وفا

بهره:قسمت

بی شبهه:یقین

پاک از گناه:بری

پایتخت توگو:لومه

پرنیان:ابریشم

پنج ترکی:بش

تصدیق آلمانی:یا

تهمت زدن:اتهام

تکیه کننده:متکی

جادو:سحر

جاودانه:ازلی

جنس پاکت ضد آب:نایلون

چراغ:سراج

حاکم:والی

حتمی:محتوم

حیله و نیرنگ:فن

دارای سبیل پرپشت:سبیلو

در مثل نادیده گرفته شده:زیر سبیلی

درخت لرزان:بید

درختی با پوست سفید:تبریزی

درشت گویی کردن:توپیدن

یده نگاه کردن:سرک کشیدن

دشمن سرسخت:لد

دورویی:نفاق

دوستان:یاران

دیوار بلند و محکم:ترا

ذره باردار:یون

راه شاعر:ره

رفتن به مکان مقدس:زیارت

روز قیامت:م

روزی دهنده:رزاق

سواره:راکب

سوگند:قسم

شادمان:مسرور

شالوده:بنیاد

شرح دادن:توضیح

شهر آذربایجان شرقی:هشترود

شهر آذربایجان شرقی:ورزقان

شهر فارس:نیریز

شهر مرکزی:نراق

شهر کرمانشاه:روانسر

شکوه:فر

صفت روباه:مکار

صمغ الکترونیکی:کهربا

طریقه راهبان:رهبانیت

عدد ورزشی:دو

فراوان:زیاد

فوتبالیست اسپانیایی:نگردو

فیلمی با بازی جمشید هاشم پور:از دوردست

گشوده:باز

گور:مدفن

محکم کردن:شد

موی مجعد:فرفری

ناپدید:گم

ناظر تقسیم آب:میرآب

نام ترکی:آد

نامتوازن کار کردن موتور:ریپ زدن

نجات دهنده:منجی

نشانه:آیت

نشانه مفعولی:را

نگاه خیره:زل

نگهبان مرز:مرزبان

نوع تفکر:ذهنیت

نوعی نمایش نامه:درام

نیک نگریستن:تامل

هراس:ترس

همه را شامل می شود:هر

هیزم:هیمه

وحشی:دد

وسیله اطلاع رسانی:رسانه

وسیله کبابی:سیخ

کندن:حفر

کوبیدن:دق

کوبیدن در:تق

یگانه:مفرد

یک شکل و یکنواخت:یک دست


آب چیزی را با فشردن گرفتن:چلاندن

آرزوی بزرگ:آرمان

آسیاب آشپزخانه:هاون

اهوی ختن:اف

ابزار رسم زاویه:نقاله

اجابت کننده:مجیب

از این زمان:اندی

از سم داران:خوک

از سوره ها:غاشیه

اسب ترکی:آت 

اسم:نام

اموال ی می خرد:مال خر

انجیر قرآنی:تین

بابا:پدر

بانگ سگ:وغ

باور قلبی:یقین

بخار دهان:ها

برخی اوقات:گاه

برف و باد شدید:کولاک

بزرگ:کبیر

بوم:جغد

بی مانند:نادره

بیرق:لوا

بیماری زردی:یرقان

پایتخت مصر:قاهره

پراکندگی:شت

پسوند قیدساز:آنه

پنبه پاک نکرده:وش

پندارها:اوهام

پهلوان:یل

پول ژاپن:ین

تعمیر لباس:رفو

تکیه دادن با بالش:لمیدن

تیر بزرگ:دیرک

جدا کردن:گسستن

جدا کردن سره از ناسره:نقد

جیوه:ابک

چه کسی:کی

حرف خوردنی:نون

خرده سنگ های ریز:شن

خو گرفتن:انس

خواهش نفس:هوس

خوراک ایرانی:پلو

درخت قالی:دار

دریای عرب:یم

دست ها:ایادی

دوستی از روی اخلاص:ارادت

دومین:ثانوی

دیگر:غیر

رفیق مشهدی:یره

رهآورد:سوغات

رودی در روسیه:ولگا

زمان:مدت

زن زیرک:ذکیه

سبو:کره

ستاره:نجم

سخت دل:قسی

سنگینی:متانت

سیال تنفسی:هوا

سیل گاه:آب کند

شهر سیستان و بلوچستان:میرجاوه

ضمیر انگلیسی:یو

طریقه:روش

طلایی:زرین

عدد ورزشی:دو

عنوانی برای مردان:آقا

غربال:الک

غلاف کارد و شمشیر:چخ

فرماندهان:امرا

فوتبال آمریکایی:رگبی

فیلمی با بازی حامد بهداد:دلخون

قاعده و قانون:هنجار

قسمت خارجی ساختمان:نما

قصد و عزم:آهنگ

گمراهی:غی

گوارا:هنی

مال برخی ها رنگ ندارد:حنا

ماه خارج:اوت

متکبر و خودخواه:گران سر

محله:کوی

مخزن الکتریسیته:باتری

مداخله کردندخالت

مراد و مقصود:نیت

مرده:میت

مزه ناخوشایند:تلخ

مزور:دغل

مسکن و منزل:یورت

مصیبت زده:سوگوار

مظهر لاغری:نی

موجود خیالی ترسناک:غول

نابینا:کور

ناچار:لابد

نام:اسم

نام ترکی:آد

نام نهاده شده:موسوم

نظرخواهی و م:صواب دید

نوشابه الکلی:لیکور

نوعی بیماری عفونی:وبا

نوعی حلوا:لو

نویسنده"کیمیاگر":پایولو کویلیو

نیست شدن:فنا

هدیه دیدن روس عروس:رونما

همجنس بودن:جناس

همراه ن دربار:ندیمه

همسر مرد:زن

ولگردی:هرز

وی:او

کدخدای خانه:کدیور

کشور مبارک:یمن

کم خردی:حماقت

یادداشت کردن:ثبت

یار:مدد


آب صاف:زلال

آرایش:زینت

ابزار آرایشگر:قیچی

اثر امیل زولا:زمین

اثر گراهام گرین:پایان رابطه

اثر مهشید امیرشاهی:در سفر

اثر مولیر:خسیس

از اجرام آسمانی:سیاره

از ایالات آمریکا:کارولینای جنوبی

از حروف الفبا:واو  

از درندگان:یوز

از رسانه های جمعی:رادیو

از سوره ها:طه

از نیروهای ارتش:هوایی

اگر شاعر:ار

امور نیک:خیرات

بادمجانش آفت ندارد:بم

باریک بین:دقیق

بالابر خودرو:جک

بالای فرنگی:آپ

برجستگی زیر گونه:لپ

بلند و شیوا:رسا

بند دست:مچ

بنیادها:مبانی

بنیان:پی

پایتخت کوبا:هاوانا

پسوند آلودگی و انباشتگی:اگین

پیامبر:رسول

پیامبر نقاش:مانی

پیامدها:نتایج

پیش شماره:کد

تصدیق انگلیسی:یس

تقاضا و رغبت:خواست

تیر انداختن:رمی

جنس چرخ خودرو:لاستیک

چراگاه ایلات و عشایر:یورت

چین و شکن:یرا

چین و شکن پارچه:چروک

خام یا پخته می خورند:سبزی

خاک صنعتی:رس

خط نابینایان:بریل

خطاب بی ادبانه:هی

خورشید:هور

خیزاندن:جهاندن

داخل:تو

درختچه نواحی گرم:خلنگ

درون دهان:بج

درون دهان:نج

دستگاه فتوکپی:زیراکس

دشت و صحرا:دمن

دود کردن:دخ

دودمان:تبار

ذره بنیادین:اتم

رئیس جیمزباند:ام

رود مغولستان:ینیسیی

روستا:دیه

روی بیرونی هر چیزی:ظاهر

زبان زدن به چیزی:لیسیدن

ساختمان بلند:آسمان خراش

ساده دلی:لری

ساز شاکی:نی

ساکن کره زمین:خاکی

سرشت:خو

سیاهی:سواد

شایستگی:قابلیت

شهر قزوین:آبیک

شکننده پیمان:ناقض

ضعیف و ناتوان:سست

عبادتگاه مسیحیان:کلیسا

عدد خیطی:سه

عشوه:تیبا

عقیم:نازا

فریب:نیرنگ

فیلمی با بازی ایرج قادری:موسرخه

فیلمی با بازی جهانگیر الماسی:نارونی

قعر جهنم:درک

قوی جثه:تناور

قید و بندها:قیود

گرفتگی عضلات:قولنج

گروهی از حیوانات اهلی:چهارپا

لم یزرع:بایر

متدین:دیندار

مخترع تلفن:بل

مساحت ساختمان:زیربنا

مطالعه مایعات در حال حرکت:هیدرولیک

مورچه:مور

میوه نکو:به

نشان دادن:آرایه

نگاه خیره:زل

نوعی شیرجه:پشتک وارو

نوعی ماهی کنسروی:تن

هر که بامش بیش . ش بیشتر:برف

هزینه:خرج

و آن زمان:وانگاه

واحد طول انگلیسی:یارد

وام:قرض

کشور آفریقایی:جیبوتی

کشور اروپایی:لتونی

کشوری در آمریکای شمالی:گرنادا

کور:نابینا

کیسه:جوال


آروغ:رغ

آغازها:اوایل

اثر احمد محمود:همسایه ها

اثر سیامک گلشیری:خفاش شب

اجرای زنده نمایش نامه:تئاتر

از استان ها:تهران

از ایالات آمریکا:ایوا

از فراورده های لبنی:پنیر

از مراکز استان ها:ارومیه

اشاره به نزدیک:این  

انجمن ها:محافل

بادبان کشتی:جل

باری مخزنی:تانکر

بازیگر"گاو خشمگین":رابرت دنیرو

بت:بغ

بجز:الا

بسیاری و فراوانی:فرط

به جا آوردن:قضا

به حالت خواری و زبونی:زارزار

بهره هوشی:آی کیو

بوی پشم سوخته:کز

پالیز خربزه و هندوانه و :لته

پایتخت فنلاند:هلسینکی

پایتخت لتونی:ریگا

پررو:سمج

پشیمانی:ندامت

پهلوان:گو

تصدیق ایتالیایی:سی

تنبل:کمکار

توبه کار:تایب

جریان و بحبوبه:کوران

جنگ و کارزار:نبرد

چرک:ریم

حدس و گمان ها:فرضیات

حرف دهن کجی:یی

حرف فراری:جیم

حرکت کرم گونه:وول

خدای درویش:هو

خشکی:بر

خوار:ذلیل

خودروساز وطنی:سایپا

دائمی:همیشگی

دارایی:مایملک

در این مکان:اینجا

درجات:مراتب

درخت قالی:دار

دریافت سخن از حرکات لب:لبخوانی

راهی:مسافر

رشته ای از علوم انسانی:ادبیات

رفت و آمد به شتاب:تکاپو

رفتار با احتیاط و مدارا:کجدارمریز

رودی در آلمان:دانوب

رودی در جنوب غربی ایران:مارون

روزانه:یومیه

زیر:پایین

ساز رزمی:طبل

سد:آب بند

سرشت:خو

سه یار همقد:ااا

شهر مازندران:بهشهر

شهری در انگلستان:نیوکاسل

صف:رده

طویله:آخور

ظرف مایعات:بطری

عداوت:کین

عدد فوتبالی:اا

علت و سبب شونده:مسبب

فرزند مردی بزرگ:آقازاده

فهرست الفبایی کتاب:نمایه

فیلسوف انگلیسی قرن بیستم:راسل

گرماسنج:ترمومتر

گل نومیدی:یاس

لاستیک خودرو:تایر

لاغر و نحیف:نزار

ماست چکیده:لور

متحرک و پویا:دینامیک

مجاز از گیسوی یار:زلفین

مخترع تلفن:بل

مرد دارای زن و فرزند:عیال وار

مکتب ها:مکاتب

مکیدن:مز

نام بردن:ذکر کردن

نامبارک:شوم

نفع:سود

نوشته منسوب به ادبیات:ادبی

نوعی دیسک فشرده:وی سی دی

نیم تنه گرم روی لباس های دیگر:آورکت

نیک اختر:بیدار بخت

هرگز و مبادا:حاشا

هم سنگی:توازن

و اگر نه:ورنه

واحد وزن سنگ های قیمتی:قیراط

واسطه:میانجی

وسیله ریختن مایع در ظرف در تنگ:قیف

کشور آفریقایی:تانزانیا

کوتاه و چاق:غک

یک دوم:نیم


آب منجمد:یخ

آسمان خراش:برج

آسیب:اک

از ادات پرسش:کدام

از حواس پنجگانه:لامسه

از مذاهب بودایی:ذن

ازت:نیتروژن

اساس و پایه:بیخ

اعضای درونی بدن:احشا

اندک و حقیر:ناقابل  

ایالتی در آمریکا:ایلی نویز

باب:در

باقی مانده میوه پس از گرفتن آبش:تفاله

بامبو:خیزران

بدیع:نو

برابر:مساوی

برادر:داداش

برف داخل یخچال:برفک

بریدگی زخم:خراش

به یکدیگر وابسته بودن:تلازم

پادشاهی:ملکت

پادوی کشتی:جاشو

پسر عرب:ابن

پسوند قید ساز:انه

پسین:اخیر

پنکه:فن

پیر:مسن

ترمز چهارپا:هش

تنگی:ضیق

جوجه تیغی:خارپشت

چیزهای بسیار ریز:ذرات

حاجت:نیاز

حامله:آبستن

حکمرانی:امیری

خرابه:ویرانه

خود تراش:ژیلت

خوراکی ایرانی:پلو

خون عرب:دم

خویشاوندی:نسب

داخل شدن در کار کسی:دخالت

داور:حکم

درخت زبان گنجشک:ون

دردی شراب:لای

راس:سر

رسانا:هادی

رساندن:ابلاغ

رشته:نخ

رشته ها و تارها:الیاف

رشک بردن:حسادت

روز پس از امروز:فردا

روی هم ریخته شده:تلمبار

رویت نشده:نادیده

ریاکار:دورو

زمین غیر قابل کشت:بایر

زنگ بزرگ:درا

ستاره پرتغالی رئال مادرید:کریستیانو رونالدو

ستاره آرژانتینی بارسلونا:مسی

سخن جویده جویده:من من

سردخانه قدیمی:سرداب

ینجیدن:قیاس

سوسمار:ضب

شهر آذربایجان شرقی:خدا آفرین

شهر سیستان و بلوچستان:دلگان

شهر فرانسه:رن

شهری در فرانسه:لیونشکل:هییت

صفت کودک بازیگوش:وروجک

ظریف و باریک:نازک

عایق بندی شده:ایزوله

عدد ورزشی:دو

عمامه و دستار:میزر

فالگیر:کف بین

فریاد:غریو

فوق:بالا

فیلمی از ویکتور فلمینگ:ژاندارک

فیلمی با بازی فاطمه گودرزی:گنجشکک اشی مشی

قایق:زورق

قبیح:زشت

قطعه نازک گوشت کاو:بیفتک

گرای سمج:هادوری

گفتار:قال

گل سرخ:رز

لازم است:باید

لحظه به لحظه:دم بدم

ماهر:وارد

محل عبور:ممر

ملایمت:نرمی

منکسر:شکسته

موی پلک چشم:مژگان

میان:لا

نام:اسم

نت میانی:لا

نورانی:نوار

نوعی سلاح قدیمی:تبرزین

کارگردان"حقیقت زشت":لیومک کری

کارها:امور

کالایی که به کشور دیگر ارسال می شود:صادرات

کلمه درد:واخ

کلمه شگفتی:وه

کم بها:ارزان


آتش:آذر

آخرین:فینال

آدمی:بشر

آرام و بدون دغدغه:ریلکس

آشکار کردن:کشف

آن سان که پیداست

ابزار مکانیک:آچار

ابزار نوشتن:قلم

از پیامبران:زکریا

از غلات:گندم

از نت ها:فا  

الفبای موسیقی:نت

اما:لیک

بحر:زو

بدهکار:مقروض

بدی سرانجام:وبال

بلندی قامت:قد

بندگی ها:طاعات

به هم خوردن:تلاطم

بیرون کردن:راندن

پاکیزه:طاهر

پرده داری کردن:سدانت

پرستار کودک:دده

پرستش:یشت

پسوند مالکیت:مند

تازه:نو

تقطیع کردن حروف:هجا

جایز:روا

جدا از هم:سوا

جوان:فتی

چین و شکن:یرا

حافظه:یاد

حرف تردید:یا

حرف نهم یونانی:یتا

خاطرخواه:دوست دار

خسته نباشید:خدا قوت

خشکی:بر

خصومت:مجادله

خطا:سهو

در نوردیدن:طی

در هم شدگی نخ و ریسمان:گره

دلداده مجنون:لیلی

دلیری:شهامت

رفتار و حرکات شخص:ژست

رفیق مشهدی:یره

رنگ خزان:زرد

روزانه:یومیه

ز کژی زاید و کاستی:سستی

زبان باز:لفاظ

زراعت:کشت

زیرکی:هوش

سپیدی صبح:فجر

سخن بیهوده:هذر

سرگشتگی:حیرت

سیلی:تس

شام:عشا

شب طولانی:یلدا

شتر عرب:جمل

شهر جشنواره:کن

شهر خوزستان:دزفول

شهر خوزستان:هویزه

شیوه و روش:قاعده

صافی و گوارایی:زلالی

صفحه نمایش:سن

صدای پشه:وز

ضربه ای به صورت:سیلی

طاقچه:رف

عدد فوتبالی:اا

عدد یک رقمی:هشت

عزیز عرب:ام

عقاب:دال

علامت جمع فارسی:ها

عنوانی در ارتش:ژنرال

غلط و خطا:سقط

فراوان:زیاد

فروتنی:خضوع

فوتبالیست اسپانیایی:ایسکو

قاعده و روش:روال

قدرت و عظمت:جبروت

قصد کردن:همت

قورباغه درختی:وک

گام:قدم

گرد آمده:فراهم

گودال:لان

گیسوی معشوق:زلفین

لایحه ها:لوایح

لبه تیغ:یلمان

ماچ:بوس

مخلوط کن:میکسر

مدن:شهر

مقام و ارزش:ارج

موافق و برابر:مطابق

مکر و فریب:کید

میانه بد بین دو نفر:شکرآب

نت میانی:لا

نتیجه:ثمره

ندا کننده:جارچی

نسبت همسران دو برادر:جاری

نمایان:پدیدار

نهر:رود

نوعی ه کش قدیمی:ددت

نیرومند:قوی

همان دم:انا

هنرپیشه نقش کمدی:کمدین

واحد سطح:آر

وجود دارد:هست

کارگردان فیلم های "راکی":جان جیا ویلدسن

کشتزار:لته

کشورها:ملل

کوبیدن:نقر

کوچکتر:که

یادبود:یادگاری


آب ویرانگر:سیلاب

آماده کردن:تهیه

آنچه به نوبت بیاید:متناوب

اثر آلبر کامو:آدماول

اثر علی اکبر سعیدی سیرجانی:ضحاک ماردوش

اجازه:اذن

از چاشنی ها:رب

اسب سرخ مایل به سیاه:کهر

اشاره به دور:آن

اصطبل:طویله  

الفبای موسیقی:نت

اندیشه ها:تدابیر

باب روز:مدرن

بانگ وزغ:وغ

بخار دهان:ها

بخشنده:واهب

بر او:علیه

بنده زر خرید:قن

بی موقع:بیجا

بیزاری جستن:تبرا

بیزاری و رمیدگی:نفرت

پای افزار:لکا

پایه:اس

پایه و ستون:رکن

پدر:اب

پرچم:لوا

پرورش دادن:تربیت

پری شکم از باد:نفخ

پزشک اتاق عمل:جراح

پیشگاه خانه:رواق

تازه:نو

تصدیق آلمانی:یا

تصدیق روسی:دا

تلخ عرب:مر

تیم فوتبال آلمانی:شالکه

جاوید بودن ها:آباد

جن زده:جنی

جنون آزار دیگران:سادیسم

چوب دستی پلیس:باتون

خورشید گرفتگی:کسوف

خوک نر:ساد

خیس:تر

دروغ ها:اکاذیب

دست بر قضا:اتفاقا

دست عرب:ید

دسته ها و رسته ها:صنوف

راه رفتن:مشی

رنگ زرد روشن:لیمویی

روشن بینی:بصیرت

روشنایی:ضو

ریسمان:رشته

ریسمان کلفت:طناب

ز . بود مرد را راستی:نیرو

زاری:ناله

ساختمان ها:عمارات

سنگسار شده:رجیم

سوراخی در کوه:غار

شهر استان یزد:حمیدیا

شهری در فرانسه:نیس

شورش و آشوب:بلوا

صریح و بی پرده:رک

طریقه:نحو

ظرف حلبی بزرگ:چلیک

عابد مسیحی:راهب

عدد تنفسی:شش

فرضیه:تئوری

فضایل:کمالات

فوتبالیست مکزیکی:رافایل

فیلمی از رضا میر کریمی:یه حبه قند

قاعده:قانون

قصیر:کوتاه

قلب ها:قلوب

گردش:دور

گمراهی:ضلالت

گمراهی:غی

گوهر یگانه:در یتیم

مال:دارایی

مال دیگران را به رایگان می خورد:مفت خور

مال و ثروت:منال

مسابقه اتومبیل رانی:رالی

مشایعت:اسکورت

مشهور:نام آور

مقدار بار یک خر:خروار

من عرب:انا

میان:لا

میوه مربایی:به

نت چهارم:فا

نقش هنرپیشه:رل

نهایی ترین امتیاز:رکورد

نویسنده "کلیدر":محمود دولت آبادی

نیمه بار:تا

هر فصل از کتاب یسنا:ها

هراس:هول

همانند:چون

وحشت کرده:متوحش

ورقه مصور بزرگ:پوستر

کاریز:قنات

کاسه چشم:حدقه

کتاب مجتهد:رساله

کشت سبزی ها:صیفی کاری

کلمه تعجب:وا

کنسولگری:سفارت خانه


آش:با

آیین های نمادی:مناسک

اثر بزرگ علوی:سالاری ها

از ادات تشبیه:سا

از گیاهان دارویی:شیرین بیان

از مواد مخدر:کراک

اشاره به دور:آن

اصلاح ی:رفرم

اقبال:بخت

انبر:پنس  

اهل روسیه:روس

بازی برد و باخت پول:قمار

باطل کردن:فسخ

باغ:بستان

باقی جان:نا

بچه زیبا و بانمک:منگول

بدی کردن:شرارت

برآمدگی پشت شتر:کوهان

بردن شطرنجی:مات کردن

برف و باد شدید:کولاک

:عریان

بصیر:بینا

بندر جنوبی:چابهار

به حساب آوردن:شمردن

به طور رسمی:رسما

بی موقع:ناگاه

پایتخت ترکیه:آنکارا

پایین تر از استادیار:آموزشیار

پوچ:توخالی

تصدیق آلمانی:یا

تیم فوتبال اسپانیایی:سویا

جایز:روا

چندین کافر:کفار

چه کسی:که

حایل میان دو چیز:حد

حق العمل کاری:کمیسیون

خرده سنگ های ریز:شن

حشکی مزاج:یبوست

داخل شدن:ورود

دارای هماهنگی:هارمونیک

دارو:دوا

دانه خوشبو:هل

دانه کش بی آزار:مور

دریای عرب:یم

دستور کار مجلس:برنامه

دیسک فشرده:سیدی

دیوانگی:جنون

رشته کوه آسیای مرکزی:پامیر

زیبا و قشنگ:شیک

ساکت:خاموش

سجده کننده:ساجد

سر:کله

سر بریدن حیوانات:ذبح

سرا:خان

سرکش:نافرمان

سلطنتی:کیانی

سنگسار کردن:رجم

سوار شدن:رکوب

شاد و مسرور:کیفور

شاهنشاهی:امپریال

شهر فارس:مرودشت

شهریه:آموزانه

شوق:شور

عامل تکثیر نهان زایان:هاگ

فریب:نیرنگ

فعال:اکتیو

فهمیدن:ادراک

فوتبالیست برزیلی:نیمار

فیلم برناردو برتولوچی:منوتو

فیلمی با بازی ایرج قادری:لنگرگاه

فیلمی با بازی فاطمه گودرزی:حریف دل

گاوآهن:خیش

گمراه:بی راه

گیرنده تصاویر ماهواره ای:رسیور

لنگه بار:تا

مجموع آثار جوی:آب و هوا

محصولات شیری:لبنیات

محل توقف حجاج:عرفات

مخفی و پوشیده:سری

مقتصد:صرفه جو

مقیاسی برای مایعات:گالن

ملون:رنگارنگ

من را:مرا

ناپخته:خام

ناشنوا:کر

نفس نفس زدن:هناسه

نقل کردن مطلب:روایت

هنگام و زمان:اوان

هوشمندی:ذکا

ویران:منهدم

کارفرما:صاحب کار

کتف و شانه:خا

کشور آفریقایی:سودان

کودک پدر مرده:یتیم

یار برهمن:رای

یال اسب:پش


مجسمه حبیب ساهر در ورودی شهر ترک



حبیب ساهر ( اؤلکَر ) ، در اول اردیبهشت ماه ۱۲۸۲ شمسی در روستای ترک میانه دنیا آمد. خانواده ی او اصالتاً اهل روستای تَرک میانه بودند بعدها به تبریز مهاجرت در محله دوه چی ساکن شدند. پدرساهر میر قوام » در روزهای پیروزی انقلاب مشروطیت و در آشوب های داخلی شهر تبریز در سنگر سرخاب کشته شد و ثروت قابل توجه پدرش را برادر بزرگ عیاشش بالا کشید، کودکی حبیب در فقر و فاقه و یتیمی سپری شد .

ساهر در سن شش سالگی در مکتب ملایی به نام ملا باجی » شروع به درس خواندن کرد . در آنجا قرآن و گلستان و عربی خواند . سپس وارد مدرسه معتمدیه و سپس وارد مدرسه محمدیه شد که با تقی رفعت که شاعری معروف و معلم فرانسه و همچنین پیشاهنگ و پرچمدار حرکت تحول برانگیز نو پردازی و نقد ادبی در ایران است، آشنا گشت  . بعدها توسط تقی رفعت با تعدادی از نشریات ترکیه آشنایی پیدا کرده پا به عرصه شاعرانی همچون توفیق فکرت و جلال ساهر گذاشت و به خاطر علاقه ی شدید به شعر های جلال ساهر نوشته های خود را با اسم ساهر امضا می کرد که بعد ها نام خانوادگی خود را نیز ساهر انتخاب کرد .

وی پس از اتمام تحصیل در مدرسه محمدیه وارد مدرسه دولتی شده ، با مدرک دیپلم فارغ التحصیل شد .

دوران دبیرستان را با محمدحسین شهریار هم‌مدرسه بود . ظاهراً منظور استاد شهریار از حبیب حداقل در ابیات زیر اشاره به او می باشد :

شهریارا بی حبیبِ خود نمی کردی سفر

این سفر راه قیامت می روی تنها چرا            ( غزل : آمدی جانم بقربانت ولی حالا چرا )

و

یکجا همه ی گمشدگان یافته بودم

از جمله حبیب و رفقای دگرم را                    ( قطعه : در جستجوی پدر )

 بعد از دوران دبیرستان و مراودت ادبی با شهریار، به کردستان رفت و در کار حساب و کتاب خوانین کرد به فعالیت پرداخت. دو سال بعد درسال ۱۳۰6 به استانبول رفت و از دانشگاه این شهر لیسانس جغرافیا گرفت و پس از اقامت یکساله در باکو در سال 1313 به تهران مراجعت کرد . از آن پس دوران چهل ساله معلمی و آفرینش ادبی او آغاز شد. در شش سالی که درکلوپ آمریکائی های استانبول اقامت داشت با دو کشیش کاتولیک فرانسوی دوستی پیدا کرد که اطلاعات گسترده ای از ادبیات نوی فرانسه داشتند، و چیزهای زیادی از آن ها آموخت ، به خصوص در مورد شعر مدرن فرانسه ، و تعدادی از آثار شعرای نوپردازی مانند بودلر را به فارسی ترجمه کرد. او همچنین در استانبول با موج شعر نو ترکی و افکار ترک های جوان آشنا شد ، ولی استادِ اصلی خودش در شعر را ، تقی رفعت می دانست که در تبریزِ دوره ی خیابانی ، با خانم شمس کسمائی نشریه ی آزادیستان را به عنوان ارگان تجدد ادبی چاپ می کردند. او در سال 1313 برای تدریس جغرافیا به قزوین و زنجان فرستاده شده  سپس در تبریز مشغول تدریس می شود . بعد از 1320 ساهر در تبریز با چاپ کتاب های خود دست به تقویت و ترویج شعر و ادبیات ترکی می زند و کتاب های درسی را به زبان ترکی می نویسد اما اواخر سال 1325 به علت سرودن شعر ترکی به اردبیل تبعید می شود . وی با وجود تمام سختی ها و اذیت و آزار هایی که از سوی حکومت وقت متحمل می شد به نوشتن شعر ترکی ادامه می دهد و بدون توجه به تحت نظر بودنش مجموعه شعر فارسی با نام اشعار جدید » را در نسخه های محدودی پخش می کند، پس از 3سال زندگی در اردبیل باردیگر به قزوین فرستاده می شود ودر آنجا مشغول تدریس می گردد ، در همان سالها کتابهای ترکی خود را بصورت پنهانی پخش می کند، پس از آن هم کتابهای شعر فارسی اش  را پخش می کند، ساهر پس از 13 سال زندگی در قزوین به تهران منتقل شده و تا پایان عمر در تهران زندگی می کند .

میرحبیب ساهر ، با آن که معلم جغرافیا بود، اما به گفته سادات اشکوری – یکی از شاگردان کلاس او – قسمت های پایانی ساعات درس او به ادبیات ختم می شد ، آن هم شعر و بالاخص شعر ترکی .

ساهر داستان نویس و شاعر و مترجمی توانا بود . از او آثاری به سه زبان ترکی ، فارسی و فرانسوی منتشر شده است . هم زمان با میرزا تقی خان رفعت و قبل از ظهور نیما ، ساهر ، شعر نو فارسی سرود و سبک جدیدی را در شعر ترکی بنیان گذاشت و بعنوان پدر شعر نو ترکی ایران » شناخته می شود . اکنون در دانشکده های ادبیات ترکیه و جمهوری آذربایجان ، دانشجویان دوره های عالیِ ادبیات ترکی ، برای فارغ التحصیل شدن ، باید در کنار سایر دروس خود ، درس سه واحدی بنام ساهر شناسلیق » (ساهرشناسی) بگذرانند . ظرایف ادبی اشعار ترکی ساهر ، مانند حیدربابایه سلام » شهریار ، آنچنان گسترده و غنی است ، که تاکنون قریب ۸ موضوع پایان نامه دوره دکترا و کارشناسی ارشد را به خوداختصاص داده است .

حبیب ساهر معروف به اولکَر» سبکی نو را جدا از نیما تجربه کرده بود اما چون در زمینه ی زبان ترکی فعالیت چشم گیری داشت او را پدر شعر نو ترکی می دانند، زیرا نخستین کسی بود که شعر نو ترکی سرود و شعرهای بزرگانی چون حافظ ، گلستان سعدی، بهترین رباعی های خیام و حتی جزء آخر قرآن کریم را به شعر ترکی معاصر ترجمه کرده است. او اعتقادی به ویرایش شعر نداشت و بر این باور بود شعری که ابتدا سروده می شود پر قدرت است. بی شک او سهم بسزایی در شعر و ادبیات ایران دارد .

نوآوری‌های‌ حبیب‌ساهر، به‌ رغم‌ آنکه‌ در فضای‌ ادبیات‌ معاصر، انعکاس‌ چندانی نیافته‌، از نقطه‌ نظر تاریخ‌ تطور شعر فارسی‌ حائز اهمیت‌ است‌.چرا که‌ از یک‌ طرف‌، بدعت‌های او در شکستن‌ قالب‌های‌ کلاسیک‌، مستقل‌ از تجربه ی نیما یوشیج‌ بود و از طرف‌ دیگر، اقتباس‌ و ترجمه‌هائی‌ که‌حبیب‌ ساهر از آثار ادبی‌ شاعران‌ ترکیه‌ به‌ عمل‌ آورده‌ است‌، از حیث‌ حجم‌ و کیفیت‌، خود خدمتی در راستای غنا بخشیدن‌ به‌ ادبیات‌ فارسی ‌محسوب‌ می‌شده‌ است ‌.

اگرچه‌ کوشش‌های‌ حبیب‌ ساهر و نیما یوشیج‌ در نهایت‌ به‌ یک‌ راه‌ ختم‌ شده‌ است‌ ولی‌ به‌ نظر می‌رسد که‌ در مورد حبیب‌ساهر، نوعی‌ اجحاف‌ صورت‌ گرفته‌ و تجربیات‌ و تلاش‌های‌ وی به‌ نوعی‌ نادیده‌ گرفته‌ شده‌ است‌. شاید اگر حبیب‌ ساهر، همچون‌ نیما یوشیج‌،کارهای‌ خود را در زمان‌ مناسب‌ انتشار می‌داد، در تاریخ‌ تکامل‌ شعر نو جایگاهی‌ دیگر گونه‌ می‌یافت‌ و پژواک‌ فریادش‌ در هیاهوی‌ تبلیغات‌ دیگرمدعیان‌ به‌ فراموشی‌ سپرده‌ نمی‌شد .

شمس لنگرودی در کتاب ارزشمند خود ؛ تاریخ تحلیلی شعر نو می نویسد :

در آبان ماه 1327، در شهرستان اردبیل اتفاق غریبی افتاد . در آن سال ِ دور ، در آن فضای قدیمی و سنتی ، مجموعۀ شعر نویی به نام اشعار جدید از شاعری به نام ساهر در تیراژی اندک ، اما نامعلوم، چاپ شد . بعدها معلوم شد که نام آن شاعر حبیب ساهر بوده است . ( تاریخ تحلیلی . جلد1 ص 372 )

حبیب ساهر از بنیانگذاران شعر نو بود ، اگر چه اشعارش را بسیار دیر هنگام منتشر کرد و در نیمه ی دوم دهه ی سی هم که شعرنو با انتشار چندین مجموعه شعرنوِ درخشان تثبیت شد و رسمیت یافت شعر ساهر دیگر رنگی نداشت . اهمیت حبیب ساهر در پیشگامی او بود ، نه  در قدرت شاعریش . ( همان جلد2 ص 480 )

نخستین شعر مدرن ساهر ظاهرا شعر کنار آبدان است که درسال 1303 ه.ش در سن 21 سالگی در تبریز سروده است . ( همان ص 373 )

از ساهر در مطبوعات فارسی تنها با امضای ساهر ،حبیب ساهر، میر حبیب ساهر، ساهر تبریزی و در مطبوعات ترکی با امضاهای ساهر، اولکر، لاادری ، آیدین، آقجانابلی ، سرخابلی و . مقالات، اشعار و نوشته هایی به چاپ رسیده است .

ساهر به معنای واقعی کلمه شاعری است میهن پرست و مردم دوست. در اشعاری که پس از جنگ جهانی دوم سروده است حسرتی دردناک در دوری از دیار خویش و آهی جانگاه در ماتم وطن لمس می‌شود. شاعر در سوگنامه‌های خود با غمی بزرگ از آشفته شدن صدای خویش از زوزه‌ی گرگان مرده خوار که زمانی به کوه افتاده بود، از سوز برف و سرمای آذرماه از خشکیده شدن چشمه سارها ، از کوچ مرغکان ، از صحن دلپذیر گلستان خود و سترده شدن جای پایش به دست باد ستمگر و خشک دی سخن می‌راند. در دیار غریب اشک برگونه می‌ساید و از بی رونقی لاله ، از خرابی قلعه ناله می‌کند. تابش ماه از سوی سرخاب و وزش نسیم را از طرف سهند یاد می کند. وی همیشه از علت پنهان و از غم درد نهان نالان است. در دیار غربت فریاد بر می‌دارد و از مصائب و محنت‌های طاقت فرسای خود صحبت می کند که خواننده را در برابر بیداد و خیره رویی بیگانه به خشم وا می‌دارد . اعتقاد و وفاداری به ملیت و زبان ترکی در اشعار وی موج می زند و جابجا خود را نشان می دهد :

بیزیم تورکو شیرین دیلدیر                     خوش صدالى٬ زنگین دیلدیر

دیل گونشدیر٬ ایشیق ساچار                              آزادلیغا قاپى آچار

یادین دیلى بویوندوروق                           بیر گئچیددیر بوروق بوروق

قوى یادلاشسین سئناتورلار                خالقى سویان تاجیر٬ توججار

یالتاق شاعیر یولون آزسین                   تکجه فارسى غزل یازسین!

حبیب ساهر سال ها در تبریز، اردبیل، قزوین و زنجان به تدریس پرداخته و کتاب های فراوانی از جمله : لیریک شعرلر٬ کؤشن٬ سحر ایشیقلانیر٬ سؤنمه ین گونشلر به ترکى و مجموعه اشعار ٢ جلدى٬ خوشه ها٬ سایه و میوه گس به فارسى و دهها اثر ادبى دیگر به جای گذاشته است. در روز 24 آذرماه سال 1364 در سن 82 سالگی ساهر را در حالی یافتند که از پنجره ی خانه اش حلق آویز شده بود و جسدش در کوچه رها بود و هزار افسوس به دلیل بی مهری های فراوان نام بزرگ او به لب ها ره نیافت . آرامگاه وی در بهشت زهرای تهران واقع شده‌است .

مجموعه آثار فارسی ساهر :

    شقایق (مجموعه شعر نو و کهن) ۱۳۲۲ – تبریز

    سایه‌ها (مجموعه شعر نو و کهن) ۱۳۲۴ – تبریز

    اشعار برگزیده (مجموعه شعر) ۱۳۲۶ – اردبیل

    افسانه شب (مجموعه شعر) ۱۳۲۵ – تبریز

    خوشه‌ها (مجموعه شعر) ۱۳۳۳ – قزوین

    جغرافیای ایالت خمسه، ۱۳۳۷ – قزوین (اثر علمی – تحقیقی درباره جغرافیا)

    اساطیر (مجموعه شعر) ۱۳۴۵ – قزوین

    اشعار برگزیده (مجموعه شعر) ۱۳۴۷ – قزوین

    کتاب شعر ساهر (۱) ۱۳۵۳ – انتشارات نبی تهران

    کتاب شعر ساهر (2)– ۱۳۵۴ – انتشارات گوتنبرگ تهران

    میوه‌گس (مجموعه حکایات و خاطرات) ۱۳۵۴ – انتشارات گوتنبرگ تهران

    ادبیات منظوم ترکی (آنتالوژی، مشتمل بر شرح حال بیش از صد شاعر ترک زبان اهل ترکیه، ۱۳۵۶ – انتشارات دنیای دانش تهران)

    کتاب شعر ساهر (۳)

    ترجمه اشعار شارل بودلر فرانسوی به فارسی

 مجموعه آثار ترکی حبیب ساهر :

    لیریک شعر (مجموعه شعر)، قزوین، ۱۳۴۴

    کووشَن (مجموعه شعر)، تهران، ۱۳۵۸

    سحر ایشیقلانیر (مجموعه شعر) تهران، ۱۳۵۸

    سونمیَن گؤنَش لَر (ترجمه‌هایی منتخب از آثار کلاسیک فارسی به ترکی)، تهران – ۱۳۶۱

    داغینیق خاطره لر (مجموعه خاطرات)، تهران، ۱۳۶۱

    قیزسسی، قیزیل سسی، قازان سسی (رمان)

    خاطره لر یا حیاتین یئددی بوروقلاری (خاطره‌های یا هفت خوان حیات)

    خاطره لر، باشاگلن چیکیلیر

    فرانسیزجادان تورکجه‌یه چئویرمه (شعر توپلوسو)

   جوغرافیا، ادبیات و اینجه صنعت باره‌سینده مقاله‌لر توپلوسو.

    طنز ساحه‌سینده یازیلار

    آماده اولموش دؤرد شعر توپلوسو

    ترجمه ی جزء آخر قرآن کریم ، بخشی از غزلیات حافظ ، شصت رباعی اصیل و ناب از خیام ، گلستان سعدی و بسیاری آثار دیگر بصورت منظوم به زبان ترکی معاصر




سایه من 
در تنگ شام تیره چو بر آب های صاف 
هر شاخسار سایه زند مبهم و سیاه 
 
مرغان دربه در به سوی بیشه ها شوند 
آنگه که کاروان گذرد از کنار راه 
 
آندم که از نگاه فسونگار تیرگی 
پنهان شوند جمله ددان در مغاک تنگ 
 
یک سایه یک خیال زند سر ز گوشه ئی 
چون غول در کناره ی یم می کند درنگ 
 
بر سنگ می نشیند و بالا نظر کند 
تا اختران شب همه چشمک به وی زنند 
 
تا مرغ حق بگرید در نیمه های شب 
بر آن خیال تیره، بر آن سایه ی نژند 
 
آنقدر آن سیاهی غمگین و خسته دل 
در ظلمت شبانه کشد انتظار ماه 
 
آنقدر می نشیند در ساحل کبود 
تا جلوه گر شود شبحی از کنار راه 
 
افسوس! کان شبح، شبح نازنین وی 
هرگز نمی دمد ز افق چون ستاره ئی 
 
لیکن ز دور بیند افتاده روی آب 
از دامن دریدهی شب ماه پاره ئی 
 

حبیب ساهر


ای ماه شب فروزِ من 
گاهی که شب به خلوت غمگین و تیره رنگ 
با چشم خوابناک و پر از درد تا سحر 
 
مبهوت، بر کنار افق خیره بنگرم 
تا ماه سرزند مگر از کوهسار سر 
 
سرمست آن خیال غمین آرزوی دور 
ناگه ستاره ئی ز افق از ستیغ کوه 
 
چون ماه شب فروز دمد در سکوت شب 
لرزان و تابناک و درخشان و باشکوه 
 
لیکن تو در حجاب نهان می شوی به عمد 
ای ماه شب فروز من، ای یار دلنواز 
 
تا زهره در هوای سحر، در سکوت فجر 
با نور سبز رنگ دَرَد پردههای راز 
 
هر شب که در فروغ تو در بوستان گذشت 
از پرده برفتاد مرا رازهای دل 
 
تنها توئی انیس من و رازدار من 
تابان شو از حجاب غم ای رهنما دل 
 

حبیب ساهر


نمونه ای از شعر حبیب ساهر

به دختر قالی فروش »

ترجمه از ترکی : حسین منزوی و عمران صلاحی

رنگت پریده دخترکم

                      گرفته صدایت

 در سایه ها نشسته است

                           چشم درشت زیبایت

به آفتاب درآ

که کارگاه تاریک است

 وز دور دست ها نمی شنوم

                                     آوایت

 اکنون، رمیده دخترکم ،

 قالیچه های بافتۀ تو

تالارهای آینه را آذین بست

و رنج هایت

 و دست های کوچک پژمرده ات

 بسیار مفتخواران

                 پرورده است

 قالیچه های نازک ابریشمینت

 در حجلۀ عروسان گل داد

هر محفل از تو، از تو

                        زینت گرفت

 اکنون بگو

از آن همه چه داری

 ای لحظه لحظه رو به زوال

                               دخترکم

 تا چند

با دست های خسته

                       گرسنگی را

 با رنج آشتی خواهی داد؟

 شاید شنیده باشی از پدرت

                             این مثل

 که کوزه گر

 از کوزۀ شکسته خورد آب»

 خرم بهار همسالانت

 از چه خزان زود رس توست؟

 دردانه های اعیان

                      مخمل پوش اند

 آیا تن تو را

 کرباس ها نمی آزارند؟

 رنگت پریده است

 لب های تو کبود است

 وقت است تا به آفتاب

                           درآیی

 تا بشکفد دوباره

 گل های بی تبسم پژمرده ات

 هنگام آن رسیده که همچون پرندگان

                                     پر بگشایی

 و زیر پر بگیری

آفاق دور را

 تا بوسۀ طلا بنشاند

                         خورشید

 روی طلای گیسویت

 

شعر ترکی از حبیب ساهر :

قار اریدی٬ آخار سولار نیلله ندی
چای چمنده اؤجوک-بؤجوک دیلله ندی
باغ باخچادا یئنه بادام گولله ندی
هانی یوردلار٬ هانی ائللر٬ هانی یار؟

کیم آلنینا قارا یازی یازاندی؟
آز عؤمرومده قارا گونلر اوزاندی
بورا غوربت٬ نه لاله شامقازاندی
هانی یوردلار٬ هانی ائللر٬ هانی یار؟

گون قیزاردی٬ سولار اولدو زرنیگار
داشدان-داشا چالدی بیزی روزیگار
یاغیش یاغدی٬ یئنه گلدی ایلک باهار
هانی یوردلار٬ هانی ائللر٬ هانی یار؟

ایللر بویو بیزه حؤکوم سوردو فارس
اسیر اولدوق٬ توی دویونلر اولدو یاس
بویونداکی زنجیرلری باسدی پاس
هانی یوللار٬ هانی ائللر٬ هانی یار؟

هانکی اوجاق گئچدی؟ هانکی اودلاندی؟
شئعیر غزل دفترلری توزلاندی
دئمک اینسان حوقوقلاری یالاندی
هانی یوردلار٬ هانی ائللر٬ هانی یار؟

قار اریدی٬ سئل سولاری آتلاندی
دلی کؤنلوم هر دردلره قاتلاندی
یازیق جیسمیم ایینه لره ساپلاندی
هانی یوردلار٬ هانی ائللر٬ هانی یار؟

حبیب ساهر


دلم شبیه تلگراف خانه ای دور افتاده

مدام در انتظار ضربه های پیام تو

سیم های رابطه را چک می کند

مبادا جایی قطع شود

مبادا کلمه ای از قلم بیفتد

چشم هایم را در تاریکی جا گذاشته ام

نزدیک تَر بیا

می خواهم چشم هایت را با بریل بخوانم

با صدایت پیمان دوستت دارم ببندم

با دست هایم آغوشت را دوره کنم

و سر در گریبانت

آن قدر عطرت را نفس بکشم

تا تمام شود این دلتنگی!


"روشنک آرامش"



می کشتمت! وساطت ایمان اگر نبود
پروای نان و پاس نمکدان اگر نبود

بی شانه ی تو سر به کجا می گذاشتم
ای نارفیق کوه و بیابان اگر نبود

پیراهنم به دادِ منِ تنگدل رسید،
خود سینه می شکافت، گریبان اگر نبود!

در رفته بود این جگر از کوره، بی گمان
همراهِ صبر، همتِ دندان اگر نبود!

از این جهان سفله به یک خیزش بلند،
رد می شدیم، تنگی دامان اگرنبود!

می گفتمت چه دیده ام و چیست در دلم،
این ترسِ خنده آورم از جان اگر نبود!

"حسین جنتی"


حسین جنتی :

دوستانت را شمردم، دشمنانت بیشتر!

شاعر از فکرت حذر کن، از زبانت بیشتر!

 

لقمه ی معنی چنان بردار تا وقت سخن،

از حدود عقل نگشاید ، دهانت بیشتر!

 

گر نفهمی معنی زنهار یاران ، دور نیست،

پوستت می فهمد این را، استخوانت بیشتر!

 

سنگ می اندازی و " بازی نه این است"  ای رفیق

چون که بار شیشه داری در دکانت بیشتر!

 

من نمی گویم رهاکن! من نمی گویم نگو!

فکر شعرت باش ، اما فکر نانت بیشتر!

                        **********

جان نکردی چاشنی، تیرت همینجا اوفتاد!

جز همین حد را نمی داند کمانت بیشتر

 

حال می باید به پاهایت بیاموزی که نیست،

از گلیم پاره ای طول جهانت بیشتر!!

 شعر از : حسین جنتی


خوشا که "عشق " و "وطن" داستانِ ما باشد
که حرفِ مردمِ ما بر زبان ما باشد

به تاخت می روی و پشت سر نمی بینم،
درین مسیر کسی هم عنانِ ما باشد

خدا، خدای من و توست، دل قوی می دار
اگرچه دورِ زمان بر زیانِ ما باشد

غمین مباش که فردا – یقین – فرشته ی شعر
قسم اگر بخورد ، هم به جان ما باشد

طلای غزنه نوشتی به دادِ ما نرسید
سخن طلاست که خود در دهانِ ما باشد

تو عاشقانه بگو همچنان و من زِ وطن
اگر چه آجرِ این خانه نانِ ما باشد!

ستون به سقفِ وطن می زنیم " سیمین گفت "
بگو اگرچه که با استخوانِ ما باشد

تویی که می گذرم یا " منم که می گذری" ؟
تو خود منی! چه تواند میانِ ما باشد؟

خدا کناد که ای دوست، بینِ ما چیزی،
به هم اگر بخورد، استکانِ ما باشد!

 

حسین جنتی


حسین جنتی :

چتر ها در شرشر دلگیر باران می رود بالا 

فکر من آرام از طول خیابان می رود بالا 

 

من تماشا می کنم غمگین و با حسرت خیابان را 

یک نفر در جان من مست و غزل خوان می رود بالا

 

گشته ام میدان به میدان شهر را هر گوشه دردی هست 

ارتفاع دردها از پیچ شمیران می رود بالا 

 

خواجه در رویای خود از پای بست خانه می گوید 

ناگهان صدها ترک از نقش ایوان می رود بالا

 

درد من هر چند درد خانه و پوشاک ارزان نیست 

با بهای سکه در بازار تهران می رود بالا 

 

گاه شب ها بعد کار سخت و ارزان خواب می بینم 

پول خان با چکمه اش از دوش دهقان می رود بالا

 

جوجه های اعتقادم را کجا پنهان کنم ، وقتی 

شک شبیه گربه از دیوار ایمان می رود بالا

 

فکر من آرام از طول خیابان می رود پایین

یک نفر در جان من اما غزل خوان می رود بالا


 

هل گردم، دل دیوانه اگر بگذارد
نخورم می، غم جانانه اگر بگذارد

گوشه ای گیرم و فارغ ز شر و شور شوم
حسرت گوشه‌ی میخانه اگر بگذارد

عهد کردم نشوم همدم پیمان شکنان
هوس گردش پیمانه اگر بگذارد

معتقد گردم و پابند و ز حیرت برهم
حیرت این همه افسانه اگر بگذارد

شمع می خواست نسوزد کسی از آتش او
لیک پروانه‌ی دیوانه اگر بگذارد

دگر از اهل شدن کار تو بگذشت #عماد
چند گویی دل دیوانه اگر بگذارد

عمادالدین حسنی برقعی،

معروف به عماد_خراسانی


عماد خراسانی :

حال که تنها شده ام می‌روی
واله و رسوا شده ام می‌روی

حال که غیر از تو ندارم کسی
این‌همه تنها شده ام می‌روی

حال که چون پیکر سوزان شمع
شعله سراپا شده ام می‌روی

حال که در بزم خراباتیان
همدم صهبا شده‌ام می‌روی

حال که در وادی عشق و جنون
لاله‌ی صحرا شده ام می‌روی

حال که نادیده خریدار آن
گوهر یکتا شده‌ام می‌روی!

حال که در بحر تماشای تو
غرق تماشا شده‌ام می‌روی

این‌همه رسوا تو مرا خواستی
حال که رسوا شده‌ام می‌روی

عماد_خراسانی


گرچه مستیم و خرابیم چو شبهای دگر

باز کن ساقی مجلس سر مینای دگر

 

امشبی را که در آنیم غنیمت شمریم

شاید ای جان نرسیدیم به شب های دگر

 

مست مستم مشکن قدر خود ای پنجه ی غم

من به میخانه ام امشب تو برو جای دگر

 

چه به میخانه چه محراب حرامم باشد

گر به عشق توام هست تمنای دگر

 

نشنیده است گلی بوی تو ای غنچه ناز

بوده ام ور نه بسی همدم گلهای دگر

 

باده پیش آر که رفتند از این مکتب راز

اوستادان بفزودند معمای دگر

 

می فروشان همه دانند عماد که بود

عاشقان را حرم و دیر کلیسای دگر

عمادالدین حسن برقعی (عماد خراسانی)


به من بگو، بگو،

چگونه بشنوم صدای ریزش هزار برگ را ز شاخه ها؟

به من بگو، بگو،

چگونه بشنوم صدای بارش ستاره را ز ابرها؟

من از درخت زاده ام

تو ای که گفتنت وزیدن نسیم هاست بر درختها

به من بگو، بگو،

درخت را که زاده است؟

مرا ستاره زاده است

تو ای که گفتنت چو جویبارهاست، جویبارهای سرد

به من بگو، بگو،

ستاره را که زاده است؟

ستاره را، درخت را تو زاده ای

تو ای که گفتنت پریدن پرنده هاست

به من بگو، بگو،

تو را که زاده است؟

از رضا براهنی


من نمی دانم

پشت شیشه ها، زیر برگان درختان

این چه آوازی است می رانند عاشق های قایقران به سوی من؟

این چه آوازی است می خوانند به سوی من؟

و نمی دانم کنارم زیر ابر آتشین نور

کیست می خندد چو مستان در سکوت شب به سوی من؟

کیست می گرید چو مجنون در پناه عشق سوی من؟

و نمی دانم ز روی دیده ام گه رام و نا آرام

کیست می رقصد به سوی این دل آرام، نا آرام؟

مغز من کوهی است، این آواز

جوشش یک جویبار سرد از ژرفای تاریکی است

برف این آواز،

ذره ذره می نشیند بر بلند شاخه های پیکرم آرام

شاخساران درخت پیکرم از برف،

میوه هایش برف،

چون زمستان های دورِ کودکی، دنیای من، رویای من، پر برف

من نمی دانم چه دستی گاهوارِ عشق ما را می تکاند

و نمی دانم که این ناقوس های مهر را در شب،

کیست سوی بازوان و دستهایم می نوازد؟

کیست از اعماق تاریکی به سوی صبحگاه نور می آید؟

پشت شیشه، زیر برگان درختان، من نمی دانم،

این چه آوازی است می رانند عاشق های قایقران به سوی من؟

این چه آوازی است می خوانند سوی من؟

 

استاد رضا براهنی


پرنده پر زد و با پرزدن تمامت خود را پراند در پرواز
شعاع قامت سرخ مثلثش در نور
تناسخ همه اشکال هندسى در اوج
تناسخ همه اشکال آسمانى بود

گرفتمش که نیفتد،
به جاى افتادن،
پرید
پرنده پر زد و با پرزدن تمامت خود را پراند در پرواز

گرفتمش که نیفتد،
که بال‌هایش را
گرفتمش که نیفتد
به جاى افتادن،
پرید و پرزد و پرواز کرد

گرفتمش که نیفتد
که فکر مى‌کردم
که یک تلنگر ناچیز دست من کافى‌ست
که بال‌هاش شکن در شکن شکسته شود
ولى پرید
پرید و پرزد و پرواز کرد

گشود راه هوا را به نوک منقارش
و سینه را پر از آفاق آفتابى کرد

گرفتمش که نیفتد،
به جاى افتادن،
پرید و پرزد و پرواز کرد بى‌پروا
پرنده پر زد و با پرزدن تمامت خود را نثار کرد به پرواز

رضا براهنی
گل بر گسترهٔ ماه


چرا به قافیه ی چشم تو نمی آیم؟

ردیف می شود هر چند قلب تنهایم

 

برای خستگی شانه های پردردت

چقدر خط زده ام روزهای فردایم

 

من از اجاق زمستان هنوز پر برفم

نخواستی که بدانی دلیل سرمایم

 

نخواستی که بگویی چقدر دل تنگی

نشد که با تو بگویم غم و تمنایم

 

به ساحل دل تو صد هزار مروارید

نخواستی که بدانی منم که دریایم

 

نرفتی از دلم و باز بچگی کردی

چگونه از تو جدا شد شب تماشایم

 

من از گلایه کلافه، از گره بیزار

چقدر خار شدی در گلوی صحرایم

 

هزار بار سرودم تو را به شعر و غزل

همیشه هم تو نخواندی و مُرد معنایم

 

منم که دست گشودم به صد هزار گره

که تو بیایی و من هم به نذر بگشایم

 

نگو که جاده نفس گیر و راه طولانیست

که عشق فاصله را می کشد، فریبایم

 

چقدر غصه به قلب و چقدر گریه به چشم

هنوز تا تو نگاهم کنی پذیرایم

 

به خواب می روم و آرزو ی دیدارت

چقدر زود می آید به خواب و رویایم

 

تمام شب دل من در امید آغوشت

چگونه صبح کنم من که مست و شیدایم

 

تو باز چشم گشودی و من جوانه زدم

چقدر خاطره دادی به روز و شبهایم.

 

"روشنک آرامش"


شب از نفس سرد 

شب از نفس سرد چو افسونگر مرموز 

صد نغمه و صد زمزمه در بیشه بر انگیخت 

 

مهتاب عیان گشت چون افرشته ئی از دور 

نورِ تر و کمرنگ سرِ آبِ روان ریخت 

 

مرغان همه آسیمه سر از تابش مهتاب 

یک یک ز نهانخانه ی نیزار پریدند 

 

نشنفته شب ، آهنگ روانپرور نیزار 

در آب روان پرده ی مهتاب دریدند 

 

بس ماه برآمد ز پسِ پرده اسرار 

بس شب سپری گشت، خوش آهنگ و فسونکار 

 

لیکن تن سنگین و دل تیره ندانست 

قدر شب مهتاب و شب وصلت دلدار 

 

مهتاب فراز آمد و مرغان شباهنگ 

از نور گریزان شده در سایه بخفتند 

 

رفتند پس پردهی تاریکی و نسیان 

چون خاطره ی بی اثر از یاد برفتند. 

 

حبیب ساهر


بیژن ترقی :

تا بهاردلنشین آمده سوی چمن      ای بهار آرزو برسرم سایه فکن
چون نسیم نوبهار برآشیانم کن‌گذر      تا که‌گلباران شودکلبة ویران من }الف
                            تا بهار زندگی      آمد بیا آرام‌جان
                     تا نسیم ازسوی‌گل      آمد بیا دامن‌کشان
                      چون سپندم برسر      آتش نشان بنشین دمی
                   چون سِرشکم درکنار      بنشین نشان سوزنهان
                                       
                                           تکرار الف
                      باز آ ببین درحیرتم      بشکن سکوت خلوتم
                     چون لالة تنها ببین      برچهره داغ حسرتم
                       ای روی تو آیینه‌ام      عشقت غم دیرینه‌ام
                    بازآچو گل دراین بهار      سر را بنه برسینه‌ام

 

مشخصات شعر بهار دلنشین :

خواننده: بنان

شاعر : بیژن ترقی

دستگاه : بیات اصفهان


بیژن ترقی :

با گریه سر را به دامانت از غم نهادم
که شاید بسوزد دل توبه حال دل من

عجب ساده بود این این دل غافل من
گفتم اگر با ناله ام آتش زنم بر جان تو

گفتم اگر با گریه ام دریا کنم دامان تو
یارم شوی نازم کشی سوزم نشانی

اشک غم و خونِ دل از چشمم فشانی
ای غافل از سوز درونم

سر گشته دردشت جنونم
رفتی و دامن زدی آتشم را

از من گرفتی تو آرامشم را
برفتی که سوزد دل بیگناهم

ندیده گرفتی همه اشک و آهم

ندیده گرفتی همه اشک و آهم


بیژن ترقی (ترانه سرا) :

اگرگویم من از چشمان او افسانه ای را
حدیث چشم او ریزد به هم میخانه ای را

در این فصل گل ای ساقی که غم بگریزد از دل
چه سازم با غم عشقی که در دل کرده منزل

رسانی گر به من پیمانه ای را
رسانی گر به من پیمانه ای را

سر عقل آوری دیوانه ای را
درون سینه ام پرورده ام بیگانه ای را

به طوفان داده ام کاشانه ای را
به لبهایم رسان پیمانه ای را

اگر گویم من از چشمان او افسانه ای را
حدیث چشم او ریزد به هم میخانه ای را

زبس بر دل زدم سنگ محبت
برآید از دل آهنگ محبت

اگر خواهی که از خاطر برم غمهای هستی
مرا با خود ببر یک لحظه در دنیای مستی

رسانی گر به من پیمانه ای را
سر عقل آوری دیوانه ای را


ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﻋﻤﺮﯼ ﺍﯼ ﺳﯿﻪ ﻣﻮ ﭼﻮﻥ ﻣﻮﯼ ﺗﻮ ﺁﺷﻔﺘﻪ ﺍﻡ
ﺩﺭﻭﻥ ﺳﯿﻨﻪ ﻗﺼﻪ ﺍﯾﻦ ﺁﺷﻔﺘﮕﯽ ﺑﻨﻬﻔﺘﻪ ﺍﻡ

ﺯ ﺷﺮﻡ ﻋﺸﻖ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺭﻩ ﺑﺒﯿﻨﻤﺖ ﻧﺪﺍﻧﻢ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺗﻮ ﺑﮕﺬﺭﻡ ﻣﻦ

ﻧﻪ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﺩﻟﻢ ﺭﺿﺎ ﮐﻪ ﺑﮕﺬﺭﻡ ﺯ ﻋﺸﻘﺖ
ﻧﻪ ﻃﺎﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺭﺥ ﺗﻮ ﺑﻨﮕﺮﻡ ﻣﻦ

ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﻋﻤﺮﯼ ﺍﯼ ﺳﯿﻪ ﻣﻮ ﭼﻮﻥ ﻣﻮﯼ ﺗﻮ ﺁﺷﻔﺘﻪ ﺍﻡ
ﺩﺭﻭﻥ ﺳﯿﻨﻪ ﻗﺼﻪ ﺍﯾﻦ ﺁﺷﻔﺘﮕﯽ ﺑﻨﻬﻔﺘﻪ ﺍﻡ

ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻬﺮﺕ ﻭﻋﺪﻩ ﺩﺍﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺗﺮ ﺷﺪ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺪﯾﺚ ﺁﺷﻨﺎﯾﯽ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﺗﺮ ﺷﺪ

ﺑﺎ ﺩﻝ ﻧﮕﻮﯾﻢ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﯾﻦ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ
ﺑﺎﻭﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻗﺼﻪ ﻣﻬﺮ ﻭ ﻭﻓﺎ ﺭﺍ

ﻣﮕﺮ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻝ ﻗﺼﻪ ﻭﻓﺎ ﺑﮕﻮﯾﯽ
ﺑﻪ ﻗﺼﻪ ﺷﺪ ﭼﻮ ﺁﺷﻨﺎ ﻏﺼﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﮕﻮﯾﯽ

ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﻋﻤﺮﯼ ﺍﯼ ﺳﯿﻪ ﻣﻮ ﭼﻮﻥ ﻣﻮﯼ ﺗﻮ ﺁﺷﻔﺘﻪ ﺍﻡ
ﺩﺭﻭﻥ ﺳﯿﻨﻪ ﻗﺼﻪ ﺍﯾﻦ ﺁﺷﻔﺘﮕﯽ ﺑﻨﻬﻔﺘﻪ ﺍﻡ

ﺯ ﺷﺮﻡ ﻋﺸﻖ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺭﻩ ﺑﺒﯿﻨﻤﺖ ﻧﺪﺍﻧﻢ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺗﻮ ﺑﮕﺬﺭﻡ ﻣﻦ

ﻧﻪ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﺩﻟﻢ ﺭﺿﺎ ﮐﻪ ﺑﮕﺬﺭﻡ ﺯ ﻋﺸﻘﺖ
ﻧﻪ ﻃﺎﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺭﺥ ﺗﻮ ﺑﻨﮕﺮﻡ ﻣﻦ.


 بیژن_ترقی


بیژن ترقی :

کجاست عشق که تا قید آبرو بزنیم

به کوی میکده ها باز ، های و هو بزنیم


کجاست پیرهن ِ چاک ِ عاشقی که چو گل

ز خون دل ، می ِ گلگون سبو سبو بزنیم


بریده نای ِ صراحی و در برابر خلق

شراب ِ تلخ ِ جگر سوز تا گلو بزنیم


به جستجوی سپیدی ِ صبحدم ، همه شب

چراغ ِ اشک فروزیم و کو به کو بزنیم


ز عشق دوست ، چنان سینه پر کنیم از مهر

که حلقه بر در کاشانه ی ِ عدو بزنیم


غبار عقل بپوشیده دید ِ چشم مرا

مگر به گریه بر او رنگ ِ شستشو بزنیم


کجاست آینه رویی ، که چون بتابد روی

به سینه سنگ تمنای ِ عشق او بزنیم


به گریه شاخه ی ِ گلهای عاشقی شکنیم

به خنده بر لب ِ آن یار ِ تندخو بزنیم


امید ما همه این است تا مگر روزی

دوباره خیمه سر ِ کوی آرزو بزنیم



آتشدان حمام:تون

آجر اسباب بازی:لگو

ابریشم:سیلک

اثر انتوان دو سنت اگزوپری:هوانورد

اثر پائولو کوئلیو:بریدا

اثر دافنه دوموریه:ربه کا

اثر روسو:قرارداد اجتماعی

اثر گی دو موپاسان:بلامی

احتضار:نزع

از اجزای آجیل:بادام 



[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

آثار ادبی:ادبیات

آزاده:حر

آشکار:علنی

آشکارساز محل هواپیماها و کشتی ها:رادار

آهن:حدید

اواز خواندن:سرودن

اثر آلفونس دوده:همسران هنرمند

اثر جمال زاده:زمین ارباب دهقان

اثر ساموئل بکت:من نه

اثر ماکسیم گورکی:چلکاش  

اثر مهشید امیرشاهی:در سفر

اثری از یان فلمینگ:تندربال

اجداد:نیاکان

از سازهای زهی:سه تار

افراد و اشخاص:آحاد

اندازه ها:مقادیر

ای خدا:یا رب

بخش پایین جامه:دامن

به اسارت در آوردن:بند کردن

بی نظم و قاعده:هردمبیل

بی تامل:بی درنگ

بی مانند:نادره

بیکاره و فقیر:لات و لوت

پسوند پاسداری:بان

پسوند پیدا کننده:یاب

پشیمانی:ندامت

پنکه:فن

تازه:نو

تلخ عرب:مر

تون حمام:گلخن

تکه ای پارچه ابریشمی:حریره

جهنم:هاویه

چانه:رنخدان

چسبنده:دج

چطور:چگونه

چه کسی:که

چهره:رخ

حرف افسوس:آه

حرکت کرم گونه:وول

خرده گرفتن:ایراد

خشکی:یبس

خطوط موازی در طراحی:هاشور

خوب و زیبا:نیکو

دارالایتام:یتیم خانه

درام عامه پسند:ملودرام

درست دانستن:تایید

دست نخورده:بکر

دیوار بلند و محکم:ترا

رادیکال:تندرو

راز ناگفتنی:مگو

راه کوتاه:ره

راهرو سرپوشیده:دالان

رعد:تندر

رهبر:هادی

روسری ن:سربند

رویان:جنین

ز بود مرد را راستی:نیرو

ستون بلند مساجد:مناره

سهم دولت از درآمد مردم:مالیات

شهر کردستان:سروآباد

شهری در فرانسه:رن

شکست و پراکندگی لشکر:هزیمت

شکوه:فر

صدای بالا کشیدن مایع:هرت

شریح:رک

صنم:بت

صورتحساب:سیاهه

طایفه:ایل

طلایی:زرین

عادل:دادار

عاشق شدن و آرزومند شدن:هوایی شدن

عدد قرن:صد

عزیز عرب:ام

فارغ و آسوده:سبک بال

فرمان بردن:تمکین

فرمانروایی ها:امارات

گلی سفید رنگ:نرگس

لنگه بار:تا

مامور شهربانی:آجان

مجموعه:ست

مرد جوان:شاب

مرض سگی:هاری

معشوقی و محبوبی:دلبری

ملاح:دریانورد

موی پیشانی:توک

میزان ملت است:رای

نان شب مانده:بیات

نگهبان مرز:مرزبان

نویسنده ن دانشمند:مولیر

هدیه دادن:اهدا

وارونه و مع:نگون سار

وجود داشتن:بودن

وسیله ذخیره اطلاعات:دیسکت

کلام پرسشی:آیا

کلمه افسوس:آه

کوشیدن:جهد

یگانه:واحد


آشکار:نمایان

آیین:دین

ابر:میغ

اثر آندره ژید:درتنگ

اثر جمال میرصادقی:درای شب

از درختان:نارون

اسب ماده:مادیان

استراق سمع:شنود

اسم گذاشتن:نامیدن

اصل سرمایه:راس المال  

انباره:خازن

اندرز:پند

بدی:شر

بدیع:نو

بسیار زیاد:خیلی

بسیار زیاد:فاحش

به کار گرفتن:صرف شدن

بیرق:لوا

پایان نامه:تز

پایتخت سیشیل:ویکتوریا

پایتخت فراری:رم

پرچم:لوا

پسوند محو کننده:فرسای

پنج ترکی:بش

پند گرفتن:عبرت

پیش از موعد مقرر آمده:زودرس

جرات یافتن عامیانه:شیر شدن

جمع کردن:ضم

چای فرنگی:تی

خارجی:بیرونی

خطاب بی ادبانه:هی

خوبی و احسان:نیکی

دیسک فشرده:سیدی

ذره ها:ذرات

رطب:خرما

رها:ول

روا شمردن:تجویز

روان:روح

روستا:ده

روغنی در لوازم آرایشی:وازلین

سرقت:ی

شغل وزیر:وزارت

شلوار جین:لی

شهر تاریخی خوزستان:شوش

شهر خراسان جنوبی:سرایان

شهر خراسان جنوبی:قائن

شهر لرستان:ا

شهری در آمریکا:دیترویت

صد متر مربع:آر

صیقل:جلا

ضمیر خارجی:یو

طلا:زر

عاقل و دانا:خردمند

علم و معرفت:دانش

عنوانی در ارتش امریکا:ژنرال

غفران:آمرزیدن

فراق:دوری

فوتبالیست هلندی:ژرمینینس

فیلمی از بیلی وایلدر:سابرینا

فیلمی از مهرشاد کارخانی:گناه من

فیلمی از وودی آلن:زلیگ

فیلمی با بازی حمیده خیرآبادی:شب بیست و نهم

فیلمی با بازی خسرو شکیبایی: مشترک

فیلمی با بازی فریبرز عرب نیا:آهوی وحشی

فیلمی با بازی کیومرث ملک مطیعی:شهر شراب

گاو وحشی آمریکای شمالی:بوفالو

گریزنده:هارب

لب دریا:دریاکنار

لباس می شورد:رخت شو

لفظ ابتدا یا انتهای کلمه:وند

مونث سید:سیده

مایوس:ناامید

مخزن سوخت خودرو:باک

مرحوم:خدا بیامرز

معالجه با آب:آب درمانی

معده جانوران علفخوار:شکمبه

مقیاسی برای مایعات:گالن

منتشر کننده:ناشر

نادان و کودن:غت

ناممکن:محال

ندا دهنده:نادی

نگهبان اتش مقدس:اتربان

نوع تفکر:ذهنیت

نیتروژن:ازت

نیکو رفتار:ادمی سیرت

هر یک از اتاق های قطار:واگن

همراه فراوان:فت

همسایگی:جوار

کاملا شبیه:عینهو

کشور اروپایی:قبرس

کشور فلاسفه:یونان

کوچیدن:رحلت

کیسه:جوال

یکی:احد


آلت فشار:منگنه

ابدی:لایزال

ابریشم خام:قز

اثر شارل بودلر:گل های رنج

اثر علی اکبر سعیدی سیرجانی:زیر خاکستر

اثر ناصر خسرو:وجه دین

از استان ها:یزد

از روی نادانی:ابلهانه

از گیاهان رنگرزی:وسمه

اشاره به نزدیک:این  

انس:الفت

انگیزش:ترغیب

بخاری برقی:هیتر

برآیندها:نتایج

بسیار زیارت کننده:زوار

بناها:عمارات

بند پای زندانیان:لگ

بندگی:رق

به مراد نرسیده:ناکام

به یکدیگر وابسته بودن:تلازم

پاداش:اجر

پارچه ضخیم پرزدار:ماهوت

پایتخت سنگال:داکار

پس گردن:قفا

پهلوان:یل

پیرامون خانه:حریم

پیش قراول:یساول

پیشین:اسبق

جادو:طلسم

جنگ آزموده:رزم آزما

جهت نماز گذاردن:قبله

چلیپا:صلیب

چوب گردن گاو شخم زن:یوغ

حرامی:راهزن

حقی در سازمان ملل:وتو

خانواده:اهل

خط کش مهندسی:تی

خواب:نوم

خوب رویی:وجاهت

خوف:بیم

دائم الخمر:الکلی

درخت انگور:تاک

دست به گریبان شدن:گلاویز شدن

دشنام دادن:شتم

دلیری:شهامت

رشته و طناب:ریسمان

رقیب:هماور

رودی در چین و قزاقستان:ایرتیش

زن تازه زایمان کرده:زایو

زن زیباروی:جمیله

سرازیری:نشیب

سرهنگ خارجی:کلنل

سیاهی:سواد

سیلی:تس

شهر تهران:ری

شهر زنجان:طارم

شک و تردید:دودلی

صداقت و درستی:راستی

صومعه:دیر

عاجز و درمانده:زله

عبادت گاه مسیحیان:کلیسا

عجیب به نظر رسیدن:غریب امدن

عدد روستا:ده

غرامت:تاوان

فالگیری:رمالی

قتنه:هزاهز

فرزندان آدم:بنی بشر

فرستادن:ارسال

فوتبالیست آرژانتینی:لیونل مسی

فیلمی با بازی احمد نجفی:تاواریش

فیلمی با بازی ا عبدی:شب روباه

گشوده:وا

گمان و وهم:خیال

لشکریان:جنود

موی گردن اسب:یال

نسبت داشتن:تناسب

نمد زین:یون

نور ماه:مهتاب

نوشابه الکلی:لیکور

نوعی پرتغال:خونی

نوعی سنگ ساختمانی:موزاییک

نیستی و فنا:هلاکت

نیمه بار:تا

نیمه دیوانه:خل

نیک نژاد:بهزاد

هنرپیشه:اکتور

هویدا:آشکار

و آن زمان:وانگاه

واحد پول چین:یوان

واحدهای تشکیل دهنده جمله:عیارات

وسط:مابین

وقوف:شناسایی

کارگردان سلاخ خانه شماره پنج:جرجر ویعیل

یکدنده:لج


آب دیده:اشک

آرواره:فک

آزاده:حر

آیاتی که در مدینه نازل شده:مدنی

اتاق تعویض لباس:رختکن

اثر فتح الله بی نیاز:علیا حضرت فرنگیس

اثر ماکسیم گورکی:یک اعتراف

اثر یان فلمینگ:تندر بال

ادراک:حس

از سوره ها:قیامه  

از غلات:ذرت

از نیروهای ارتش:هوایی

استارت قدیم:هندل

اصل چیزی:قوام

افسوس و دریغ:حیف

اقامت گاه تابستانی:ییلاق

امکان اتفاق در اینده نزدیک:قریب الوقوع

اهل قاره کهن:آسیایی

بانگ و آواز:ندا

بدون مشکل:بلامانع

بزرگوار و مورد احترام:محترم

به دنیا اوردن:زا

بیماری:دا

پاروی قایقران:فه

پایان:نهایت

پایتخت کامرون:یایونده

پایتخت کره جنوبی:سئول

پرچم:درفش

پوشش لحاف و تشک:ملافه

تصدیق روسی:دا

جانور:حیوان

جای ایستادن پیش نماز:محراب

جوانی:فتا

جوجه تیغی:راورا

چه بهتر:فبها

چهارپایان را نعل می کنند:نعل بند

چوب خوشبو:ند

حرف درد:آخ

خالص:قح

خرامیده:فره

خرج:هزینه

خط کش مهندسی:تی

دانا:فهمیده

درست دانستن:تایید

دلیری و بی آبرویی:گستاخی

دوست و همدم:یار

دوندگی:خت

ذکر و دعا:ورد

راه راست یافته:راشد

رویت نشده:نادیده

سارق:

ساز ضربی:دف

سخنی از روی طعنه و شوخی:متلک

سرگردان:ویلان

شاهد:گواه

شهر خراسان شمالی:درق

شهر عربستان:جده

شهر فرانسه:رن

شهر مازندران:تنکابن

شهر هند:حیدرآباد

شوفر:راننده

شکاف و رخنه:جر

شیر:حیدر

صاحب سود:ذینفع

طاقت:تاب

عدد منفی:نه

عظیم الجثه:یغر

فال نیک:شگون

فرش مالیدنی:نمد

قسمت و بهره:پخش

گوارا:هنی

لباس شنا:مایو

لشگر:جند

مایع خوشبو کننده:ادکلن

محل نظافت:حمام

معاون دادستان:دادیار

ملخ دریایی:قمرون

منفذی که آب از آن نفوذ کند:آب

مهربانی و شفقت:نوازش

نژاد و ریشه:اصل

نسل:سلاله

نظر دوختن:رصد

نظرات:آرا

نظیر و مانند:همتا

نوشته پست کردنی:نامه

نوعی تزریق:عضلانی

نوعی حلوا:لو

نوعی طبل کوچک دوتایی:نقاره

نوعی کبوتر:یاهو

نویسنده نامه های آسیای من:آلفونس دوده

کجاوه:تخت روان

کشور اروپایی:ایرلند

کشور اروپایی:لهستان

کشور توانگری:غنا

کلمه افسوس:آه

کوبیدن:دق

یاری دهنده:ممد

یک چشم بر هم زن:طرفه العین

یک دفعه:یک بار


آبخست ها:جزایر

آشفته:پریشان

آواز دهنده:هاتف

ابزار نقاش:شستی

اثر صادق چوبک:نفتی

از جنی فرش مالیدنی:نمدین

از سنگ های گرانبها:یاقوت

از ماه های سریانی:نیسان

املا:دیکته

ایاب و ذهاب:رفت و آمد  

این گونه:چنین

با حقه کسی را مغبون کردن:ی کردن

با کلید باز می شود:قفل

بارومتر:هواسنج

باریک بین:دقیق

بت خانه:بت کده

برقرار:آباد

بنیان گذار:موسس

بی لیاقت:نالایق

بی نیاز:صمد

پادزهر:تریاق

پارچه روپوش صورت:روبند

پدر:اب

پنبه زن:نداف

پول ژاپن:ین

پیش کشی ها:هدایا

تابان:رخشان

ترسیدن و گریختن:رمیدن

تصدیق آلمانی:یا

تیره:کدر

جغد:بوف

چه کسی:کی

چهره:دیدار

چیز:شی

چینش وسایل خانه:دکور

حامله:باردار

حامی:طرفدار

حرف ندا:ای

حقیقت و نهاد:ماهیت

حیران:هاج و واج

خوراکی از تخم مرغ و اسفناج:نرگسی

درخت قالی:دار

دنیا:گیتی

دودلی:تردید

دودمان:خاندان

دولت ها:دول

راه کوتاه:ره

رطوبت:نم

روستا:ده

زاهد و ترسا:رهبان

سلول:یاخته

شدنی:ممکن

شدنی می شود:باداباد

شرور:بد

شمشیر بران:صل

شهر سیستان و بلوچستان:ایرانشهر

شهر مازندران:رامسر

شهر نیروگاه:نکا

شهر کردستان:کامیاران

شهرستان کرمانشاه:ثلاث باباجانی

شکاف و رخنه:جر

شیره انگور:دوشاب

شیره خشخاش:شیرآبه

ضمیر همیشه غایب:او

عقیم:نازا

عنوانی در هندوستان:راجه

غده زیر گلو:تیروئید

فراوانی:کثرت

فلس ماهی:کچ

فنا:نیستی

قرض:وام

گروه ورزشی:تیم

گل انار:نارخو

گندم سوده:آرد

گواه:شاهد

متصدی کتابخانه:کتابدار

مجموعه جانداران و محیط طبیعی آنها:ایستم

مژده رسان:بشیر

مسابقات ورزشی منظم:لیگ

مستقیم:یک راست

مظهر لاغری:نی

معلم دبیرستان:دبیر

مقابل جزئیات:کلیات

موازی سطح زمین:افقی

نادیده گرفتن:چشم پوشی

نژاد:نسب

نوعی ساعت قدیمی:شنی

نوعی ماهی بی فلس:قباد

نوعی مغازه:بوتیک

نیمه بار:تا

هواپیمای عجول:جت

ورزشکار رشته پهلوانی:کشتی گیر

کار بی مزد:بیگار

کلمه درد و افسوس:واخ

یال اسب:بش

یقه:گریبان

یک طرفه کننده جریان الکتریکی:دیود


آب انگلیسی:واتر

آخرین پسین

آلت نخ ریسی:دوک

اتومبیل باربری:کامیون

اثر استاندال:آرماسن

اثر محمد بهارلو:بانوی لیل

از آتش فشان بیرون می ریزد:گدازه

از روزهای هفته:شنبه

از مواد منفجره:دینامیت

ایستگاه قطار:گار  

بازگشتن:ایاب

بخش بیرونی بدن:پوست

به حالت خواری و زبونی:زار زار

به وسیله جریان برق تجزیه می شود:الکترولیت

بی صبر و حوصله:ناشکیبا

بی حس:لس

پارچه ابریشمی:تراز

پاسخ دندان شکن:تو دهنی

پایتخت پاناما:پاناما سیتی

پدر شعر پارسی:رودکی

پرتاب شده:مرمی

پرچم:لوا

توانگر:غنی

جاده قطار:ریل

جهان:دنیا

چله کمان:زه

چندین رقیب:رقبا

چهارچوب:کادر

حرف دهن کجی:یی

حرف ندا:یا

حرف نداری:بی

حزن:غم

خشکی مزاج:یبوست

خلاصی از بند:رهایی

خود این:همین

داستان کوتاه:متل

در این مکان:اینجا

در حال دویدن:دوان

در حال وزیدن:وزان

درون دهان:نج

دسته پیستون:شاتون

دفترچه هویت:شناسنامه

دیدار کننده از اماکن مذهبی:زایر

روشن و آشکتر::پیدا

زخم عفونی شده:دمل

زیر:پایین

سر کوه:شخ

سگ گزنده:هار

سلطان:شاه

سلطان جاز ایران:ویگن

سنگینی:وقار

شهر مرکزی:هنددر

شهر همدان:تویسرکان

شهری در ژاپن:ناگویا

شیفته:شیدا

صریح:رک

عدد :شمار

عدد خیطی:سه

فرصت دادن:امان دادن

ف چهره:روی

فوتبالیست پرتغالی:وییرینیا

فیلمی با باران کوثری:شب بیرون

فیلمی با بازی عنایت بخشی:جای امن

قطر دهانه لوله تفنگ:کالیبر

گرد:دایره

گفتن عبارت طعنه آمیز:کنایه زدن

گیاه خوراکی و دارویی:زنجبیل

محل ورزش باستانی:زورخانه

مصیبت زده:سوگوار

معبر رودخانه:پل

معرکه:هنگامه

معلق روی آب:شناور

مقابل روز:شب

منع شده از کار کردن:بازنشسته

موجود:کاین

نت میانی:لا

نشستن برای گفتگو:اجلاس

نوار باریک سنگی پایین دیوار:قرنیز

نوعی بخاری:شومینه

نوعی ساعت قدیمی:شنی

نیمه بار:تا

هدایت کردن خودرو:راندن

هدهد:شانه به سر

همسر یا دختر کنت:کنتس

هوش و خرد:ذهن

وارفته:شل

وجود داشتن:بودن

ورزش جسم و ذهن:یوگا

وقت و هنگام:زمان

کارگردان"دانه های شن":رابرت وایز

کاسب:بازاری

کمیاب:نادر


آبی که بیهوده جاری شود:هرزاب

آتشدان حمام:تون

اتیه:آینده

آشکارساز مکان هواپیما:رادار

آنچه نذر کنند:نذری

ابر لایه ای:استراتوس

اثر حسین قلی مستعان:پله اول

اثر فهیمه رحیمی:همیشه با تو

ادامه:دنبال

ادامه دارد:دنباله دار  

از درختان:سیگار

از فرشتگان مغضوب:هاروت

اقامت گاه تابستانی:ییلاق

ایمان اورده:گرویده

برکت آسمانی:باران

بنیاد و اساس:شالوده

بیماری ریزش موی بدن:گر

پارچه کت و شلواری:فاستونی

پاروی قایقران:فه

پایانه:ترمینال

پایتخت کرواسی:زاگرب

پراکندگی:شتات

پیشوای دینی:امام

تله:دام

تنبلی:کاهلی

تو در تو:لابلا

تیم فوتبال اسپانیایی:ایبار

جاده شهری:خیابان

جان خود را برای کسی می دهد:فدایی

جدا:سوا

جذب کردن:ربایش

جهنم:هاویه

چه بهتر:فبها

چین و شکن:یرا

حرف درد:آخ

خدایی:ربوبیت

خراش:خدشه

خشکی:یبس

خطر کردن:ریسک

خوابیده:خفه

خوراکی از آرد برنج و شکر و مغز بادام:حریره

داخل:تو

درشت و خشن:ناملایم

دروغگو:کذاب

درون دهان:نج

دوستان:یاران

دوشیزگی:بکارت

رازها:رموز

روپوش بالش:روبالشی

روی هم ریخته و انبار شده:تلمبار

زمان تولد:میلاد

زن بابا:نامادری

ساقه زیرزمینی برخی گیاهان:ریزوم

سرزنش کردن:شماتت

سود برنده:بهره ور

سوغات:ارمغان

سوگند:قسم

شخصی:خصوصی

شمششیر بران:صل

شهر سیستان و بلوچستان:ایرانشهر

شهر فارس:نیریز

شهر گیلان:رودسر

شهری در فرانسه:رن

شوخ و بزله گو:لیم

شکیبا:صبور

شیر عرب:لبن

صیاد ماهی:ماهیگیر

عادی:نرمال

عجز و ستوه:زله

عید ویتنامی ها:تت

فراخ:گشاد

فطری:ذاتی

فیلمی از وودی آلن:چهره مشهور

فیلمی با بازی ایرج قادری:ه جنوب

قوت لایموت:نان

گندم سوده:آرد

متفق:همدل

مخالف:ضد

مردم قرانی:ناس

مردم قوی هیکل:لنبر

مرطوب:خیس

مسیر دود:دودکش

مشهور:نامی

من و شما:ما

مهیا:آماده

موجود خیالی ترسناک:غول

موش خرما:راسو

ناگهان:غفلتا

نه بی ادبانه:نچ

نوعی سردرد:میگرن

هدف و مقصود:مرام

واحدی در وزن:اونس

وال:بالن

کلمه افسوس:اه


آب منجمد:یخ

آستانه خانه:سردر

آشوب:بلوا

آهو:ظب

اثر پرویز قاضی سعید:زمانی که باد بوزد

اثر داستایفسکی:یک اتفاق نحس

از پیامبران:نوح

از سوره ها:دخان

از سوره ها:طارق

از وسایل پرواز:کایت  

اعمال زشت:سییات

الهام شدن در خواب:خواب نما

الک کردن:بیختن

اندازه گرمی هوا:دم

انگل خون آشام زالو

بالشتک ماوس:پد

بامبو:خیزران

بد اندیش:بدسگال

بدون ارتباط:بی ربط

برجستگی لاستیک:آج

بلند و رفیع:مرتفع

بلی:آری

بیم:واهمه

پاداش:جزا

پرده دری:هتاکی

پشت سر:پس

پوشش طیور:پر

پوشش ماهی:فلس

پوششی برای چرخ خودرو:گلگیر

تازی:عرب

ترسیدن و گریختن:رمیدن

تغییر ناپذیر:لایتغیر

تکیه بر پشتی:لم

تیر انداختن:رمی

تیزهوشی:کیاست

جسم غیر قابل تجزیه:عنصر

جوی:نهر

چشمه بزرگ:ینبوع

حرف ندا:ای

حسرت و دریغ:هیهات

خطاب بی ادبانه:هی

خودکشی کردن:انتحار

خوردنی مفید:سبزی

دریافت و آگاهی:درایت

دلیری و شجاعت:رشادت

دکان لوازم خیاطی:خرازی

راس:سر

راز:سر

رنگین کمان:قوس قزح

رود مغولستان و روسیه:ینیسیی

رویین تن شاهنامه:اسفندیار

زمان هر کاری را می شناسد:وقت شناس

زندگانی:حیات

زیبای دریایی:پری

ستاره کم نور:سها

سرمای بسیار سخت:زمهریر

سست شدن:وا دادن

سنگ معدنی گران بها:یاقوت

ت تسلط بر کشورهای دیگر:امپریالیسم

سیلی:تس

سیماب:آبک

شامل شدن:عم

شهر ترکمنستان:مرو

شهر فرانسه:بوردو

شهر فرانسه:رن

شهر گیلان:فومن

شهر مازندران:نکا

شهر مرکزی:خشک رود

شهر کردستان:مریوان

شهر کرمان:فهرج

عضو پرکار:دست

عنوانی برای افراد محترم:عالی جناب

غضب:خشم

فراهم کردن:تدارک

فصیح:غرا

ف پر مصرف:آهن

قرن:سده

لقب خاقانی شروانی:حسان العجم

مار عظیم الجثه:بوا

مرض سگی:هاری

میان:بین

میوه نکو:به

ناله و فغان:وح

نخست:یک

نزدیک شدن:قرب

نشانه مفعولی:را

نظری:تئوریک

نفس نفس زدن:هناسه

نقل سخن:روایت

نوعی کرم:لیسه

هر چیز اویخته:آونگ

هراس افکنی:تروریسم

همگی:تماما

ورقه نازک برف یخچال:برفک

ویژه:خاص

کامل و درست:تمام

کشور اروپایی:اکراین

یاقوت:یاکند

یک دنده:لج


آرام و بدون دغدغه:ریلکس

آزادی خواه:لیبرال

آزمندی:شح

آشکارساز محل کشتی ها و هواپیماها:رادار

آشیان:لانه

آقای اسپانیایی:دن

آلت فی سرکج:کجک

آهنگر:حداد

اقر بااک:زن سی ساله

اثر سیامک گلشیری:همسران  

اثر ناصر خسرو:زاد المسافرین

اثر هرمان هسه:بازی مهره شیشه ای

از ایالات آمریکا:فلوریدا

از دو رقمی ها:هشتاد

از سازهای زهی:ویولا

از مال برخی ها هزار هنر می بارد:انگشت

اسب سفید:هدنگ

افاده:فیس

افترا:تهمت

بالا امدن آب دریا:مد

بردن به سوی کسی:اوردن

به تنهایی:یک تنه

به هم خوردن:تلاطم

پاروی قایقران:فه

پالان چهارپا:جل

پایین تر:فروتر

پروتئین کاتالیزی:آنزیم

پسوند دارنده:مند

پیکر انسان:هیکل

تلخ عرب:مر

تیر پیکان دار:یب

جای ممتاز تماشاخانه:لژ

چرک:سخ

چه کسی:کی

چیز:شی

حرف ندا:ای

خجسته و مبارک:فرخ

خون گرفتن از رگ:رگ زدن

خیزاندن:جهاندن

در یک لحظه:آنا

دروغ بستن:بهتان

دستگاه پنچرگیری:آپارات

دشت و صحرا:هامون

دو نیم کردن:شقه کردن

دیوانه خطرناک:زنجیری

رفع اتهام کردن:تبریه

رومه:جریده

ریسک:خطر

زهره:ونوس

زیر و پایین:تحت

ساز شاکی:نی

سرنگون:وارون

سعی کردن:کوشیدن

سنگینی ها:اوزان

سهل:آسان

سواری روی پشت:کولی

سوبسید:یارانه

شاخه نورسته:شنار

شبح:سایه

شهر آذربایجان شرقی:اهر

شهر تهران:شمیرانات

شهر لرستان:دورود

شکوه:فر

شیون و زاری:ندبه

صدای شکستن:تراک

صمیمی و خالص:یکرو

صورتک:ماسک

طریق:راه

عبادتی که واجب نباشد:نافله

فعالیت سرگرم کننده:بازی

فیبر سفید:یونولیت

قدیمی و کهنه:باستانی

گرد سفید مخدر:هرویین

گل نومیدی:یاس

گواهی می دهم:اشهد

لباس کهنه به تن دارد:ژنده پوش

لنگر می اندازند تا بخورند:کنگر

مجاز از آمریکا:ینگی دنیا

مجاز از فریب دادن:رنگ کردن

مخزن اهنگ نه چندان قدیم:کاست

مخزن سیمان:بونکر

مدارا کردن:تسامح

مزه فلفلی:تند

مسابقه نهایی:فینال

مسمار:میخ

نزد عرب:لدی

نوعی گل سرخ:لاله

نیکی دیگران را می خواهد:خیرخواه

واحد پول زاپن:ین

واحد کوانتومی نور:فوتون

وحشی:دد

کشاورز:کدیور

کشور اروپایی:لهستان

کلمه آرزو:کاش

کوبیدن در:تق

کوچ کننده:راحل

یار پت:مت



آب بینی:فین

آری:بلی

آزمایش کردن لباس:پرو

آزمندی:شح

آقای اسپانیایی:لی

اثر آندره ژید:مائده های زمینی

اثر محمدعلی جمال زاده:اندکاش نایی با حافظ

از آتش زنه ها:فندک

اسبی که سفید باشد:هدنگ

استارت قدیمی:هندل  



[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

آسیب:اک

آلونک:کپر

ابزار احتیاطی:یدک

ابزار تراز کردن آجرها:شمشمه

اثر آلفونس دوده:ارنوین

اثر عباس معروفی:عطر یاس

اثر قلم بر کاغذ:خط

اثر هرمان هسه:بازی مهره شیشه ای

از ابزار جنگ قدیم:نیزه

از ابزار نقاشی:ماژیک  

از الک کردن باقی می ماند:نخاله

از ات ترسناک:سوسک

از مواد آرایشی:روژ

اشاره به نزدیک:این

الله اکبر گفتن:تکبیر

انسان:بنی بشر

انواع میوه و سبزی:تره بار

برزن:کوی

بزرگ کردن بخشی از عکس:زوم

بلند:رسا

به سبب:برای

بهره و نصیب:قسمت

بهره مند:نایل

بوی خوش:عطر

بیابان پر از شن:شن زار

پایین:زیر

پرواز:طیران

پشتش پیداست:شفاف

پیدا کردن منشا امری:ریشه یابی

پیرو دین موسی:یهودی

ترجمه فیلم:دوبله

توده غله پاک شده:راژ

تکان و جنبش:سک

تیر پیکان دار:یب

چوب گردن گاو شخم زن:یوغ

حذف کردن از لیست:خط زدن

حرف نفی:نه

خداوند:اله

خدای درویش:هو

خرس چینی:پاندا

خزنده ماقبل تاریخ:دایناسور

خوشوری:بشاش

داخل چیز دیگر قرار دارد:تویی

دادن بدون عوض:وهب

دانش مطالعه موجودات زنده:زیست شناسی

در دل برخی آب می شود:قند

در رگ ها جاریست:خون

دراز کشیدن:تمدد

درخت اعدام:دار

درخت زبان گنجشک:ون

درختی با برگ های بیضوی:شاه بلوط

درخواست:تمنا

دشوارتر:اشق

رسیدها:قبوض

رنگ:لون

رنگ سبز تند:یشمی

رود ایتالیا:پو

رود ایران و افغانستان:هریرود

رویداد:واقعه

زیان:ضرر

زین و یراق اسب:ستام

ساده لوح:پپه

سازنده زره:زراد

سخنرانی:کنفرانس

شالوده:بنیان

شوخی:لور

شکنبه گوسفند:سیرابی

شیر:لبن

صحرا:بادیه

ظرف آبگوشت:دیزی

ظرف یخ:یخدان

عدد بین دو و چهار:سه

عضو پرواز:بال

فراگشت:آنابولیسم

فرومایه:لئیم

قبیله:عشیره

گرفتگی زبان:لکنت

گستردن:بسط

لبن:شیر

ماده ظاهرا جامد:ژل

مانند و بسیار شبیه:عینا

مثل و مانند:شبه

محل ورود:در

مساحت:متراژ

من و شما:ما

میخ چوبی:وتد

ناپیدایی:غیاب

نرم:لین

نشانه:آیت

نشانه مفعولی:را

نظری:تئوریک

نوعی ماده مخدر توهم زا:الاسدی

ورزش زورخانه ای انجام می دهد:باستانی کار

ورم خودمانی:پف

کاروان:قافله

کشور آسیایی:هند

کوچک:که

کوفتن:زدن

کینه:وژ


آسیاب اشپزخانه:هاون

آینه:مرات

ابزار درو:داس

اثر آگاتا کریستی:جسدی در کتابخانه

اثر امیر عشیری:عقاب الموت

اثر پوشکین:کولی ها

احصائیه:آمار

از این رو:لذا

از حد گذراندن:اسراف

از رودهای بین النهرین:فرات  

اسب خال خالی:ابرش

امتداد:راستا

امور آشکار:بدیهیات

با:آش

بخش کننده:قاسم

بخیل:خسیس

برادر پدر:عمو

بستن و دوختن:رتق

به جز:الا

به خاطر اورنده:یادآور

به علت:برای

بیش از حد بیان:زاید اوصف

پایین:فرو

پر کردن:املا

پرداخت عکس:رتوش

پسوند خورنده:گسار

پسوند محو کننده:فرسای

پشت سر:ماورا

پنکه:فن

ترشی از آزمایشگاه:اسید

تصدیق روسی:دا

تندرست:سالم

تیم فوتبال اسپانیایی:ختافه

جامه:کسا

جان خود را فدا کردن:جان فشاندن

جد:نیا

جوجه تیغی:راورا

چاشنی گران قیمت:زعفران

حرف آخر:ی

دماغ:مخ

دورنگار:فاکس

رنگ به رنگ شدن:تلون

روانه ساختن:گسیل

روشنی:نور

ساز شاکی:نی

سازگان:ارکستر

سپاهی:لشکری

سرپرست:ولی

سرگشته:هاج

سرنیزه:سنان

سعادت و طالع:دولت

سوغات اصفهان:گز

سوگ:ماتم

سوگند به خدا:والله

ت تسلط بر کشورهای دیگر:امپریالیسم

سیلی صدادار:شپلق

شرح و توضیح:بیان

شرمگین:خجلان

شهر اصفهان:برخوار

شهر بوشهر:جم

شهر بوشهر:دیلم

شهر رازی:ری

ضایع:فاسد

ظرف آبکشی:دلو

عقلی و درونی:ذهنی

علم پزشکی:طب

فرمان مغولی:یاسا

فصیح:شیوا

قاضی و حاکم:داور

قرار و س:آرام

قطعه نازک و دراز فی:میله

قفسه ظروف:بوفه

گشاده روی:بشاش

ماه دهم قمری:شوال

متحرک:سیار

مدارک:اسناد

مرسوم است:متداول

مزه دهان جمع کن:گس

مقابل انالوگ:دیجیتال

مقوای نازک:کارت

موقت:گذرا

ناب:خالص

نابود:نیست

ناخوش:مریض

ناسازگاری کردن:تعارض

ناشنوایی:کری

نرم و روان:لین

نیمی از تدین:تد

هدف گیری برای تیراندازی:نشانه گیری

همسر یا دختر کنت:کنتس

واحد اندازه گیری حرارت:کالری

واحدی در سطح:آر

واسط در چارچوب:لولا

وحشی:دد

وسیله بالا رفتن از دیوار:نردبان

کج شدن:خمیدن

کوچکتر:که

کوچکترین:کهین


اثر انتوان دو سنت اگزوپری:هوانورد

اثر جواد مجابی:فردوس مشرقی

اثر عطار:اسرارنامه

اثر فرزانه کرم پور:کشتارگاه صنعتی

اسباب خانه:مان

اصل نیست:فرع

افترا:تهمت

با ناخن روی پوست کشیدن:خاراندن

بخار دهان:ها

بلندی:اوج  

بلی:آری

بند دست یا پا:مچ

بندر زرخرید:قن

بی مروت و ناکس:نامرد

بی سواد:امی

بی هوشی:غش

پاینده و دائم:پایسته

پر و بسته:کیپ

پرچم:رایت

پیروان مذاهب دارای کتاب:اهل کتاب

پیروز:برنده

تاب و توان:نا

تعظیم کردن:کرنش

تقویم:سالنامه

تمام و همه:سراسر

توبه پذیرنده:تواب

ثروتمند هندی:مهاراجه

جانشین او:وی

جد:نیا

جمهوری ها:جماهیر

چارشاخ:شنه

چرک و ریم:سخ

چوب خوشبو:ند

چین و شکن:یرا

حاضر:آماده

حالتی پس از چرخیدن زیاد:سرگیجه

حداکثر:بیشینه

حرف تردید:یا

حسرت خوردن:اسف

خانه شعری:بیت

خشک و شکننده:ترد

خم و شکنیچ و تاب

خوبی:نکویی

دارای آب و هوای گرم:گرمسیر

در:باب

درخت آزاده:سرو

دفتر کوچک:دفترچه

دلیل:برهان

دود کردن:دخ

دوندگی:خت

راس:سر

رفتار به ناز:چم

رنگ:فام

رومه ها:جراید

روییدن گیاه:نبت

زمان پرداخت بدهی:سررسید

زنگ:جرس

سر کوه:شخ

شاخه نورسته:شنار

شاهانه:خسروانی

شدنی می شود:باداباد

شهر چهارمحال و بختیاری:کوهرنگ

ظایفه پیامبر اسلام:قریش

عادت و خوی:داب

فرماندهان:امرا

فک:آرواره

قبیح:زشت

قطعه قطعه هندوانه ای:قاچ قاچ

قوی:نیرومند

گمراهی:غی

لوس:ننر

لوطی:داش مشدی

مانند عامه مردم:عامیانه

ماهر:وارد

مجموعه:ست

محدوده حرکت خودرو در جاده:لاین

مخزن برق:باتری

مدت ده سال:دهه

مراسم سادبود:یادواره

مصروع:غشی

موجود ریز:ذره بینی

نزدیکی:تقارب

نشانه مفعولی:را

نگاه کردن:تماشا

نوازنده:رامشی

نوشتن:نگارش

نوعی انگور دانه درشت:ریش بابا

نوعی مصرف گیاه دارویی:جوشانده

واحدی در وزن:سیر

واسطه سر و تن:گردن

کادر عکس:قاب

کارگر کشتی:جاشو

کتف و شانه:خا


آجر لعاب دار:کاشی

آرامش:سکینه

آرایش بازیگران:گریم

آفت گندم:سن

اثر بااک:آرزوهای بر باد رفته

اثر رجب علی اعتمادی:چشم ها

اثر زویا پیرزاد:عادت می کنیم

اثر شاتوبریان:رنه

اثر فرخنده آقایی:راز کوچک

اثر محمد بهارلو:باد در بادبان  

از آنتی بیوتیک ها:پنی سیلین

از پیامبران:زکریا

اسب قاصد:یام

استواری:صلابت

اسکناس خودمانی:اسکن

شاره به نزدیک:این

بازی نفس گیر:زو

بانگ:آوا

بربط:عود

بی خطر:امن

پارچه معیوب:زده

پاره آتش:اخگر

پایتخت پرتقال:لیسبون

پایتخت توگو:لومه

پدر:والد

پرنده زیبا:قو

پسوند راننده:ران

پهن کردن:گستردن

پیامبر نقاش:مانی

پیامبری:رسالت

پیشانی بر زمین نهادن:سجده

تازگی:طراوت

تازه و جدید:نو

ترسناک:هراس انگیز

تصدیق روسی:دا

تمام و جمیع:همه

چه و ولو:خواه

حکمت ارسطو:مشا

خداوند:رب

خردمندان:عقلا

خروش بر آوردن:غرنبیدن

خو گرفتن:انس

خواهر:اخت

خوشبخت:سعید

در آغاز:بدوا

دست نخورده:بکر

راندن مزاحم:دک

راه رفتن:مشی

رب النوع:الهه

رسم و عادت:آیین

روز گرامی:یوم الله

زر:طلا

زرتشتی در عربی:مجوس

ن:نسا

زنبور سیاه:بوز

زهرآگین:سمی

زهزها:سموم

زیردست:مریوس

سخت تر و شدیدتر:اشد

سرود:نغمه

سرود:نوا

سگ عرب:کلب

سمبل ممانعت:سد

سوی و طرف:زی

شکیبا:بردبار

عدد خیطی:سه

عدسی:لنز

عنوان امپراتوران روم بود:سزار

فانوس دریایی:فار

فراخواندن:دعوت

فرش مالیدنی:نمد

قدم:گام

قسمتی از ترازو:کفه

قسمتی از سوره:آیه

گردش و حرکت دورانی:دور

گمراهی:ضل

گمراهی:ضلالت

گیاهی باتلاقی:جگن

لباس اطاق عمل:گان

لفظ ابتدا یا انتهای کلمه:وند

محل فرود هواپیما:باند

مخفی:سری

مردم گرا:مردمی

مقدس تر:اقدس

مورد علاقه پدر و مادر:عزیز دردانه

موی بلند:گیس

مکر و فریب:گول

ناپدری:راب

نشانه:آیت

نویسنده"شکار سایه":ابراهیم گلستان

همراه فراوان:فت

هواپیمای عجول:جت

ورزش رزمی چینی:ووشو

وقت و زمان:گه

کاغذ نامرغوب:وب

کبوتر دشتی:یمام

کشور میمون:یمن

کلاه جنگی:خود

کلمه افسوس:اوه


آتش دان حمام:تون

آنجا:اندون

آهنگر:نهامین

اثر الکساندر پوشکین:فواره باغچه سرای

از استان ها:همدان

از پیامبران:ادریس

از ورزش های پرتابی:دارت

از کلمات استثنا:مگر

اسب سرخ مایل به سیاه:کهر

اضطراب و بی تابی:تاس  

انبار کشتی:خن

انجام دهنده کار:مرتکب

اندک:کم

اهل هرات:هریوه

ایستاده:برپا

باد برین:صبا

باز:اوپن

بدوی:بیابان گرد

برخی از سر گشادش می نوازند:سرنا

برنج ته قابلمه:ته دیگ

بروز دوباره علائم بیماری:عود

بی قید و بند:آزاد

بیکاره:هرزه

پایه ها:ارکان

پدر خاک:بوتراب

پدران:آبا

پیر:کهنسال

توانایی:یارا

تکبر:نخوت

جاده قطار:ریل

جنس برخی ظروف:تفلون

جهانی که در آنیم:دنیا

جهش:پرش

چرک:ریم

حسرت و دریغ:هیهات

خلق شده:آفریده

خماندن:تا کردن

خواب سبک:چرت

خواهر:اخت

خودستایی:لاف

درس خوانده:ملا

دست عرب:ید

دستگاه نساجی:هف

دیوار کوتاه:نرا

رفیق مشهدی:یره

روشندل:کور

زدنی و بدنساز:وزنه

زمین خشک و سخت:دغ

زن و فرزند دارد:عیال وار

سازی که زه دارد:زهی

سحر:جادو

سرای مهر و محبت:دل

سرزمین:دیار

سرما:زم

سریع:زود

سفره بزرگان:زود

سفره بزرگان:شیلان

سود پول:ربا

شجاعت:دلیری

شهر سیستان و بلوچستان:خاش

شهر مازندران:تنکابن

شیک و قشنگ:لوکس

صدایش از دور خوش است:دهل

عدد ماه:سی

عظمت:کبریا

علم پزشکی:طب

فراخ و وسیع:پهن

فرخنده بودن و نبودن:امدنی آمد

فرسوده:زوار در رفته

فشار برای جابجا کردن چیزی:هل

قصد کردن:همت

گزیدن:اختیار

گوشت بریان:کباب

لوله گوارشی:مری

ماشین حساب قدیمی:چرتکه

مال مردم به تاراج می برد:غارتگر

محصلان حوزه علمیه:طلاب

مخفف از این:زین

مسرف:ولخرج

مفهوم لطیف و دقیق:نکته

منشی:سکرتر

مورچه می خورد:مورچه خوار

نشانه:آیه

نمایش تلویزیونی:شو

نوع و گونه:جور

نوعی خرچنگ دریایی:میگو

نیتروژن:ازت

نیمه بار:تا

همراه فراوان:فت

هیزم:هیمه

واحدی در سطح:آر

واداشتن به کاری:در

وال:بالن

وسیله شکسته بندی:آتل

وسیله فرود از ارتفاع:چتر نجات

ویتامین جدولی:کا

ویرانه:خرابه

کدو:اج

کشور اروپایی:ارمنستان

کمر:میان


آب صاف و گوارا:زلال

اثر جرج برنارد شاو:پیگمالیون

اثر شهریار مندنی پور:دل دلدادگی

ارابه:گاری

از ادات پرسش:چی

از الفبای یونانی:گاما

از این جهت:زیرا

از نیروهای ارتشی:هوایی

اسیر:بندی

انکار کردن:ظی  

باب:در

بارها:مکرر

بامبو:خیزران

بخشاینده:حنان

بر هر درد بی درمان دواست:خنده

برتریکمزیت

برج:آسمان خراش

بزه:گناه

به دنیا آوردن:زایش

به طور پنهانی:یده

به هم مالیدن:ساییدن

به هوش باش:هان

پادشاهان:کیان

پایتخت افغانستان:کابل

پایتخت توگو:لومه

پرنده زیبا:قو

دار پرنده:خفاش

تلخ عرب:مر

تند و اشتها آور:خردل

تیره و تاریک:سیاه

جای گوسفندان و گاوان:اغل

جرات و شهامت:جربزه

چون و مانند:همچو

حرارت:گرما

ه گزنده:پشه

خسرو و پادشاه:کسری

خوبی:نکویی

دراز:طویل

دردانه:یکی یکدانه

دریدگی در لباس:چاک

دشمن سرسخت:لد

دفعه:کرت

دورویی:ریا

رده:صف

رفتار به ناز:چم

رویان:جنین

زیارت کننده:زایر

سازمان تامین خسارت:بیمه

سپردن چیزی به کسی:دادن

سرداری و سالاری:امیری

شاعر"تولدی دیگر":فروخ فرخزاد

شاعر گلستان و بوستان:سعدی

شهر آرزو:آمل

شهر سیستان و بلوچستان:زهک

شهر مرکزی:میلاجرد

شهر کهگیلویه و بویراحمد:سی سخت

شهرها:بلاد

شهری در فرانسه:رن

صادق و بی ریا:یک رنگ

ضمیر عایب:او

عدد اول:ا

عدد و اندازه:شمار

عضم سخنگو:زبان

علامت جمع فارسی:ها

غذای آبکی:آبزی پو

فراوانی:وفور

فرو گذاشتن:اهمال

فروشگاه لباس:مزون

قاب:کادر

قدیمی:کهنه

قورباغه:غوک

گرد مخدر:هرویین

گرمی:حرارت

گزیده:خلاصه

گفتار:مقوله

گمان بردن:ظن

گنجاندن:جا کردن

لرزش:زله

محله ای در تهزان:ونک

مطرب:چنگی

میانگین:معدل

نامادری:زن بابا

نگهبان گله:چوپان

نمی شنود:کر

نوعی گیاه خاردار:گون

نوعی کفش چوبی:سندل

نیمه بار:تا

هراس:هول

همراه دیفرانسیل در ریاضی:انتگرال

هوس باردار:ویار

واحد پول ایران:ریال

ورق زدن کتاب:تورق

وسیله هشدار وسیله نقلیه:بوق

کار خیاط:دوختن

کتاب هندوان:ودا

کشوری در آمریکای شمالی:جمهوری دومینیکن


آروغ:رغ

آش:با

انچه خورده شود:خواربار

آنکه معرفت ندارد:بی معرفت

ابزار اندازه گیری گرما:گرماسنج

اثر برتولد برشت:بعل

اثر ژولین گرین:موییرا

اثر ژولین گرین:نیمه شب

اثر لئو تولستوی:مرگایوانایلیچ

اجاق مخفی:فر  

از پیامبران:ابراهیم

از تولیدات زنبور عسل:موم

از روی اجبار:قهرا

از شهرهای استان فارس:داراب

از نوشابه ها:لیموناد

از کنده بلند می شود:دود

الهام شدن چیزی در خواب:خواب نما

امر از راندن:ران

امر از زدن:بزن

امیرالبحر دوم:دریابان

انداختن:پرتاب

اندک:کم

بادمجانش آفت ندارد:بم

بانگ و خروش کردن:غرنبیدن

بحبوبه:گیرودار

بزرگوارتر:اشرف

بسیار شیرین:شکربار

به طور اتفاقی:بعضا

بی خبر:ناغافل

بی هوشی:کما

پروا:باک

پسوند دارندگی:مند

پنهان:خفی

پیامبر صبور:ایوب

تا پایان تاریخی معین:لغایت

تازه بنا شده:نوساز

تشکیل صف سربازان:صف آرایی

تصدیق آلمانی:یا

تلخ عرب:مر

جاندار ذره بینی:آمیب

جد:نیا

جشن ها:اعیاد

چهره شطرنجی:رخ

چین خوردگی سطح آب:موج

حرف دهن کجی:یی

حرف ندا:ای

حرف نداری:بی

حرکت هوا:باد

حیوان:جانور

خراب شدن و فرو ریختن:آوار شدن

خوراکی از برنج:شیربرنج

داخل:تو

داور و حکم کننده:قاضی

در:باب

درخت زبان گنجشک:ون

دین زردشتی:بهدین

دیوار کوتاه:نرا

رسول:پیغمبر

زیبا و دلربا:داف

زیر پیراهن:عرق گیر

سائل:گدا

ساختمان ها:ابنیه

سرازیری:شیب

سلطان:شاه

شخصیت:هویت

شلوار جین:لی

شهر کردستان:مریوان

ضروری است:باید

عدد ماه:سی

غمگین:ناراحت

فراگشت:انابولیسم

فرومایه و پست:سافل

قوی:نیرومند

لیف ظرفشویی:اسکاچ

ماتم:سوگ

ماه کامل:بدر

ماهیانه:مقرری

محصول آب و خاک:گل

مرد تازه ازدواج کرده:داماد

مرغ می رود:جا

مرغی ماهیخوار:بوتیمار

ملک الموت:عزرائیل

نخ های افقی پارچه:پود

نوعی ماهی کنسروی:ساردین

نوعی نان گرد:بربری

نویسنده"ان سوی آینه":لوییس کارول

هزینه:خرج

کشور آسیایی:اردن

کشور اروپایی:موناکو

کشیش:قس

کوچک:ریز

یرقان:زردی

یگانه:احد


آزمند گردیدن:طمع

آسان شدن:سهولت

انچه در شب بدرخشد:شب تاب

ابزار شکسته بندی:آتل

اثر پرویز قاضی سعید:در کوچه های خالی عشق

اثر شاتو بریان:رنه

اثر محمد ایوبی:صورتک های تسلیم

احتمال رخ دادنش نزدیک است:قریب الوقوع

از تنقلات:پفک

از جزایر جنوبی:قشم  

از مراکز استان ها:ساری

از نرم تنان:راب

اسب چاپار:یام

امر و فرمایش:حکم

انگل:طفیلی

ایالتی در امریکا:نیوجرسی

بالا آمدن آب دریا:مد

بدین معنی:یعنی

بسیار فتنه جو:فتان

بلندی:اوج

به جا اوردن:ادا

به جا اوردن عهد:وفا

به صورت آرد در آمده:گرد

بی گمان:یقین

پشتش پیداست:شفاف

پناهگاه:ماوا

پینه و پاره:وصله

تازی:عرب

ترسناک:مخوف

تصدیق آلمانی:یا

تصویر کلی از چیزی:شما

تیر انداختن:رمی

جانب:سوی

جاه و جلال:شوکت

جایز:روا

جستن گلوله:هک

جلف و سبک:قرتی

چربی:پیه

چهره:رخ

حفط کردن:صیانت

حقی در سازمان ملل:وتو

خانه ییلاقی:ویلا

خجسته:مبارک

خزنده خوش خط و خال:مار

خواری و نرمی:ذل

دارنده:ذی

دانشگاه فنی و صنعتی:پلی تکنیک

در برابر نور تیره می شود:فتوکرومیک

در هنگام خواستن:عندالمطالبه

درخت انگور:تاک

درخشان:تابناک

دشنام دادن:هجا

رنبه کارمندی:اشل

رفیق مشهدی:یره

روانه شدن:رفتن

روغن و چربی:په

زیباروی دریایی:پری

زیرانداز و بستر:تشک

سرسرا:هال

سرمایه خود را از دست داده:ورشکسته

سستی:ضعف

سقف دهان:سق

سمت راست:یمین

شاخه تازه درخت:جوانه

شخصیت:هویت

شراب:خمر

شنیداری:سماعی

شکاف:چاک

شکستگی سطح زمین:گسل

صاحب:ذا

صوفی شدن:تصوف

طایفه:ایل

عدد فوتبالی:اا

عدد ورزشی:دو

عکس گرفته شده از خود:سلفی

فراخی:وسعت

قاعده و روش:روال

قدرت:قوت

قطعه احتیاطی:یدک

گرد:کروی

گشوده:وا

معدن:کان

مقراض بزرگ:کاردو

مولد برق:ژنراتور

مکمل کت و شلوار:کراوات

میان تهی:جف

میزان ملت است:رای

ناسیونال:ملی

نام خدا در تورات:یهوه

نشانه:آیت

نویسنده وزارت ترس:گراهام گرین

و اگر نه:ورنه

واحدی در سطح:آر

وام:دین

کشنده بی صدا:سم

کشور آفریقایی:کنیا

کشور اروپایی:لتونی

یاد کننده:ذاکر

یکتا:وحدانی


ابزار آتش زنی:فندک

اثر بزرگ علوی:ازبک ها

اثر ژولین گرین:هر مردی در شب خویش

اثر فرخنده آقایی:گربه های گچی

از بیماری های همه گیر:وبا

از جنس چوب:چوبین

از ماه ها:مرداد

اندیشمند:فکور

اندیشه:سگال

ایالتی در آمریکا:تنسی  

بانگ:آوا

بحث کردن:سروکله زدن

بذر گیاه:تخم

برای تولید گاز استیلن در جوشکاری به کار می رود:کاربیت

برنده:تیز

بریدن شاخه های زاید درخت:هرس

به کنجی خزیدن:کز

پارچه رنگ می کند:رنگ رز

پایتخت الجزایر:الجزیره

پرستار کودک:دده

پرستار کودک:لله

پس از آن:آنگاه

پسوند دارندگی:مند

پناهگاه:ماوا

پنداشتن:فرض

پیوند دادن ظروف شکسته:بند زدن

ترکیب سه اکسیژن:ازن

تمام و کامل:تام

تکبر کردن:فره

تیزی:تندی

جزایی:کیفری

چراگاه ایلات و عشایر:یورت

چرک:ریم

چهره:رخسار

حرف دهن کجی:یی

حرف ندا:یا

خرد:ریز

خشکی:یبس

خلاص شدن:رهایی

خمیده:دوتا

دانا:فهمیده

درون دهان:بج

دستگاه باد کردن چرخ:تلمبه

دشمن سرسخت:لد

دیروز:دی

راه شاعرانه:ره

رایگان:زب

رفتار و حرکات:ژست

رفیق مشهدی:یره

زیرکی:دها

سال ترکی:ییل

ستم:بیداد

سرای مهر و کین:دل

سگ کودکانه:هاپو

سه کیلوگرم:من

سوراخ:روزن

سایهی:سواد

سیم و زر قلب:ماخ

شمای انگلیسی:یو

شهر بادگیرها:یزد

شهر خوزستان:دزفول

شهری در چین:شنزن

شکار:صید

شکایت:گله

شکوه و جلال:کیابیا

ضرورت:وم

ظفر:پیروزی

عقب:پشت

عید مسیحی:نویل

عید ویتنامی ها:تت

غارت کردن:چاپیدن

غذای آبکی:آش

فرزند:ولد

فزون:اضافه

قطعه احتیاطی:یدکی

قوم ساده دل:لر

گاز گرفتن:دندان زدن

گودال:لان

متال:ف

مته برقی:دریل

محل نخجیر:شکارگاه

مراسم یادبود:یادمان

مربوط به فن:فنی

مطلع:آگاه

مقاصد:اهداف

موی پشت لب:سبیل

مکیدن:مز

میوه جالیزی:خربزه

ناشناس:نکره

نام ترکی:آد

نویسنده"جیمزباند":یان فلمینگ

همراه ستد:داد

همراه کلک:دوز

واحدی در وزن:خزوار

وسیله کندن:بیل

کارگردان"زندگی پی":انگلی

کشور آفریقایی:سیرالئون

کشور اروپایی:نروژ

یوزپلنگ امریکایی:جگوار


آباد:دایر

آجر اسباب بازی:لگو

آرزوها:آمال

ابزار دفاعی در جنگ قدیم:سپر

اثر الکساندر پوشکین:روسلان و لودمیلا

اثر بزرگ علوی:سالاری ها

اثر صادق هدایت:فواید گیاه خواری

اثر مهدی اخوان ثالث:عاشقانه و کبود

اختراع گراهام بل:تلفن

ارز داد و ستد می کند:صراف 

از استان ها:همدان

از اشکال هندسی:مخروط

از اوراق بهادار:چک

از جنس بلور:بلورین

از سازهای بادی:شیپور

اسباب:وسایل

اکثیر:کیمیا

با کفش سروکار دارد:کفاش

بارگاه:دربار

بدبخت:تیره روز

بدنه:تنه

برادر حضرت موسی:هارون

بنیان گذاری:پی ریزی

بهبود یافتن:حال آمدن

پایتخت رومانی:بخارست

پچ پچ کردن:نجوا

پرچم:بیرق

پس کردن:قفا

پستی:دنائت

پشه:بق

پنهان:نهان

پوستین:وت

تصدیق ایتالیایی:سی

جاندار ذره بینین:میکروب

جوانمرد:کریم

چاهی در جهنم:ویل

چرخ چاه:دولاب

حرف پیروزی:وی

ه موزی:مگس

حیله گر:شیاد

خدمتکار ستور:مهتر

خطاب بی ادبانه:هی

خوبی:نکویی

خودروی بکسل کننده:یدک کش

دائمی:همیشگی

در هم پیچیدن:لف

دریافتن:ادراک

دستگاه و ابزار:آپارات

دیوار قلعه:بارو

راهرو:دالان

رفت و آمد به شتاب:تکاپو

زمین دور از آب:لیا

ستم گر:جبار

سرانجام:آخرالامر

سطح:رو

سه تا صد:سیصد

سود:فایده

شرح حال گفتن:وصف

شرح و توضیح:بیان

شفیره:لارو

شمشیر بران:صل

شهرستان:ولایت

شیرینی ماه رمضان:بامیه

ضمیر همیشه غایب:او

عاشق و دلداده:بیدل

عید میلاد مسیح:نویل

فایده و اثر:خاصیت

فرمانبردار:رام

فرمانده:امیر

فوق:بالا

قوم مغول:تاتار

گیاهی خاردار:یز

مبحثی در ریاضیات:دیفرانسیل

مشاور:رایزن

منتشر کننده:ناشر

مورد توجه قرار دادن:عنایت کردن

موی گردن اسب:یال

میهن:موطن

ناگهان و بی خبر:غفلتا

نگهبان گله:چوپان

همان سفید است:سپید

همسر مرد:زن

هنگام:اوان

هنگام و زمان:اوان

وجود داشتن:بودن

وسیع:پهناور

وسیله نقلیه موتوری:ماشین

کارگردان یک ذهن زیبا:ران هاوارد

کشت به امید باران:دیم

کم بها:ارزان

کوشا:جاهد

کیسه صابون:لیف


آب گندیده:منجلاب

آب بند:سد

آبگیر:مرداب

آگهی:رکلام

آنچه قبلا ذکر شده:همان

اثر پا:رد

اجداد:نیاکان

از اوراق بهادار:چک

از روی تدبیر کار نکردن:ندانم کاری

از سوره ها:طه  

از ماه ها:مرداد

امید و طمع:چشم داشت

اندیشه بد:وسواس

باز شده:گشاده

بازاری:کاسب

بازی روی یخ و چمن:هاکی

بازیگر"مریم مقدس":شبنم قلی خانی

بخشی از سلول:سیتوپلاسم

بذر گیاه:دان

:رت

به هوش باش:هان

بهشت جاوید:عدن

بوی رطوبت:نا

بی حس:لس

پاک از گناه:بری

پاکیزه:طاهر

پاکیزه:نقی

پایتخت پرتغال:لیسبون

پایتخت لیبی:طرابلس

پایین و قعر:ته

پدر:آّ

پراکندگی:شت

پشت:بک

پنبه پاک نکرده:وش

پیوند دادن ظروف شکسته:بند زدن

تپانچه:تس

تصدیق انگلیسی:یس

تصدیق ایتالیایی:سی

تعداد افراد خانواده:خانوار

تعمیر کننده بدنه خودرو:صافکار

تفحص:کاوش

توافق:سازش

جانشین:نایب

جای بازگشت:ماب

چکیدن آب:بی

خبر خوش:نوید

خداحافظی:وداع

دارای ادب:با ادب

دچار دردسر و سرگردان:زابرا

دریوزه:گدا

دندان نیش:ناب

راس:سر

راز و نیاز:مناجات

رخت:لباس

رخنه:شکاف

ریسمان کلفت:طناب

زیرمیزی:رشوه

زینت رو:مو

ساده دل:لر

سرازیری:شیب

سرانجام:آخر

سرپرست خانواده:نان آور

سرگرمی سودمند:جدول

سمبل ممانعت:سد

سوراخ:روزن

شرافت:عز

شمیم:بو

شهر ایلام:چرداول

شهر خراسان رضوی:تربت جام

شهر خوزستان:ماهشهر

شهر فارس:فسا

شهر مرکزی:نوبران

شهری در آمریکا:سیاتل

شهری در پاکستان:لاهور

شیر درنده:اسد

طرف:سو

عدد تنفسی:شش

عضو پرکار:دست

عقب ماندگی:واماندگی

فایده و سود دانستن:غنیمت شمردن

فوتبالیست برزیلی:اسکار

قسمت پر شاخه درخت:شاخسار

گریم:میکاپ

لبه تیغ:یلمان

محل پر نمک:نمک زار

مداد نوکی:اتود

مذکر:نر

مشهور:بنام

مقابل واردات:صادرات

نام دیگر گیاه فیلگوش:بابا آدم

نرم و نازک:لطیف

نمایان وپدیدار:مریی

نمایش تلویزیونی:شو

نوکر:چاکر

هدف:آماج

وسایل آرایشی:زیورآلات

کاهو:خس

کتاب مقدس زرتشتیان:اوستا

کشور آفریقایی:ماداگاسکار

کشور اروپایی:هلند


آب بینی:خل

آجر خام:خشت

آرایش:زینت

آسان شدن:سهولت

اثر بااک:شوان ها

اثر علی شریعتی:نامه ها

اریب:کج

از استان ها:کرمان

 از ایالات آمریکا:ایندیانا

از ایالات آمریکا:کانزاس  

از بیماری های ویروسی:ایدز

از ورزش های گروهی:هندبال

اندازه گرمی یا سردی هوا:دما

انگشتری:خاتم

انیس:همدم

بازداشتن:نهی

بانگ:ندا

بدون فکر و تصمیم قبلی:بی اختیار

برجستگی کوچک روی پوست:زگیل

برگه بهادار شراکت:سهام

بزرگ ترین عصب بدن:سیاتیک

بسیار تشنه بودن:له له زدن

بسیار حیله گر:هفت خط

به پا خواستن:قیام

به پهنا گردیدن:غلتیدن

به دنیا آوردن:زا

به طور خلاصه:اجمالا

بیماری ریوی:سل

پابرجا:ثابت

پارچه فروشی:بزازی

پاره گریبان پیراهن:قب

پایتخت توگو:لومه

پایتخت فراری:رم

پاییز:خزان

پرحرفی:ور

پرهیزکاری:اتقا

پوست دباغی نشده:اهاب

تباه شدن:فساد

تجهیز شده:مجهز

تردید:شک

تعمیر لباس:رفو

جای امن:مامن

جد رستم:نریمان

جستجو:پویش

جوانمردی:مروت

چاره:ترفند

چوب خوشبو:ند

چکیدن آب:رش

حق ناشناس:ناسپاس

حیوان باربر:خر

خدای خورشید مصر باستان:را

دارای اهمیت:مهم

دارای طبع جوانمردان:رادمنش

داغ:لبسوز

درخت انگور:مو

دوندگی:خت

ذاتی:غریزی

رسانیدن:ابلاغ

رشتن:ریسیدن

رودی در اروپا:راین

روی هم ریخته:تلمبار

زیبایی:جمال

زیر پا مانده:له

سایه:ظل

سختی و عذاب:وبال

سرای مهر و محبت:دل

سوی و طرف:زی

شهرت و عنوان:لقب

شهری در آلمان:بن

شوفر:راننده

شیرینی شاخه ای:نبات

صدای زنبور:وز

طاقچه:رف

ظن:گمان

عدد منفی:نه

عرق گل محمدی:گلاب

عقیم:نازا

عمل دوختن:دوخت

عکس:فتو

غیر:ججز

فرود افتاده:ساقط

گنجه لباس:کمد

لایق:سزا

لحظه:دم

ماه نو:هلال

محله ای در تهران:ونک

مدارا کردن با کسی:مماشات

مردن و هلاک شدن:از دست رفتن

مرطوب:نمناک

من و شما:ما

نام ترکی:آد

نامطبوع:ناگوار

نظریه پرداز:تئوریسین

نظم دهنده:ناظم

نماد:سمبل

نوعی بیماری پوستی:کهیر

نوعی ماهی بزرگ:کپور

نوعی کفش تابستانی:سندل

نیلوفر:فل

واحدی در سطح:آر

کاملا شبیه:عین هو

کاهو:خس

کشنده بی صدا:سم

کلمه افسوس:آه

کلمه رمز وسیله شناسایی:اسم شب

کنده کاری کردن:نقر

یونجه:قت

یکدنده:لج


آرام گرفتن:قرار

آواره:خانه به دوش

اتاق درس:کلاس

اثر آلفونس دوده:نامه های آسیای من

اثر شهره وکیلی:ساکنان کنگره عرش

اثر نیما یوشیج:ای شب

اثر هوشنگ گلشیری:جن نامه

اجازه نامه:جواز

از اوراق بهادار:چک

از ایالات آمریکا:ایندیانا  

از ماه ها:آبان

از ماه های میلادی:ژوئن

از نت ها:فا

باران تند و شدید:رگبار

بازدید و تخمین:ورانداز

باطن انسان:ضمیر

بانوی منزل:کدبانو

باربر با هشت بیت:بایت

بزرگ داشتن:اکرام

به جوش امدن:غلیان

بهشت ها:جنات

پایان:نهایی

پایتخت لهستان:ورشو

پدید آوردن:تولید

پر کردن درزهای نمای ساختمان:بندکشی

پوچ:توخالی

پوست دباغی شده نرم:جیر

پول ژاپن:ین

پیروان:امت

ترسیدن و گریختن:رمیدن

توانا:قادر

جنگ:ناورد

چکیدن آب:رش

چیزهای کمیاب:نوادر

حکمت ارسطو:مشا

خشکی:بر

خطاب بی ادبانه:هی

خواری:ذلیلی

خورشید:شمس

درخت کریسمس:کاج

دشت و صحرا:هامون

دیوانه کننده:جنون آور

راه رفتن مست گونه:تلو تلو

رود مهم اروپا:راین

روزها:ایام

رویان:جنین

زمان وعده داده شده:موعد

ساختمان ها:ابنیه

سحر:جادو

سخن معمولا توخالی:شعار

سنگ عصاری:غن

شراب انگوری:می

شهر گلستان:گمیشان

شهر مرکزی:جاورسیان

شهر مرکزی:شهباز

شهر کهگیلویه و بویراحمد:چرام

شهرهای عربی:مدن

شهری در افغانستان:هرات

شکست و پراکندن دشمن:هزم

شیر:هژبر

صدای برخی ات:جیر جیر

ضروری:واجب

ضمیر بیگانه:یو

طرح و نمونه:الگو

طریقه:روش

عدد فوتبالی:یازده

فاصله میان دو کوه:بازه

فرضیه:تئوری

فروشنده آب:سقا

فرومایه:دون

فزونی:زیادت

ف سبک و محکم:آلومینیوم

فیلمی با بازی خسرو شکیبایی:هامون

قصد کردن:عزیمت

قوس قزح:رنگین کمان

گروه کوچک:گروهک

گیاهان عطر و طعم دهنده:ادویه

گیاهی خاردار:یز

مار بزرگ:بوا

محکم شدن:تاکد

مرگ و نیستی:هلاکت

من و شما:ما

میل و رغبت:گرایش

نابرده رنج . میسر نمی شود:گنج

ناگهان خودمانی:یهویی

نو:تازه

نوعی رقص:باله

نیایش:پرستش

نیزه کوچک:زوبین

کاشف باسیل سل:کخ

کشور آمریکای شمالی:سنت کیت سونویس

کمک کننده:یاور


آب بند:سد

آدم بد قلق:نرو

آزرده شدن:رنجیدن

آسانسور:بالابر

آیه معروف:آیت الکرسی

اثر آلودگی:لکه

اثر خواجوی کرمانی:کمال نامه

اثر خواجوی کرمانی:همای و همایون

اثر هرمان هسه:دمیان

اثر یان فلمینگ:ماه شکن  

ارز پر قدرت:دلار

از رواندازها:پتو

از مراحل کشاورزی:داشت

از ورزش های رزمی:کاراته

اطلاع:آگهی

با فریب دارایی کسی را گرفتن:سر کیسه کردن

باتلاق:لشاب

باقیمانده:مابقی

بخیه خیاطان:کن

رجستگی زیر گونه:لپ

برنامه کامپیوتری:نرم افزار

بسیار تشنه بودن:له له زدن

بوی ماندگی:نا

بیزاری جستن:تبرا

پرنده پادراز:لک لک

پرورش دهنده حیوانات اهلی:دامدار

پشته خاک:تل

تئاتر:تماشا خانه

تازه:نو

تازه و پر طراوت:تر

تمام و کامل:تام

تیرگی چشم:تم

جایز:روا

جفد:بوف

جفت ها:ازواج

جنس نوعی ظرف:ملامین

چیزهای ناشایست:منکرات

حرص:آز

حقه:کلک

خرده سنگ های ریز:شن

خطاب بی ادبانه:هی

خود آرامی:مراقبه

خوراک کفش:واکس

دارایی ها:املاک

در آغاز:بدوا

راه شاعر:ره

زمین آماده کشت:آیش

زن گندم گون:سمیرا

زوبین:مک

شاخه:شعبه

شخص:کس

شریک:سهیم

شفیره:لارو

شهر خوزستان:هفت گل

شهری در آفریقای جنوبی:ژوهانس بورگ

شهری در چین:شنزن

شهری در فرانسه:رن

صاحب کار:کارفرما

طرف چپ:یسار

طوفان دریا:کولاک

طول:درازا

غم و اندوه:هم

فراگیرنده:شامل

فرو خوردن خشم:کظم

قائم به ذات:قیوم

قد:قامت

قشر:لایه

قصه گو:سامر

قوه حافظه:یاده

گرفتگی زبان:لکنت

گشوده:وا

گمان بردن:ظن

لرزان:مرتعش

مجموعه:ست

مجموعه ای از میلیاردرها ستاره:کهکشان

مخترع تلفن:بل

مزاح و شوخی:هزل

منسوب به مکه:مکی

منفرد:تک

مورچه ریز:ذر

مکافات:جزا

مکالمه:دیالوگ

نام ترکی:آد

نقاشی متحرک:کارتون

نوعی حالت عکس گرفتن:تمام رخ

نوعی شیرینی از شیره شکر:آبنبات

نوعی کاغذ بسته بندی:زرورق

نوعی کبوتر:یاکریم

هدف فوتبال:گل

هر وسیله انتقال دهنده:رسانه

همراه بودن:تلازم

همه را شامل می شود:هر

هواپیما:طیاره

وسیله حرکت دادن اجسام سنگین:اهرم

کافی:بس

کجاست:کو

کره:گوی

کل هستی:کاینات

کلمه افسوس:آه

کمربند نظامی:فانوسقه

کوشش:تقلا


آب روستایی:او

آب نیمه گرم:ولرم

آپارتمان شامل اثاثیه:مبله

آشوب و غوغا:شورش

ادعا کرده شده:مدعی

از ایالات آمریکا:ایندیانا

از ترکیبات آلومینیوم:آلومین

از حروف الفبا:میم

از روی اجبار:قهرا

از روی قاعده:اصولی  

از سوره ها:جن

از مرکبات:لیمو

از نت ها:فا

از ورزش های گروهی:هندبال

اسباب آراستن:زیور آلات

اشاهر به دور:آن

امرود:مل

انگبین:عسل

بادمجانش آفت ندارد:بم

بالا بودن دمای بدن:تب

بالیدگی:نمو

بانگ و آواز:غو

بدان گونه:آنچنان

برجستگی زیر گونه:لپ

بزرگی:ابهت

بیهوشی:غش

پابرجا شدن:قرار

پایتخت آلبانی:تیرانا

پایتخت کشور همسایه:باکو

پر و بسیار:اشباع

پراکندگی:شتات

پروتئین کاتالیزی:آنزیم

پوست:قشر

پوشش:ستر

تحکم آمیز:آمرانه

تصدیق روسی:دا

جوان بی تجربه:غر

جوانمردی:فتوت

چاپلوس:زبان باز

چوب خوشبو:ند

چیره:غالب

حتما:وما

حرف دهن کجی:یی

حین و خلال:ضمن

داخل:تو

در ضمن:ضمنا

درود گفتن:سلام

دریا:یم

دست مالیدن:مس

دلاور:بی باک

دوای شخص اسهالی:او آراس

دوزیست نسوز:سمندر

رب النوع مصری:را

رخت:کسوت

رود مرزی ایران:ارس

روش و رفتار:سلوک

ریختن:آب:صب

زهر:شرنگ

زیرک:ذکی

ستون بدن:پا

سرای مهر و محبت:دل

سرها:ریوس

سنگ بزرگ و سخت:صخره

سیلی صدادار:شپلق

شامل تر:اعم

شلوار جین:لی

شهر انار:ساوه

شهر مازندران:تنکابن

شکاف و رخنه:جر

شکوه:فر

ضربه فنی بوکسور:ناک اوت

ضمیر فرانسوی:وو

عظمت و شکوه:دبدبه

علاوه بر این:دیگر

غذای مجردی:نیمرو

غلاف شمشیر:نیام

فرومایه:دون

گربه عرب:هر

گیاهان:نباتات

لاجوردی:نیلگون

لاف و گزافه:هارت و پورت

لحن و آهنگ:ریتم

لطیف:نرم

لقب همسر کنت:کنتس

لقب پادشاهان ترکستان بود:خاقان

لوس:ننر

محصول نیشکر:ساکارز

مردمان ادب و فرهنگ:ادبا

منقار:تک

منور:نورانی

می:شراب

میوه نیکو:به

نان نازک:لواش

نخست و اول:یک

نوعی اشکال فنی در موتور خودرو:روغن سوزی

هیمه:هیزم

واحد پول زاپن:ین

واحدی در سطح:آر

وسیله آتش زنه:فندک

کارها:اعمال

کشور آفریقایی:لسوتو

کلمه شگفتی:وه

کمک:یاری

کمک یار:یاریگر

کوشش:فعالیت

کیسه درویشان و شکارچیان:چنته

یونجه:قت

یکرنگی و یکدلی:صمیمیت


آرواره:فک

آسان شدن:سهولت

آواز نشاط انگیز:سرود

اتفاق افتادن:پیش آمدن

اثر آگاتا کریستی:شرارتی زیر آفتاب

اثر آگاتا کریستی:مرگ خانم مک گینتی

اثر خواجه عبدالله انصاری:صد میدان

اثر ژان پل سارتر:مگس ها

از استان ها:قم

از پیامبران:یونس  

از حروف الفبا:گاف

از غلات:ارزن

از ماه های میلادی:ژوییه

از کارکنان شهرداری:رفتگر

اشاره به دور:انان

باب روز:مد

بالیدگی:نمو

بایگانی:آرشیو

بخار دهان:ها

بخشنده:عافی

بخشنده:واهب

برابر شدن:تساوی

برگ ها:اوراق

بزرگ و عظیم:سترگ

بشارت:نوید

بلندی:ارتفاع

به رنگ زرد:زردفام

به صورت پودر در آمده:گرد

پادشاه:کیا

پایتخت مجمع الجزایر قمر:مورونی

پایه:اساس

پرستش و ستایش:یسنا

پول ژاپن:ین

تابان:رخشان

تاخت و تاز:یورش

تازه:نوین

تردید آزار دهنده:وسواس

تصدیق عرب:نعم

جواز رانندگی:گواهی نامه

جوشیدن و جهیدن:فوران

چراگاه ایلات و عشایر:یورت

چشمه بزرگ:ینبوع

چیره دست:ماهر

حرف همراهی عرب:مع

حلقوم:نای

خوب غذا می خورد:خوش خوراک

خیانت کار:خائن

داد و فریاد:هوار

دست کشیدن از کار:کنار کشیدن

دستگاه دریافت تصاویر ماهواره ای:رسیور

دشوار و سنگین:وخیم

دور بازی:راند

دور کننده:دافع

رشوه دهنده:راشی

رگ:ورید

روح:روان

روستان:ده

ریز ریز کردن:قیمه قیمه کردن

زیر پا مانده:له

ساختمان:بنا

سازمان اطلاعات اسرائیل:موساد

سخن زیر لب:ژک

سوره مردم:ناس

سیاره زهره:ناهید

شرمسار:روسیاه

شفیره:لارو

شهر بادگیرها:یزد

شهر مرکزی:خشک رود

شکوه:فر

شیره خشخاش:افیون

شیطان و اهریمن:خناس

طبیعت گردی:اکوتوریسم

عالم دین:شیخ

علامت جمع فارسی:ها

عنوان امپراتوران روم بود:سزار

ف نیروگاه هسته ای:اورانیوم

قدرت:زور

قضاوت کردن:داوری

گیاه رنگرزی:روناس

گیاهی الیافی:کتان

لاغری و ضعیفی:نوانی

لجوج:سخت سر

مامور رسیدگی:بازرس

ممیزی:سانسور

منتشر می شود:نشریه

نمای ساختمان:روکار

نویسنده غیب گوی روستا:روسو

ورزش آبی:شنا

کاغذ نامرغوب:وب

کشور اروپایی:یونان

کنج:زاویه

ییلاق:سردسیر


آرام و بی دغدغه:ریلکس

آزاده:حر

آش ساده:شوربا

آشوب:بلوا

آشیانه مرغ:عش

آغاز و ابتدا:اوایل

اثر جمال زاده:شورآباد

اثر روسو:نارسیس

اثر محمد حسن شهسواری:وقتی دل

از الیاف مصنوعی:نایلون  

از ایالات آمریکا:یوتا

از چین خوردگی های زمین:ناودیس

از غلات:ذرت

از ماه های سریانی:ایلول

از مصالح ساختمانی:گچ

امر از آمدن:بیا

بخشش و عطا:داد

بسیار ملامت کننده:لوامه

بم ترین صدای مرد:باس

به طرف و به سوی:فا

به هم مانند بودن:تشابه

به هوش باش:هان

بی بند و بار:ول

پایتخت اتریش:وین

پراکندگی:شتات

پرستار کودک:دده

پنداری:گویی

پیچ و تاب:تاو

تازه ترکی:ینی

تنظیم صورتحساب غیر واقعی:حساب سازی

تنیسور اهل چک:توماس بردیچ

توانایی انجام کار:انرژی

تیر پیکان دار:یب

تیری که با کمان اندازند:ناوک

جا:مکان

جاری:روان

جنس خشن:نر

جهانی که در انیم:دنیا

جیوه:سیماب

چوبدستی پلیس:باتون

حاملگی:بارداری

حاکم:فرماندار

حرف همراهی:با

خبر خوش:نوید

خرس عرب:دب

خشکی:بر

خمیازه:آسا

خمیر نقاشی:بتونه

دادگری:عدالت

داروی زدودن موهای زاید:واجبی

درخت سرشویه:سدر

دریاچه ای در حمام:وان

یدن:ربودن

دست عرب:ید

دستور و فرمایش:حکم

دقیق:باریک بین

دیگ دهان گشاد:تیان

رسوم:آداب

زمین ترکی:یر

سم کشنده:سیانور

سمت نمازگزار:قبله

شاهد:گواه

شراب انگوری:می

شعر چهار مصرعی:دوبیتی

شهری در آلمان:ینا

شیطان:ابلیس

صدای ساعت:تیک تاک

طبقه ای از اتمسفر زمین:استراتوسفر

عظمت:کبریا

عوض کردن هوا:تهویه

عوض و جانشین:بدیل

فیلمی از فرد زیمان:اسب کهر را بنگر

قوم کم حرف:لر

گربه عرب:هر

ماده آرایشی مژه ها:ریمل

مالک و درا:ارباب

مباشر:کارپرداز

مننژیت:سرسام

نادر:نایاب

ناگهان خودمانی:یهویی

نت میانی:لا

نجات دهنده:منجی

نخستین انسان:آدم

نزد عرب:لدی

نشان افتخار:مدال

نصف هرچیز:نیمه

نفس تنگی:اسم

نوعی ساز بادی:سرنا

نویسنده مائده های زمینی:اندره ژید

همدم:انیس

همه را شامل می شود:هر

هوو:وسنی

کتاب شاعر:دیوان

کجی:ناراستی

کشتی بکسل کننده:یدک کش

کشور آفریقایی:بوتسوانا

کوتاه و ناقص:نارسا

کوزه بزرگ:هب


آدم کوچک:آدمک

آسیاب آشپزخانه:هاون

ابزار جلوگیری از بارداری:آی یو دی

اثر پا:رد

اثر تولستوی:طبل میان تهی

اثر جمال میر صادقی:نام توابی است

اثر داستایفسکی:جن زدگان

از استان ها:قم

از حروف الفبا:میم

از حروف الفبای یونانی:امگا  

از عناصر گازی:هلیوم

اشاره به دور:آن

انباره الکتریسیته:باتری

انتقال بیماری به دیگری:سرایت

بازیگر"راز مینا":لعیا زنگنه

باقی جان:نا

بدهکار:وامی

رنده:تیز

به جا آوردن عهد:وفا

بکسل کننده:یدک کش

بیکارگی:ییللی

پایان نامه:تز

پدر مرده:یتیم

پرستاری:تیمار

پست:دنی

پوستین:وت

پیشوای دینی یهودیان:خاخام

تایید کننده:موید

ترسنده:بیمناک

جانشینی:نیابت

جای گزیدن:اقامت

جد:نیا

جستن گلوله:هک

چکیدن آب:رش

حرف دهن کجی:یی

خرچنگ دریایی:میگو

خوراک کفش:واکس

خون:دم

دارای دلیل:مدلل

درام عامه پسند:ملودرام

دور دهان:نس

دوستان:یاران

دوستی و علاقه:ود

دومی:ثانویه

دیوار قلعه:بارو

ذات:خویشتن

رایگان:صلواتی

رعشه:لرز

رنگ زرد روشن:لیمویی

رهبر دینی بوداییان:دالاییلاما

رودی در فارس:کر

زه کمان:وتر

زیرکی:رندی

ساخته شده با ماشین:ماشینی

سرخ مایل به بنفش:سرخابی

سرما:زم

سرمایه:راس المال

سنگ جوشکاری:کاربیت

سوخت پر مصرف:بنزین

سوی و طرف:زی

شامل تر:اعم

شاه کوتاه:شه

شتر:جمل

شلوار جین:لی

شهر فارس:نیریز

شهر گلستان:گالیکش

شکم بند طبی:گن

صدای آزار دهنده:نویز

عازم شدن:عزیمت کردن

عدد ماه:سی

عمل ساییدن:سایش

فال نیک:شگون

قطعی برای کتاب:جیبی

قورباغه درختی:وک

گنج:کنز

لاف زدن:لاییدن

لباس شنا:مایو

مایل:کج

مخالف یکدیگر:متناقض

مراد و مقصود:نیت

معالجه با اب:آب درمانی

مفصل پا:زانو

من و تو:ما

منفرد:تنها

موسیقی دان:موزیسین

ناحیه و کرانه:شق

نافرمانی:تمرد

نقش ها:نقوش

نیلوفر:فل

هرگز نه عرب:لن

هضم شدن:گواردن

همان جوی است:جوب

کاسب:بازاری

کالاهای ارسالی به کشور دیگر:صادرات

کتاب شاعر:دیوان

کتف و شانه:خا

کشور اروپایی:سوئد

کشیش:قس

کلمه افسوس:آه

کلمه افسوس:اوه



آسان:سهل

آقای فرانسوی:موسیو

آهنگر:نهامین

ابزار درو:داس

اثر امیر عشیری:دیوار اقیانوس

اثر دافنه دوموریه:ماریان

اثر گراهام گرین:عامل انسانی

اثر حسینقلی مستعان:شهر آشوب

از جهات اصلی:جنوب

از چاشنی ها:سس  



[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

آشفته از عشق:شیدا

اغاز فصل بهار:نوبهار

آگاهی:خبر

اثر آلفونس دوده:ژاک

اثر استاندال:آرماسن

اثر اسماعیل فصیح:ثریا در اغما

ارتباط تلفنی:تماس

از ایالات آمریکا:مریلند

از ایالات آمریکا:یوتا

از جنس فولاد:فولادین  

از سوره ها:ذاریات

از مزه ها:ترش

اشاره به نزدیک:این

ایالت بستنی یخی:آلاسکا

با اکسیژن ترکیب شده:اکسید

بازی کامپیوتری:گیم

بازیچه کودکانه:تیرکمان

بانگ:آوا

بزرگتر:اکبر

به جای گذاشتن:ابقا

به شمار:قلمداد

بهانه جویی:نق

بی پرده:رک

پالان چهارپا:جل

پایتخت اسلواکی:براتیسلاوا

پایتخت پرو:لیما

پشیمانی:ندم

پیر پیر بود گرچه . بود:شیر

تاج و افسر:جغه

تقلید کننده:مقلد

تقویم:سال شمار

تقویم غربی:میلادی

تنظیم کننده:رگلاتور

جزا و کیفر:پاداش

جزیره:اداک

چندین غده:غدد

حادثه:رویداد

خانه:سرا

خودروی مسافربری:مینی بوس

خوش پوش:شیک

خوی:منش

درختی جنگلی:راش

دفترچه کردن:ثبت کردن

دفع کردن:ذب

ذات چیزی:کاهیت

رسم و عادت:آیین

رشوه:پاره

ساختار دیواره سلولی گیاهان:سلو

ساده دل:هالو

سالاد معروف:اولیویه

سبزی با خواص دارویی:ریواس

سبزی سالادی:کاهو

سراب:آب نما

سرهنگ:کلنل

سست شدن:وا دادن

سفرا امرا و بزرگان:شیلان

شاعر خیمه دوز:خیام

شب عرب:لیل

شرح:بیان

شریک غم دیگری:هم درد

شعر گفتن:سرودن

شهری در اسپانیا:آل مریا

شهری در فرانسه:نیس

صاحب بودن:مالکیت

صحنه نمایش:سن

ضمیر عربی:آنا

ضمیر فرانسوی:وو

طاقچه:رف

عرب می گوید بگو:قل

فیلمی با بازی بهروز وثوقی:تنگه اژدها

فیلمی با بازی داوود رشیدی:هیولای درون

فیلمی با بازی رضا خندان:خانه در انتظار

لیکن:اما

مادر خودمانی:ننه

ماده تنظیم کننده قند خون:انسولین

ماهی کنسروی:تن

محکم کردن:شد

مخفی کردن عیب با حیله:لاپوشانی

مرغ سحر:شباهنگ

مروارید یکتا:دردانه

مشک:خیک

نام ترکی:آد

نرمی و لطافت:رقت

نشان دهنده رابطه ریاضی:فرمول

نگرش:لحاظ

نور اندک:سو

نوعی نوشابه الکلی:ودکا

نوعی کوفته:یزدادی

نیستی:فنا

هدیه:تحفه

هرج و مرج:شیر تو شیر

همراه پارچ:لیوان

وسیله کندن:بیل

کرک و پشم:پت

کلاغ:غراب

کلاه جنگی:خود

کهنه:دیرین

کیسه صابون:لیف


آب و هوای گرم و مرطوب:شرجی

آبستن:باردار

آش:با

اثر احمد محمود:مول

اثر بزرگ علوی:میرزا

اثر بزرگ ویکتور هوگو:بینوایان

ادیت:ویرایش

از آرنج تا مچ:ساعد

از بت های جاهلیت:ود

از حالات ماده:جامد  

از خزندگان:سوسمار

از رگ ها:مویرگ

از وسره ها:قدر

از مراکز استان ها:شهرکرد

افسوس:واویلا

اما:لیک

اندوهگین:آسی

اندیشه:تفکر

اهل قاره کهن:آسیایی

باتلاق:لشاب

بالش:ن

بخار دهان:ها

بخشنده:کریم

برادر پدر:عم

برجستگی لاستیک:آج

برگماشتن:تعیین

بسته شدن:اسداد

بی نظیر و بی همتا:یگان

بی هوشی:غش

بی هوشی:کما

پایتخت اتیوپی:آدس آبابا

پرستش:یشت

پزشکان:اطبا

پسوند پیدا کننده:یاب

پندها:وصایا

تاراج:یغما

تمام و همگی:یکسر

تند رفتن:سرعت

تنها:یکه

تکیه دادن:لمیدن

جوش و خروش:هیجان

خانه ییلاقی:ویلا

خرس آسمانی:دب

خشکسالی:قحطی

دائم:سرمد

دریا:یم

دریغ:افسوس

دست عرب:ید

دفترچه حساب:دستک

دم بریده:ابتر

دوری:هجران

دوستان:یاران

دوستی:وداد

راندن مزاحم:دک

راه رفتن کودکانه:تاتی

رود بزرگ آمریکا:می سی سی پی

روش و طریقه:منوال

ریشه:بن

زور و قهر:جبر

سوخت پر مصرف:گاز

سیستم آشکار ساز محل اجسام:رادار

شبکه دالان های پیچ در پیچ:ماز

شهر اردبیل:نمین

شهر ایلات متحده:لاس وگاس

شهر خوزستان:لالی

شهر مرکزی:خشک رود

شهر مرکزی:خمین

شیرینی پزی:قنادی

صدمه:اک

طالع بین:فالگیر

طلایی:زرین

عدد خیطی:سه

غیر ایرانی:انیران

فرمانده:امیر

فیلمی با بازی گلشیفته فراهانی:ماهی ها عاشق می شوند

قیمت بازاری:فی

گلی درشت و پرپر:داوودی

گندم سوده:آرد

گوش فرا دادن:شنیدن

لباس اتاق عمل:گان

لغو:کنسل

مامور اجرا:اردل

ماه میلادی:ژوئن

مجرای خون:رگ

محل هلاکت:مهلکه

مربوط به محل اقامت:مسی

مسدود شدن ناگهانی رگ ها:سکته

معاون دادستان:دادیار

معمولی:عادی

معنایی غیر از معنای اصلی دارد:اصطلاح

مقامی پایین تر از پاپ:کاردینال

ناله و فغان:وح

نشان:داغ

نظرات انتخاباتی:آرا

ننر:لوس

نوعی اسباب بازی:یویو

هادی:رهنمون

همدم:یار

واحد وزن:کیلو

واحد کوانتومی نور:فوتون

وسط:میان

کتاب مقدس مسلمانان:قران

کثیف:آلوده

کوچیدن:رحلت


آزاده:حر

اثر توماس مان:اعلی حضرت

اثر ژان پل سارتر:ن تروا

اثر فهیمه رحیمی:تاوان عشق

از بت های جاهلیت:هبل

از حروف الفبای فارسی:ضاد

از سوره ها:زمر

از نیروهای ارتش:هوایی

باز:اپن

بازیگر"متولد ماه مهر":میترا حجار  

بددل:غر

برخی آن را اجاره می دهند:بالاخانه

برهم خوردن تعادل روحی:روان پریشی

بسیار شبیه:عینا

به جوش امدن:غلیان

بی سرو و پا:لات

بی قید:آزاد

پاپیچ:پاتابه

پاسدار:نگهبان

پایتخت کوبا:هاوانا

پرستش:یسنا

پسر زن از شوهر پیشین:ربیب

پسران:ابنا

پیامبر:نبی

پیمان ناقلا:هراسان

تمام و کامل:تام

جای پیدایش:منشا

جرم:جنایت

چیز:شی

حرارت:گرما

حرف دهن کجی:یی

حرف نفی:نه

ه گزنده:ساس

حمیت:غیرت

خط کش مهندسی:تی

خواهران:اخوات

داد و فریاد:هوار

دارنده مفهوم:معنی دار

در تهیه صابون کاربرد دارد:پتاس

درآمد بدون تلاش:رانت

دست ها:ایادی

دیگ دهان گشاد:تیان

راه کوتاه:ره

رسوب:ته نشین

رشته و نخ:تار

رهایی:نجات

رهبری:هدایت

رود اروپا:راین

روشنایی:سو

ریسمان کلفت:طناب

زد و خورد:دعوا

زن ترسای پارسا:راهبه

سر انگشت:بنان

سردار ملی مشروطیت:ستارخان

سرسرای بزرگ:لابی

سرنگون:وارونه

سری:نهانی

سلطان جاز ایران:ویگن

سهل انگار و بی قید:لا ابالی

شستشو دادن با آب:غسل

شلاق:تازیانه

شهر تهران:ری

شهر خراسان جنوبی:سرایان

شهری در ایالات متحده:آتلانتا

شکوه:هیبت

شیر:حیدر

طرز نوشتن:رسم الخط

عمران:آبادی

غده ترشح می کند:هورمون

غذایی با گوشت و بادمجان:مسما

فرزند فرزند:نبیره

فرو گذاشتن:اهمال

فوتبالیست آرژانتینی:روخو

فوتبالیست اسپانیایی:موراتا

فیلمی با بازی پژمان بازغی:ماموریت در تهران

فیلمی با بازی نیکو خردمند:نگاهی دیگر

قرمز مایل به بنفش:شرخابی

قوه حافظه:یاده

لبه تیغ:یلمان

لوازم زندگی:سامان

مرز:حد

منحرف:پرت

میوه باب گلو:هلو

میوه گرمسیری:آناناس

نام آذری:اد

نا مبارک:شوم

نشانه:آیت

نشانه مفعولی:را

نقره ای:سیمین

همراه کره:مربا

همسفر:همراه

کارگردان میلیونر زاغه نشین:دنی بویل

کارهای خارق العاده صالحان:کرامات

کرانه:شق

کشور آفریقایی:مالاوی

کلمه شگفتی:وه

یاری دهنده:مددکار

یکجور و یک نواخت:یک دست


آب ترکی:سو

آداب و آیین:مراسم

آدمی را لازم است:آدمیت

آزاده کربلا:حر

اثر ایرج پزشک زاد:بوبول

اثر دوما:جنگ ن

اثر گی دو موپاسان:گردنبند الماس

از حروف یونانی:یتا

از سنگ های قیمتی:یشم

از ظروف پخت غذا:دیگ  

از ماه های میلادی:سپتامبر

اما:لیک

امواج دریا در حال خروشیدن:متلاطم

انداختن:افکندن

اندوه و درد:رنج

لا تدبیر و حاذق:کارآمد

بازی تخته ای:نرد

باقی جان:نا

بچه آدم:فرزند

بدسرشت:ناجنس

برابری:موازات

برزگر:ارس

بزرگ:گت

بزرگترین دار:وال

بس بودن:کفایت داشتن

پایان نامه:تز

پایتخت امریکا:واشینگتن

پایتخت اتریش:وین

پر:لب به لب

پرداخت عکس:رتوش

پرنده سعادت:هما

پرواز:طیران

پشته بلند:تل

پنج ترکی:بش

پوشش پرنده:پر

تاثیر و جذابیت:گیرایی

تبار:ایل

جدا شده:مشتق

چستی:چابکی

حادثه:رویداد

حرف دهن کجی:یی

حرف نفرت:اف

خالی:تهی

خاک نرم:فبار

خرد شدن:شکستن

خردمند:هوشیار

خرس آسمانی:دب

داخل شدن در کار دیگری:دخالت

در حال افتادن:افتان

درخت خرما:نخل

دریا:زو

دشت و صحرا:دمن

دنبه برشته:جز

دوسویه:متقابلا

ذره باردار:یون

روشنایی اندک:سو

زندان:سجن

زنده:حی

سازگاری کردن:وفاق

سخنان بی معنی می گوید:یاوه گو

سر:لیز

سست:رخو

سیال تنفسی:هوا

شراب:باده

شهری در انگلستان:منچستر

صف:رده

ظاهر ساختمان:نما

عقاید هیتلری:نازیسم

عقیده انتخاباتی:رای

عملی در حساب:ضرب

غذای آبکی:آش

فانی:میرا

فیلمی از میلوش فورمن:رگتایم

فیلمی از وودی آل:زنی دیگر

فیلمی با بازی میترا حجار:شب های تهران

قرض:وام

قصد داشتن:صدد

گردشگر:توریست

گروه ورزشی:تیم

گوارش:هضم

لنگ و ناقص راه رفتن:شلیدن

لوس:ننر

مادر:مام

مجسمه باستانی همدان:شیر سنگی

مدلل ساختن:ثابت کردن

مردم قرآنی:ناس

منفرد:یکه

میوه ای سرشار از ویتامین ث:کیوی

ناپاک:نجس

ناپخته:خام

نامی برای پادشاه:تاجدار

نشانه مفعولی:را

نمایش خنده دار:کمدی

نمونه:سرمشق

هدیه دیدن روی عروس:رونما

هراس انگیز:دهشت ناک

همه را شامل می شود:هر

هوای فرار:پس

وسیله پرش از ارتفاع:چتر نجات

کرسی:تخت

کوتاه گویی:ایجاز

کوزه بزرگ:هب


آتش قرانی:نار

آسوده شدن:فراغ

اثر مهدی اخوان ثالث:بهترین امید

اثر مولیر:تارتوف

اختراع نوبل:دینامیت

از بازی های دورهمی:دموینو

از پیامبران:داود

از رسانه های جمعی:رادیو

از مراکز استان ها:اهواز

از مراکز استان ها:ساری  

از ندار خبر ندارد:دارا

انتقام جو:کینه توز

اهریمنی:شیطانی

باختر:غرب

باطنی نیست:ظاهری

باقی جان:نا

بخش مراقبت های ویژه بیمارستان:آی سی یو

:پتی

بلبل:هزاران

بندپای زندانیان:لگ

بنیاد:اس

بوی ماندگی:نا

پارچه فرسوده:نخ نما

پایتخت اوگاندا:کامپالا

پایتخت باهاما:ناسایو

پرتوزا:رادیو اکتیو

پرستار کودک:دده

پست:دنی

پیش:نزد

پیشوند زمین:ژیو

تا:الی

تالار:سالن

توانایی:یارا

توانگر:غنی

توجه داشتن:اعتنا

تکیه کلام درویش:یاهو

جانوری شبیه شغال:سیاهگوش

جایز:روا

جذابیت:گیرایی

جوانمردی:لوطی گری

چراگاه ها:مراتع

ه ای گزنده:ساس

خراب نشده:خرا

دسته و صف:رده

دلتنگی و فروماندگی:فرم

دهان:فم

دودلی:ریب

دیوار کوتاه:نرا

رج:صف

رشته کوه ایرانی:زاگرس

زن بابا:نامادری

زیبا:خوب روی

ستاره دنباله دار معروف:هالی

سخن آهسته خشمناک:غرولند

سر:راس

سرور:سید

سطل آبکشی:دلو

سوغات قم:سوهان

سیاره زهره:ناهید

شامل شدن:عم

شهری در خراسان شمالی:شیروان

شیفتگی و دیوانگی:شیدایی

صدمه:اک

صفحه گرد و سخت:دیسک

ضربان:پالس

ضمیر انگلیسی:یو

عزیز و محبوب:دلبند

فشرده و له شده:مچاله

فناوری نمایش تصاویر متحرک:ویدیو

فوتبالیست اسپانیایی:سولدادو

فوتبالیست پرتغالی:ادر

فوتبالیست هلندی:ژرمی نینس

فیلمی از آلفونسو کوارون:فرزندان انسان

فیلمی از حمید رخشانی:دو انسان

فیلمی با بازی فاطمه معتمد اریا:عینک دودی

فیلمی با بازی لادن مستوفی:گل چهره

قانون چنگیزی:یاسا

قدم یک پا:لی

متاع:کالا

مجاز از غذا:نان

مجرای خون:رگ

مجلس روسیه:دوما

محل خیمه و خرگاه:یورت

مفصل پا:زانو

ناتوانی:فروماندگی

ناشنوایی:کری

نجیب زاده قرون وسطی:شوالیه

نخست:اول

نصف هر چیز:نیمه

نغمه:نوا

نگهبان آتش مقدس:اتربان

نوعی بیماری تنفسی:سل

نوعی بیماری حاد تنفسی:سارس

نویسنده امیل:روسو

همدم:انیس

کافی:بس

کیف مسافرتی:ساک


. بود هر که دانا بود:توانا

آرام کردن:تسکین

آمیخته با دیوانگی:جنون آمیز

آواز خواندن:ترنم

اثر آگاتا کریستی:آنبا ام

اثر چربی:لک

اثر سبکتکین سالور:قربان گاه

ارمغان زمستان:سرما

از آجیل:تخمه

از رودهای مهم آفریقا:زامبزی  

از ماه های میلادی:ژوئیه

افسانه و قصه:اسطوره

با حمیت:غیور

با نور سفید خیره کننده می سوزد:منیزیم

بازدارنده:ناهی

باقی مانده چیزی:تتمه

بخشی از پا:پاشنه

بدین جهت:لذا

برخی از زیر آن به عمل می آیند:بته

بلندی قامت:قد

بندر جنوبی:چابهار

بهره:قسمت

بهره هوشی:آی کیو

بیسکویت سبک:ویفر

پایتخت اکوادور:کیتو

پزشک:طبیب

ترسو:بزدل

تن آسا:تن پرور

توسری خور آهنگری:سندان

ثابت و برقرار شده:مقرر

جوی:لر

چاقالو:تپل

حمله:یورش

خوب و بدیع:نغز

خوردن:اکل

درجه بندی شده:مدرج

دره:وادی

دریده چشم:اشتر

دمپخت:کته

دنبال و و پی:سراغ

دور بازی تنیس:گیم

دیوار کوتاه:نرا

راندن:طرد

راهرو:دهلیز

رعشه:لرز

روی و رخساره:خد

سبزی خورد کردنی:تره

سخت و قوی:شدید

سرای مهر و محبت:دل

سرشت:فطرت

سقز جویدنی:ادامس

شانه به سر:هدهد

شب قبل از دیشب:پریشب

شهر آذربایجان شرقی:آذر شهر

شهر ترکمنستان:مرو

شهر مازندران:جویبار

شیشه و قرابه:کپ

صمغ ساقه گون:کتیرا

صوت ترساندن:پخ

ضمیر همیشه غایب:او

طلایی:زری

عزیز عرب:ام

غذای پرطرفدار:ماکارونی

غریزی:ذاتی

فارغ:سبک بال

فرو رفتن آفتاب:غروب

فوتبالیست پرتغالی:نتو

فیلم فرانسیس فورد کاپولا:تترو

فیلمی از داریوش فرهنگ:رسول پسر ابوالقاسم

فیلمی با بازی نگار جواهریان:طلا و مس

قرض ها:دیون

قلب قرآن:یس

گاز مرداب:متان

گرامی تر:اکرم

گریه کردن:گریستن

گواهی نامه تحصیلی:دیپلم

ماه قمری:شعبان

مجموعه:ست

محتاج:نیازمند

محل آسایش:دارالقرار

مدارا کردن با کسی:مماشات

مرده:میت

مرسوم است:متداول

مرکز فرماندهی:ستاد

من و شما:ما

ناسیونال:ملی

نامیده شده:مسمی

نبرد تن به تن:دویل

نشانه بیماری:تب

نگرانی:دلهره

نوعی اسلحه گرم:تپانچه

نوعی حلوا:لو

نوعی پارچه نخی مانند اطلس:ساتن

هرگز نه:لن

هوس باردار:ویار

هوشمندی:ذکا

کارهای نیکو:خیرات

کشور آسیایی:برمه

کشور آفریقایی:لسوتو

کشور اروپایی:لتونی

کفالت و ضمان:عهده

کوچکتر:کهتر

کینه:وژ

یاری دهنده:مددکار

یک طرف از بار:شق


آب صاف:زلال

آب بند:سد

آهنگ و لحن:ملودی

ابزار پشم چینی:کاردو

ابزار نجاری:رنده

اثر حسینقلی مستعان:شهر آشوب

اذیت کننده:آزارنده

از ایالات آمریکا:وایومینگ

از جهات اصلی:شمال

از سوره ها:زمر  

زا غلات:جو

اسباب درو:داس

افسر:تاج

الاغ:خر

اهل محل:بومی

ایستاده:قایم

ایوان:رواق

بچه سگ:توله

بخشی از اوستا:یسنا

بدبختی:بی دولتی

بدون تامل:سرسری

بذله گوی:لوده

:رت

به پایان رسیدن:تمام

به دقت بررسی کردن:وارسی

پایتخت فراری:رم

پرده دری:هتک

پهلوان:یل

تازه به دنیا آمده:نوزاد

تصدیق انگلیسی:یس

تکیه گاه:مسند

جبرئیل:روح الامین

چین خوردگی لباس:کیس

حادثه:پیامد

حرص:آز

خرگوش عرب:ارنب

خطا کننده:خاطی

خواب گزاری:تعبیر خواب

خوارتر:اذل

خوش باور:هالو

دروازه بان اسپانیایی:خوزه مانویلرینا

دعا:نیایش

دفترچه حساب خرده ریز:دستک

دوری شده ها:محذورات

دوستان:یاران

دوستی و محبت:وداد

رود جنوب غربی ایران:مارون

روز به دنیا آمدن:زادروز

زانوی در:لولا

سخن آهسته از روی خشم:غرولند

سرزنش:ملامت

سقف:سغ

سلام:درود

سود برنده:بهره ور

شراب خواری:باده نوشی

شفیره:لارو

شماره خودرو:پلاک

شهر فرانسوی:رن

شهر گلستان:بندر ترکمن

شهر همدان:رزن

شهری در انگلستان:هال

شیر عرب:اسد

صفحه ذخیره اطلاعات:دیسکت

صنع:ساخت

طایفه کریم خان:زند

طرف:ور

عدسی:لنز

عظمت و شکوه:دبدبه

علامت تجاری:آرم

علف هزار برگ:بومادران

عنوان شاهزادگان قاجار:نواب

غربال:آردبیز

فصل برداشت گندم:درو

فوتبالیست آرژانتینی:لاوتزی

فوتبالیست برزیلی:مارسلو

فوران مایع از زمین:جوشیدن

فیلمی از کمال تبریزی:مهر مادری

فیلمی با بازی اکبر عبدی:شب روباه

قرائت کردن:تلاوت

گشوده:وا

لبه تیغ:یلمان

لفظ ورود به جایی:یاالله

مجلس روسیه:دوما

مجموعه:ست

مدخل:ورودی

مراسمی به یاد کسی:یادبود

مهارت زیاد در کاری:ید طولی

مکتوب:نوشتار

نسبت:نزدیکی

نشانی:آدرس

نقاشی روی شیشه:ویترای

نوشابه الکلی:لیکور

هوشیار:بیدار دل

واجب:ضرور

واحد پول ژاپن:ین

وسیله تقویت شنوایی:سمعک

کشور آمریکای مرکزی:هندوراس

کنار آمدن:تا کردن

یک عدد:یکی


. باد آن روزگاران باد:یاد

آتش گرفتن:سوختن

آسیب:اک

آماده و مهیا:رو به راه

اواز خواباندن کودک:لالایی

اثر ایوان تورگنیف:سیلاب بهاری

اثر برتراند راسل:تکامل فلسفی من

اجاق مخفی:فر

اجرت:کارمزد

اخراج از کشور میزبان:دیپورت  

از ات خون آشام:ساس

از گل ها:نرگس

از مرکبات:دارابی

استوار:متین

اعلان:رکلام

امرود:مل

ایتالیای سابق:روم

بالاترین مقام پس از پاپ:کاردینال

بانگ قمری:وت

بردگی:رق

بز نر:تکه

بزرگ و رئیس:راس

بزرگ منشی:نب

بسیار:بسا

بلندی و رفعت:سنا

به جای اوردن نماز:نماز گزاردن

به درازا کشاندن:طول دادن

به رو خفته:دمر

بی حس:لس

بی مروت:لاکردار

بیهوشی:غش

پارچه دور کمر:شال

پاروی قایقرانان:فه

پاسداری:نگهبانی

پاک دامن:پارسا

پرستشگاه زرتشتیان:اتش گاه

پرورش اندام:بدنسازی

پگاه:بام

تقسیم کردن به قسمت های منظم:دسته بندی

تقویت امواج رادیویی:رله

تمام:همه

تکبر کردن:فره

تیم فوتبال آلمانی:ماینتس

تیم فوتبال ایتالیایی:آ اس رم

جای پر نمک:نمک زار

حرف پیروزی:وی

حرف ندا:ای

خرمای عرب:تمر

خوشحالی:شعف

دست ساییدن:لمس

دست عرب:ید

دستگاه باد زدن:تلمبه

راز:سر

رخت:کسوت

رشته زردوزی:ملیله

رود ایران و افغانستان:هریرود

روغنی:چرب

زرنگ:زبل

ساز دو مضرابی:سنتور

سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا:سیا

سرفراز و موفق:روسفید

سرما:زم

سگ بیمار:هار

سنگ معدنی گرانبها:یاقوت

شریک:سهیم

شعر به هنگام جنگ:رجز

شهر آذربایجان شرقی:هریس

شهر خوزستان:آبادان

شهر زنجان:ایجرود

شهر همدان:رزن

شکم بند:گن

شیب رو به پایین:سرازیری

شهر عرب:لبن

صباغی:رنگ رزی

صدایش از دور خوش است:دهل

صریح:رک

صورت بیرونی:ظاهر

طرف:ور

فارغ و آسوده:سبک بال

فرمان ادای احترام نظامی:خبردار

ف سنگین:سرب

فیلمی با بازی جمشید مشایخی:ه ها

گلی است خوشبو:نسترن

لایق:سزاوار

مخفف اگر:آر

مخلوط آب و ماست:دوغ

مذکر:نر

مراد و مقصود:کام

مستی:سکر

ناروا شمردن:تحریم

نامی برای خاندان پیامبر اسلام:آل عبا

نقش و نگار کردن با گچ:گچ بری

نوشته و مکتوب:نامه

هم ترازو:هم سنگ

همدم:مونس

همراه چفت:بست

واحد سطح:آر

وسیله بی ارزش و ناکار امد:ماس ماسک

کار قابل توجه:مهم

کشور آسیایی:میانمار

کشیدن دست بر سر در وضو:مسح

یار برهمن:رای


آتش جهنم:نار

آفرین:ایوالله

آگاهی یافتن:شناسایی

آماس:ورم

آهو:ظب

آهوی کوهی:کل

ابزار بنایی:ماله

اثر سعدی:گلستان

اثر شاتوبریان:آتالا

اثر شارلوت برونته:جین ایر  

اثر گراهام گرین:عامل انسانی

ادب آموختن:تادب

از اقوام مادری:خاله

از چاشنی ها:رب

از درختان:افرا

از مراکز استان ها:ساری

اسب ترکی:ات

انباره برق:اکومولاتور

اندوه:ماتم

ایتالیایی قدیم:روم

باقی جان:نا

بانگ:ندا

بخار دهان:ها

بخشیدن:دادن

بدزبان:هتاک

بدنام:رسوا

بلد:راهنما

به حالت خواری و زبونی:زارزار

به خودی خود:فی نفسه

پارتیزان:چریک

پاک دامن:پارسا

پایتخت مغولستان:اولانباتور

پایتخت ژاپن:توکیو

پرنده ای خوش آواز:سار

پشت سر:ورا

پشیمانی:ندم

پول انگلیس:پوند

تاریخ نویس:مورخ

تصادف:برخورد

تقویت امواج رادیویی:رله

تله:دام

چربی:پیه

حرف جا نیانداختنی:واو

حیوانی از نژاد برتر برای تولید مثل:تخمی

دربار شاهان:بارگاه

دربندان:اسرا

درخت تسبیح:یسر

درخشان:تابان

درد چشم:رمد

دلیر:نیو

دودمان:نسل

دور شونده:واگرا

راز:سر

رشتن:ریسیدن

رهنما:هادی

روش:رویه

زیاده بر احتیاج:مازاد

زیرک:رند

سرکشی:وارسی

شب ها:لیالی

شگفت انگیز:حیرت آور

شهر سیستان و بلوچستان:زهک

شهر گیلان:رودسر

شهری در استان کرمان:عنبر آباد

ضمیر اول شخص جمع:ما

طاقت نیاوردن:برنتابیدن

طایفه:ایل

عدد فوتبالی:اا

عصب بزرگ:سیاتیک

غصه:اندوه

فوتبالیست پرتغالی:ادر

فیلمی از فریدون حسن پور:من و زیبا

فیلمی با بازی محمدرضا گار:دو خواهر

فیلمی با بازی نیکی کریمی:پرونده هاوانا

فیلمی با بازی هنری فاندا:لیدیایو

قطار:ترن

گریه با سوز و گداز:زار

گستاخ کردن:رو دادن

گشوده:وا

گنجه لباس:کمد

مالدار:بای

ماه میلادی:نوامبر

مقابل:ازا

میزان:ترازو

ناله:رخ

نبرد کردن:جدال

نجات یافتن:رستن

نزد عرب:لدی

نفی خودمانی:نچ

نوردیدن:لوله کردن

نوشابه الکلی:لیکور

همراه کاسه ترمز:لنت ترمز

ویتامین جدولی:کا

کبوتر دشتی:یمام

کشور آفریقایی:کامرون

یار مهربان:دوست دار

یارانه:سوبسید

ییلاق:سردسیر


سیمین بهبهانی :

زلف پر پیچ و خمت کو تا ز هم بازش کنم؟
بوسه بر چینش زنم با گونه ها نازش کنم


غنچه ی صبرم شکوفا میشود اما چه دیر
کو سر انگشت شتابی تا ز هم بازش کنم؟


قصّه ی رسواییم چون صبح عالمگیر شد
کی توانم همچو شب آبستن رازش کنم؟


پرده ی شرمی برخسار سکوت افکنده ام
برفکن این پرده را تا قصّه پردازش کنم


خفته دارد دل بهر تاری نوایی ناشناس
زخمه ی غم گر زنی سازی نوا سازش کنم


چون غباری نرم دل دارد غمی غمخوار کو؟
کاشنای این سبکخیز سبکتازش کنم


من سر انگشت طلایی رنگ خورشیدم تو شب
زلف پر پیچ و خمت کو تا ز هم بازش کنم؟


سیمین بهبهانی


سیمین بهبهانی :

شب چون به چشم اهل جهان خواب می دود
میل تو گرم، در دل بی تاب می دود


در پرده ی نهان ِ دلم جای می کنی
گویی به چشم خسته تنی خواب می دود


می بوسمت به شوق و برون می شوم ز خویش
چون شبنمی که بر گل شاداب می دود


می لغزد آن نگاه شتابان به چهره ام
چون بوسه ی نسیم که بر آب می دود


وز آن نگاه، مستی عشق تو در تنم
آن گونه می دود که می ناب می دود


بر دامنم ز مهر بنهْ سر، که عیب نیست
خورشید هم به دامن مرداب می دود


وزگفتگوی خلق مخور غم، که گاهگاه
ابر سیه به چهره ی مهتاب می دود.



شاید به پر کبوتری بنویسد

یا بر تنه ی صنوبری بنویسد

شاید که هزار سال دیگر, مردی

شعری از من به دفتری بنویسد

+++++++++++++++++++++++++

با رفتن تو, به زندگی کردم پشت

من ماندم و حلقه ی طنابی در مشت

بگذار که فردا برسد, می شنوی

دیروز غروب, شاعری خود را کشت

++++++++++++++++++++++++

بر خاک نهم پیرهنت را ؟ هرگز!

این خاطره انگیز تنت را ؟ هرگز!

امروز سیاه پوشی ات را دیدم

فردای سپید بردنت را ؟ هرگز!

+++++++++++++++++++++++

آن روز که رفتن تورا می دیدم

از گریه چو برگ بید می لرزیدم

ترس من از آن بود که روزی بروی

آمد به سرم از آنچه می ترسیدم

++++++++++++++++++++++++

از فاصله ها هیچ نمی دانستم

از کار خدا هیچ نمی دانستم

آن روز که در کنار هم خوش بودیم

من قدر تورا هیچ نمی دانستم

++++++++++++++++++++++++

با این ره و این قدم نخواهیم رسید

تا ساحت صبحدم نخواهیم رسید

من هرچه که فکر می کنم, می بینم

هرگز من و تو به هم نخواهیم رسید

+++++++++++++++++++++++++

از دوست به جز وفا نمی دانستید

او را از خودجدا نمی دانستید

پایان تمام دوستی ها را من

می دانستم, شما نمی دانستید!

+++++++++++++++++++++++++

بی چاره تر از عالم و آدم هستیم

ماتم زده ای مثل محرم هستیم

نه گندمی و نه یار گندم گونی

ما هم دلمان خوش است آدم هستیم!

+++++++++++++++++++++++++++

عشق من و تو حرام شد هرچه که بود

قربانی انتقام شد هرچه که بود

دیگر حرفی نمانده با هم بزنیم

بین من و تو تمام شد هرچه که بود

از بیژن ارژنگ



کیوان شاهبداغی :

با سلامی دیگر به همه آن هایی که تو را می خوانند  

با تو خواهم گفت بر من چه گذشته ست رفیق

که دگر فرصت دیدار شما نیست مرا

نوبت من چو رسید

رخصت یک دم دیگر چو نبود

مهربانی آمد ، دفتر بودن در بین شما را آورد

نام من را خط زد و به من گفت که باید بروم

من به اومی گفتم کارهایی دارم ناتمامند هنوز

او به آرامی گفت: فرصتی نیست دگر

و به لبخندی گفت: وقت تمام است ، ورق ها بالا

هر چه درکاغذ امروز نوشتی تو ،  بس است



[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

حسین جنتی :

هوشنگ ابتهاج، در مثنویِ شریفی فرموده اند:
" چشمه ای در کوه می جوشد، منم! "

اینجا شعری ناب که توسط حسین جنتی سروده شده است :

بیشه ای سوخته در قلبِ کویری ست، منم!
وندر آن بیشه ی آتش زده شیری ست، منم!


ای فلک! خیره به روئین تنی ات چشم مدوز،
راست در ترکشِ رستم پَرِ تیری ست منم!


تا قفس هست مرا لذت آزادی نیست،
هرکجا در همه آفاق اسیری ست منم!


زندگی سنگ عظیمی ست، ولی می شکند
که روان زیرِ پِی اش جوی حقیری ست، منم!


در پِی آبِ حیاتی؟ به خرابات برو
- خسته از عُمر - در آن زاویه پیری ست، منم!


گرچه دور است ولی زود عیان خواهد شد
آنچه کوه است در آن دامنه، دیری ست منم!

حسین جنتی


 

حسین جنتی :

باید که ز داغم خبری داشته باشد

هر مرد که با خود جگری داشته باشد

حالم چو دلیری ست که از بخت بد خویش

 در لشکر دشمن پسری داشته باشد

حالم چو درختی است که یک شاخه نا اهل

بازیچه ی دست تبری داشته باشد

سخت است پیمبر شده باشی و ببینی

فرزند تو دین دگری داشته باشد

 آویخته از گردن من شاه کلیدی

این کاخ کهن بی که دری داشته باشد

سردرگمی ام داد گره در گره اندوه

 خوشبخت کلافی که سری داشته باشد !


حسین جنتی :
قطع قلم، به قیمت نان می کنی رفیق؟
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
!
گیرم درین میانه به جایی رسیده ای،
گیرم که زود دکّه، دکان می کنی رفیق
!
روزی که زین بگردد و بر پشتت اوفتد،
حیرت ز کار و بار جهان می کنی رفیق

تیر و کمان چو دست تو افتاد، هوش دار
" سیب " است ، یا " سر " است ، نشان می کنی رفیق
!
کفاره اش ز گندم عالَم فزون تر است،
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
!
خود بستمش به سنگ لحد، مُرده توش نیست!
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
!
گفتی: " گمان کنم که درست است راه من"
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق
!!
فردا که آفتاب حقیقت برون زند،
سر  در کدام  برف  نهان می کنی رفیق؟


آشکار:متجلی

آگهی یافتن:اطلاع

ابریشم خام:قز

اثر آنتوان چخوف:ایوانف

اثر بااک:آرزوهای بر باد رفته

اثر منصور یاقوتی:زیر آفتاب

ارتفاع:بلندی

از بت های جاهلیت:هبل

از حروف الفبا:شین

از سوره ها:غافر 



[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

آتشگیره:انبر

آزادی خواه:لیبرال

آشکار:هویدا

اکنده:پر

اثر الکساندر پوشکین:دام سیاه

اثر پا:رد

اثر جعفر مدرس صادقی:شاه کلید

از ایالات آمریکا:اوهایو

از ایالت های آمریکا:اورگن

از بیماری های التهابی:هپاتیت  

از چاشنی ها:سس

افسر:تاج

ای مردم:ایها الناس

بادبان کشتی:شراع

باز ایستادن:بند آمدن

بحث و گفتگو کردن:جدل کردن

بخشش مال به مستمندان:زکات

بخشیدن:دادن

بشاش و سرحال:شاد و شنگول

به عواقب کار فکر می کند:دوراندیش

بی حس:لس

بیهوده:یاوه

پایتخت لیتوانی:ویلنیوس

پشت:بک

تازه:نوین

تازه رسیده:نوباوه

تلافی کردن:جبران

تله:دام

تمام کردن:تکمیل

تکیه کلام درویش:یاهو

جامه و لباس:کسا

جد رستم:نریمان

چشمه بزرگ:ینبوع

چهره:سیما

حاصل:نتیجه

حرف نداری:بی

خانقاه:سردم

خنده دار:فکاهی

خودروی قدیمی ایران خودرو:پیکان

درآمد اندک:آب باریکه

درخت زبان گنجشک:ون

درمان کردن:مداوا

دستگاه برقی موتور خودرو:دلکو

دوست داشتنی:تو دل برو

دوست و همدم:یار

راه کج:بیراهه

راه کوتاه:ره

روستا:دهات

زیب و زینت:آرایش

سخن آهسته از روی خشم:غرولند

سربازی قدیم:اجباری

سگ شکاری:تازی

شلوار جین:لی

شهر استان قم:کهک

شهر قزوین:آبیک

شهر مرکزی:تفرش

شهری در ایتالیا:باری

شهریه:ماهانه

صورت و هیکل:هیولا

طایفه:ایل

عصب:پی

عموم مردم:عامه

فرزند و پسر:ولد

فرومایه:ناکس

فقیر:درویش

فیلمی از وودی آلن:آنی هال

فیلمی با بازی ایرج راد:چون ابر در بهاران

فیلمی با بازی پل نیومن:هاد

قعر جهنم:درک

قفسه دردار:کابینت

قوم کم حرف:لر

لاجوردی:کبود

لقب امپراتوران روم:سزار

ماشین چاپ سریع:رتاتیو

مایع و روان:آبکی

محتاج بودن:نیاز داشتن

مردم قرانی:ناس

مسافتی که گلوله بتواند طی کند:تیررس

مشهور:بنام

معدنی:کانی

مقراض:دوکارد

مهر پادشاهان:نگین

میان:بین

میرغضب:جلاد

میل:گرایش

میوه مربایی:به

ناپدید شدن:غیب شدن

ناسپاسی کردن:کفر

نام ترکی:آد

نمایان:مریی

نیکویی:ثواب کاری

هشدار دادن:اعلام

هیبت و عظمت:نهیب

وام:دین

ورم:پف

کثیرالاضلاع:چندبر

کشور آسیایی:میانمار

کشور آمریکای شمالی:سنت لوسیا

کلمه پرسش:آیا


. بود هر که دانا بود:توانا

عزیز است غنیمت شمریدش صحبت:گل

آب دیده:اشک

آب عرب:ما

آش:با

آیین:دین

اثر ابراهیم گلستان:شکار سایه

اثر بزرگ علوی:چمدان

اثر جمال زاده:صندوقچه اسرار

اثر مرتضی مشفق کاظمی:یادگار یک شب  

اثر نیکلای گوگول:بازرس

از اجداد رستم:نریمان

از ادات پرسش:آیا

از حیوانات گله:بز

از نوشابه ها:لیموناد

اشاره به نزدیک:این

امرود:مل

اندیشه:فکر

اهل روسیه:روس

باریک بینی:دقت

بخشی از زندان:بند

برگزیده:سرامد

بلبل:هزار

به آب نیاز دارد:تشنه

به جای آوردن:ادا

بی خطر:امن

پاره پاره:لتوپار

پایه:رکن

پدر:آتا

پریشان و آشفته:گیج

پشته بلند:تل

تازه:نو

طبل جالیزی:کدو

تصدیق روسی:دا

تیشه بزرگ:تش

جمع آوری محصول:برداشت

چراگاه ایلات و عشایر:یورت

چله کمان:زه

حرف نداری:بی

حرکتی در فوتبال:تکل

حیوان خوش خواب:خرس

خواب کودکانه:لالا

خوبی:نکویی

خوش طبع:ظریف

دانه کش بی آزار:مور

دست نخورده و کار نکرده:آکبند

دستگاه پخش صدای قدیمی:گرامافون

دو یار همقد:اا

دوباره جویدن:نشخوار

دوره تحصیلی:ترم

دیرینه و قدیم:کهنه

رسم کردن:ترسیم

رودخانه:نهر

رودی در چین و قزاقستان و روسیه:ایرتیش

زمان:مدت

سالک:راهرو

سخن کنایه آمیز :نیش دار

سرباز زدن:ابا

سر دادن:لغزاندن

سریع:زود

سهل انگار:لا ابالی

سوار دلیر:شهسوار

شب عرب:لیل

شغل رویگر:رویگری

شهر خراسان ذضوی:تایباد

شهر هرمزگان:میناب

صاحب کار:کارفرما

طبل بزرگ:دهل

طرف:سو

ظاهر ساختمان:روبنا

ظرف رختشویی:تشت

ظرف قند:قنددان

عادت:خو

عضو پرکار:دست

غربال:آردبیز

فوتبالیست انگلیسی:اشلی کول

فوتبالیست پرتغالی:ادر

فیلمی از سعید سهیلی:چهار انگشتی

فیلمی با بازی امین تارخ:پاییزان

قبول نشده:رد

گروه سواران:خیل

گل سرخ:رز

گمان بردن:حدس

مایه روشنی:آب

مجهز به اسباب امروزی:مدرنیزه

مخفف اگر:گر

مشت کسی را باز کردن:لو دادن

ملاقات با پزشک:ویزیت

میله پر کردن تفنگ سرپر:شنبه

نادان:غت

نخستین:اولین

نفع:سودمندی

نور دهنده:نیر

نیرنگ و فریب:دستان

نیم صدای گنجشک:جیک

همسر ادم:حوا

ورزش نشانه گیری:دارت

کشتی های جنگی:ناوگان

کنایه از با تجربگی:پختگی

کوبیدن:نقر

کوبیدن در:تق

کوچک:ریز

کوچکتر از دریا:دریاچه


اردلان سرفراز :

گل ناز پرپر من ، آخرین همسفر من

جای لب های قشنگت ، مونده روی دفتر من

 

ای که شعر تلخ اشکات ، قصه ی غربت من بود

عینهو نفس کشیدن ، دیدنت عادت من بود

 

تو یه حرف تازه بودی واسه من ، قصه ی دو نیمه و یکی شدن

تو به عشق یه معنی تازه دادی ، طپش یه قلب و گرمای دو تن

 

میون دفتر شعرام ، به تن سفید هر برگ

با همون خط قشنگت ، تو نوشتی "یا تو یا مرگ"

 

ای رفیق نیمه راهم ، می دونم که تو نمردی

ولی وقتی رفتی انگار ، پیش چشمام جون سپردی

گل ناز پرپرم ، ای همدرد . . . .

به نبودنت باید عادت کرد !

 

از : اردلان سرفراز


اشعار زیبای مستوره کردستانی :

                                  *********

آن پرى چهره که دوشینه به بزم ما بود
وصف او را نتوان گفت چسان زیبا بود
وه چه بزمى گل و شمع ونى و بربط همه جمع
خنده‏ى جام مى و قهقهه مینا بود
سرخوش از باده من و ساقى و آن طرفه صنم
تا سحر قصه ز نقل و مى و از صهبا بود
از وفادارى و از صبر و شکیبایى و عشق
هر چه زان جمله سخن رفت از این شیدا بود
زاهدالاف مزن نقد مسلمانى تو
خود بدیدم به کف مغبچه‏ى ترسا بود
هر که در مسجد و میخانه به چشم آوردم
همه را دامى از آن زلف سیه برپا بود
دى به غمزه صنمى سلسله مویى بگذشت
دل مستوره و جمعى به برش یغما بود


سیمین بهبهانی

رفتم اما دل من مانده بر دوست هنوز
میبرم جسمی و دل در گرو اوست هنوز

بگذارید بآغوش غم خویش روم
بهتر از غم بجهان نیست مرا دوست هنوز

گرچه با دوری او زندگیم نیست ولی
یاد او میدمدم جان به رگ و پوست هنوز

همچو گل یکنفسم جا بسرسینه گرفت
سینه ی غمزده زآن خاطره خوشبوست

رشته ی مهر و وفا شکر که از دست نرفت
برسر شانه ی من تاری از آن موست هنوز

بعد یک عمر که با او بوفا سر کردم
با که این دردبگویم؟ که جفاجوست هنوز

تادل ناله ی جانسوز بر آرم همه عمر
همچو چنگم سر غم بر سر زانوست هنوز

با همه زخم که سیمین بدل از اودارد
میکشد نعره که آرام دلم اوست هنوز



رفتیم و کس نگفت ز یاران که یار کو؟
آن رفته ی شکسته دل بی قرار کو؟

چون روزگار غم که رود رفته ایم و یار
حق بود اگر نگفت که آن روزگار کو؟

چون می روم به بستر خود می کشد خروش
هر ذرّه ی تنم به نیازی که یار کو؟

آرید خنجری که مرا سینه خسته شد
از بس که دل تپید که راه فرار کو؟

آن شعله ی نگاه پر از آرزو چه شد؟
وان بوسه های گرم فزون از شمار کو؟

آن سینه یی که جای سرم بود از چه نیست؟
آن دست شوق و آن نَفَس پُر شرار کو،

رو کرد نوبهار و به هر جا گلی شکفت
در من دلی که بشکفد از نوبهار کو؟

گفتی که اختیار کنم ترک یاد او
خوش گفته ای ولیک بگو اختیار کو؟

سیمین بهبهانی


 سیمین بهبهانی :

جفای خلق و غم روزگار دیده منم
وزین دو، رشته ی پیوند خود بریده منم


شبم که سینه ی من پرده دار اسرار است
به انتظار تو، این خنجر سپیده! منم


ز تیغ طعنه ی دشمن دلم چو گل شد چک
کنون چو غنچه زبان در دهان کشیده منم


ز اوج چرخ ِ تمنّا چو برف با دل سرد
فرونشسته و بر خک آرمیده منم


ز من گسسته ای و همچو گِرد باد به دشت
ز تاب هجر تو پیچیده و دویده منم


ز غم گداختم و اشک گرم سردم کرد
زمن بترس که پولاد آبدیده منم


بسان سایه ز آزار مردمان، سیمین!
غمین به گوشه ی دیوارها خزیده منم

سیمین بهبهانی

من شاعر نیستم
من تنها کلماتی را می دانم
که نام تو را دارد
و آنها را ردیف می کنم به نشانه تو
شب را دوست دارم چون آغوش تو را دارد
صبح را دوست دارم
چون بیداری تو را دارد
از رنگهایی خوشم می آید
که رنگ چشمان توست
رنگ آرامش تو
من شاعر نیستم
تنها کلماتی را

که به تو ربط دارد می شناسم
و آنها را کنار هم می گذارم
تا دیگران بخوانند و
عاشق شوند.

"سهام الشعشاع"

شاعر سوری
مترجم: بابک شاکر

 

سهام الشعشاع


امشب تمام عاشقان رادست بسر کن

یک امشبی با من بمان بامن سحر کن


بشکن سر من کاسه ها و کوزه ها را

کج کن کلاه ،دستی بزن،  مطرب خبر کن


گلهای شمعدانی همه شکل تو هستند

رنگین کمان را بر سر زلف تو بستند


تا طاق ابروی بت من تا به تا شد

دُردی کشان پیمانه هاشان را شکستند


یک چکه ماه افتاده بر یاد تو و وقت سحر…….

این خانه لبریز تو شد شیرین بیان حلوای تر………


تو میر عشقی عاشقان بسیار داری

پیغمبری با جان عاشق کار داری


امشب تمام عاشقان رادست بسر کن

یک امشبی با من بمان بامن سحر کن

(محمد صالح اعلاء)


اقبال لاهوری :

نقطهٔ نوری که نام او خودی است

زیر خاک ما شرار زندگی است

از محبت می شود پاینده تر

زنده تر سوزنده تر تابنده تر

از محبت اشتعال جوهرش

ارتقای ممکنات مضمرش

فطرت او آتش اندوزد ز عشق

عالم افروزی بیاموزد ز عشق

عشق را از تیغ و خنجر باک نیست

اصل عشق از آب و باد و خاک نیست

در جهان هم صلح و هم پیکار عشق

آب حیوان تیغ جوهر دار عشق

از نگاه عشق خارا شق شود

عشق حق آخر سراپا حق شود

عاشقی آموز و محبوبی طلب

چشم نوحی قلب ایوبی طلب

کیمیا پیدا کن از مشت گلی

بوسه زن بر آستان کاملی

شمع خود را همچو رومی بر فروز

روم را در آتش تبریز سوز

هست معشوقی نهان اندر دلت

چشم اگر داری بیا بنمایمت

عاشقان او ز خوبان خوب تر

خوشتر و زیباتر و محبوب تر

دل ز عشق او توانا می شود

خاک همدوش ثریا می شود


اقبال لاهوری :

زندگانی را بقا از مدعا ست

کاروانش را درا از مدعا ست

زندگی در جستجو پوشیده است

اصل او در رزو پوشیده است

رزو را در دل خود زنده دار

تا نگردد مشت خاک تو مزار

رزو جان جهان رنگ و بوست

فطرت هر شی امین رزو ست

از تمنا رقص دل در سینه ها

سینه ها از تاب او ئینه ها

طاقت پرواز بخشد خاک را

خضر باشد موسی ادراک را

دل ز سوز آرزو گیرد حیات

غیر حق میرد چو او گیرد حیات

چون ز تخلیق تمنا باز ماند

شهپرش بشکست و از پرواز ماند

آرزو هنگامه آرای خودی

موج بیتابی ز دریای خودی

آرزو صید مقاصد را کمند

دفتر افعال را شیرازه بند

زنده را نفی تمنا مرده کرد

شعله را نقصان سوز افسرده کرد

چیست اصل دیدهٔ بیدار ما

بست صورت لذت دیدار ما

کبک پا از شوخئ رفتار یافت

بلبل از سعی نوا منقار یافت

نی برون از نیستان آباد شد

نغمه از زندان او آزاد شد

عقل ندرت کوش و گردون تاز چیست

هیچ میدانی که این اعجاز چیست

زندگی سرمایه دار از آرزوست

عقل از زائیدگان بطن اوست

چیست نظم قوم و آئین و رسوم

چیست راز تازگیهای علوم

آرزوئی کو بزور خود شکست

سر ز دل بیرون زد و صورت به بست

دست و دندان و دماغ و چشم و گوش

فکر و تخییل و شعور و یاد و هوش

زندگی مرکب چو در جنگاه باخت

بهر حفظ خویش این آلات ساخت

آگهی از علم و فن مقصود نیست

غنچه و گل از چمن مقصود نیست

علم از سامان حفظ زندگی است

علم از اسباب تقویم خودی است

علم و فن از پیش خیزان حیات

علم و فن از خانه زادان حیات

ای از راز زندگی بیگانه ، خیز

از شراب مقصدی مستانه خیز

مقصد مثل سحر تابنده ئی

ماسوی را آتش سوزنده ئی

مقصدی از آسمان بالاتری

دلربائی دلستانی دلبری

باطل دیرینه را غارتگری

فتنه در جیبی سراپا می

ما ز تخلیق مقاصد زنده ایم

از شعاع آرزو تابنده ایم


دیوانه و دلبسته ی اقبال خودت باش!
سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش!


یک لحظه نخور حسرت آن را که نداری
راضی به همین چند قلم مال خودت باش!


دنبال کسی باش که دنبال تو باشد!
اینگونه اگر نیست به دنبال خودت باش!


پرواز قشنگ است ولی بی غم ومنّت
منّت نکش از غیر و پر و بال خودت باش!


صدسال اگر زنده بمانی گذرانی
پس شاکر هر لحظه و هر سال خودت باش! .

 

اقبال لاهوری


گرسنگی عارفانه از نظر مولانا فقط منحصر به کم خوردن طعام نیست،

بلکه به معنی پرهیز از هر گونه امور نفسانی است.

از نظر مولانا گرسنگی عارفانه باعث شکوفایی باطنی می‌شود :

 

این دهان بستی، دهانی باز شد
کو خورنده لقمه‌های راز شد

گر ز شیر دیو، تن را وا بُری
در ِفطامِ او، بسی نعمت خوری


با یقین آمده بودیم و مردد رفتیم
به خیابان شلوغی که نباید رفتیم


می شنیدیم صدای قدمش را اما
پیش از آن لحظه که در را بگشاید رفتیم


زندگی سرخی سیبی است که افتاده به خاک
به نظر خوب رسیدیم ولی بد رفتیم


آخرین منزل ما کوچه‌ی سرگردانی است
دربه‌در در پی گم کردن مقصد رفتیم


مرگ یک عمر به در کوفت که باید برویم
دیگر اصرار مکن باشد، باشد، رفتیم

فاضل نظری


آماده کردن:تهیه

آکنده:پر

ابتر:دم بریده

ابر حامل باران:بل

اثر رجب علی اعتمادی:خانه سبز عسل

اثر شولوخوف:دن ارام

اثر علی شریعتی:چه باید کرد

اثر نظامی:اسکندرنامه

احتمال داشته:محتمل

اروپایی:فرنگی  

از استان ها:لرستان

از چهار عمل اصلی:منها

از روی اجبار:ضرورتا

از مهمات جنگی انفجاری:نارنجک

امانتی:عاریه

امروزی:مدرن

باران و باد:بوران

بخش پایین جامه نه:دامن

به پایان رساندن:اتمام

بهبود یافتن:حال امدن

بیزاری جستن:تبرا

پایتخت اتریش:وین

پژواک:طنین

پسوند راننده:ران

پنهانی:نهان

پیرو دین موسی ع:یهودی

پیشرو:طلایه

پیشوا:امام

پیشوای دین زرتشتی:هیربد

تفاله:تخ

تندتر از راه رفتن:دویدن

تنها:یگانه

تورم رگ های پا:واریس

تکبیر کننده:مکبر

جسم توپی شکل:گوی

چین و شکن:یرا

خشک نیست:تر

خوک نر:ساد

دشمن سرسخت:لد

دندانه کلید:تز

دودکش:تنوره

دیوار بلند و محکم:ترا

رسم و عادت:پایین

رسوم:آداب

رود ایران و ترکمنستان:تجن

زینت ناخن:لاک

ساکنان:اهالی

سرخ:احمر

سلطان:شاه

سندی در خرید و فروش:قولنامه

سنگ عرب:حجر

سوره زنبور عسل:نحل

شامل:محتوی

شاهنشاهی:امپریال

شبیه:مانا

شناسنامه:سجل

شهر رازی:ری

شهری در ایتالیا:ورونا

شوم:نحس

عادت:داب

فالگیر:رمال

فرش مالیدنی درست می کند:نمد مال

فشنگ:گلوله

فطری:ذاتی

فعال:کاری

فوتبالیست هلندی:رونولار

فیلمی با بازی امین حیایی:آدمک ها

فیلمی با بازی شبنم قلی خانی:ستاره سهیل

قدر گوهر شناسد:گوهری

قوم ایرانی:پارس

گرامی داشتن:تکریم

لذیذ:گوارا

مجلس روسیه:دوما

مظهر لاغری:نی

مقام:رتبه

مقسم آب:میرآب

میزان . ملت است:رای

نصف گوی:نیم کره

نفع:سود

نقاط ضعف و قوت بر می شمرد:نقاد

نمادین:سمبولیک

نمایش با ساز و اواز:اپرا

نیمروز:ظهر

همنشین:ندیم

هیاهو:داد و قال

واحد شدت جریان برق:آمپر

ورزش توپ و تور:والیبال

ورم ضمیمه روده کور:آپاندیسیت

وسنی:هوو

کاپیتالیسم:سرمایه داری

کامیون کشنده:تریلی

کرانه:حد

کرایه دهنده:موجر

کشور امریکای شمالی:گرنادا

کفش نظامی:پوتین

کنایه از فرزند:جگرگوشه

یگانه:اوحد

یک چهارم:ربع


آبله فرنگی:آتشک

آزار:اذیت

آلت باد دادن غله:شنه

آیین:مسلک

ابزار احتیاطی:یدک

ابزار نجاری و سنگ تراشی:تیشه

از ایالات آمریکا:یوتا

از این رو:لذا

از روی اجبار:ضرورتا

از فرشتگان قبر:ن

از مصالح سفید کاری ساختمان:گچ

اوضاع جوی:هوا

بازیگر:مرد خشمگین":هنری فاندا

باهوش:زیرک

بحبوبه:گیرودار

بسیار جوشنده:فواره

بسیار گردنده:دوار

پایتخت اتیوپی:آدیس آبابا

پایتخت سومالی:موگادیشو

پدر مرده:یتیم

پراکندگی:شت

پیرو پاپ:کاتولیک

پیمودن:طی

تاجر:سوداگر

ترش و شیرین:مز

جار و جنجال:هیاهو

جانور بدبو:خز

جدید:نو

خانه می سازد و می فروشد:بساز و بفروش

خجالتی:کمرو

خدایی:الهی

خون عرب:دم

داد و ستد:سودا

دارای وفور:با برکت

دارو:دوا

درشت و زبر:خشن

دسته:گروه

دلیر:نیو

دمن:دشت

دیوار کوتاه:نرا

دیوانه:روانی

راننده ناو:ناوبر

راه عریض:خیابان

رسانا:هادی

رشوه دهنده:راشی

رنگ ها:الوان

رود سیبری:لنا

زردپی:رباط

سال ترکی:ییل

شبه ف جدول تناوبی:هالوژن

شمشیر:تیغ

شهر زنجان:طارم

شهر هرمزگان:حاجی آباد

شکوه و جلال:کیا بیا

صاحب:ذا

صبر زرد:الوا

طریق:راه

عمل جراحی خروج نوزاد:سزارین

عنصر فی نرم:سدیم

غذایی از برنج:شیر برنج

فانی:میرا

فربه:چاق

فیلمی از جان شینجر:فراتر از قانون

فیلمی از رحمان رضایی:آوای دریا

فیلمی از کارول رید:مرد ناجور

فیلمی با بازی بهروز وثوقی:وسوسه شیطان

قاتل امام حسین:شمر

قرض:وام

گرفتگی زبان:تاتا

گل بی آن نمی شود:خار

گل و سرخ:مری

لوازم التحریر:نوشت افزار

مار بزرگ:بوا

مانند:چون

مخزن آب توالت:فلاش تانک

مرکز:کانون

مشرق:خاور

مطیع:رام

مهیب و سهمگین:نژند

موجود افسانه ای ترسناک:غول

موی گردن اسب:یال

ناپاک:نجس

ناشنوا:کر

ناگزیر:ناچار

نگاه از روی خشم و غضب:زهر چشم

نیمه بار:تا

واحدی در ارتش:گروهان

واژگون:چپه

وقوف:دانایی

ویران:خراب

کارهای نیک:خیریه

کدبانو:خاتون

کلاه تمام لبه:شاپو

کمپ:اردو

کمک رساندن:یاری دادن

یک دفعه:یکبار


آزردگی:دلخوری

امد و شد کردن:تردد

اثر بااک:شوان ها

ادیتور:ویراستار

از ادات پرسش:چه

از ایالات آمریکا:هاوایی

از پیامبران:یونس

از تقسیمات ارتشی:هنگ

از خواهران برونته:آن

از سوره ها:عادیات  

از گیاهان دارویی:زیره

امر از آمدن:بیا

باد خنک:نسیم

باهوش:زیرک

بخیه خیاطان:گن

بسیار برنده:بران

بسیار چاق:خیکی

بشاش:خنده رو

بله:آری

به احتمال قوی:حکما

به طور قطع:مسلما

بی خانمان:آواره

بیهوده:یاوه

پروین:ثریا

پول کردن چک:نقد کردن

پیشه:کار

تر کردنی برای سخن گفتن:لب

تنیسور زن چینی:لینا

تیم فوتبال ایتالیایی:ساسولو

جد رستم:نریمان

جشن و مهمانی:سور

جلوه:نمود

خالی:تهی

خدمت:سرویس

خشم و غضب:باس

دادگر:عادل

در کما فرو رفته:بیهوش

درشت اندام:لندهور

دشمنی:کین

دشوارتر:اشق

دلیری:پهلوانی

دوشیزه گی:بکارت

راز:سر

راست:سهی

رستنی:گیاه

رنگ زرد روشن:لیمویی

روز بعثت:مبعث

ریاکار:دورو

زشت:کریه

زندگان:احیا

زیرکی:هنر

سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا:سیا

ساقه زیرزمینی برخی گیاهان:ریزوم

سالخورده و کهن:سالار

سفالی:سرامیک

شامه نواز:بو

شایستگی:صلاحیت

شرایط:قیود

شگفت آور:بوالعجب

شهر:بلد

شهر قم:کهک

شهر کرمان:انار

ضبط و پخش جیبی:واکمن

عظمت:دبدبه

عوض کردن دو چیز با هم:مبادله

عید ویتنامی ها:تت

غمباد:گواتر

فرار:گریز

فرانسه قدیم:گل

فرزندان:اولاد

فرصت دادن:امان دادن

فیلمی از جان هیوستون:کیلارگو

فیلمی با بازی علی نصیریان:ایران برگر

قراضه:لکنته

گردهمایی:نشست

گلی زیبا و رنگارنگ:میخک

گوریل سینمایی:کینگ گ

لب ساحل:کرانه

لوس:ننر

مادر:مام

ماهر:وارد

مته برقی:دریل

محل دفن:مدفن

محله ای در تهران:ونک

مراسم رفع کدورتکآشتی کنان

مربوط به حمل و نقل:نقلیه

مرغ می رود:جا

منسوب به تاریخ هجرت پیامبر:هجری

نپخته:نارس

نغمه و آواز:خنیا

نوعی عایق ساختمانی قدیمی:قیرگونی

نوعی نقاشی:آبرنگ

نیمه بار:تا

هراس:ترس

کارگردان"مرد ارام":جان فورد

کشور آسیایی:سوریه

کلانتری:کمساریا

کلمه افسوس:وای

کمک کننده:یاور

کوبیدن:دق

ییلاق و قشلاق می کند:چادرنشین


آتشگیره:خف

آسیب ها:آفات

آشیانه مرغ:عش

آفریدگار:جان آفرین

ابزار تراز کردن آجرها:شمشه

اثر استاندال:صومعه پارام

اثر پا:رد

اثر رضا امیر خانی:بیوتن

اثر هرمان هسه:رسه الده

از اجزای هفت سین:سنجد  

از ادات تشبیه:سا

از حروف یونانی:مو

از شنبه تا جمعه:هفته

با پروژکتور می بینند:اسلاید

بادمجان پخته:لیته

بانگ کردن:هتف

بخش مایع خون:پلاسما

بدنام و بی آبرو شده:لجن مال

بزرگ جثه:سترگ

بسته شدن:انسداد

بگذار تا بگریم چون . در بهاران:ابر

بندر جنوبی:چابهار

بیماری در گلو:دیفتری

بین:لا

بیکاره:لش

پشته خاک:تل

تفاله:تخ

تیم فوتبال آلمانی:کلن

تیم فوتبال ایتالیایی:ناپولی

جدول نمرات:بارم

جهت برامدن آفتاب:شرق

حرف همراهی عرب:مع

خانه گوسفندان:آغل

خواهش نفس:شهوت

خوب:نکو

خودستایی بی اصل و گزاف:لاف

داخل شدن:ورود

درخت زبان گنجشک:ون

درخور:بجا

در عروق لنفاوی جریان دارد:لنف

در نوردیدن:طی

دست بر قضا:اتفاقا

دلاور و شجاع:بزن

دیگ دهان گشاد:تیان

ربات:آدم آهنی

رهاننده:ناجی

روشن بینی:بصیرت

روشندل:نابینا

ز تا گور دانش بجوی:گهواره

زبان عرب:لسان

زد و خورد:دعوا

زنده:حی

سخنان بیمار گونه:یان

سرنیزه:سنان

سرود:نغمه

سروده های زردشت:گات

سگ گزنده:هار

سیلی:لت

شاد شدن:فرح

شاه شاعران:شه

شهر آرزو:آمل

شهر خوزستان:رامشیر

شهر روشنی:نور

شهر مرکزی:فرمهین

شهر مرکزی:نراق

شهر کرمان:کهنوج

ضدیت:مخالفت

ضمیر فرانسوی:وو

طاقچه:رف

ظرف لباس شویی:تشت

عداوت:دشمنی

عقب:ورا

فیلم میلوش فورمن:رگ تایم

فیلمی از امراله احمدجو:شاخه های بید

فیلمی با بازی اکبر عبدی:ای ایران

قرارداد:کنترات

قلیل:کم

گرسنه خودمانی:گشنه

گسترده:دامنه دار

گواه ها:شواهد

لباس پوشیده:ملبس

لقب اشرافی دولت عثمانی:پاشا

مار خطرناک:افعی

مال برخی گرونه است:هشت

مباهات کردن:فخر

محروم:نامراد

مدرسه ابتدایی:دبستان

مرغ می رود:جا

مشک:خی

موضوع انشا:تم

میان هر چیزی:ناف

میزان الحراره:دماسنج

میوه نکو:به

میوه ای ریز و شیرین:شاه توت

ناراحت و بی تاب:کلافه

نام آذری:آد

نخستین:اولین

نخستین حرف یونانی:آلفا

نمد زین:یون

نوعی کوفته:یزدادی

واحد شمارش کتاب:مجلد

وسط:میانه

ویتامین جدولی:کا

کاغذ رومه:وب

کتف و شانه:خا

کذاب آخرامان:دجال

کلمه افسوس:دردا

کنایه از ناگهان ظاهر شدن:اجل معلق


آرزو:آمل

آلوده و چرکین:پلشت

اثر آلبر کامو:عادل ها

اثر احمد محمود:غریبه ها

اثر جرج برنارد شاو:بشر و فوق بشر

اثر غزاله علیزاده:تالارها

اثر محمد حجازی:هزارسخن

از جنس روی:رویین

از سوره ها:غاشیه

از مصالح ساختمانی:کاشی  

از یک پدر:تنی

اسب ترکی:ات

اسید نیتریک:تیزاب

اشمئزار:کراهت داشتن

باز کردن روزه:فطر

بازیگر:از کرخه تا راین":علی دهکردی

بدنامی:رسوایی

بدنه:تنه

برافروختن:تافتن

بغل:بر

بندگی ها:عبادات

بوستان:پالیز

بی رونقی:کسادی

بیست و چهار ساعته:شبانه روزی

بیماری درد مفاصل:رماتیسم

پارچه چادر:برزنت

پاسداری:نگهبانی

پدر:ابوی

پدر ترکی:آتا

پسوند شباهت:سا

پشت سر هم:یک ریز

پول ها:وجوه

پیچ و تاب:تاو

پیروزی قاطع کشتی:ضربه فنی

پیکان:فلش

تهیدست:فقیر

تور ضد ه:پشه بند

تکان:لرزش

تکیه دادن بر بالش:لمیدن

تیزهوشی:ذکاوت

تیم فوتبال اسپانیایی:ویاریال

جار و جنجال:هیاهو

جلسه و نشست:مجلس

چینه دیوار گلی:دای

حرف پیروزی:وی

حیله ها:دسایس

خبرنامه:بولتن

خوشبخت:روزبه

دارایی:داشته

درنگ کننده:بطی

دریاچه ترکیه:وان

دریدگی:پارگی

دگرگون گشتن:غیر

ذبح کننده:سلاخ

راهنما:هادی

رسیدن:وارد شدن

رشوه:پاره

روادید:ویزا

رود روسیه:دن

روزی:رزق

رویه معمول:عادت

زن چشم سیاه:شهلا

ساز ضربی:دف

سراچه:سوییت

سزاوار:لایق

سلام:درود

سلطان جنگل:شیر

سهل انگاری:کوتاهی کردن

شب قرآنی:لیل

شهر اصفهان:فریدن

شهر گیلان»املش

صاحب بودن:مالکیت

عدد اول:یک

علم مطالعه رستنی ها:گیاه شناسی

غرور:فیس

فوتبال آمریکایی:رگبی

فیلم کارول رید:اولیور

فیلمی با بازی الناز شاکردوست:رسوایی

فیلمی با بازی گلشیفته فراهانی:اشک سرما

قضاوت کردن:داوری

قمر زمین:ماه

گروه مرغان:ابابیل

گوشه ای از موسیقی ایرانی:بیات

مالدار:دارا

محل مشق دانش آموز:دفتر

مفرغ:برنز

ملامت:سرزنش

موجود شونده:کاین

ناپدری:راب

ناموس پرست:غیرتی

نان باریک و بلند:باگت

هم آبی بود هم بادی:آسیاب

همراه کوپال:یال

هوس باردار:ویار

واحد طول انگلیسی:یارد

کلمه شگفتی:وه

کنار:جنب

کوتاه و چاق:غک


آرایش:بزک

آش:با

آهوی ختن:اف

ابزار احتیاطی:یدک

ابزار برش:کاتر

اثر رجب علی اعتمادی:شب ایرانی

اثر فرزانه کرم پور:ضیافت شبانه

اجازه حضور نزد شاه:بار

از پیامبران:یونس

از رودهای بین النهرین:فرات  

از سوره ها:طه

اندیشمند:متفکر

اهالی یک مملکت:تبعه

باتجربه:جهان دیده

بازشناختی از چاه:راه

باقی جان:نا

بدون قصد و عمد:ناخودآگاه

بر زمین زدن:افکندن

بزرگ منشی:نب

بسیار اندیشه کننده:فکور

بندپای زندانیان:لگ

بین ایاز و تموز:حزیران

پارچه ابریشمی رنگین:دیبا

پاره کردن:دراندن

پایان ها:اواخر

پایین جامه نه:دامن

پذیرفته شدن دعا:مستجاب شدن

پرستش:یسنا

پرنده خوشبختی:هما

پنبه پاک نکرده:وش

پیش تر:فراتر

تا:خم

تربیت کردن:بار آوردن

تهیدست:ندار

ثروتمند تاریخی:قارون

چکیدن آب:تراویدن

چین و شکن:یرا

حرص:آز

خبرنامه:بولتن

خمیده:مایل

خواننده:قاری

در سطح چیزی قرار دارد:رویی

درآمد:دخل

درخور:بجا

دور بازی:راند

دیوار کوتاه:نرا

رنج:مشقت

روشنی:نور

سبز زرین:طاووسی

ستایش:نعت

سخت نیست:آسان

سخت کوفته و خسته:له و لورده

سردار ملی مشروطیت:ستارخان

سرگذشت گذشتگان:تاریخ

شادمان:خرم

شایسته:کارآمد

شتاب:عجله

شهر آذربایجان شرقی:هوراند

شهر خوزستان:اندیکا

عاشق:بیدل

عجز و ناتوانی:لابه

عقیده انتخاباتی:رای

عهد:قرارداد

غلاف شمشیر:چخ

فیلمی از آلفونسو کوارون:و مادر تراهم

فیلمی از فریدون جیرانی:خواب زده ها

فیلمی با بازی ایرج راد:شسهراب تا سهراب

فیلمی با بازی بهروز وثوقی:عروس دریا

قاب:کادر

قرار دادن:نهادن

قطار:ترن

قیصر روسیه:تزار

قیمت:بها

گردیدن:شدن

گرو:رهن

گوارا:هنی

مواخره:بازخواست

ماچ:بوس

مبارک:فرخنده

محل پرتاب موشک:سکو

مسکوت زر:دینار

مطیع:رام

معدن:کان

مقیاس مایعات:گالن

میانگین:متوسط

نازک و لطیف:تنک

نانوا:خباز

نبود:عدم

نسل پنجم:ندیده

همیشگی:ازلی

همیشه بودن در جایی:عدن

واجب:بایا

کشور گاندی:هند

کلام تحقیر مردان:مرتیکه

کودک:نوباوه

کوشا:جاهد

یقین:باور


آدم بدجنس:نرو

آزرده:بیدل

آشکار:پیدا

آقای آلمانی:هر

اهوی زیبا:مارال

اثر آگاتا کریستی:دشمن مخفی

اثر رضا امیرخانی:ارمیا

اثر صادق چوبک:اتما

از استان ها:همدان

از حروف یونانی:یتا  

از لبنیات:ماست

از یاد رفته:فراموش

اسیر کردن و مقید ساختن:گیر آوردن

اشاره شده:مزبور

اهل هند:هندو

باشد:بود

بخار دهان:ها

بدن:تن

برادر عرب:اخ

بر جای ماندن:ثبوت

بسیار پر قدرت:قدر قدرت

بنده زر خرید:قن

بیگاری:سخره

پایان:نهایت

پایتخت پاکستان:اسلام آباد

پایتخت پرو:لیما

پشت:کمر

تحصیل:کسب

تمرین درسی:مشق

توشه:زاد

تکیه بر پشتی:لم

چن ظرف:ظروف

حرف دهن کجی:یی

حرف ندا:ای

حیات:زیست

خانم:بانو

خشمگین:ژیان

خط نابینایان:بریل

خلاص شده:رها

خوراکی از سبزیجات:سالاد

درآمدن:وارد شدن

درخت زبان گنجشک:ون

دست دوم فروشِ:سمساری

دهقان:کشاورز

دو یار همقد:اا

راست قامت:سهی

رقیب:هم آورد

رها شدن:رستن

روزگار:دهر

روستا:آبادی

روییدن گیاه:نبت

زبان اصلی خاورمیانه:عربی

سازمان تبهکاری:مافیا

سخنان بیمارگونه:یان

سرمایه:راس المال

سوبسید:یارانه

سود پول:ربا

شجاعت:دلیری

شماره و عدد:نمره

شهر خراسان جنوبی:نهبندان

شیر عرب:اسد

طماع:آزور

علامت:نشان

عنوان پادشاهان پیشدادی:کی

عکس از خود:سلفی

فراخ:وسیع

فهرست الفبایی:نمایه

فوتبالیست آرژانتینی:خوزه سوسا

فیلمی از تونی گیلروی:بورن

فیلمی از کوپال مشکوت با هنرمندی عنایت بخشی:سیاه راه

قابلگی:مامایی

گرفتاری:بلا

گهواره:مهد

گیره:پنس

مامن:جای امن

مالدار:دارا

مجاز از معشوق:صنم

مدیون:بدهکار

مرض سگی:هاری

مسابقه اتومبیل رانی:رالی

مقراض:دوکارد

مورد تنفر:منفور

میوه سرخ و ترش مزه:تمر

ندا دهنده:نادی

نظریه پرداز:تیوریسین

نظیر داشتن:همتایی

نمونه رایگان کالا:اشانتیون

نوازنده پیانو:پیانیست

نوعی کبوتر:یاکریم

نویسنده"امثال و حکم":دهخدا

نیستی:نبود

نیکی:خوبی

همسایگی:جوار

هوشمندی:ذکا

واحد ذخیره اطلاعات کامپیوتر:بایت

وارونه:پشت رو

ورزشکار کوهستان:کوهنورد

کشور آفریقایی:کومور

کشور اروپایی:یونان

کناره کوه:دامنه

کهن:دیرینه


آراسته شده:مزین

اثر علی محمد افغانی:همسفرها

اجداد:نیاکان

احتمال اتفاق در آینده نزدیک:قریب الوقوع

ادا و اطوار با لب و لوچه:شکلک

از سازهای ضربی:دف

از صور فلکی:دب اکبر

از عناصر گازی شکل:نئون

از مراکز استان ها:رشت

استهزا:ریش خند  

اصطکاک:سایش

الفبای موسیقی:نت

اهل قاره کهن:آسیایی

باب:در

بازیگر"دوئل":سعید راد

بخشش:وهب

بد اختر:نگون بخت

بزرگ منشی:نب

بسامد:فرکانس

بلی:آری

به آرامی و مخفیانه:یواشکی

بی تردید:لاشک

بیکارگی و تنبلی:یللی

پارچه معیوب:زده

پرتونگاری:رادیوگرافی

پرسش از مکان:کجا

پشت:بک

پهلوان:یل

پیش شماره:کد

تار:مات

تحصیل:کسب

تشویش:نگرانی

تعمیرکار کفش:کفاش

تکان شدید:شوک

تیرگی چشم:تم

تیغه برش:کاتر

جدا شده:منفک

جذاب:گیرا

جر و بحث:بگومگو

جغد:بوم

جوش خمیر:ور

چهره:رو

حرف دهن کجی:یی

حرف نداری:بی

خطر کردن:ریسک

خودکشی ژاپنی:هرای

در باشگاه خارجی بازی می کند:لژیونر

درخت جوان:نونهال

دفترچه حساب:دستک

دل آزار کهنه:نو

رقم سمت راست عدد طبیعی:یکان

رنگ قهوه ای روشن:شکلاتی

رنگارنگ:ملون

روشنایی:ضو

رویکرد:رهیافت

ریم:چرک

زدنی دوچرخه سوار:رکاب

زوبین:مک

سال طولانی:کبیسه

سراسر:یکسره

سلاح انفجاری:بمب

سوال کردن:پرسیدن

شاهانه:کیانی

شرمنده گشتن:خیط شدن

شریر:بدکاره

شریک قائل شدن برای خدا:شرک

شکمباره:رس

ضمیر عربی:انا

طلاکاری:زرکوبی

طلایه دار اعداد:یک

ظریف:شیک

عامل وراثت:ژن

عریان:

عضو شنوایی:گوش

عمل و کردار:اکشن

ف سرچشمه:مس

فوتبالیست آرژانتینی:سوسا

گذراندن:طی کردن

گروهی از عناصر جدول تناوبی:هالوژن

گشوده:باز

گفتار و خبر:نبا

لاقید:بی خیال

لقبی اشرافی در اروپا:قید

ماده بیهوشی:اتر

مایع حیات:آب

محل توقف حجاج در نهم ذی الحجه:عرفات

مفهوم لطیف:نکته

موسسه آموزشی فنی و صنعتی:پلی تکنیک

ناگفتنی:مگو

نجات دادن:رهاندن

نقره:سیم

نگاه کوتاه:نگه

نگون بختی:ادبار

نمایان شدن:ظهور

نو و جدید:ینگی

واسطه:رابط

ویتامین انعقاد خون:کا

کشور آفریقایی:گابون

کشور آفریقایی:نامیبیا

کشور اروپایی:نروژ

کشور سیگار برگ:کوبا

کشور و پایتخت آسیایی:کویت

کشیش:قس

کلمه افسوس:آه

کلمه شگفتی:وه

کوبیدن:نقر

کوچک تر:کهتر

یکدنده:لج


آرام آرام:سلانه سلانه

آواز خوش و موزون:لحن

ابزار جنگی قدیمی:نیزه

اثر الکساندر دومای پسر:خانم کاملیا

اثر امیل زولا:نانا

از ایالات آمریکا:میشیگان

از تقسیمات ارتشی:یگان

از حروف مقطع قرانی:طه

از حروف یونانی:یتا

از سوره ها:زال  

اشاره:ایما

اقامت کردن:ماندن

اقدام کردن به کاری:مبادرت

اکسید کلسیم:آهک

اکنون:حالا

اکنون:حالیا

بالا آمدن آب دریا:مد

بالاپوش قدیمی:ردا

بامبو:خیزران

برکت آسمانی:باران

به جنبش درآوردن:لرزاندن

به هوش باش:هان

پایتخت پرو:لیما

تابع:پیرو

تاخت و تاز:جولان

ترجمه فیلم:دوبله

جاری:روان

جانشین:نایب

جنون:دیوانگی

چوب خوشبو:ند

حامی و پشتیبان:پناه

حاکم و پیشوا:زمامدار

حرف ندا:ای

حریف:رقیب

ه مزاحم:مگس

خاتمه دادن:اتمام

خرگوش عرب:ارنب

خشم و غضب:باس

خوردنی:مایده

داخل:اندر

در بزرگ:درب

دوستان:یاران

رئیس آشپزخانه:خوان سالار

زمان حاضر:حال

زمین دور از آب:لیا

زن پارسا:راهبه

زیر پا مانده:له

سال ها:سنوات

سایت اینترنتی شخصی:بلاگ

سبیل پرپشت دارد:سبیلو

ستایش:یشت

سخن گفتن:تکلم

سزاوار:روا

سطح و رویه:کف

سنگ معدنی گرانبها:یشم

سوره ای که در مکه نازل شده:مکی

شبکه تلویزیونی:کانال

شخص یا اشخاص نامعلوم:فلان و بهمان

شهر خراسان رضوی:گناباد

شهر زنجان:طارم

شهر فارس:نیریز

شوخ و بذله گو:لیم

ضربه فنی بوکسور:ناک اوت

ضعیف و لاغر:تکیده

عالم:دانا

عدد روستا:ده

علم ابعاد و اشکال:هندسه

علم ستاره شناسی:نجوم

فراخوان:پیجر

فصل ها:ابواب

فیلمی با بازی داوود رشیدی:تاتوره

قانون گذار:مقنن

قبه مساجد:گنبد

قوم ساده دل:لر

قیف:تگاب

گریبان:یقه

گستاخی:جسارت

گلی سفید و خوشبو:رازقی

لباس و لوازم نوزاد:سیسمونی

لطف:مرحمت

لعن و نفرین:سب

مباشرت:کارپردازی

مسابقات ورزشی منظم:لیگ

مضامین لطیف:نکات

نا آرامی و آشفتگی:تشنج

نامی برای آسانسور:بالابر

نویسنده طریق التحقیق:سنایی

هر چینه دیوار گلی:دای

هر فصل قران:سوره

هشیار و آگاه:بیدار دل

همراه چای:قند

وحشت کردن:هراسیدن

ورزشکار کوهستان:کوهنورد

کارکرد:راندمان

کرایه نشین:مستاجر

کشتی جنگی:رزم ناو

یار مخلص:حواری


آزرده:رنجیده

آشکار:مبرهن

اتومبیل مسافربری:تاکسی

اثر الکساندر پوشکین:دام سیاه

اثر جواد مجابی:اران

اثر شارلوت برونته:جین ایر

اثر عبدالحسین زرین کوب:سیری در شعر فارسی

اثر فروغ فرخزاد:اسیر

اثر موریس مترلینگ:پرنده آبی

از پیامبران:الیاس 



[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

آب منجمد:یخ

آزرده و خسته:افگار

اثر ابوتراب خسروی:آواز پر جبرئیل

اثر سبکتکین سالور:قربان گاه

اثر شاتو بریان:رنه

اثر شهریار مندنی پور:شرق بنفشه

اثر نیما یوشیج:افسانه

از آلات موسیقِ:رباب

از ایالات آمریکا:نوادا

از چلشنی ها:سس  

از سوره ها:توبه

از سوره ها:حجرات

از مراکز استان ها:بجنورد

از وسایل بازی در پارک:تاب

امید:آرزو

انبار غله:راش

اندوختن:ذخیره سازی

باز:اپن

بدی:شر

بزرگتر از آلبالو:گیلاس

به جا آوردن:ادا

به هم بافته:تاب داده

پاسداری:نگهبانی

پدر:بابا

پراکندن:تفرقه

پیامبر صبور:ایوب

تاب و توان:تیو

ترسیدن:رعب

ترکیب سه اکسیژن:ازن

توسری خور چکش:میخ

توقف کردن کشتی:لنگر انداختن

تیر پیکاندار:یب

جانور خون آشام:زالو

جدا از هم:سوا

جوی خون:رگ

چوب خوشبو:ند

حرف افسوس:آه

حلقه فی چرخ دوچرخه:طوقه

خدای بزرگ ایران باستان:اهورا مزدا

خصلت:خوی

خوان:مایده

خوب شدن:بهبود

درنگ کردن:تانی

دومی:ثانوی

رد پای کسی را گرفتن:رد زدن

ردیف:رج

روز عرب:نهار

زینت رو:مو

سخنان بیمارگونه:یان

سرزمین:دیار

سرزنش:لوم

سرها:ریوس

سوسن زرد:وج

سوغات اصفهان:گز

شبکه:نت

شعر:چامه

شهر سیستان و بلوچستان:چابهار

شهری در ایتالیا:ورونا

شوخ و ظریف:لیم

شیرینی پز:قناد

صدای آزار دهنده:نویز

عدد روستا:ده

عرصه ها:میادین

عریانی:برهنگی

غذایی از برنج:شیر برنج

فرومایگان:اوباش

فریاد:نعره

فعل خیاط:دوختن

فیلمی از الیا کازان:در بار انداز

فیلمی با بازی جمشید مشایخی:ه ها

قبول نشدن:رد شدن

گمان:مخیله

گمان بردن:توهم

گناه:خطا

لاغر:هزیل

لاف و گزافه:هارت و پورت

مادر بزرگ:ننه

مانند:چو

ماه کامل:بدر

مثل:شبه

محلولی که به بیمار اسهالی دهند:اوآراس

مدرک کارشناسی:لیسانس

مسئول اداره:رییس

مسافر اماکن متبرکه:زائر

مسیر حرکت سیارات:مدار

مشاور:رایزن

معلق:پا در هوا

مقرر گردیدن:قول دادن

من و شما:ما

منزلت:شان

منظور:مراد

ناروا در اسلام:حرام

نافرمانی:تمرد

نوشیدن:شرب

هلاک و مرگ:حین

همسر زن:شوهر

وام دار:مدیون

ورقه ورقه شدن:تورق

وسیله روشنایی بخش:لامپ

ویتامین جدولی:کا

کیش ها:ادیان


آبخست ها:جزایر

آینده:آتیه

اثر حسین مسرور:نی زن بیابان

اثر عبدالحسین زرین کوب:دیدار با کعبه جان

اجازه حضور نزد شاهان:بار

اجنبی:غریبه

اریب:کج

از اقوام نزدیک:برادر

از ایالات آمریکا:هاوایی

از تقسیمات دوره تحصیلی:ترم  

از سازهای زهی:ماندولین

از سوره ها:جن

از شهرهای استان قم:قنوات

از لوازم التحریر:مداد

از کتاب های مقدس هندوییزم:اوپانیشاد

امتیازات:مزایا

بالا آوردن:قی کردن

بانگ فریاد:نفیر

بچه آدم:فرزند

برانگیختن:تهییج

برتر:تاپ

برتری:مزیت

بزرگ منشی:نب

بلدرچین:کراک

به خدای یکتا ایمان دارد:خداپرست

به صورت شفاهی:زبانا

بیکاره و تنبل:لش

پسر زن از شوهر پیشین:ربیب

پسران:ابنا

پشت سر هم:پیاپی

پیش رو:فراروی

تر و تازه:خوشاب

ترکیدن:پکیدن

تشک:زیرانداز

تصدیق آلمانی:یا

تصنیف:ترانه

تظاهر:ریا

جارو کردن:روبیدن

جایی که به آن اشاره شده:همان جا

چرم دباغی شده:ادیم

چندین دقیقه:دقایق

حرف دهن کجی:یی

خروشیدن:غریدن

داروی بیهوشی:اتر

در یک لحظه:انا

درخت انگور:مو

درون دهان:نج

یده کاری کردن:استراق

دگرگون شده:متغیر

دگرگونی:تغییر

دیوار بلند:ترا

رودی در اروپا:راین

روز رستاخیز:قیامت

روزی داده شده:مرزوق

روش بحث و مناظره:دیالکتیک

زایمان کردن:فارغ شدن

زمین دور از آب:لیا

زمین دار:فئودال

سربست کارخانه:اک

سرپرست خانواده:نان آور

سرپرستان:روسا

شب ها:لیالی

شرافت:عز

شهر آذربایجان شرقی:عجب شیر

شهر اردبیل:سرعین

شهر چهارمحال و بختیاری:فارسان

شهر ریشه آلمان:بن

شهر همدان:نهاوند

شهره گشتن:آوازه شدن

شهرها:مداین

شیوه ها:فنون

صورت:شکل

ظرفیت انجام کار:پتانسیل

عاقل و خردمند:اریب

عدد روستا:ده

فریاد:جیغ

قطار:ترن

گرفتاری:بلا

لاستیک رویی خودرو:تایر

لحظه:دم

مالی که به مستمند دهند:زکات

متذکر:یاد آور

محل جریان آب:جوب

مطیع:رام

مهارت فردی در ورزش:تکنیک

نادان:کانا

ناله کننده:آنان

نوعی حلوا:لو

نویسنده"بوف کور":صادق هدایت

نیرومندی:توانایی

نیمه بار:تا

هر لحظه به رنگی در آمدن:تلون

هیچ نخوردن:لب نزدن

واژه احترام برای آقایان:جناب

وجود:بود

کارگردان"در یک شب اتفاق افتاد":فرانک کاپرا

کمربند نظامی:فانوسقه

یکبار رکوع در نماز:رکعت


آقای اسپانیایی:لی

امیخته به هم:قره قاطی

آواره:در به در

ابزار قصابی:ساطور

اثر ابوتراب خسروی:ویران

اثر الکساندر:دوما:سه تفنگ دار

اثر فهیمه رحیمی:ماندانا

از جنس روی:رویینه

از خزندگان:سوسمار

از سازهای ضربی:دف  

از مد افتاده:دمده

از نیروهای ارتش:هوایی

از کمر به بالا:بالاتنه

از کنده بلند می شود:دود

استفراغ:قی

امر کردن:فرمودن

اندیشه بد:وسواس

بحبوبه:گیرودار

بخار دهان:ها

برخی می گویند دو روز است:دنیا

بغل:بر

بیماری پشه آنوفل:مالاریا

پایتخت استونی:تالین

پایتخت هند:دهلی نو

پس چیزی:دنبال

پنبه زن:نداف

پندار:انگاره

پهلوانی در شاهنامه:نریمان

پیامبر زیباروی:یوسف

پیر:سالمند

پیشرو:طلایه

تخت:اریکه

ترسیدن و گریختن:رمیدن

تنه بریده شده درخت:چوب

جانشین او:وی

حرف نفی:نه

حرکت کرم گونه:وول

حریری:ابریشمین

خشکی:یبس

خفتن:آرامیدن

خودروی مسافربری:مینی بوس

خوش خوان:قرا

درختقالی:دار

درختی که شاخه ندارد:طاق

دره:وادی

دندانه کلید:تز

دندانه های بالای دیوار:کنگره

دکان کوچک:دکه

رگ باریک:مویرگ

روشنی:نور

ساز مولانا:نی

سال ترکی:ییل

سمبل ممانعت:سد

شبکه:نت

شعله ور شدن:در گرفتن

شهر آرزو:آمل

شهر خوزستان:آبادان

شهری در آلمان:کلن

صنم:بت

طرفدار جدایی دین از ت:لاییک

طلایه:جلودار

ظریف و احساساتی:سانتی مانتال

عیب و ننگ:عار

فرشته:ملک

فرود آمدن:هبوط

فریاد:نعره

فوتبالیست اسپانیایی:راموس

فک:آرواره

فیلتر:صافی

فیلمی با بازی هانیه توسلی:یک شب

فیلمی با بازی هنری فاندا:لیدیایو

مته برقی:دریل

مجاز از هیچ:کشک

محتمل است:شاید

مسخرگی:هزل

معرکه:هنگامه

معشوق:دلدار

مقابل کلیات:جزییات

ممتاز و برجسته:سالار

مهار نشده:مها

مهیا:رو به راه

ناهماهنگ:نا بهنجار

نشانه مفعولی:را

نقل کردن مطلب:روایت

نوعی پاپوش قدیمی:چارق

نوعی گل شیپوری:اطلسی

همدم:انیس

همراه:ضمیم

همسر مرد:زن

واحد پول ژاپن:ین

واحد طول خودمانی:وجب

وحشی:دد

کارگردان"زیبای آمریکایی":سام مندس

کر:ناشنوا

کشت بدون آبیاری:دیم

کشته شدگان راه خدا:شهدا

کشف رازی:الکل

کمپ:اردوگاه

کور:نابینا


آموختن:یاد گرفتن

آواز براورنده:نادی

اثر آگاتا کریستی:مرگ در میان ابرها

اثر ساموئل بکت:مورفی

اثر مهشید امیرشاهی:در سفر

اثر ویکتور هوگو:بینوایان

ارابه:گاری

از جهات اصلی:شمال

از حروف الفبا:شین

از درندگان:ببر  

از روی رفاقت:دوستانه

از لبنیات:پنیر

استنطاق:بازجویی

اندامی:ارگانیک

بار دوم:ثانیا

برانگیخته شدن:هیجان

برخورد برابر با مقررات:رسمی

بزرگان:اولیا

بندپای زندانیان:لگ

به دقت رسیدگی کردن:وارسی

بویی از مردانگی نبرده:نامرد

بیمار:ناسالم

بینی:دماغ

بیکارگی و تنبلی:یللی

پا:لنگ

پارچه دور گردن:شال

پایتخت اسپانیا:مادرید

پرده داری:سدانت

پولی که داماد به والدین عروس می دهد:شیربها

پیش:جلو

پیشوند نفی:نا

تصدیق آلمانی:ها

تعمیرکار کفش:کفاش

تلمبه:پمپ

تکیه دادن:لمیدن

جاری:سیال

جنازه:نعش

جوی ها:انهار

حاکی از مفهومی خاص:معنی دار

حرف همراهی عرب:مع

خجل:شرمسار

خردمند:کاردان

داستان بلند:رمان

درشت اندام:لندهور

دست عرب:ید

دهاتی:روستایی

راس:سر

رب النوع مصری:دا

روییدن گیاه:نبت

ریم:سخ

زن زیبارو:جمیله

زنگ بزرگ:درا

سپهر:آسمان

سپیدار:پد

سراییدن:رنم

سیماب:آبک

شاخه نورسته:شنار

شتر:سار

شهر اصفهان:لنجان

شهر کرمان:عنبرآباد

شهری در آلمان:کلن

صف:رده

ضعیف و لاغر:مردنی

عقربه ای در ساعت:ثانیه شمار

فرومایه:دون

فوتبالیست آرژانتینی:مسی

فوتبالیست آلمانی:لام

فیلمی از علی حاتمی:دل شدگان

فیلمی از علی رفیعی:آقایوسف

فیلمی با بازی افسانه بایگان:روز دیدنی

گردش کودکانه:ددر

گریه با سوز:زار

گل نارنجی رنگ:لادن

لبخند زدن:تبسم

لقب پادشاهان چین:خاقان

مادر خودمانی:مامان

ماشین:اتومبیل

مالدار:بای

مجاز از خبرچین:آنتن

مخفی:سربسته

مرد:رجل

مردم قوی هیکل:لنبر

معرفت:شناسایی

ملس:مز

ناپدید شدن:غیب شدن

نام آذری:آد

نوعی بازی تخته ای:نرد

هر چیز گستردنی:فرش

هضم شدن:گواردن

همه پرسی:رفراندوم

واحد پول چین:یوان

واحدی در ارتش:گردان

وسیله بالا رفتن:نردبان

وقت:پسا

کیسه صابون:لیف

کشور آسیایی:لبنان

کشور آفریقایی:لیبی

کشور آمریکای شمالی:هاییتی

کشور فلاسفه:یونان


آب بینی:فین

آب دهان:تف

آتش قرانی:نار

آفرین فرنگی:براوو

آقای اسپانیایی:لی

ابتر:دم بریده

اثر برتراند راسل:تکامل فلسفی من

اثر ساموئل بکت:من نه

اثر شولوخوف:دن ارام

اثر صادق کرمیار:نامیرا  

از جنس ف پر مصرف:آهنین

از ات افت مطزارع:ملخ

از مصالح راه سازی:شن

اسب نر:نریان

باستانی:عتیق

بزرگتر:اکبر

بسیار راستگو:صدیق

به رنگ زرد:زردفام

پاره پاره:ژنده

پایتخت ایتالیا:رم

پایتخت سوریه:دمشق

پایه و اساس:قاعده

پدر:ابوی

تکیه دادن:لمیدن

جار و جنجال:هیاهو

جشن:عید

جعبه رای:صندوق

جنس به ظاهر قوی:نر

جنگ تمرینی:مانور

جنگ تن به تن:دویل

چندین جدول:جداول

چوب خوشبو:ند

چیره:قاهر

حرف افسوس:آه

حرف دهن کجی:یی

حیله و چاره:فن

حیوانی با پوست گرانبها:سمور

خرس آسمانی:دب

خزان:برگ ریزان

خشمگین:ژیان

خواب:نوم

خوانده شده:سروده

خوشا:زهی

دارو:دوا

در آمدن:ورود

درخت اعدام:دار

درون:تو

دهان عرب:فم

دوره تحصیلی:ترم

رد پای کسی را گرفتن:رد زدن

رطوبت:نم

رفیق مشهدی:یره

رود پر آب ایران:کارون

روییدن:نشا

زیرکی:رندی

سائل:گدا

سبزی سالادی:خیار

سبقت از میان دو خودرو:لایی کشیدن

سرخرگ بزرگ:آئورت

سزاوار:بجا

سگ گزنده:هار

سلام:درود

سنگریزه:ریگ

سیر گردانیدن:اشباع

سیماب:جیوه

شهر البرز:طالقان

شهر همدان:کبودرآهنگ

طبیعت:نهاد

طرف چپ:یسار

ظرف آبکشی:دلو

عنان:زمام

فرود آمدن:نزول

فوتبالیست آلمانی:هایکووس ترمن

فیلمی از محمدرضا عرب:ندارها

فیلمی از مهدی صباغ زاده:بازی تمام شد

فیلمی با بازی آزیتا حاجیان:روبان قرمز

قابل دوام:ماندنی

گذشته:ماسبق

گردش کودکانه:ددر

ماده ای به عنوان کود:اوره

مالک زمین:زمین دار

مدلل ساختن:ثابت کردن

مرغ می رود:جا

مشهور:نام آور

مظهر لاغری:نی

مهیا:رو به راه

موذی:آزارنده

میخ چوبی:وتد

ناسپاسی کردن:کفر

نمد زین:یون

نهر:رود

همیشه:مدام

وابسته بودن:تلازم

وسیله ارتباطی قدیمی:تلگراف

کارها:امور

کشور اروپایی:دانمارک

کمبودش باعث گواتر می شود:ید

کنایه از چشم معشوق:نرگس

یار عذرا:وامق

یوسف گم گشته باز آید به . : کنعان


آستانه در:درگاه

آقای اسپانیایی:دن

اثر سیامک گلشیری:خفاش شب

اثر محمدعلی جمال زاده:یاد و یادبود

اثر ناهید طباطبایی:بانو و جوانی خویش

احمق:گاگول

از ادات تشبیه:سا

از استان ها:هرمزگان

از انواع خودرو:ون

از حروف یونانی:یتا  

از درندگان:گرگ

از سنگ های قیمتی:یشم

از علائم نگارشی:کروشه

از مرده به جای ماند:ماترک

از مصالح راهسازی:شن

اطلاع:آگهی

ایزد:یزدان

باهوش:داهی

بخش:جزو

بخشش:وهب

برای خدا شریک قائل می شود:مشرک

بستن به:نسبت دادن

بنیاد:اس

به صورت جسم در آمده:مجسم

پارچه پنبه ای سفید:کرباس

پایتخت بوسنی و هرزگوین:سارایوو

پدید اوردن:تولید

پرواز:طیران

تاج خروس:کرت

توریست:گردشگر

جاوید:ابدی

چهار نعل رفتن اسب:یورتمه

حبوبات مانند نخود و لوبیا:بنشن

حرف دهن کجی:یی

حرف ندا:ای

خدا:یزدان

خرچال:جرد

خون عرب:دم

خیمه:چادر

دادگاه درونی:وجدان

در:مروارید

در حال زاری:گریان

در حال فغان:نالان

درگذشتن:فوت

دستبند:یاره

دلیل آشکار:بینه

ده هزار متر مربع:هکتار

دودکش:تنوره

دور:بعید

دیگ دهان گشاد:تیان

رئیس:سردمدار

رفتار پسندیده:نزاکت

ریسمان گردن اسب:افسار

زیر جامه نوزاد:پوشک

ساز شاکی:نی

ستاره:تارا

ستاره کم نور:سها

سرزنش:لوم

سیگار می کشد:سیگاری

شهر آذربایجان شرقی:بستان آباد

شهر آذربایجان شرقی:عجب شیر

شهر تهران:اسلام شهر

شهر روی آب:ونیز

شکست لشکر:هزیمت

عقربه ای در ساعت:ثانیه شمار

غمزه:کرشمه

فوق:بالا

گداختن:ذوب

گروه گروه کردن:دسته بندی

گریز:فرار

گزارش:راپرت

گشوده:وا

گفتار:گویش

گلی معطر:آویشن

گیاهی خاردار:یز

لباس اتاق عمل:گان

مالک:ارباب

مجرای آب:ناودان

مخالف:ناسازگار

مرز:حد

مژده رسان:بشیر

مظهر لاغری:نی

مفت:رایگان

مقابل روز:شب

مومات کار:سورسات

منقار:نک

ناموزون کار کردن موتور:ریپ زدن

نان برشته:تست

نرده چوبی:طارمی

نمایشنامه:درام

نور اندک:سو

نوشابه مستی آور:خمر

نویسنده "سمفونی مردگان":عباس معروفی

کشور اسیایی:یمن

کشور آفریقایی:کیپورد

کشور آمریکای شمالی:پاناما

یادبود:یادگار


آسودگی"رفاه

آسیب ها:آفات

اموزش کارهای ناپسند:بد آموزی

آیین ها:ادیان

اثر شولوخوف:دن آرام

ادب آموختن:تادب

اهل هند:هندو

اینک:اکنون

باریک بین:دقیق

باریک بینی:دقت  

بافته:تنیدهباق یجان:نا

بچه گوسفند:بره

برخی از آن کوه می سازند:کاه

بسیار ریز:ذره بینی

بی حساب شدن:یر به یر شدن

بی نظم و قاعده:هردمبیل

بیهوشی:غش

بیزاری:زده شدن

پایتخت ترکیه:آنکارا

پسوند پیدا کننده:باب

پندار:وهم

پیمودن راه:طی

تاخت اسب:تگ

تازه به مالی رسیده:نونوار

توانگری:غنا

توفان:تندباد

تکه پارچه کهنه:لت

تیم فوتبال اسپانیایی:ایبار

تیم فوتبال فرانسوی:اویان

تیم فوتبال فرانسوی:رن

ثروتمند هندی:مهاراجه

جاده قطار:ریل

جانشین:نایب

جانشین او:وی

چتر:سایبان

حاصل:نتیجه

حیوان ملوس:گربه

خداوند:ذی

خشت پخته:آجر

خوشا و به به:زهی

دارای فرهنگ بالا:فرهیخته

درمان کردن:مداوا

دره:وادی

دندان نیش:ناب

دوستی:ود

راست:سهی

سرد کردن:تبرید

سوبسید:یارانه

شب طولانی:یلدا

شراب گوارا:نوشینه

شهر:بلد

شهر آذربایجان شرقی:هریس

شهر اصفهان:مبارکه

شهر خراسان رضوی:تایباد

شیرینی رمضان:بامیه

صفحه اینترنتی:وب

ضمیر فرانسوی:وو

ضمیر همیشه غایب:او

طریقه:نحوه

عدد فوتبالی:اا

غله پر مصرف:گندم

فانوس دریایی:فار

فیلمی از جان فورد:مرد ارام

فیلمی با بازی امین حیایی:هتل کارتن

فیلمی با بازی اکبر عبدی:تحفه هند

فیلمی با بازی ایرج قادری:داغ ننگ

فیلمی با بازی پرویز پرستویی:لیلی با من است

فیلمی با بازی پل نیومن:هاد

فیلمی از محمد بانکی:دو خواهر

گردیدن:شدن

گروه های ی:احزاب

گوشه هندسه:زاویه

گونه:قبیل

لیز و چسبنده:ج

ماهی کنسروی:تن

متصدی کتابخانه:کتابدار

مجموعه چند روستا:دهستان

محل پر از گل:گار

مربوط به حمل و نقل:نقلیه

مرطوب:نمناک

نامادری:زن بابا

نژاد کشور شمالی:ترکمن

نشانی:ادرس

نظرات:آرا

نوعی موسیقی زهی:رباب

همه:کلیه

والیبالیست ایرانی:غلامی

ورم کردن:آماسیدن

وسیله:آلت

وی:او

کارگردان"میلیونر زاغه نشین":دنی بویل

کج:قیقاج

کشور اروپایی:ایرلند

کنایه از کمیابی انسان های شایسته:آدم قحطی

کندن قبر:نبش

کوزه بزرگ:هب

یکرنگی:صمیمیت


آتش عرب:نار

آینده:آتی

ابزار وزن کردن:ترازو

اتاق خلبان:کابین

اتفاقا:از قضا

اثر الفونس دوده:نامه های آسیای من

اثر جامی:هفت اورنگ

لثر جی کی رولینگ:هری پاتر

اثر گوته:فاوست

احمق:گاگول  

ارابه:گاری

از حروف الفبا:میم

الفبای موسیقی:نت

اهلی:دست آموز

اولین دو رقمی:ده

باوقار:موقر

برامدن آفتاب:طلوع

بستر:بالین

بسیار نعمت دهنده:منان

به دنیا آوردن:زا

پارچه مشبک:تور

پایتخت کشور شمالی:ایروان

پر کردنی برای ثبت نام:فرم

پرستش:یشت

پرورش اندام:بدن سازی

پنهان کردن:کتمان

پیمان آتلانتیک شمالی:ناتو

تجهیزات:ساز و برگ

توشه سفر:زاد

جانب راست:ایمن

جمع دفتر:دفاتر

چاکران:خدم

چرم دباغی شده:ادیم

چریک:پارتیزان

حرص:آز

حرکت غیر ارادی عضله:تیک

حیوان تنومند انسان نما:گوریل

خارج از محدوده بازی:اوت

خانه دوم دانش آموز:مدرسه

خرده سنگ های ریز:شن

خصومت و دشمنی:آفند

خیزران:بامبو

دارای ایوان:طاق دار

درخت زبان گنجشک:ون

درختی تنومند:گز

درودگر:نجار

رومه:ژورنال

زمستان:شتا

زندگی:زیست

ستاره کم نور:سها

سخن:کلام

سر:راس

سنگ چاقو تیز کنی:سان

سوار کردن قطعات ماشین:مونتاژ

سوی:زی

شهر فارس:فسا

شهری در استان کرمانشاه:کنگاور

شهری در ایالات متحده:آتلانتا

شکوفه نارنج:بهار نارنج

ضد یکدیگر بودن:تضاد

ضرورت:وم

طراحی:دیزاین

عدد تنفسی:شش

عضو پر گوشت دام:ران

عوض کردنی در خودرو:دنده

غذایی از گوشت و بادمجان:مسما

غیر صریح بیان کردن منظور:کنایه زدن

فریب:نیرنگ

ف گرانبها:طلا

ف نیروگاه هسته ای:اورانیوم

فوتبالیست اسپانیایی:ناواس

فوتبالیست مکزیکی:رافایل

گدا:سایل

گران:سنگین

گواه ها:شواهد

ماده توهم زا:الاسدی

متصدی کتابخانه:کتاب دار

مجهول:ناشناخته

محا اجتماع:مجمع

مدرک کارشناسی:لیسانس

مزه دهان جمع کن:گس

مقراض:دوکارد

موج:خیزآب

مورچه:مور

نابینا:کور

ناپیدا:غیب

نازک نارنجی:نازی

ناشناخته:نامانوس

نخست:اول

نظرات:آرا

نگهبان مرز:مرزبان

هر چیز مفید و کمیاب:اکسیر

همسر مرد:زن

وحشت کردن:هراسیدن

کاروان ها:قوافل

کاملا شبیه:عینهو

کره:گوی

کوفتن:زدن


آسمانی:سماوی

آسیاب مطبخ:هاون

آسیب:اک

آقای آلمانی:هر

اموختن:یاد دادن

اثر مولیر:دون ژوان

اختراع نوبل:دینامیت

از آلات موسیقی محرم:سنج

از امراض مقاربتی:سوزاک

از ایالات آمریکا:ایلینویز  

از پیامبران و اثر صادق چوبک:یحیی

از ماه های میلادی:ژوئن

از مصالح ساختمانی:آجر

از مومات استخدام:پارتی

از موجودات ترسناک سینمایی:مومیایی

اسب قاصد:یام

الکی:دیمی

باد گلو:آروغ

بازیگر طنز سینما و تلویزیون:یوسف تیموری

بالاپوش:ردا

بانگ کبوتر:هدیل

بچه:طفل

بر خلاف عدالت:ناحق

برابر :یکسان

برابر شدن:تساوی

برگزیده:نخبه

بند زنجیر:قید

بهبود یافتن:حال آمدن

بیشتر:غالبا

پای افزار:لخا

پراکندگی:شتات

پناهگاه:مامن

پولی که در ازای آب دهند:آب بها

پیر سپید موی:زال

تاریخ:سالمه

تنها:جرید

توشه سفر:زاد

تکیه دادن:لمیدن

جستجو می کند:جویا

حرف ندا:ای

ه کش قدیمی:د د ت

خاموشی:سکوت

خرده سنگ های ریز:شن

خطاب بی ادبانه:هی

داخل شدن:ورود

دانا:خردمند

درخشان تر:انور

دریا:یم

دست عرب:ید

دل دادن:هوایی شدن

رزق:روزی

رو به حیاط باز می شود:ارسی

ریزه:خرده

زائوترسان:آل

زحمت راهی را تحمل کردن:قدم رنجه کردن

زمان:اوان

زمان:مدت

زیاد:فراوان

سری و دست:ست

سلطان جنگل:شیر

سنگ عصاری:غن

سوبسید امروزی:یارانه

سیستم تشخیص موقعیت اجسام:رادار

شهر اردبیل:نیر

شهر اصفهان:نایین

شهر بی قانون:هرت

شهر تهران:ورامین

شهر گیلان:سیاه کل

شهرستان آذربایجان شرقی:چار اویماق

شکل هندسی کامل:دایره

شکنبه گوسفند:سیرابی

صامعه:شنوایی

صف:رده

ضمیر انگلیسی:یو

طرف:ور

طعم:مزه

عقل و فهم:هوش

علم مطالعه کانی ها:مینرالوژی

فوتبالیست ایتالیایی:داوید هاستوری

فوتبالیست پرتغالی:ادر

فیلمی با بازی نیکی کریمی:سه زن

قدم یک پا:لی

قسمتی از سوره:آیه

گرانی:تورم

گردش ها:ادوار

گروه ورزشی:تیم

گل سرخ:رز

گناهان:جرایم

مانند کردن به چیز دیگر:تشبیه

مجموعه:ست

محل خیمه:یورت

مسابقه نهایی:فینال

مقابل نر:ماده

موضع ریش برآوردن:چانه

نام خدا در تورات:یهوه

نسل پنجم:ندیده

نوعی نقش و نگار آیینی:اسلیمی

نیلوفر:فل

همسایه شمالی:ترکمنستان

واحد مقاومت الکتریکی:آهک

کندن میوه:چیدن


آبگیر:ژی

آزیر:آلارم

ابزار بدنسازی:دمبل

ابزار دفاعی گاو:شاخ

ابزار شکسته بندی:آتل

ابله و نادان:کانا

اثر پوشکین:گاوریلیادا

اثر فهیمه رحیمی:تاوان عشق

اثر میهن بهرامی:هفت شاخه سرخ

از اوراق بهادار:سفته  

از خواهران برونته:آن

از دوزیستان:قورباغه

از عهده امتحان بیرون آمدن:قبول شدن

از یک پدر:تنی

اسب ترکی:آت

اسب سفید:هدنگ

انجیر قرانی:تین

بانگ و آواز:صوت

باورندان اندیشه:تلقین

برای:واسه

برشته:تست

بلند مرتبه:والا

بیماری و ناخوشی:نالانی

بین المللی:انترناسیونال

پایتخت سوئیس:برن

پایین تر:اسفل

پرده دری:هتک

پرنده ای وحشی و حلال گوشت:درنا

پروتئین گیاهی:سویا

پیروز در جنگ و ورزش:قهرمان

پیوستگی دارد:استمراری

تبدیل کننده انرژی مکانیکی به الکتریکی:ژنراتور

تنها:یکه

جانشین:نایب

جانشین او:وی

جایز:روا

جشن ازدواج:عروسی

جوانی:شباب

چشمه بزرگ:ینبوع

حبوان با وفا:سگ

خشکی:یبس

خواری و نرمی:ذل

دارای دلیل و مدرک:مستند

در به در:اواره

دست ساییدن:مس

دل ازار کهنه:نو

دوازده ماه:سال

راست و درست:مستقیما

راه و روش:سنت

رشد کرده:مترقی

رود اروپا:راین

ریسمان:رشته

زشت و قبیح:مستهجن

سخن بی اندیشه گفتن:بداهت

سراسر:یک سره

سرو کوهی:ورس

شهر جشنواره:کن

شهر فرانسه:لیون

شهر مرکزِ:تفرش

شهر مرکزی:نراق

شهری در آلمان:هامبورگ

شکوفه نارنج:بهار نارنج

صحنه نمایش:سن

صدای خنده:هرهر

طراحی:دیزاین

طلا:زر

ظرف آب مافرتی:قمقمه

عدد مقدس:هفت

فارق التحصیل رشته فنی:مهندس

فراوان نعمت:ناعم

فرخنده بودن:آمد داشتن

قضاوت کردن:داوری

قطعه احتیاطی:یدکی

قورباغه درختی:وک

گذاشتن:نهادن

گردنکش:مستکبر

گریز:هرب

گریه با سوز و گداز:زار

گیاه الیافی:پنبه

ماهر و چابک:تردست

متن ها:متون

مجموعه چند روستا:دهستان

مسمار:میخ

مضطرب:اندیش ناک

ممنوع:قدغن

مو خشک کن:سشوار

مورد اتهام:ظنین

میکروسکوپ:ریزبین

نشان و علامت:انگ

نگهبان مرز:مرزبان

نویسنده"امیل":روسو

نیستی:نبود

نیمه بار:تا

همان تکه است:تیکه

وقت معین و محدود:موقت

کر شدن:صم

کسان:افراد

کل هستی:کاینات

کمان ورزش باستانی:کباده

کنجکاو:تیزبین

یقین:باور


آقای اسپانیایی:دن

انچه قبلا ذکر شده:همان

اثر امیر عشیری:سیاه خان

اثر امیل زولا:نانا

اثر امین فقیری:مویه های منتشر

اثر توماس مان:ماریو و ساحر

اثر عبدالحسین زرین کوب:از نی نامه

اثر علی اکبر سیرجانی:زیر خاکستر

از جنس مذکر:نرینه

از سوره ها:ممتحنه  

اسب ترکی:آت

اصل سرمایه:راس المال

با هم جنگیدن:تخاصم

باقی جان:نا

بالش:سرین

برادر پدر:عم

بسیاری:انبوهی

بلند مرتبه:والا

بلی:آری

بنیان:اس

به پایان رسید:تمت

به مرحله پایانی راه یافته:فینالیست

بی خانمانی:بی سامانی

بی لیاقت:نالایق

بیان کردن:وصف

بیم:باک

پاک شدن:طهر

پایان:فرجام

پرندگان:طیور

پیدا کردن منشا چیزی:ریشه یابی

تاخت و تاز:یورش

تعقیب:پیگیری

توانایی:یارا

تکبیر گوینده:مکبر

جذابیت:گیرایی

جلوه:نمود

چرک:شوخ

چند تا شیخ:شیوخ

چیزهای بسیار ریز:ذرات

خطاب بی ادبانه:هی

خوشحالی و شادی:دنه

ده ریال:تومان

دور از انتظار:غیر منتظره

دور دهان:نس

دوست و همدم:یار

دوستی:حب

دیده نمی شود:نامریی

راه و رسم جدید:مدرنیسم

رتبه کارمندی:اشل

رشته:تار

روش و طریقه:منوال

روغن و چربی:په

زبان آوری:فصاحت

زیاده روی در خرج:ریخت و پاش

زیر پا مانده:له

سری و دست:ست

سزاوار:شایان

سنگ ترازو:وزنه

سهل انگار و بی قید:لا ابالی

سیستم:نظام

شبکه اشتراک فایل:تورنت

شبکه جهانی اینترنت:تورنت

شقایق:آلاله

شلوار جین:لی

شهر ایران و آمریکا:میامی

شومی:نحوست

صافی و گوارایی:زلالی

صحن خانه:حیاط

صفت سیب زمینی:بیرگ

طبق مقررات:قانونی

فلانی:یارو

ف نفر دوم:نقره

قرض بانکی:وام

قطار:ترن

قیافه:تیپ

گرفتگی:گیر

گروه خویشان:آل

گله:رمه

ماهی هزار کیلویی:تن

مخفف و اگر نه:ورنه

مخفی شدن به قصد دشمن:کمین

مسیحی:ترسا

مقدر معین از چیزی:نصاب

مقررات:قوانین

منقار مرغ:تک

منور:نورانی

نخست:اول

نطفه:تخم

نوعی نان:شیرمال

نیاز:حاجت

هوشمندی:زیرکی

واسط پیچ و مهره:واشر

کاغذ فروش:وراق

کاهش دادن:تقلیل

کج:مایل

کشور اروپایی:مالت

یک دوره حرکت:سیکل

یکرنگی:صمیمیت


ارسال بلند توپ در فوتبال:سانتر

از پیامبران:ادریس

از سازهای بادی:نیلبک

از مراکز استان ها:بیرجند

اسب اصیل و خوب:یکران

بالاپوش قدیمی:ردا

برادر:داداش

برای ادامه زندگی به هوا نیاز دارد:هوازی

برای خرج سرش را شل می کنند:کیسه

بی مرگ:لایموت  

بیم:هراس

بیهوده و بیکاره:هرزه

پاداش:سزا

پسر رستم:سهراب

پهلو:جنب

پول ژاپن:ین

پیامک:اس

پیر:سالمند

پیکرها:اشکال

تزئین با گل:گل آرایی

تشریح جسد:کالبد شکافی

تقویم:گاه شمار

تلخ عرب:مر

تنبل جالیزی:کدو

تیره:سیاه

تیم فوتبال آلمانی:شالکه

تیم فوتبال فرانسوی:لوریان

جد:نیاک

حرارت و گرمی:تف

خداحافظی:بدرود

خرسند و بی غم:متسلی

خطر کردن:ریسک

خوک نر:ساد

دارو:دوا

دانش بررسی حالات روحی:روانکاوی

دانه خوشبو:هل

در حال دویدن:دوان

در هم کشیده و فشرده:ترنجیده

درآوردن جزئی از یک کل:انتزاع

درختان:اشجار

درنگ کردن:تانی

درها:ابواب

دریای عرب:یم

دشت و صحرا:هامون

دود کردن:دخ

دیرینه:قدیمی

دیگ دهان گشاد:تیان

دیوار بلند و محکم:ترا

رخت و لباس:کسوت

رموز:اسرار

روز قیامت:یوم الدین

زن و فرزند:عایله

سالخورده:مسن

ستاره نورانی:عیوق

سرور سروران:رئیس الروسا

سزاوار:شایگان

سگ بیمار:هار

سنگ چاقو تیز کنی:سان

سود:فایده

شب پر برکت اسلامی:قدر

شب طولانی:یلدا

شرابدار:ساقی

شنوا:نیوشا

شهر مازندران:نوشهر

شهر همدان:رزن

شهری در انگلستان:یورک

شکست و پراکندن دشمن:هزم

صعود:ارتقا

صورت و تنه مردم:هیکل

ضرور:بایست

عالم مادی:ناسوت

عصب بزرگ:سیاتیک

علم ت:دیپلماسی

غده زیر گلو:تیرویید

غیر مجاز:ناروا

فیلمی از دنی بویل:خلسه

فیلمی با بازی سعید راد:دادشاه

فیلمی با بازی مسعود رایگان:خیلی دور خیلی نزدیک

قوم کم حرف:لر

گراز:ساد

گوسفند فربه:پرواری

ماده آرایش مژه ها:ریمل

مجموعه قوانین یک شرکت:آیین نامه

مخفی:سری

مرد جوان:شاب

مردان:ذکور

معبر رودخانه:پل

مغازه:دکان

می:شراب

نامه نگاری:مکاتبه

نخست و اول:یک

نژاد و دودمان:نسل

نقشی در قالی:ترنج

نو کردن:تجدید

نوشیدن:درکشیدن

نیمه بار:تا

کارپوشه:کارتابل

کیسه صابون:لیف


آرایش سینمایی:گریم

آشکار:هویدا

آن گونه:چنان

اثر الکساندر دوما:ویکنت دوبراژلون

اثر پرویز قاضی سعید:جوانه های پاییزی

اثر دافنه دو موریه:پرندگان

اثر ژان پل سارتر:ن تروا

از استان ها:کردستان

از تنقلات شور:پفک

از جواد مجابی:شب ملخ  

از سازها:گیتار

از علایم نگارشی عربی:تنوین

از گونه های شعر:دوبیتی

ایلچیان:سفرا

باقی جان:نا

بخیه خیاطان:کن

برای رومه کار می کند:خبرنگار

بزرگان:روسا

بست:گیره

بی پدران:ایتام

پایتخت اردن:امان

پایتخت مجارستان:بوداپست

پسوند انباشتگی:آگین

پشتی:تکیه گاه

پول اروپا:یورو

پول ژاپن:ین

پیر:کهنسال

پینه و پاره:وصله

تازه ترکی:ینی

جدا از یکدیگر:متباین

حرف نداری:بی

حصبه:تیفوئید

حلاج:نداف

حمل کردن و تحویل دادن:رساندن

خشکی:یبوست

خواربار فروش:بقال

خوبی و احسان:نیکی

داستان:حکایت

داشتن اختیار:خیار

دچار بی پولی شدن:به پیسی افتادن

در اختیار کسی است:متصرف

درخت تسبیح:یسر

درخت مسواک:یسر

درخشنده:زهرا

دشمن سرسخت:لد

دیدار:لقا

دیوار بلند و محکم:ترا

رخسار:صورت

رسته:ردیف

رشد کردن:روییدن

رطوبت کشیده:نم کرده

روزی که گذشت:دی

زمین دور از آب:لیا

رناشویی:نکاح

ساز بادی:نای

سردار ملی مشروطیت:ستارخان

شتر:ابل

شتر بارکش:لوک

شرمسار و خجل:کنفت

شش:ریه

شهر فرانسه:کن

شهر لرستان:ا

شهر مازندران:کیاکلا

شهر یزد:تفت

شکستگی خفیف:ترک

شیر دهنده:دایه

شیرینی تولد:کیک

صادر کردن چک:چک کشیدن

صندوق کودکان ملل متحد:یونیسف

صنم:بت

عامل تکثیر نهانزایان:هاگ

عبور صف های سربازان:رژه

فدراسیون جهانی کشتی:فیلا

قدرت و توانایی:نیرو

قیمتی از جامه:آستین

قسمتی ز سوره:آیه

قلب:فواد

قورباغه:وک

گربه عرب:هر

گواه ها:شواهد

ماده ضد عرق در عطاری ها:زاج

مانند:چو

ماهر در دعوا:بزن

محلول شخص اسهالی:اوآراس

معدل:میانگین

مقررات رسیدگی به دعاوی حقوقی:آیین دادرسی

منسوب به ارتش:ارتشی

موش خرما:راسو

میوه ترش و شیرین:لیمو

میوه تلفنی:آلو

ناشناس:نکره

ناگهانی خودمانی:یهویی

نحس:نا مبارک

نقره:سیم

هر یک از سنگ های گرانبها:جواهر

همراه چای:قند

واحد مایعات:لیتر

کشتی جنگی:ناو

کلمه افسوس:اه

کناره کوه:دامنه


آب مروارید:تم

ابزار روفتن:جارو

اثر آلفونس دوده:همسران هنرمند

اثر پوشکین:سوار برنجی

اثر دوما:لارون مارکو

اجاق مخفی:فر

از حروف الفبا:میم

از سوره ها:قارعه

از نوشابه ها:لیموناد

امر کردن:فرمودن  

امیدواری:ارتجا

بازی:لعب

بازیگر"سیزده":ویشکا اسایش

بالش:سرین

بانوی بزرگ زاده:خاتون

بزرگتر:کبری

بسیار نالنده:انان

بنده خدا:عبدالله

بی خردانه:احمقانه

بیماری ریوی:سل

پایتخت اروپایی:لندن

پایتخت اسپانیا:مادرید

پایتخت ایتالیا:رم

پایتخت عربستان:ریاض

پدر:ابو

پیش:ماقبل

پیش از این:سابقا

پیوست ها:ضمایم

تجارت:کاسبی

ترساننده:هایل

ترسیده:بیمناک

تندرست:سالم

توانگر شدن:تمول

تکبر و غرور:فیس

جار و جنجال:هیاهو

جاری و روان:سیال

جامه ابریشمین:خز

جستن گلوله:توریست

چاکران:خدم

چرم دباغی شده:ادیم

چه بسیار:بسا

چهارپایان:بهایم

حرف نداری:بی

حرکت باد:رشک

حکمت ارسطو:مشا

حیله:نارو

خجستگی:یمن

خرده سنگ های ریز:شن

خشک و شکننده:ترد

درخشان:منور

درک کردن:فهم

دشنام:لعن

دو یار همقد:اا

رتبه:ارج

روی و رخساره:خد

زینت:زیور

سپاس خدای را:بحمدالله

سخاوت و جوانمردی:کرامت

سخن چین:نمام

سزاواری:لیاقت

سهل انگار و بی قید:لا ابالی

شال زرتشتیان:ر

شتر کلان:هیون

شرح:بیان

شهر آذربایجان غربی:نقده

شهر فارس:نی ریز

شهر گیلان:سیاه کل

شهر کرمان:بم

طلایی:زری

عوض کردن هوا:تهویه

غذای آبکی:آش

فانی:میرا

فرخنده بودن و نبودن:امدنی آمد

فصل برداشت:درو

قطره روی برگ گل:شبنم

گوناگون شدن:تفنن

لازم:بایا

محل مشق دانش اموز:دفتر

محلول شخص اسهالی:اوآراس

مرکز مازندران:ساری

مشهور به بدی:بدنام

مصیبت زده:سوگوار

نادان:ابله

نزد:پیش

نزد عرب:لدی

نشانک:سیگنال

نماد نرمی:موم

نمادگرایی:سمبولیسم

نیرو و توانایی:ضربه شست

هنوز:فعلا

وسیله روشنایی:لامپ

ویتامین انعقاد خون:کا

کاروان شادی:کارناوال

کالاهای ورودی به کشور:واردات

کشور آسیایی:سوریه

کفش راحتی:دمپایی

کنار:لب

کوچک:ریز

کیسه پول:همیان


آب ترکی:سو

آب کشیده:شسته

آسیاب آبی:آب دنگ

اثر اسماعیل فصیح:لاله بر افروخت

اثر شولوخوف:دن ارام

اثر گوته:تئوری رنگ ها

از ماشین های راهسازی:بولدوزر

از ماه های میلادی:ژوئیه

اسیر و گرفتار:بندی

امر از گرفتن:ستان  

انتخاب:پسند

ایستادگی:پایداری

با یکدیگر روبرو شونده:متلاقی

بادپر:گلایدر

بالاپوش مردانه و نه:کت

بانگ کبوتر:هدیل

بایکوت:تحریم

بخار دهان:ها

برانگیخته شدن:هیجان

به عقب برگشتن:قهقرا

بی صدا:صامت

بیلان:ترامه

پاسخ دندان شکن:تودهنی

پاکیزه:طیب

پای افزار:لکا

پایتخت غنا:اکرارنده سخن گو:طوطی

پستی:دنایت

پسوند الودگی:اگین

پیشه:کار

تمامیت خواه:توتالیتر

جای ریختن خاکروبه:مربله

جد:نیا

چه کسی:کی

خانه چوبین:تارم

خواستن:طلبیدن

داخل:درون

در تاریکی می درخشد:شب نما

در حال جنبش:لرزان

در میان:اندر

در یک لحظه:آنا

دست عرب:ید

دست و پنجه نرم کردن:زور آزمایی

دندانه کلید:تز

دور بازی:راند

دورنگار:فاکس

رب النوع مصری:را

رود ایران و افغانستان:هریرود

ریختن آب:صب

زائوترسان:آل

زردپی:رباط

زشت:انر

زیرک:رند

سارق:

سبزی خورد کردنی:تره

ستاره:تارا

سرخرگ:شریان

سرمای بسیار سخت:زمهریر

شبکه دالان های پیچ در پیچ:ماز

شهر هرمزگان:حاجی آباد

شهری در آمریکا:هیوستون

شکمباره:رس

طعام:خورد

طعم و چاشنی:مزه

طلب درد:بستانکار

عصاره:شیره

عنوان امپراتوران روم:سزار

عنوانی در ارتش خارجی:ژنرال

فقیر:ندار

فیلمی از میلوش فورمن:پاتون

قسمتی از شهر:محله

قند سوخته:کارامل

گروهی برای نمایش انبوهی جمعیت در سینما:سیاهی لشکر

گریبان:یقه

لات:بی سروپا

لعن و نفرین:سب

لوازم عروس:جهیزیه

مالدار:بای

مرگ:موت

ملیح:با نمک

من و شما:ما

منسوب به هنر:هنری

ناپاکی:پلیدی

نجات دادن:رهاندن

نظر:رای

نظیر ندارد:بیتا

نگهبان خانه:سرایدار

نیا:جد

هجوم:یورش

هرگز نه عرب:لن

هزار هزار:میلیون

واژه:کلمه

کار و حال:شان

کتاب مقدس هندوان:ودا

کشنده بی صدا:سم

کشور آفریقایی:تونس

کشور آفریقایی:نیجر

کشور اروپایی:انگلستان

کمرنگ شده:رنگ پریده


آبگیر:برکه

آسیب:اک

اثر آگاتا کریستی:تله موش

اثر علی شریعتی:هبوط در کویر

اثر فئودور داستایفسکی:قمار باز

اثر هکتور مالو:بی خانمان

از حروف الفبا:ذال

از سوره ها:یاسین

از ماه های سریانی:حزیران

از وسایل بازی در پارک:تاب  

اگر خدا بخواهد:انشاالله

اندک راه رفتن:دیج

این دم:الان

با پروژکتور می بینند:اسلاید

بابا:پدر

بد زبان:هتاک

بدنه:تله

بزرگان:روسا

بسیار سرد شدن:یخ کردن

بلور:کریستال

به پایان رساندن:اتمام

به جا آوردن:ادا

بی خطر پزشکی:خوش خیم

بیانیه:مانی فست

پارچه معیوب:زده

پایان:ختام

پایتخت باستانی دولت آشورکنینوا

پرنده پا دراز:لک لک

پول کم بها:پشیز

تاخت و تاز:جولان

تازه داماد:نوشاد

ترساندن و گریزاندن:رماندن

تصدیق روسی:دا

جاوید:پاینده

جدا:سوا

چرخ چاه:دولاب

چهره:روی

چوب خوشبو:ند

حق ناشناس:کفور

خراب:ویران

خستگی:تعب

خمیازه:باسک

خوک نر:ساد

دارای دو جهت:دوسره

در حال خنده:خندان

در حال فغان:نالان

در حالت مستی:مستان

درس دهنده:مدرس

دروازه بان ایتالیایی:بوفون

دور دهان:کب

رئیس جیمز باند:ام

رده ای از بند پایان:ات

رشوه دهنده:راشی

رنگ به رنگ شدن:تلون

رهبر تبتی:دالاییلاما

رود ایران و آذربایجان:ارس

ریز ریز:نم نم

سالن:تالار

سخنرانی علمی:کنفرانس

سرای مهر و محبت:دل

سنگ چخماق:آتش زنه

سهل:آسان

شجاع:نیو

شعبده باز:تردست

شناخته نشده:نامانوس

شهری در ایالات متحده:اوکلند

صادق:یکرنگ

طایفه کریم خان:زند

عدد فوتبالی:یازده

عنصر کبریت سازی:گوگرد

عنوان پادشاهان پیشدادی:کی

غار نبوت:حرا

غسل مسیحیت:تعمید

عیر مجاز:ناروا

فلف نوعی از آن است:ادویه

فوتبالیست اسپانیایی:راموس

فوتبالیست اسپانیایی:ناواس

فوتبالیست برزیلی:هالک

فوتبالیس پرتغالی:رونالدو

فیلمی با بازی پرویز پرستویی:مهر مادری

فیلمی با بازی لیلا حاتمی:سیمای زنی در دور دست

قدم:گام

گردن برخی از آن باریک تر است:مو

مادر:مام

ماده ستون فقرات:نخاع

ماشین باری کوچک:وانت

مذکر:نر

مظهر لاغری:نی

معروف:بنام

می دهند تا رسوا کنند:لو

نخ بافتنی:کاموا

نفوذ:رسوخ

ورزش رزمی ژاپنی:کاراته

ورم:آماس

کشتزار:مزرعه

کشور اروپایی:سن مارینو

کوفتن:زدن

کیسه کش:دلاک


آش:با

آشکارساز محل اجسام:رادار

آفرینش زیبایی:هنر

آنالوگ نیست:دیجیتال

آنچه نثار می شود:فدا

آینه:مرات

ابزار احتیاطی:یدک

اتومبیل حمل بیماران:آمبولانس

اثر امیر عشیری:دیوار اقیانوس

اثر امیلی برونته:بلندی های بادگیر  

اثر صادق چوبک:اتما

اثر محمود دولت آبادی:آن مادی آن سر خیال

ادب کردن:تادیب

از آلات موسیقی محرم:سنج

از شرکت های سازنده هواپیما:ایرباس

اسب ترکی:آت

امیرالبحر دوم:دریابان

اول هر چیز:مبدا

با اکسیژن ترکیب شده:اکسید

باری مخزنی:تانکر

بانگ کبوتر:هدیل

برامدگی جلوی زین اسب:پیش کوهه

بی خطر:ایمن

بیان کننده:مبین

پایتخت پرو:لیما

پایتخت مغولستان:اولان باتور

پرچم:رایت

پرنده درودگر:دارکوب

پروردن:تربیت

پستی ها:رذایل

پسوند رونده:ران

پیشوا:زمامدار

ترساننده:هایل

تشنه فریب بیابان:سراب

توقف:درنگ

جانشین:بدیل

جایگاه:مکان

جوی ها:انهار

حایل میان دو چیز:برزخ

حرف دهن کجی:یی

خاندان:آل

خانه شعرا:بیت

خشک و شکننده:ترد

خلاص:رهایی

خیز برداشتن:پرش

دادن:بذل

دختر:دخت

در کمال دقت:مو به مو

درون دهان:کب

:لص

دلیل و برهان:آیت

دندان فیل:عاج

دور دهان:نس

دوستی کردن:رفاقت

راست بودن:درستی

رسوم:آداب

رشتن:ریسیدن

رشته و نخ:تار

رطوبت:نم

رمه:گله

رودی در سیبری:لنا

زخم عفونی شده روی پوست:دمل

سازگاری اجزا:هارمونی

سالک:رهرو

سرپیچی کردن:تمرد

سوگند به خدا:والله

شرمسار:کنفت

شریف و محترم:بزرگوار

شهر مرکزی:نراق

شهر همدان:نهاوند

شهری در پاکستان:لاهور

شوم:نامیمون

صفحه اینترنتی:وب

عدد ورزشی:دو

فرمان کشتی:سکان

فعالیتی برای سرگرمی:بازی

قومی ایرانی:پارس

گلی سرخ و بنفش و زرد:تاج خروس

گیره و انبر:پنس

لوله استوانه ای شکل موتور:سیلندر

مامور هدایت کشتی:سکاندار

مجاز از غذا:نان

مرغ خانگی:ماکیان

مقام و جایگاه:کال

منظم شدن به قصد جنگ:صف آرایی

مهربان:ریوف

مکر و فریب:تزویر

ناپدری:راب

ناز و کرشمه:ادا

نامی برای میکده:خرابات

نرم تر:الین

نطفه:تخم

نمد زین:یون

ورزش نشانه گیری:دارت

ویران شدن:انهدام

کوبیدن:دق

یار داماد:عروس

یون مثبت:انیون


آب دهان:خدو

آبگیر:ژی

آشامیدنی:مشروب

آفت گندم:سن

ابزار تیراندازی:کمان

اثر آگاتا کریستی:نمسیس

اثر رجب علی اعتمادی:شب ایرانی

اثر سیمین دانشور:کوه سرگردان

اثر عبدالحسین زرین کوب:در قلمرو وجدان

از حروف الفبا:واو  

از اسباب بازی ها:یویو

از حروف الفبا:ضاد

از حروف یونانی:یتا

از سازهای زهی:ویولا

از سوره ها:جن

از یاد رفته:فراموش

اسباب و متاع:کالا

اسیر:بندی

افراد نامی:مشاهیر

انجام دادن:بجا آوردن

بانگ و آواز:غو

بدنه:تنه

بسیار متعجب:حیران

به طور کامل:کاملا

پادشاهیی کردن:سلطنت

پشت:کول

پوشاندن عیب با نیرنگ:لاپوشانی

پیچ و تاب:تاو

تبدیل کننده:مبدل

تیشه بزرگ:تش

جهش:پرش

چه کسی:کی

چکه:تراوش

حامی:هوادار

حرف نوروزی:سین

حفظی:ازبر

خو گرفتن:انس

خوش قدم:نیک پی

خیال و وهم:فانتزی

داد و فریاد:هوار

داستان بلند:رمان

دردمندی نمودن:تالم

دلیر:نیو

دیوانه:روانی

رشته صلیب:ر

رنج و محنت:لگ

رود روسیه:دن

رود روسیه و قزاقستان:اورال

روز بعد از امروز:فردا

زشت:شنیع

سپهبد دریایی:دریا سالار

سرمای شدید:یخبندان

سستی:ضعف

سقوط کردن:افتادن

سمبل ممانعت:سد

سمی:زهرآگین

سنگسار کردن:رجم

شبیه:همانند

شخص:کس

شفیره:لارو

شهر کردستان:بانه

شهرنشین:مدنی

شهری در انگلستان:یورک

شکاف و رخنه:جر

شیر بیشه:عباس

صندوق مردگان:تابوت

صورت و هیکل:هیولا

طرف:ور

عنصر فی نقره ای:سدیم

عید مسیح:نویل

غرامت:تاوان

قیافه:ریخت

گرفتاری و حوادث:کشاکش

گرفتن آب چیزی با فشردن:چلاندن

گشوده:اپن

گل نرم ته جوی:لای

گوی ورزشی:توپ

گیاه حشیش:شاهدانه

ماده بیهوشی:اتر

مادی گرایی:ماتریالیسم

ماه شاعرانه:مه

متشکرم:مرسی

مخلوط چند دارو:معجون

مراسم یادبود:یادواره

مقررات:قوانین

منظور:مراد

ناچار:لاجرم

نغمه و سرود:آواز

نوشیدنی روسی:ودکا

نوعی بیماری جلدی:اگزما

نویسنده"دور دنیا در هشتاد روز":ژول ورن

هنگام:زمان

هویدا:نمایان

واداشتن به کاری:جبر

وی:او

کار سرسری:سرهم بندی

کارگردان آنی هال:وودی آلن

کشور آفریقایی:بنین

کلام خواهش:لطفا

کوچ کردن:جلا

یورش:هجوم


آشپز::طباخ

ابزار:ادات

اثر الکساندر پوشکین:ضربه آتشین

اثر چربی:لک

اثر صادق کرمیار:نامیرا

اجازه نامه:جواز

از ایالات آمریکا:لوییزیانا

از وسایل ورزشی باستانی:کباده

اسب بارکش:یابو

اسب باری:یابو  

اسب جنیبت:یدک

افسار:عنان

انجمن:کمیته

اندام گوارشی پرندگان:سنگدان

انگشت اشاره:سبابه

با دلیل و برهان:مبرهن

باد سرد:زم

بابر شهری:وانت

بدگوهر:نانجیب

برجستگی گونه:لپ

بند کردن:اسر

به جا گذاشته شده:بازمانده

به طور رسمی:رسما

به عنوان یادبود:یادگاری

پایتخت زیمباوه:هراره

پرخور:شکمو

پرورش دهنده حیوانات اهلی:دامدار

پشت:بک

پشیمان:نادم

تصدیق فارسی:بله

تیری که با کمان اندازند:ناوک

جدول صعودی و نزولی:نمودار

جریان هوا:کوران

جمیع:همه

جنگنده:حارب

چیزها:اشیا

حرف همراهی:با

حق ناشناس:کفور

حیله گر:مکار

خدمتگزار:خادم

خوشحال:شادان

دارای خطوط موازی:راه راه

دام ماهی:تور

دبیر و نویسنده:منشی

در امان:ایمن

اماکن شلوغ:جیب بر

دستگاه گیرنده امواج:انتن

راندن مزاحم:دک

رشته و نخ:تار

زشت و ناپسند:مکروه

زیبا و قشنگ:شیک

ساز شاکی:نی

سپاس خدا را:بحمدالله

ستاره:نجم

سخن گو:گویا

سرو کوه:ورس

سوی و طرف:زی

شهر گلستان:مراوه تپه

شهری در ایالات متحده:دیترویت

شکن:چین

شکوه و جلال:کیا بیا

صبر:بردباری

صدای ساعت:تیک تاک

عدد:رقم

غذای آبکی:آش

غذای شب:شام

غلتیدت:قل خوردن

غم و اندوه:هم

غیر ممکن:محال

فرمانروایی ها:امارات

فرو بردن غذا از گلو:خوردن

فوت کردن:دمیدن

فیلمی از تونی ریچاردسون:یکن وکزبان عسل

فیلمی از وودی آلن:منهتن

قطعه احتیاطی:یدک

گرفتنی است نه دادنی:حق

متحدالقول:یکدل

مجاز از غذای رقیق:آبزی پو

مرا دریاب:اراک

معالجه بیماران روحی:روان درمانی

ناپیدا:گم

ناپیدا و پوشیده:پنهان

نگهبان گله:شبان

نماد معصومیت:بره

نمو دادن:رویاندن

نوعی چاشنی ایرانی:نازخاتون

نویسنده"سنگ صبور":صادق چوبک

نیلی:کبود

نیمه بار:تا

نیکو و زیبا:بهی

همدم:یار

همه را فراگیرنده:عام

هیزم:هیمه

وا شده:شکفته

واحدی در سطح:آر

کارگردان"حقیقت زشت":لیومک کری

کلفت:ضخیم

کلمه شگفتی:وه


آرمان خواه:ایده آلیست

آغاز کردن:انشا

امرزنده:غفور

آمیخته به هم:قره قاطی

آینده:آتیه

ابتدایی:بدوی

از بیماری های واگیردار:وبا

از حروف یونانی:امگا

از ماه های سریانی:آب

استعداد فهم و دریافت:شم  

اسرار:رموز

انجام کار ناروا:ارتکاب

باتجربه:کار آزموده

بانگ:صوت

بخت ازمایی:لاتاری

بخشی از اوستا:یسنا

بدون حرکت:فیکس

بسیار شبیه:عینا

بعضی:برخی

بلندی قد:قامت

به طور رسمی:رسما

بها بازار:بارو

بومی:محلی

بوی خوش:شمیم

بی شرم و حیا:وقیح

پارچه ابریشمی رنگین:دیبا

پارسایان:زهاد

پاکیزه:طیب

پایتخت بوسنی:سارایوو

پایتخت غنا:اکرا

پاییز:خزان

پارکندگی:شت

پرتوشناسی:رادیولوژی

پیامبران:انبیا

پیشوا:امام

ترسیده:هراسان

تهی دستان:فقرا

جلف:قرتی

جنبش در جا:لرزش

جنگی:رزمی

جوجه اردک زشت:قو

جوش خمیر:وز

چرخ ماشین:تایر

چرک:ریم

حرف پیروزی:وی

حفظ کردن از دستبرد دشمن:دفاع

خاموش کردن آتش:نشاندن

خانه ییلاقی:ویلا

دانشمند:فاضل

در دل افکندن:القا

در رحم مادر است:جنین

درودگر:نجار

دست و پنجه نرم کردن:زور آزمایی

دشمن دیرین درخت:تبر

دومین:ثانویه

راندن مزاحم:دک

رستگار:رشید

رطوبت کشیده:نم کرده

زنده کردن:احیا

ساده:سهل

سازگاری:وفاق

سعی و کوشش:جد

سم:شرنگ

سنگینی:وقار

شاهانه:خسروی

شفیره:لارو

شهر کرمان:زرند

شیری:لبنی

شیشه و قرابه:کپ

ضرورت:وم

طبل بزرگ:دهل

طولانی ترین رشته کوه جهان:اند

ظن:گمان

عظیم الجثه:یغر

عید باستانی:نوروز

غذایی از گوشت و بادمجان:مسما

قرض:بدهی

قسمتی از ماه:دهه

قطار زیر زمینی:مترو

قطعی:حتمی

قطعی برای کتاب:رقعی

قعر چیزی:ته

گاو غرب وحشی:بوفالو

گذشتن:عبور

گلی خوشبو:پونه

لبالب:مملو

لفظ ابتدا یا انتهای کلمه:وند

لوله گوارشی:مری

مادر:مام

ماده ای در تولید صابون:پتاس

مرگ:وفات

مسافر:رهگیر

مقتول:کشته

مملکت:کشور

منفذ:روزن

می دهند و رسوا می کنند:لو

نگاشتن:ثبت

نو:ینگی

نوعی تفنگ قدیمی:سرپر

نوعی گهواره:نانو

نوعی کاشی:معرق

همراهی و مشارکت:معیت

همنشین:ندیم

واجب:ضرور

کارگزار:وکیل

کبوتر دشتی:یمام

کشور آمریکای جنوبی:شیلی

کیسه:گونی


آرام گرفتن:س

آرایش:زیب

آسیاب مطبخ:هاون

اثر محمود دولت آبادی:سفر

اجاق برقی:ماکروویو

ادامه:دنباله

از جنس روی:رویین

از چاشنی ها:سس

انزوا:خلوت

اهالی بک مملکت:تبعه  

باقی مانده چیزی:تتمه

بالگرد:هلیکوپتر

بد زبان:هتاک

بردگی:رق

به جا آوردن:ادا

بیرون راندن:در کردن

بیزاری:نفرت

پارچه فرسوده:نخ نما

پایتخت اتیوپی:آدیس آبابا

پایتخت میانمار:رانگون

پخش کننده خبر:جارچی

پس ماندن:تاخر

پسوند طی کننده:نورد

پوست درخت خدنگ:توزه

پول برخی از آن بالا می رود:پارو

پول فی کم بها:پشیز

تاج خروس:کرت

تندخو:خشن

تکرار حرف:چ چ

تیم فوتبال ایتالیایی:آتالانتا

جنبش:نوسان

چشم:دیده

چینش وسایل خانه:دکوراسیون

حرف نداری:بی

حق نشر:کپی رایت

حیله:مکر

خریدن:شرا

خط مقدم جنگ:جبهه

خواب:نوم

خودپسندی:کبر

خون عرب:دم

خیمه بزرگ:هواری

داخل:تو

دوستان:یاران

دیگ دهان گشاد:تیان

دیوار بلند:ترا

رشته کوه اروپا:آلپ

روزی:رزق

روغن کنجد:حل

رویت کردن:دیدن

ریسمان:کمند

زمان بی انتها:ابد

زوبین:مک

زیر پای راننده:پدال

سال گذشته:پارسال

سایبان دستی:چتر

سوسن زرد:وج

شعله آتش:لهب

شغل عضو کابینه:وزارت

شهر فارس:بوانات

شهر کرمان:عنبرآباد

صدای خنده:هرهر

صندلی تشک و پشت دار:مبل

ضربه با نوک پا:تیپا

عرق گل محمدی:گلاب

غار نبوت:حرا

فوتبالیست هلندی:یوی لفلتن

فیلمی با بازی شبنم قلی خانی:بچه تهران

فیلمی با بازی فریبرز عرب نیا:طاووس های بی پر

قطعه احتیاطی:یدک

قوت لایموت:نان

گریختن:در رفتن

گستاخ:زبان دراز

گوشت بی استخوان:راسته

لطیفه:جوک

مالدار:بای

ماهی کنسروی:تن

مخمل علمی:سمپوزیسم

مراد و مقصود:نیت

مردم قوی هیکل:لنبر

مسئول اجرایی کشور:رییس جمهور

مسئول ده:دهدار

مطلع:اگاه

مقابل روز:شب

مقتضی:لازمه

:کلیمی

ناشنوا:کر

نه بی ادبانه:نچ

نوعی کفش قدیمی:گیوه

نویسنده بهشت گمشده:جان میلتون

همراه ملکه:ندیمه

وسیله پخش سم:سم پاش

ویتامین جدولی:کا

کارهای ناشایست:منکرات

کاسه سر:اهیانه

کشور:میهن

کشور آسیایی:تایوان

کشور آفریقایی:نیا

کشور اروپایی:یونان

کلمه افسوس:آه

کم:اندک

کنیز:کلفت


آبی که بیهوده در زمین جاری شود:هرزآب

اثر پرویز قاضی سعید:چهار جانی خطرناک

اثر دافنه دوموریه:سپر بلا

اثر ویکتور هوگو:نودوسه

از اوراق بهادار:چک

از سوره ها:

از سوره ها:ذاریات

از سوره ها:قمر

از گل های زینتی:ارکیده

از مدارات:راس الجدی  

اسب ترکی:آت

اسبی با موهای سرخ و سفید:چال

اقامت کردن:ماندن

باقی جان:نا

بدی:شر

براهین:ادله

بررسی ها و پژوهش ها:مطالعات

بزرگان:اکابر

به عهده گرفتن:زعم

بوکسور:مشت زن

بی تجربه:نا ازموده

پادشاه:کیا

پدر:باب

پراکنده و از هم پاشیده:تارومار

پسوند آلودگی:آگین

پشت کردن:ادبار

پوست پیرا:دباغ

تاری که عنکبوت سازد:کرو

تصدیق ایتالیایی:سی

تمیز کردن با آب:شست و شو

توبه کار:تایب

تیم فوتبال فرانسوی:رن

ثروتمند:مایه دار

جانب:سوی

جانشین:نایب

جعلی و بی پایه و اساس:من در آوردی

جنگجو:رزم آور

چوب خوشبو:ند

چکش بزرگ:پتک

حرکت دادن:جنباندن

خدمت گزار:زیردست

خدمه هواپیما:مهمان دار

خطاب بی ادبانه:هی

داخل:اندر

دارای زن و فرزند:عایله مند

دارایی:مایملک

درخت قالی:دار

درون دهان:نج

ده ریال:تومان

دوری:هجران

رایج شدن:تداول

رنگ خزان:زرد

رها شونده:رستگار

زوبین:مک

سرازیری:شیب

سم میکروب ها:زهرآبه

سوغات:رهاورد

شایسته:بجا

شفیره:لارو

شهری در فرانسه:کن

صفحه اینترنتی:وب

طریقه راهبان:رهبانیت

عاشق:سودا زده

عایق بندی شده:ایزوله

عدد دو رقمی:نود و سه

عدد فوتبالی:اا

عقیم:نازا

فانوس دریایی:فار

فخر کردن:نازیدن

فرو ریخت:اوار شدن

فریب خورده:مغبون

قسمت اصلی خودرو:موتور

گاز حیات:اکسیژن

گریه با سوز و گداز:زار

گیاهی باتلاقی:جگن

لشکریان:جنود

ماه شب چهارده:بدر

مایع حیات اعراب:ما

مجموعا:روی هم

مراحل لازم برای رسیدن به هدف:فرایند

مرکز علمی یا تحقیقاتی:انستیتو

معرفت:آگاهی

موذی:آزارنده

مکان:بنک

نانوا:خباز

نشانه مفعولی:را

نظریه معروف انشتین:نسبیت

نمو دادن:رویاندن

نوعی سنگ قابل تورق:میکا

نوعی لامپ:مهتابی

همراه جمبل:جادو

همسر ادم:حوا

واحد پول اروپا:یورو

واحد طول صفحه نمایش:اینچ

وسیله حرکت موجودات ذره بینی:تاژک

کاغذ رومه:وب

کشور آسیایی:کامبوج

کلمه افسوس:آه

کیسه بزرگ:انبان


آقای اسپانیاییکدن

ابر نزدیک زمین:مه

اثر جیمز جویس:تبعیدی ها

اثر شهریار مندنی پور:آبی ماورا بحار

از ایالات آمریکا:رودایلند

از سلاح های سرد:خنجر

از شنبه و تا جمعه:هفته

از مدارات:راس السرطان

اشک کسی را در آوردن:گریاندن

افزون بر این:بعلاوه  

افزونی:زیادت

انبازه:خازن

انسان:بشر

بخاری برقی:هیتر

بخشیدن:عطا

برگزیده:زبده

بنیادها:مبانی

به پایان رساندن:ختم

به دنیا آوردن:زادن

بیلچه رفتگری:خاک انداز

پارچه مشبک:تور

پاره آتش:شرر

پایان:ختام

پرچم:رایت

پرکردنی ورقه امتحانی:جاخالی

پژمرده:فسرده

پهلوان:گو

تبار:ایل

تراب:خاک

تلخ عرب:مر

جانور خون آشام:زالو

جای بازگشت:ماب

جای تفریح:تفرج گاه

جعبه:باکس

چاک و شکاف:تراک

حرف دهن کجی:یی

خاک صنعتی:رس

خزان:خریف

خیالی:فانتزی

داخلی:تویی

درخت لرزان:بید

درخشیدن:تلالو

درست دانستن سخن:تایید

دروغکی نیست:راست راستکی

دستگاه برقی موتور خودرو:دلکو

دوست و یار:رفیق

رایج شدن:شیوع

رودی در فارس:کر

رونق:رواج

روییدن:نشا

زمین پر از سنگریزه:ریگزار

زین و یراق اسب:ستام

سرزمین:دیار

سرود:نوا

سمبل ممانعت:سد

سه کیلو:من

سیه فام:شبدیز

شرح و توضیح:بیان

شناخت:معرف

شهر اصفهان:نطنز

شهر مازندران:سوادکوه

شهرت:لقب

شوم:بدیمن

صحبت دوستانه:چت

صدای ساعت:تیک تاک

صف:رده

طعنه زن پیاز:سیر

علف خشک:کاه

علیل:چلاق

غده خوراکی لایه لایه:پیاز

فرمان کشتی:سکان

فرومایه:ناکس

فضای خالی از هوا:خلا

فی را با ف دیگر اندودن:آب دادن

گشودن معما:حل

گناه و بزه:زیف

مادربزرگ:بیبیمحل وحی حضرت موسی:وادی ایمن

مخفی کردن عیب با نیرنگ:لاپوشانی

مذکور:نام برده

مهارت زیاد در کاری:ید طولی

مورچه:مور

میوه باب گلو:هلو

ناپسند:بد

ناپیدا:غیب

نافرمانی کردن:طغیان

نقاط ضعف و قوت بر می شمرد:نقاد

نگه داشتن حرمت کسی:رعایت

نماد لاغری:نی

نمد زین:یون

نوعی میمون کوچک:انتر

هنرپیشه:اکتور

هنگام پگاه:بامدادان

ولگرد:بیکاره

کار وکیل:وکالت

کتف و شانه:خا

کشور آسیایی:میانمار

کشور آسیایی:هند

کشور آفریقایی:سودان جنوبی

کنترات چی:پیمانکار


آب سوار:حباب

آرایش سینمایی:گریم

آغاز فصل نوزایی طبیعت:نوبهار

اثر سیامک گلشیری:مهمانی تلخ

اثر ویلکی کالینز:سنگ ماه

از آلات موسیقی:رباب

از جنس مذکر:نرینه

از حروف یونانی:کاپا

از روی خطا:سهوا

از فراوردهای نفتی:قیر  


[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

آب جامد:یخ

اواز اسب:شیهه

اثر پیر هرات:نصایح

اثر خیام:نورومه

اثر شهلا پروین روح:تنها که می مانم

اجزای تشکیل دهنده موجود زنده:ارگانیسم

اداره استخدام:کارگزینی

ادیب:سخندان

از حروف الفبا:شین

از مشتقات مرفین:هرویین  

افسرده و رنجور:زار و نزار

باقی جان:نا

بایگانی:آرشیو

برج شیر:اسد

برگشت:تولی

بزرگتر:ارشد

بسیار گردنده:دوار

بنیادها:مبانی

به خاک سپردن:دفن

به خدمت بزرگی رفتن:شرفیابی

پادشاهی:کاویان

پایتخت تایوان:تایپه

روردگارا:یا رب

پزشکان:اطبا

پسوند شباهت:سا

تایپ می کند:ماشین نویس

تخت:سریر

تمام:یکسر

تکان و جنبش:سک

تکه چوب بزرگ:کنده

جنس مذکر:نر

جهانی که در آنیم:دنیا

جوجه تیغی:راورا

چوپان:شبان

حرف انتخاب:یا

حرف دوم یونانی:بتا

حکم فقیه:فتوی

خالص و بی غش:سارا

خوابیده:نایم

خوشحالی:دنه

خوشگوار:نوش

درخشان:تابنده

درست کردن استخوان در رفته:جا انداختن

دودلی:ریب

دکان کوچک:دکه

دیوانگی:جنون

رئیس ایل:خان

راهرو سقف دار قدیمی:هشتی

رخصت:بار

رطوبت:نم

زدن قلب:تپیدن

زهرآگین:سمی

زیان رسانیدن:اخلال

ساز بادی:نای

سازی زهی:هارپ

سرخ:الا

سنگریزه:ریگ

شرم آور:ننگین

شفاخانه:بیمارستان

شلوار کوتاه:

شیشه:آبگینه

صبح زود:پگاه

صفحه ذخیره اطلاعات:دیسکت

ضرورتا:وما

طرف چپ:میسره

عادت:خو

عاشق:خاطرخواه

عدد فوتبالی:اا

عضو خاراندن:ناخن

عمل در خور پاداش نیک:ثواب کاری

فروش کالای بد با نیرنگ:غالب کردن

ف رسانا:مس

فیلمی با بازی امین حیایی:ادم باش

فیلمی با بازی رامبد جوان:مکس

فیلمی با بازی سام درخشانی:مسیر روشن

گریه سوک:زاری

متخصص در ادبیات:ادیب

محل مراقبت از بیماران:مریض خانه

مخفیانه:کی

مرفق:ارنج

مژده:نوید

مستقیم:سر راست

معبر رودخانه:پل

معلق روی آب:شناور

مقابله کردن:برابری

من و تو:ما

منفرد:تک

مهار:زمام

ناخوشی:مرض

نزد عرب:لدی

نمره عالی:بیست

هدف و مقصود:مرام

همدم:یار

همراه کوپال:یال

واحد ذخیره اطلاعات کامپیوتر:بایت

واداشتن به کاری:جبر

وسیله تعیین جهت باد:باد نما

کالبد شکافی:تشریح

کر شدن:صم

کلاه فی:خود

کوزه بزرگ:هب


آب نیمه گرم:ولرم

انگاه و آن لحظه:اندی

ابزار رسم زاویه قائمه:گونیا

اثر شاتوبریان:موهبت آتشین مسیح

اثر هومر:ایلیاد

اختراع ماری:رادیو

اداره نگهداری راه ها:راهداری

از القاب اروپایی:بارون

از سوره ها:روم

از سوره ها:عادیات  

از ماه های میلادی:نوامبر

از مراکز استان ها:کرج

اطلس:کرپ

اعضای کابینه دولت:وزرا

امتحان و تجزیه:آزمایش

بانگ و اواز:ندا

بحر:زو

بخار دهان:ها

بخش مراقبت های ویژه:آی سی یو

بخشاینده:راحم

بدرقه کردن:مشایعت

بدنی آسیب ناپذیر دارد:رویین تن

بدهکار:وام دار

:رت

بی نظم و ترتیب:نابهنجار

پادشاهی:کیی

پایتخت نیجر:نیامی

پایتخت کامرون:یایونده

پرستار کودک:دده

پسوند صفت عالی:ترین

پندار:وهم

پول مشترک اروپا:یورو

پیروان:امت

تازه ترکی:ینی

تلخ عرب:مر

جستن گلوله:هک

جیحون:امودریا

حرف پیروزی:وی

حرف فاصله رسان:تا

خالص:قح

خداوند:رب

خداوند:یزدان

خوشحالی:دنه

دانای بی همتا:مزدا

در بند:زندانی

دقت:باریک بینی

دو یار همقد:اا

دوگانگی:ثنویت

رب النوع مصری:را

ربودن:یدن

رنگ زرد روشن:لیمویی

روانه ساختن:گسیل

زرتشتی:مغ

رود سیبری:لنا

روشن کردن:تبیان

زر پراکندن:زرافشانی

سخن تبریک و تعارف:خوش آمد

برودت:سرما

سرد کردن:تبرید

شادمان:خرم

شامل شدن:عم

شتر ران:حادی

شهر هرمزگان:حاجی آباد

شیرینی پشم مانند:پشمک

طریقه و روش:سیرت

عامه مردم:رعایا

عرصه:میدان

عقل:خرد

غمگین:اسی

ف غنی شدنی:اورانیوم

فیبر سفید عایق کاری:یونولیت

قابلیت بزرگ نمایی دوربین عکاسی:زوم

قدرت و توانایی:نیرو

قورباغه درختی:وک

گاوباز:ماتادور

گدای دوره گرد:هادوری

گذراندن:امرار

گردش در فضای باز:هواخوری

گرفتن:دریافت

گلو و حلقوم:نای

لیز:لغزنده

لیکن:اما

ماده ای در کودهای شیمیایی:اوره

ماهی کنسروی:تن

مایع زندگی جاوید:آب حیات

متذکر:یادآور

مروارید سیاه خزر:خاویار

مرکز علمی یا تحقیقاتی:انستیتو

مملو:لب به لب

موجود چسبنده:کنه

مکافات:جزا

نشان داغ:سمت

نوعی سروچای:قندپهلو

همان اگر است:ار

واحد پول ژاپن:ین

واحد پول عراق:دینار

کامل و بی عیب:تمام

کشور اروپایی:روسیه

کوره خبازی:تنور

کین خواه خداوند:ثارالله


آرامگاه:مقر

آفریدگار:جان آفرین

آیین ها:ادیان

ابزار ورزمان:ماساژور

اثر الکساندر دومای پسر:خانم کاملیا

اثر غلامحسین ساعدی:جای پنجه در هوا

از ایالات آمریکا:رودایلند

از حروف یونانی:کاپا

از مواد مخدر:هرویین

اشک ریختن:گریستن  

اصل چیزی:قوام

امداد:یاری کردن

امیر قبیله بزرگ:بگ

ایالتی در آمریکا:نوادا

بابا:پدر

بالاتر:برتر

بخار دهان:ها

بدی:شر

بم ترین آلت موسیقی:کنترباس

به طور آشکار:علنا

بی اقبال:بدشانس

بی خطر:امن

بی نیاز:صمد

بی همسری:تجرد

پایتخت بنگلادش:داکا

پایین جامه نه:دامن

پرخور:شکمو

پرستار:نرس

پسوند پیدا کننده:یاب

پسوند صفت عالی:ترین

پشت سر:پس

پی چیزی:دنباله

پیر سفید موی:زال

پیشوند زمین شناسی:ژیو

پیمان ناقلا:ناتو

تابعیت:ملیت

تازه:نوین

تخت:سریر

تهیدست:فقیر

تیر بلند مخابرات:دکل

جوینده:پویا

چند شریک:شرکا

چیز:شی

حرف خوردنی:نون

خدای درویش:هو

خرد:ذهن

دست عرب:ید

دستبند:یاره

دشمن سرسخت:لد

دلیر در نبرد:جنگ آور

دورتر:اقصی

راحت و آسوده:آرام

رنگ:لون

رود ایرانی:کارون

رود فرانسه:رن

زمین ترکی:یر

سست و بی دوام:زپرتی

سند سازش:موافقت نامه

سنگ قیمتی:گوهر

شاخه نورسته:شنار

شادمانی:خوشی

شرمسار:سرافکنده

شهر اصفهان:اردستان

شکم بند طبی:گن

صفحه پرتابی:دیسک

ضمیر فرانسوی:وو

طلایی:زرگون

ظرف مایعات:بطری

عدم:نیست

عید میلاد مسیح:نویل

غذاها:اطعمه

غمگین:اندوهناک

فطری:ذاتی

قاصد:پیک

گوناگون:مختلف

لایق:بجا

لوطی:داش مشدی

مجموعه خصوصیات شخص:شخصیت

مرگ:موت

مقابل سیر:گرسنه

مزون بودن سخن:سجع

نشانه ها:آیات

نظاره کردن:دیدن

نظام سرمایه داری:کاپیتالیسم

نگاه شاعرانه:نگه

نمایش تلویزیونی:شو

نوعی پوستین:گرگینه

نیمه بار:تا

نیکو:خوب

هنگام:حین

هوشیار:ذکی

واژگون شده:سرنگون

وجود دارد:هست

ولگردی:هرزگی

کرم شب تاب:شب افروز

کشور آسیایی:تایوان

کشور اروپایی:مجارستان

کلام پرسش:آیا

یگان تاکتیکی نیروی هوایی:اسکادران

یکی یکی:سرانه


آتش قرانی:نار

آلت فی دو شاخه:انبر

آواز خوش:نغمه

اثر روسو:امیل

اثر منصور کوشان:دهان خاموش

ارمغان زمستان:سرما

از ادات پرسش:کدام

از استان ها:یزد

از این جهت:زیرا

از چاشنی ها:رب  

از نشانه های ریاضی:

افراد مورد اطمینان:امنا

الیاف شیشه:فایبرگلاس

اهل خانه:عیال

باب:در

بخشنده تر:ارحم

بدین معنی:یعنی

برامدگی:قوط

برق سنج:الکترومتر

بسیار خوب:عالی

به سوی چیزی کج شدن:تمایل

به ویژه:مخصوصا

بهشت جاوید:عدن

بی آن نباید به اب زد:گدار

بیم دادن:وعید

بیمار:مریض

بین:لا

پایتخت پرو:لیما

پرستار:نرس

پرستش:یسنا

پر گوشت:لحیم

پس از آن:انگاه

پسوند صفت عالی:ترین

پیشی گرفتن:سبقت

جانشین:بدیل

چاپلوسی:تملق

چاه کن:مقنی

چیدمان وسایل خانه:دکور

حاکم و قاضی:حاتم

حرف نخست یونانی:آلفا

خاندان:آل

دارنده:ذی

درختی تنومند:گز

دره:وادی

یدن:کش رفتن

دسته ای از محصولات کشاورزی:غلات

دور دهان:نس

دیفتری:زهرباد

رئیس گله گرگ ها:آلفا

رود روسیه:ولگا

روشن دل:کور

ریشخند کردن:طنز

زاده:ولید

زبان پاکستان:اردو

زیرکی:رندی

ستاره دنباله دار:هالی

سخت:مشکل

سخنگو:قایل

سلام:درود

شراب ده:ساقی

شریف:بزرگوار

شفیره:لارو

شهر گلستان:رامیان

شهر کرمان:زرند

شهر یزد:میبد

شهرنشین:مدنی

شهرها:مدن

ضمیر بیگانه:یو

طرف چپ:یسار

ظرف دم کردن چای:قوری

عبور توپ از بین پاها:لایی

عریان:رت

علاوه بر این:دیگر

عید میلاد مسیح:نویل

قیصر روسیه:تزار

گریختن:فر

گناه:ذنب

گیاهی خاردار:یز

لطیف:نرم

مال مردم به تاراج می برد:غارتگر

متدین:مومن

مجله:ژورنال

مدار مجتمع:آی سی

مربوط به فراورده شیری:لبنی

ملایمت:نرمی

منجم:ستاره شناس

موازی سطح زمین:افقی

مو پشت لب:سبیل

میانجی:واسط

ناپایداری:سستی

ناله:شیون

نجات یافتن:رستن

نقاشی روی شیشه:ویترای

نوعی صندلی راحتی:مبل

نیکوکار:صالح

هدر دادن:اتلاف

هدیه نوروزی:عیدی

هرگز:اصلا

هم سخن:کلیم

وسیله نقلیه قدیمی:گاری

وسیله یک طرفه کردن جریان الکتریکی:دیود

وقت تلف کردن:یللی

کارگاه:استودیو

کارکنان:اعضا

کبیر:بزرگ

کلام پرسش:آیا

کلمه شرط:اگر

کمانگیر باستانی:آرش


آب روستایی:او

اثر شهره وکیلی:رقص آب و باد

اثر منیرو روانی پور:کنیزو

اثر مولیر:مردم گریز

از استان ها:قم

از انواع چین خوردگی زمین:تاقدیس

از پشم بافته شده:پشمین

از حروف یونانی:کاپا

از سوره ها:نبا

از ماه ها:شهریور 



[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

آتشدان حمام:تون

اثر تقی مدرسی:شریف جان شریف جان

اثر رضا امیرخانی:ارمیا

اثر عباس معروفی:ورگ

ادعا نامه دادستان:کیفرخواست

از سوره ها:ذاریات

از شبکه های ارتباطی امروزی:تلگرام

اشاره به دور:آنها

انبار کشتی:خن

انسان گرایی:اومانیسم  

این گونه:چنین

بازگشتن:مراجعه

بازیگر"هفت ترانه":ایرج راد

باقی جان:نا

بانگ:آوا

بزرگتر از توت:شاه توت

بسیار روان:سیال

بلند:رسا

بنده زر خرید:قن

بی حس:لس

پایان نیافته:ناتمام

پایتخت فنلاند:هلسینکی

پشته بلند:تل

پول ژاپن:ین

پیاپی رسیدن:توالی

ترس:بیم

ترس و هراس:بیم

تصدیق آلمانی:یا

تنها:جرید

توانایی:یارایی

توشه راه:زاد

جای سردسیر:ییلاق

چهره شطرنجی:رخ

حجمش زیاد است:حجیم

خداوند:اله

خسته شدن:تنگ آمدن

خلق کردن:آفریدن

خو گرفتن:انس

دارای حجم زیاد:حجیم

درخت مسواک:یسر

درمان:دارو

دکان شست و شوی لباس:اتوشویی

رازها:اسرار

راه پرداخت به یک مساله:رهیافت

راه شاعر:ره

راه و روش ها:قواعد

رسته:ردیف

رشته فی:زنجیر

روز به دنیا آمدن:زادروز

روز قبل از امروز:دی

روشنی:نور

زیاد کردن:توفیر

سران:روسا

سمی خطرناک:سیانور

سنبل کوهی:فو

سوی و طرف:زی

سی پی یو:پردازنده

شروع:استارت

شفافیت:زلالی

شناخته شده:نامانوس

شهر بی قانون:هرت

شهر تهران:ری

شهر سیستان و بلوچستان:زهک

شهر فارس:نیریز

شهر همدان:نهاوند

شهری در انگلیس:لیورپول

شهری در ایتالیا:میلان

شیطان:اهریمن

طولانی ترین رود آسیا:یانگ تسه

ظرف چای:قوری

ظروف رویین می سازد:رویگر

عصب بزرگ:سیاتیک

فالگیر:رمال

ف مادر:آهن

قرار و س:آرام

قعر جهنم:درک

گذاشتن:قرار دادن

گفتار:قیل

گمان شده:موهوم

گیاهی خاردار:بز

لذت بردن:حال کردن

مانند و شبیه:بسان

متکبر:گران سر

مجاز از غذای آبکی:آبزی پو

مطیع:رام

معلق:پا در هوا

مقابل صادرات:واردات

مقدم:پیشرفته

مکان:جا

نام ترکی:اد

نیست شدن:فنا

نیمه بار:تا

همسایگی:جوار

ورزش پهلوانی:کشتی

کشور آسیایی:ازبکستان

کشور آفریقایی:نیجریه

کمان حلاجی:درونه

کمی و نقصان:افت

یافت نمی شود:نایاب


آبگیر:ژی

آتشدان حمام:تون

آشیانه مرغ:عش

اغاز چیزی:مبدا

آفتاب:هور

امدن:رسیدن

اموختن:یاد گرفتن

آهسته حرف زدن:نجوا

اثر برتراند راسل:در ستایش فراغت

اثر پا:رد  

اثر رضا امیرخانی:من او

اثر صادق چوبک:نفتی

اثر عباس معروفی:ذوب شده

از ابزار بدنسازی:هالتر

از تلویزیون پخش می شود:برنامه

از خواهران برونته:ان

از مرکبات:بالنگ

از مسکن ها:استامینوفن

اسب ترکی:آت

امتداد دادن:کشیدن

امر از آمدن:بیا

ایوان:رواق

بازار بی رونق:کساد

بازیگر"آقای الف":لیلا اوتادی

بالن:وال

برافروختن:تاباندن

بی درنگ:عجالتا

بیرون رونده:صادر

پاک کردن:زدودن

پایتخت اردن:امان

پایتخت غنا:اکرا

پراکنده ساختن:تشتت

پرچم:لوا

پرستش:یشت

پوست:قشر

پیامبر صبور:ایوب

تب مالت:بروسلوز

تجزیه:آالیز

تجمع:میتینگ

توانا:قادر

تکه چوب شکافتن کنده:گوه

تیرگی:تاری

جزا و پاداش:کیفر

چاله:گودال

چگونگی:حالت

حرف افسوس:وای

خجسته:مبارک

دایره های کوچک فی:پولک

در هم آمیخته:قاتی پاتی

دروازه بان فوتبال:گلر

دگرگون سازی:مسخ

دورویی:نفاق

دیروز:دی

رب النوع مصری:را

رنگ:لون

روان گسیختگی:شیزوفرنی

رود آرام:دن

رودی در آلمان:دانوب

ریختن آب:صب

سپیده صبح:فجر

سروده های زرتشت:گات

سوره در مکه نازل شده:مکی

سکر:مستی

شبیه و نظیر:مانا

شجاعت در نبرد:جنگاوری

شهر آذربایجان شرقی:خدا آفرین

شهر خوزستان:بندر ماهشهر

شهر رازی:ری

شهر زنجان:خرم دره

شهر همدان:تویسرکان

طلای سیاه:نفت

ظرف سفالی بزرگ:تغار

عنوان رومه:تیتر

عیب و ننگ:عار

فراخ نیست:تنگ

فراوان:زیاد

فلان:یارو

قوت لایموت:نان

گردن کشی کردن:استکبار

گروه نگهبانان:گارد

ماشین چاپ سریع:رتاتیو

مانند و نظیر:مانا

ماهی درون تفنگ:تیر

ماهی کنسروی:تن

مثل به روی خود نیاوردن:زیر سبیلی

مقاصد:نیات

منقار مرغ:تک

مهمانی:ولیمه

موجود نامرئی:جن

نام ترکی:آد

نامی برای میخانه:خرابات

نجات یابنده:ناجی

نجات یافتن:رستن

نرم و روان:لین

نوشته کوتاه:یادداشت

هلاک کردن:تدمیر

همسر خود رااز دست داده:بیوه

وابسته به چیزی:مبتنس

یک دسته موی:توک

ییلاق قشلاق می کند:چادرنشین



آب بند:سد

آرزو داشتن:تمنی

آسیب:اک

آسیب ها:آفات

آشیانه:لانه

اثر پرویز قاضی سعید:قتل سوم

اثر هومر:ادیسه

ادا و اطوار با لب و لوچه:شکلک

ادامه دارد:دنباله دار

از انواع کفش نه:پاشنه بلند  

از ایالات آمریکا:آیوا

از تقسیمات ارتشی:یگان

از حروف یونانی:یتا

از عناصر فی:سدیم

اشاره به دور:آن

اعلان:اگهی

امر تو را اطاعت می کنم:لبیک

این دم:الان

با الکتریسیته کار می کند:برقی

بابا:پدر

بازگشت صوت:اکو

بالن:نهنگ

برابر شدن:توازی

بشاشت:گشاده رویی

به دیدن واداشتن:دواندن

به عهده گرفتن کاری:تعهد

بهره:نصیب

پسران:ابنا

پیش:قبل

تابستان:صیف

تاج خروس:کرت

تاج گل:بساک

تپه باستانی کاشان:سیلک

تخم شاهدانه:منگ

ترک وطن:هجرت

ترکیب پیدا کننده:یاب

تکان و جنبش:سک

تیره:کدر

تیره رنگ:مشکی

جاندار ذره بینی:آمیب

حیوان سر بریده:بسمل

خانه ییلاقی:ویلا

خوار و بار فروش:بقال

خوش ظاهر و خوش گذران:ژیگولو

دادن خبر:رساندن

درس خوانده:ملا

دفعه:باره

ذات:جنم

رخت:لباس

رخسار:وجنه

رودی در گلستان:قره سو

روز نیست:شب

روزه داشتن:صیام

زشت و خبیث:عفریته

زشت و مهیب:انر

زهر:شرنگ

سالک:رهرو

سپاه:لشکر

سپاه و لشکر:قشون

سنگ عصاری:غن

شروع:اغاز

شفیره:لارو

شهر آذربایجان شرقی:اسکو

شهر قم:قنوات

شهر گلستان:بندر ترکمن

صحرا:وادی

طرفدار شدت عمل و وحشت:تروریست

ظرف مرکب:دوات

عده بسیار زیاد:کرور

عرق روسی:ودکا

عمل برق رسانی ساختمان:سیم کشی

فرشته روز رستاخیز:اسرافیل

فرومایه:ناکس

فغان:ناله

فی صیقل پذیر:نیکل

قاطر:استر

قایق:زورق

قصد کردن:همت

گذرا:موقت

گذشتن:عبور

گربه عرب:هر

گلی معطر:شب بو

لعاب:ورنی

مدعی شدن:ادعا

مربوط به پیامبر:نبوی

مرض بی مویی:کچلی

مطرب:چنگی

ممکن است:شاید

نابینایی:کوری

نامی:شهره

نخست:اولا

نزدیکی:جوار

نوعی تفنگ قدیمی:سرپر

نوعی ماهی:کپور

نوعی کبوتر:یاهو

نویسنده:کاتب

نیتروژن:ازت

نیمه دیوانه:خل

هدف فوتبال:گل

همان اگر است:گر

همنشین:انیس

هوای گرفته:ابری

وجود:هستی

کبودرنگ:نیلی

کدو:آج

کریستالی:بلورین

کشته راه خدا


اثر جعفر مدرس صادقی:نا کجا آباد

اثر روسو:نارسیس

از آلات موسیقی زهی:رباب

از ایالات آمریکا:کلرادو

امداد:یاری کردن

اهل روم:رومی

بازیگر شام عروسی:پویا امینی

بالندگی:نمو

بخشنده:واهب

بد دل:غر  

بدیع:نو

برجستگی روی گونه:لپ

بزرگان:اکابر

بلند:رسا

بوی خوش:نکهت

بی گمان:یقین

بی نیاز:صمد

پایتخت هائیتی:پورتو پرنس

پدر شعر نو فارسی:نیما یوشیج

پسر:ابن

پسوند پیدا کننده:یاب

پگاه:بام

تصدیق روسیکدا

تیم فوتبال آلمانی:فرایبورگ

تیم فوتبال آلمانی:ماینتس

جامه:پوشاک

جای سردسیر:ییلاق

جدا کردن دانه از پوست برنج:برنج کوبی

جنبان:لرزان

جنس اصل:فابریک

حرف افسوس:آری

حرف درد:اخ

حرکت فتحه:زبر

حیله گر:شیاد

در حقیقت:واقعا

درجات:مراتب

دفینه:گنج

دور دهان:نس

دوستی:وداد

رطوبت:نم

رنج و محنت:لگ

ساختمان:سازه

سعی و کوشش:جد

سفارش قبل از مرگ:وصیت

سنگدلی:قساوت

سوبسید:یارانه

شجاع:نیو

شهر تهران:ورامین

شهر خوزستان:باوی

شهر خوزستان:لالی

شهر گلستان:رامیان

صفحه اینترنتی:وب

صمغ ساقه گون:کتیرا

ضروری است:باید

طبیعت و سرشت:نهاد

طلایی:زرین

ظرف آبکشی:دلو

عجیب به نظر رسیدن:غریب آمدن

عدو:دشمن

علامت و نشانه:مارک

عمل به دنیا اوردن:زایش

فراخی:پهنا

ف مادر:اهن

فوتبالیست آرژانتینی:روخو

فوتبالیست هلندی:یوی لفلتن

فیلمی با بازی جمشید هاشم پور:اخرین خون

فیلمی با بازی لیلا حاتمی:ایستگاه متروک

قرن:سده

قطعه احتیاطی:یدکی

قمر مصنوعی:ماهواره

گناه کردن:جنایت

گهواره:مهد

گود:ژرف

گول زدن:غره

:

لعاب:ورنی

لقب اشرافی دولت عثمانی:پاشا

متمایل به یک جهت:یکوری

محل پرتاب موشک:سکو

مغازه:دکان

مکر و فریب:کید

میان:بین

ناپخته:خام

ناشنوایی:کری

نام آذری:اد

نفوذ کامپیوتری:هک

نوعی پرتغال:خونی

نوعی تفنگ:بادی

واژگون:چپ

واکسیناسیون:مایه کوبی

وسیله جلوگیری از بارداری:آی یو دی

کارآموز پزشکی:انترن

کارگزاران:عمال

کج:اریب

کرم:کخ

کشور آمریکای شمالی:باربادوس

کنایه از سرباز:آشخور

کندن میوه و گل:چیدن

کهن:دیرین

کور:نابینا

یادداشت:نت


آبخوست:جزیره

آسیب:اک

آمد و شد:ترافیک

ابزار احتیاطی:یدک

اثر جرج اورول:هوای تازه

اثر جلال آل احمد:غرب زدگی

اثر چربی:لک

اثر لئو تولستوی:حاجی مراد

اجازه ورود دادن:راه دادن

 از القاب پیامبر اسلام:امین  



[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

آهسته آهسته کاری را انجام دادن:تدریج

ابر کومه ای:کومولوس

اثر شهریار مندنی پور:آبی ماورا بحار

ارث بردن:وراثت

از اقوام نزدیک:خاله

از فرشتگان قبر:منکر

از نت ها:فا

از ورزش های رزمی:کاراته

اسب کوتوله:تاتو

انباشته شدن از غذا:سیرمونی  

اندوه:غم

باری مخزنی:تانکر

بازیگر"گاو خشمگین":رابرت دنیرو

بالا آمدن دمای بدن:تب

برامدگی در اثر ضربه:ورم

بزرگ:کلان

بزرگان:اولیا

بسیار:خیلی

پایتخت ونزوئلا:کاراکاس

پخش و پلا:ولو

پسوند دارنده:مند

پیدا کردن منشا امری:ریشه یابی

تابه نان پزی:ساج

ترساندن و گریزاندن:رم دادن

ترمز چهارپا:هش

تلخ عرب:مر

جدایی زن و شوهر:متارکه

جدید:ینگی

جهت:سمت

چابک:جلد

چارباغ:بولوار

چراگاه ایلات و عشایر:یورت

حقیقی کودکانه:راست راستکی

حمله ناگهانی در شب:شبیخون

حیوان خوش خواب:خرس

خانم:بانو

خزنده خوش خط و خال:مار

خزنده ماقبل تاریخ:دایناسور

خطا:سییه

خلاص شده:رها

خواب نیست:بیدار

خوبی:نیکی

خودکشی ژاپنی:هارای

خون عرب:دم

خیاط:درزی

داخل:تو

در مظان اتهام:متهم

درنگ ورزشی:تایم اوت

دریدن:چاک دادن

دست مالیدن:مس

دشت بی آب و علف:فلات

دلیل و برهان:آیت

راه راست نیافته:گمراه

رشته باریک:نخ

رهاننده:ناجی

سایبان دستی:چتر

سبکسری:جلفی

سد کردن:بست

سه تا:ثلاث

شعله ور:ملتهب

شهر تهران:ری

شهر فارس:خنج

شهر مرکزِ:توره

ضمیر آشامیدنی:ما

ظاهر شدن:نمودن

عنوان پادشاهان پیشدادی:کی

فرزندان:عترت

فرمان بردار:رام

فروشگاه دارو:داروخانه

قطع کردن:بریدن

گرمی و حرارت:دما

گشودن معما:حل

گوی ورزشی:توپ

لباس سنتی زاپنی:کیمونو

لعاب:ورنی

لیکن:ولی

مار بزرگ:بوا

متلاطم:مواج

محل وحی حضرت موسی:وادی ایمن

مردم عادی:عامی

میوه ترش و شیرین:لیمو

میوه و بار:ثمر

نخ بافتنی:کاموا

نظیف:پاکیزه

نقیصه:عیب

نگاه با دقت:خیره

نمره عالی:بیست

نهایی:غایی

نوعی گیاه خاردار:گون

نوعی ناسزا:کوفت

نی رشته:ماکارونی

هدایت:راهنمایی

واحدی برای مایعات:سی سی

واحدی در طول:یارد

وحشی و درنده:دد

ودیعه:امانتی

وقت:پسا

وقت تلف کردن:یللی

کشور آفریقایی:سودان جنوبی

کنار کوه:دامنه


آسمان:سما

انچه نثار می شود:فدا

آواز:سرود

اثر توماس مان:قوی سیاه

اثر روسو:امیل

استادان:اساتید

اسیر:بندی

اعلان:اگهی

انجام دادن:به جا اوردن

با آن نیز سر می برند:پنبه  

با او مسابقه می دهیم:رقیب

بار دوم:ثانیا

باقی مانده چیزی:تتمه

باهوش:زرنگ

بز کوهی:شکا

بشقاب بزرگ:دوری

بی اساس:واهی

بیابان گرد:کولی

پرتو:اشعه

پرچم:لوا

پست:ناکس

پسر زن از شوهر سابق:ربیب

پسران:ابنا

پنج ترکی:بش

پهلوان:گو

پوشنده:ستار

پول انگلیس:پوند

پیشنهاد ازدواج:خواستگاری

پیکر آدمی:بدن

تابع و پیرو:دابر

تصدیق هیتلر:یا

تقسیم گشتن:بخشیدن

توانایی:یارا

تکیه کلام درویش:یاهو

جانشین او:وی

حرف افسوس:آه

حرف درد:آخ

حکم فقیه:فتوی

خمیازه:اسا

خواندن:دعوت

خواهش:تمنا

خورشید گرفتگی:کسوف

خوشحال:شاد

خوی:منش

داخل شدن:ورود

دارای ماده غذایی:مغذی

در مثل دو روز است:دنیا

دو دو تا:چهار

دور زدن پلیس:گشت زدن

رادیولوژی:پرتوشناسی

رسانا:هادی

رغبت:میل

زدودن موهای زاید:اپیلاسیون

زیرک و باهوش:داهی

سازمان پیمان آتلانتیک شمالی:ناتو

سالک:رهرو

سختی و عذاب:وبال

خنگو:قایل

سرهنگ خارجی:کلنل

سست:رخو

سعی:تلاش

سلاح انفجاری:بمب

سلمانی:آرایشگر

سنگین و دشوار:وخیم

شانه و کتف:کت

شاهدان:عدله

شهر آذربایجان غربی:نقده

صحرا و بیابان:وادی

صمیمی:یکدل

ضمیر همیشه غایب:او

طرد کردن:راندن

عنوان احترامی ن:خانم

غیر لازم:زاید

فرستنده:مرسل

فرمان توقف:ایست

فرمت فایل فشرده:زیپ

فلک:سپهر

گذشتن:عبور

گریه و زاری کردن:نالیدن

لقب امپراتوران ژاپن:میکادو

ماده غذایی پر مصرف:تخم مرغ

محل عبور سیل:مسیل

محل فروش لباس:مزون

مرض بی مویی:کچلی

مرکز فرماندهی:ستاد

معبد یهودیان:کنشت

معجزه:آیت

ممکن است:شاید

من و شما:ما

منتشر کننده:ناشر

مکر و افسون:دمدمه

نا استوار:متزل

ناپاکی:آلایش

ناموس:آبرو

نبود:غیاب

نت میانی:لا

نخستین:اولا

نران:ذکور

نماد سبکی:پر

نوعی زردآلو:قیسی

همگی:جمله

ویران:خراب

کبوتر دشتی:یمام

کره:گوی

کمک:یاری

کوچ کردن:رفتن

یدک:رزرو

یک دوره حرکت:سیکل


آبخست ها:جزایر

آزادی:حر

اهو:ظب

ابزار درو:داس

اثر رضا امیرخانی:من او

اثر شهره وکیلی:رازهای من

اثر عبدالحسین زرین کوب:نامور نامه

اجرت:مزد

از پیامبران:یعقوب

استوار:پایدار  

بانگ:آوا

باور:یقین

بچه گوسفند:بره

بزه:جرم

بلبل:هزاران

بند کردن:اسر

به دادخواهی رسیدگی می کند:دادرس

بی بند و بار:ول

بیابان پر از شن:شن زار

پایتخت ایتالیا:رم

پرچم:لوا

پرستار کودک:دده

پرسش از حال کسی:احوال پرسی

پرندگان قرآنی:ابابیل

پنهانی:نهان

پوشاک:لباس

پیدا شدن:بروز

پیکار کردن با یکدیگر:تنازع

تپانچه:پیستوله

توده غله:راژ

توضیح:بیان

تیم فوتبال ایرانی:راه آهن

جایز:روا

جزئیی از فعل:شناسه

جزوه دان:کلاسور

جوانمرد:عیار

چندین دولت:دول

حیا:آزرم

خطاب بی ادبانه:هی

خلاص:رهایی

خمیازه:اسا

در قفا:غیابا

دردمند:رنجور

درفش:بیرق

دستمزد:اجرت

دشمن:عدو

دلیر:پهلوان

دلیل:مدرک

راهنما:راهبر

رسم و عادت:آیین

رقم سمت راست عدد:یکان

رمق:نا

رود خوزستان:دز

رونده:راهی

ساحل:دریا کنار

سارق اشیای بی ارزش:دله

سال ترکی:ییل

ستاره شناسی:نجوم

سرگشتگی:بهت

سگ شکاری:تازی

سلطان جنگل:شیر

شهر آذربایجان شرقی:هریس

شهر البرز:فردیس

شهر بوشهر:جم

شهر تهران:ری

شیک و زیبا:لوکس

ظاهر:عیان

عمله:کارگر

عهدنامه میان چند کشور:کنوانسیون

غم و اندوه:هم

فرشته:سروش

فروش کالای بد با نیرنگ:غالب کردن

فیلمی از جیمز کامرون:بیگانه ها

فیلمی از حسین مختاری:همه یک ملت

فیلمی از داریوش مهرجویی:نارنجی پوش

فیلمی از لئو مک کری:حقیقت زشت

فیلمی از کارول رید:اولیور

فیلمی با بازی جمشید مشایخی:پیراک

فیلمی با بازی رضا کیانیان:سینما سینماست

قواعد:موازین

گشتن دور کعبه:طواف

لاغر و نحیف:نزار

مال الاجاره:اجاره بها

مجاز از مرد درشت یکل:نره خر

محل ریختن آشغال:زباله دان

مظهر لاغری:نی

معشوق:یار

ناپاک:نجس

نشانه مفعولی:را

نصیب ها:سهام

هیجان و اضطراب:جوش

واحدی برای مایعات:سی سی

وجود:هستی

وجود دارد:هست

وقت:زمان

کالا برگ:کوپن

کرانه:شق

کشنده بی صدا:سم

کشور آسیایی:عمان

کلام:سخن

کلام پرسش:آیا

کینه:وژ


آب منجمد:یخ

آبگیر:ژی

آویخته شده:نگون سار اثر الکساندر دوما:ویکنت دوبراژلون

اثر داستایفسکی:قمار باز

اثر صادق کرمیار:نامیرا

اثر هوشنگ گلشیری:جن نامه

اجرای زنده نمایش نامه:تیاتر

از انواع دخانیات:سیگار

از جنس روی:رویین

از عناصر فی:پتاسیم  

الک کردن:بیختن

الکی:دیمی

امیدواری:ارتجا

انبار ته کشتی:خن

ایزد موکل بر زمین:زامیاد

باقی جان:نا

بدشکل و خشن:نخراشیده

بر آنان سوار می شوند:مراکب

بیهوشی:غش

پاپیچ:پاتابه

پاره آتش:شرر

پاک و منزه:متبارک

پایتخت بی دفاع:رم

پایتخت زیمباوه:هراره

پرحرفی:ور

پرنیان:ابریشم

پست و ضعیف:دنی

تار و کدر:مات

تازه:نو

ترس آور:هراسناک

ترسیده:هراسان

تلاش برای استشمام کردن:بو کشیدن

تلخ عرب:مر

ثروتمندی:توانگری

جدا کردن حروف کلمه:هجا کردن

جعبه:باکس

جنگ افزاری قدیمی:قداره

حرکت غیر ارادی عضله:تیک

خانه:سرا

خلاص شده:رها

دام ماهی:تور

در مثل هیچ کاره است:همه کاره

درآمدن:ورود

درنگ کردن:تانی

در نوردیدن:طی

دست ساییدن:بسودن

دست عرب:ید

دشمن سرسخت:لد

رازها:اسرار

راهنما:هادی

رب النوع مصری:را

رفیق مشهدی:یره

رود استان فارس:کر

رودی در آمریکای جنوبی:پارانا

روستا:دیه

سردحخانه قدیمی:سرداب

سزاوار نیست:ناشایست

سوبسید:یارانه

شایسته:کارامد

شبیه:مانا

شهر:بلد

شهر آذربایجان شرقی:هریس

شهر ایلام:مهران

شهر خراسان جنوبی:سرابان

شکم بند طبی:گن

صد سال:قرن

عادت و خوی:داب

عدم:نبود

علم و وقوف:دانایی

غار نبوت:حرا

غمگین:آسی

فراهم آوردن:بسیج

فراوانی:وفور

فهمیدن:سر در آوردن

فیلم نامه:سناریو

قسمتی از نماز:رکعت

گذراندن:به سر بردن

گردن کلفت:قلدر

گمان بردن:حدس

گیاهان:نباتات

مجرم:گناه کار

مجلس بزرگان:سنا

مدرسه ها:مدارس

معنی:مفاد

میانه ها:اواسط

میدان جنگ:رزم گاه

نام ترکی:آد

نوعی ساعت قدیمی:شنی

نیایش:دعا

نیکویی:ثواب کاری

همدم:یار

همسایگی:مجاورت

واژگون:نگون

کاغذ رومه:وب

کذاب:دروغ گو

کشور آمریکای جنوبی:ونزویلا

کفش ساق بلند:چکمه

کلمه افسوس:اوه

کنتراتچی:پیمان کار


هوشنگ ابتهاج :

شکسته وارم و دارم دلی درست هنوز
وفا نگر که دلم پای بست توست هنوز

 به هیچ جام دگر نیست حاجتِ ای ساقی
که مستِ مستم از آن جرعه ی نخست هنوز

چنین نشسته به خاکم مبین که در طلبت
سمندِ همت ما چابک است و چست هنوز

 به آبِ عشق توان شست پاک دست از جان
چه عاشق است که دست از جهان نشست هنوز

 ز کار دیده و دل سایه بر مدار امید
 گلی اگرچه ازین اشک و خون نرست هنوز


#هوشنگ_ابتهاج( #ه_ا_سایه)


تا خیال دلکشت گل ریخت در آغوش چشم
صد بهارم نقش زد بر پرده یِ گل پوش چشم

مردم بیگانه را یارای دیدار تو نیست
خفته ای چون روشنایی گرچه در آغوش چشم

وقت آن آمد که ساغر پُر کنیم از خون دل
کز می لعلت تهی شد جام حسرت نوش چشم

چشم و دل، نادیده، بر آن جسم پنهان عاشق اند
آفرین بر بینش دل، آفرین بر هوش چشم

آتش رخساره روشن کن شبی، ای برق عشق
تا چراغی بر کُنم در خانه یِ خاموش چشم

مژده یِ دیدار می آرند؟ یا پیغام دوست
اشک شوق امشب چه می گوید نهان در گوش چشم

می رسد هر صبح بانگ دلنوازت، ناز گوش
می کشم هر شب شراب چشم مستت، نوش چشم

در غبار راه او، ای سایه بینا شو، که من
منت صد توتیا دارم ازو بر دوش چشم

  #هوشنگ_ابتهاج


خوش لحان مرغکی وقت سحرگاه
مرا بیدار کرد از صوت دلخواه


زدی هی بال خواندی شعر فایز
که بر تو باد رحمت بارک الله

از فایز دشتی

-------------------------

به زیر زلف برق گوشواره
زده بر خرمن عمرم شراره


بیا فایز که از نو آتش طور
تجلی کرده بر موسی دوباره

از فایز دشتی


 
نگفتم جا مده بر چهره گیسو
مسوزان اندر آتش بچه هندو؟


بت فایز گمانم ، کافرستی
که با آتش پرستی کرده ای خو؟
فایز دشتی
.

دلا تا چند در آزارم از تو
گهی نالان ، گهی بیمارم از تو


تو فایز در جهان بدنام کردی
برو ای دل که من بیزارم از تو
فایز دشتی
.

دو گیسو را به دوش انداختی تو
ز ملک دل دو لشکر ساختی تو


به استمداد چشم و زلف و رخسار
به یکدم کار فایز ساختی تو
فایز دشتی
.

نسیم ، امشب عجب دفع غمی تو
یقین دارم نه از این عالمی طتو
شمیم زلف یار فایزستی
و یا ز انفاس ابن مریمی تو؟

فایز دشتی


آب ویرانگر:سیلاب

اثر ابن سینا:شفا

اثر امیل زولا:سهم سگان شکاری

اثر رجب علی اعتمادی:گلتیتی

اثر نوشته:خط

اجازه و رخصت:بار

از آلات موسیقی زهی:رباب

از ایالات آمریکا:اورگن

از جنس اتش:اتشین

از چاشنی ها:سس  

از حالات ماده:گاز

اشاره به دور:آنها

املاح اسید نیتریک:نیترات

امکانی در دوربین عکاسی:زوم

اندک اندک:نم نمک

اهل ساری:ساروی

با نظاط:منگول

با هم فرق داشتن:تمایز

باز گردانیدن:ارجاع

باقی جان:نا

بانگ:آوا

بزه:جرم

بنیاد نهادن:تاسیس

به سوی:فا

بی حس و پژمرده:لس

بیان کردن:عبارت

پایتخت ایتالیا:رم

پرچم:لوا

پرسش از مکان:کجا

پرنده ای خوش آواز:چکاوک

پسر کوچک:پسرک

پوشیدگی:خفا

تپانچه:تس

تند و افراطی:دو آتشه

جوجه مرغ:کریشک

جیوه:زیبق

چوب خوشبو:ند

حرف نفرت:اف

خودخواه:گرانسر

داستان:حکایت

در آب فرو رفتن:غرق

دردمند:رنجور

دشمنی و عداوت:یاغی گری

دمپخت:کته

دیوار قلعه:حصار

رئیس جیمزباند:ام

رسم و عادت:آیین

زمین:ارض

زن پیر و زشت:عفریته

سرسرا:گالری

سوره ن:نسا

سیاح:توریست

شارلاتان:

شش:ریه

شش ده تا:شصت

شهر خراسان جنوبی:در میان

طیاره:هواپیما

عامل تکثیر نهانزایان:هاگ

غذای ظهر:نهار

غمزهکرشمه

فرق سر:تارک

فوتبالیست آلمانی:لام

فیلم سام مندس:اسپکتر

فیلمی از برادران کوئن:هر کس سینمای خودش

فیلمی از رابرت زمیکس:قطار قطبی

فیلمی از وودی آلن:زلیگ

فیلمی با بازی الناز شاکردوست:حرکت اول

فیلمی با بازی بهروز وثوقی:رضا موتوری

فیلمی با بازی نیوشا ضیغمی:پارک وی

قافله:کاروان

قسمتی از ترازو:کفه

قسمتی از سوره:آیه

گریز:هرب

گلی زیبا:میخک

لقب:کنیه

مالیده شده:مماس

مجاز از شخص همه کاره:آچار فرانسه

محل جلوس:نشیمنگاه

مردمان کوچ نشین:عشایر

مرغابی:بط

مساکین:ندارها

معمول:مرسوم

ملس:مز

ناله و فغان:وح

نامی برای دوره سربازی:خدمت

نظر انتخاباتی:رای

نمایش داخل چادر بزرگ:سیرک

نوشته مربوط به ادبیات:ادبی

نوعی بیماری پوستی:کهیر

نوعی حلوا:لو

نویسنده"غیب گوی روستا":روسو

نویسنده دراکولا:براماستوکر

نیم تنه گرم روی لباس ها:اورکت

همچنان:کما

وسیله تیراندازی قدیم:کمان

وقت و زمان:گه

ویتامین جدولی:کا

کاپیتالیسم:سرمایه داری

کامل کننده:متمم

کاهو:خس

کشتن:قتل


آب بینی:خل

آبادانی:عمران

اغاز:ابتدا

اثر حسینقلی مستعان:نوری

اثر شهره وکیلی:بازی تمام شد

اثر عبدالحسین زرین کوب:تاریخ مردم ایران

اثر عبدالحسین زرین کوب:نامور نامه

اجازه کاری دادن به کسی:میدان دادن

از مراکز استان ها:یاسوج

اسباب خانه:مان  

اسبی سفید رنگ:هدنگ

اشاره:ایما

اشاره به دور:آن

امر بزرگ:شان

انته:پایان

اهل البیت:خانواده

بازار بی رونق:کساد

باقی جان:نا

باوفای حیوانات:سگ

بحر:دریا

بدون شک:یقین

بست:گیره

بستر:بالین

بسیار جوشنده:فواره

بی بند و بار:لجام گسیخته

بیکاره:هرزه

پایتخت اردن:امان

پایتخت ایتالیا:رم

پایتخت نپال:کاتماندو

پایتخت ونزوئلا:کاراکاس

پیروان:امم

پیکار:ستیزه

تازگی:طراوت

تازه ترکی:ینی

تشنه فریب بیابان:سراب

تقریبا:حدودا

تمام:همه

تکنولوژی:فناوری

جای داده شده:نهاده

جایز:روا

جذب:ربایش

جوانمرد:راد

چنگ در زننده:متمسک

چیده شده:جنی

چین و شکن:یرا

حصیر:بوریا

خبر عرب:نبا

خریدن:شرا

دریای عرب:یم

دشمن سرسخت:لد

دور افتاده:پرت

دورویی:ریا

راهرو هشت ضلعی:هشتی

رنجیده:دلخور

رهرو:سالک

رویدادها:ماوقع

ریاضت کش:مرتاض

زمین آماده کشت:آیش

زمین ها:اراضی

زور و قدرت:نیرو

زیانکاری:خسران

سستی:کاهلی

سوگ:ماتم

شکم بند:گن

شیره برخی درختان:صمغ

عدد اول:یک

فاقد خصلت های نیک:ناجوانمرد

فهرست:نمایه

فوتبالیست ایتالیایی:زازا

فوتبالیست برزیلی:تیاگو سیلوا

فیلمی با بازی عزت اله انتظامی:غبار نشین ها

قربانی گشتن:فدا شدن

گودال:لان

لازم:بایا

مال برخی رنگ ندارد:حنا

مجموعه:ست

مسکوک نقره:درهم

مصاحب:جلیس

معشوق:نگار

ملایمت:نرمی

موج:خیزآب

نافرمانی:تمرد

نشان گذاشتن:ترسیم

نغمه و سرود:نوا

نمایش تلویزیونی:شو

نمایش داخل چادر بزرگ:سیرک

نو:ینگی

نوشته داخل صفحه:متن

نوشیدنی تابستان:یخ در بهشت

همان دم:انا

همسر زن:مرد

واحدی در ارتش:گردان

وسیله پرورش اندام:دمبل

وسیله بازی های شانسی:طاس

کاهو:خس

کدر:مات

کشور آفریقایی:بوتسوانا

کشور اروپایی:یونان

کلمه افسوس:آه


آب خوراندن:نوشاندن

آب دهان:لعاب

آب گازی شکل:بخار

آرایش:زیب

آشیانه مرغ:عش

اثر پا:رد

اثر جی کی رولینگ:هری پاتر

اثر رضا امیرخانی:بیوتن

اثر ژولین گرین:موییرا

اثر علی شریعتی:نامه ها  

اثر فهیمه رحیمی:باران

اجداد:نیاکان

از اندوه رها شدن:تسلی

از ایالات آمریکا:کارولینای شمالی

از درندگان:یوز

از سوره ها:ذاریات

از عناصر گازی:نیون

از نیروهای ارتش:هوایی

ایستاده:برپا

باطل شدن:هدر

باطل کردن:به هم زدن

بدنه:تنه

بزرگ منشی:نب

بلند:رفیع

به غیر از:جز

بوکس:مشت زنی

بیابان پر از شن:شنزار

پایان:غایت

پرده کاری:سدانت

پرستار کودک:ل له

پرهیزکاری:تقا

پرواز کردن:طیران

پیشنهاد دولت در مجلس:لایحه

ترکیب کربن و یک ف:کاربیت

تنیسور چینی:لینا

تکیه دادن بر بالش:لمیدن

جستنی در معدن:رگه

جنگ:اویز

جوی:لر

چاقی:سمن

چای خارجی:تی

چکیدن آب:رش

حرف نداری:بی

ه موزی:مگس

حصبه:تیفویید

خودکشی زاپنی:هارای

دارو:دوا

در یک شهر متولد شده اند:هم شهری

درخت انگور:تاک

دشمنی:کین

رب النوع مصری:را

رخت:لباس

رعشه:لرزه

روان:روح

ریاکار:دورو

زارع:کشتکار

زمان:گه

زینت و آرایش:بزک

سال ترکی:ییل

سخنان یاوه:اراجیف

سوره زنبور عسل:نحل

شهر خراسان رضوی:قوچان

شهر خراسان رضوی:نیشابور

شهر سیستان و بلوچستان:هیرمند

ضمیر وزنی:من

علامت جمع:ها

فانوس دریایی:فاز

فوتبالیست ایرانی:شجاع خلیل زاده

فوتبالیست پرتغالی:نتو

فیلمی با بازی حسین پناهی:سایه خیال

قمر مصنوعی:یو

گریبان:یخه

گزاف و ادعا:قمپز

لوس:ننر

متحیر:حیرت زده

مراسم یادبود:یادواره

مربوط به پیامبر:نبوی

مرغ می رود:جا

مرگ:موت

مژده رسان:بشیر

مسکوت زر:دینار

منحصرا:فقط

منسوب به جنگ:جنگی

نبرد:جدال

نشانه مفعولی:را

نظر انتخاباتی:رای

نقاشی سنتی شرقی:مینیاتور

نوعی چاپ:افست

نوعی دیسک فشرده:دی وی دی

نیمه بار:تا

هزار عرب:الف

همسر حوا:آدم

همه پرسی:رفراندوم

واحد بسامد:هرتز

واحد پول چین:یوان

کارگردان"لورنس عربستان":دیوید لین

کتاب کوچک:کتابچه

کشمکش:جدل

کشور آفریقایی:موریتانی

کشور اروپایی:یونان

یازده:اا


آزمایش لباس:پرو

آموختنی دانش آموز:درس

اموختنی لقمان:ادب

اواز خواباندن طفل:لالایی

اثر ایرج میرزا:عارف نامه

اثر حسینقلی مستعان:رابعه

اثر علی موذنی:سفر ششم

اثر م .مودب پور:رکسانا

از اقمار مشتری:یو

از ایالت های آمریکا:نبراسکا  

از چاشنی ها:سس

از روی نیاز:ضرورتا

افسوس:واویلا

الگو:نمونه

امر از آمدن:بیا

امید و آرزو:آمل

انجام دادن کار:اجرا

انسان:بشر

انکار:حاشا کردن

برزن:کوی

برنده:تیز

بلوری سفید در طب سنتی:زاج

به رخ کشیدن نیکی:منت

به عهده گرفتن:تعهد کردن

بی نظم و ترتیب:نا به هنجار

بی پدران:ایتام

بی نظمی:هرج و مرج

بیکاره:لش

پارچه گرمابه:لنگ

پایتخت آلبانی:تیرانا

پایتخت لتونی:ریگا

پرنده شکاری:شاهین

ترمز چهارپا:هش

ترمینال:پایانه

تست:ازمایش

تشنه فریب بیابان:سراب

تصدیق روسی:دا

جابجایی هوا:باد

جامه ابریشمین:خز

جستن گلوله:هک

چرم:قیش

چکیدن:تراویدن

حرف نهم یونانی:یتا

خجسته:همایون

خرسند و راضی:قانع

خرمابن:نخیل

درون حاشیه:متن

دوره قطع عادت ماهانه:یایسگی

زشت:بد ترکیب

ساکنان:اهالی

سپاه:لشکر

سرد مطبوع:خنک

سرشته شده:عجین

سروری:ریاست

سگ گزنده:هار

سم میکروب ها:زهرآبه

شب ها:لیالی

شرور:بد

شش عرب:ست

شهر بوشهر:گناوه

شهر چهارمحال و بختیاری:هفشجان

شهر لرستان:الشتر

شهر همدان:رزن

شهری در ژاپن:ناگویا

ضمیر بیگانه:یو

طرز و اسلوب:استیل

عدد ورزشی:دو

علم و معرفت:دانش

عکس العمل:واکنش

فرمانبرداری کردن:سر نهادن

فروش گاه لباس و :بوتیک

ف چهره:روی

قصیده سرای نامی:خاقانی

گوارا:هنی

لاک پشت:اخه

ماهی در تفنگ:تیر

محل دادسرا:دادستانی

محکم و ستوار:اکید

منقار مرغ:تک

مکان:پایگاه

مکان:جا

میان:لا

ناز و کرشمه:عشوه

نازا:سترون

ناشی:ناوارد

نبرد کردن:جدال

نصف:نیم

نمو:رویش

نکوهنده:لایم

نیمه بار:تا

هدیه دیدن روی عروس:رونما

هسته میوه:دانه

هلاک کردن:تدمیر

همواره:همیشه

ورا:پس

وسیله روفتن:جارو

کاهو:خس

کرایه دهنده:موجر

کشور آمریکای مرکزی:هندوراس

کنج هندسی:زاویه

کیسه صابون:لیف

یار مهربان:کتاب

dvalbaz.blog.ir


آبشویه:سیفون

اتشگیره:خف

اثر جمال میرصادقی:درای شب

اثر ژولین گرین:رویاگر

از ادات تشبیه:سا

از ایالات آمریکا:کارولینای جنوبی

از بت های جاهلیت:هبل

از تنقلات ترش:لواشک

از سازهای زهی:تنبور

از سنگ های قیمتی:یاقوت  



[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]

فریدون مشیری :

میخواهم و میخواستمت تا نفسم بود   
میسوختم از حسرت و عشقِ تو بَسَم بود

عشقِ تو بَسَم بود که این شعله بیدار
روشنگرِ شبهای بلندِ قفسم بود

آن بختِ گریزنده دمی آمد و بگذشت
غم بود که پیوسته نفس در نفسم بود

دستِ من و آغوشِ تو هیهات که یک عمر
تنها نفسی با تو نشستن هوسم بود

بالله که جز یادِ تو گر هیچکسم هست
حاشا که بجز عشقِ تو گر هیچکسم بود

سیمای مسیحائی اندوهِ تو ای عشق
در غربتِ این مهلکه فریاد رَسَم بود

لب بسته و پَر سوخته از کوی تو رفتم
رفتم بخدا گر هوسم بود بَسَم بود

#فریدون_مشیری


من نمی دانم
_ و همین درد مرا سخت می آزارد_
که چرا انسان این دانا
این پیغمبر
:در تکاپوهایش
_چیزی از معجزه آن سو تر_
ره نبرده ست به اعجاز محبت
چه دلیلی دارد؟
*
چه دلیلی دارد
که هنوز
مهربانی را نشناخته است؟
و نمی داند در یک لبخند
!چه شگفتی هایی پنهان است
*
من بر آنم که درین دنیا
_خوب بودن _به خدا
سهل ترین کارست
و نمی دانم
که چرا انسان
تا این حد
با خوبی
.بیگانه است
!و همین درد مرا سخت می آزارد”

فریدون مشیری


ز تحسینم خدا را لب فروبند
نه شعر ست این بسوزان دفترم را
مرا شاعر چه میپنداری ای دوست
بسوزان این دل خوشباورم را
سخن تلخ است اگا گوش میدار
که در
گفتار من رازی نهفته است
نه تنها بعد از این شعری نگویند
کسی هم پیش ازین شعری نگفته است
مرا دیوانه میخوانی دریغا
ولی من بر سر گفتار خویشم
فریب است این سخن سازی فریب است
که من خود شرمسار کار خویشم
مگر احساس گنجد در کلامی
مگر الهام جوشد با سرودی
مگر
دریا نشیند در سبویی
مگر پندار گیرد تار و پودی
چه شوق است این چه عشق است این چه شعر است
که جاان احساس کرد اما زبان گفت
چه حال است این که در شعری توان خواند
 چه درد است این که در بیتی توان گفت
اگر احساس من گنجید در شعر
بجز خاکستر از دفتر نمی ماند
گر الهام می
جوشید با حرف
زبان از ناتوانی در نمی ماند
شبی همراه این اندوه جانکاه
مرا با شوخ چشمی گفتگو بود
نه چون من های و هوی شاعری داشت
ولی شعر مجسم چشم او بود
به هر لبخند یک حافظ غزل داشت
به هر گفتار یک سعدی سخن بود
من از آن شب خموشی پیشه کردم
که شعر او خدای
شعر من بود
ز تحسینم خدا را لب فرو بند
شعر است این بسوزان دفترم را
مرا شاعر چه می پنداری ای دوست
بسوزان این دل خوشباورم را


آنقدر پُرم از تو، که کم مانده ببارم

در متن نگاهت،غزلی تازه بکارم

 

من بی تو دلم را چه کنم، بی تو دلم را

اما نه دراین سینه دلی بی تو ندارم

 

باشد بروآسوده خدا با توعزیزم

باید که به این خاطره ها دل بسپارم

 

حالا همه شب حال و هوای شب مرگ است

حالا که غمت مانده به جای تو کنارم

 

ای کاش بیایی و ببینی به چه حالی

افتاده از آن کوچه ی بی ماه گذارم

 

شاید به تمنای تو یک شب بروم تا

آنجا که نباشد کسی ازایل و تبارم

 

می یابمت آری به دلم فال توافتاد

هرچند کمی زود ، کمی دیر، بهارم

 

غلامرضا طریقی


غلامرضا طریقی :


کدام چشم بد آیا ؟ کدام دست شکست؟

دوباره شیشه ی ما را کدام مست شکست؟

 

هزار تُنگ به هم آمدیم، شد دریا

بلند همت ما را کدام پست شکست؟

 

همیشه در پس پرده دو چشم پنهان است

چه غم از اینکه در این سو هر آنچه هست شکست؟

 

چه ساده لوح کسی که به موج پشت کند

به روی باد دری را هر آنکه بست شکست

 

خلاف منطق معمولتان در این قصه

بت این چنین سرِپا ماند و بت پرست شکست

 

دل من آینه سان غرق در تجلی بود

به محض اینکه غباری بر او نشست شکست


غلامرضا طریقی :

اشکی که روی گونه ی ما خط کشیده  است

خون مقطری ست که رنگش پریده است 

 

هر اشک ما چکیده ی صدها شکایت است

امشب ببین چقدر شکایت چکیده است 

 

قلب من و تو گنبد سرخی است که در آن

روح رحیم حضرت عشق آرمیده است 

 

مقرون به صرفه نیست که عاشق شویم چون

دوران اوج عشق به پایان رسیده است

 

اینجا مشخص است که گنجشک چند بار

از لانه اش بدون مجوز پریده است

 

حتی مشخص است کجا و چگونه شمع

پروانه را شبانه به آتش کشیده است

 

در شهر ما بهارِ پر از گل رباعی است

پاییز مثنوی ست ، زمستان قصیده است

 

من شاعر قصیده ام اما دو خط کج

با پنبه ای سر سخنم را بریده است

 

طبق مقررات غزل گفته ام ولی

حرفی غریبه بین حروفم خزیده است 

 

شاعر پس از تحمل تبعید در وطن

بنیانگذار دولتِ قدرت ندیده است 

 



شاعر : علیرضا سپاهی لائین

اگر چه مردن گلها پُر است از بوها
ولی نیامده هرگز به روی پُرروها


به هر طرف که بچرخند راهشان باز است
حقیقتاً چه بلند است بخت گردوها


نگو کج است در این کوچه‌ها کلاه فلان
که راست نیست در این روستا ترازوها


عجب تحمل نابی که هیچ‌گاه اینجا
چرا» نمی‌شنویم از زبان ترسوها


چه خاک پرهنری، آی مرز پرگهرم
تو را مگر بسپارم به دست جاروها!


به من بگو که به لب‌تشنگان چه خواهد داد
خیال آب زلالی که نیست در جوها


خدای من، چقدر می‌شود تحمل کرد
که بشکند دل عاشق به زور بازوها؟


پلنگ زخمی پیرم به سادگی پرسید:
ندیده آهوی ما را کسی در این سوها؟


صدای خرس جوانی به طعنه پاسخ داد:
فقط بچسب به زنبورها و کندوها


کمان کشیده چه می‌خواهی ای کمند به دوش
شکارچی که تویی، خوش به حال آهوها.؟!


محمد مهدی سیار :

خیره ست چشــم خانه به چشمـــــانِ مات من
خــــالیست بی صــدا و سکـــــوتت حیاتِ من
 
دل می کَنم به خاطر تــــو از دیـــار خویش
ای خاطرت عزیزتــــــر از خاطــــرات من
 
آیــــات سجده دار خـــــدا چشم های توست
ای سوره ی مغازله ، ای سور و سات من!
 
حق السکــــــوت می طلبند از لبــــان تــــو
چشمــــــان لاابالی و لب های لات مـــــــن
 
شــــاعر شدن بهانه ی تلمیح کهنه ای است
تا حـــافـــظِ تــــو باشم ،  شاخــه نبات من!
 
شکـــــر خدا که دفتر مــــن بی غــزل نماند
شد عشـــــق نیز منکــــری از منکرات من

قربان ولیی :

اعجـــــاب  آوری ، به تو باید نگاه کرد

از هوش می بری ، به تو باید نگاه کرد

 

                           این چشمها برای تماشای تو کم است

                           با چشمِ دیگری به تـــو باید نگاه کرد

 

پیکرتــــراش های نخستیـــن نوشته اند :

سهل است بت گری ، به تو باید نگاه کرد

 

                           ای دیــدنی ترین و پرستیــد نی ترین

                           رویای مرمری ! به تو باید نگاه کرد

 

زیبایــــــی ات گرفته فـــراز و فـرود را

در دیو ، در پری ، به تو باید نگاه کرد

 

                          درتو دقیق گشتم و عقلم به باد رفت

                          گفتند ،سرسری به تو باید نگاه کرد


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین جستجو ها